«استعفای مشرف، پیشرفت دموکراسی در پاکستان»حسین علویalavi@radiozamaneh.comدر ارتباط با اوضاع پاکستان پس از استعفای پرویز مشرف، فیروزه نهاوندی، استاد حقوق سیاسی در دانشگاه بروکسل و کارشناس آسیای جنوب غربی دربارهی دشواری تصمیمگیری سیاسی پرویز مشرف برای استعفا میگوید:
فکر میکنم که چند روزی پرویز مشرف فکر کرد و با همکاران خودش مشورت کرد و به این نتیجه رسید که در این بحران جدیدی که در پاکستان پیش آمده، هیچگونه پشتیبانی نخواهد داشت. یعنی نه ارتش بهطور کلی از او پشتیبانی خواهد کرد و نه به خصوص آمریکاییها که پشتیبان بزرگ مشرف بودند. اگر مشرف استعفا نمیداد و این تصمیم استیضاح و برکنار کردن مشرف گرفته میشد؛ آنوقت مشرف با یک وضعیت بحرانی در پاکستان مواجه میشد یا باید از کشور خارج میشد و آن موقع معلوم نبود که کجا میتواند پناه ببرد.
در نتیجه فکر میکنم که به این نتیجه رسید که بهترین تصمیمی که میتواند بگیرد، استعفا و جلوگیری از اتفاقاتی بود که میتوانست رخ بدهد. پرویز مشرف از عملکرد دولت خود و دورانی که طی ۹ سال گذشته در حکومت بود دفاع کرده و فهرستی از اقداماتی که انجام داده را برشمرده. فکر میکنید که افکار عمومی پاکستان چه ارزیابی در این مورد خواهند داشت؟ فکر میکنم که مردم پاکستان مجبور شدند در این دو سال اخیر، وضعیت خیلی سختی را تحمل بکنند. از سال ۲۰۰۱ برای مبارزه با تروریسم مجبور شدند که یک مقدار زیادی هم وضعیت سیاسی را تحمل کنند و هم البته در وضعیت اقتصادی بدی هستند. البته آمریکاییها به پاکستان کمک مالی زیادی کردند که تا اندازهای به بهبود وضعیت اقتصادی کمک انجامید. من فکر میکنم اتهاماتی را که به رییس جمهور مشرف زدند که البته خود او رد کرده و از خودش هم دفاع کرده؛ مثل همیشه در آن یک مقداری حقیقت هست و یک مقداری دروغ. به هرحال در این سالهای اخیر، جنگ با تروریسم خیلی برای پاکستان سنگین بوده. وضع اقتصادی از یک نظر بهتر شده برای اینکه کمک مالی شده بود، ولی از یک نظر هنوز پاکستان یکی از فقیرترین کشورهای دنیاست.
وضعیت زنان زیاد فرق نکرده، ولی نمیشود گفت که فقط پرزیدنت مشرف کارهای منفی کرده است، به خصوص اتهامی که نتوانستند به او بزنند، اتهام نادرستی مالی است که در پاکستان خیلی استثنایی است. برای اینکه درباره نادرستی اکثریت سران پاکستان بسیار میشود صحبت کرد. با توجه به اینکه دموکراسی در شکل جدیدش در پاکستان به هرحال هنوز به زمان نیاز دارد، فکر میکنید که شرایط سیاسی پاکستان پس از پرویز مشرف چگونه خواهد بود؟ آیا احزاب رقیب پرویز مشرف موفق خواهند شد ثبات سیاسی را به پاکستان بازگردانند؟ فقط میشود امید داشت که دموکراسی در پاکستان برقرار بشود. برای اینکه در پاکستان هیچوقت واقعاً دموکراسی وجود نداشته است. البته چیزی که امروز در پاکستان جدید است این است که برای اولین بار رییس جمهور پاکستان استعفا میدهد و این خود میتواند نشان دهندهی یک پیشرفتی در دموکراسی باشد. ولی به هرحال دموکراسی دو روزه برقرار نمیشود و متاسفانه سران فعلی پاکستان و آن دو حزبی که در قدرت هستند؛ کسانی هستند که در گذشته خیلی از خودشان دموکراسی نشان ندادند. ولی میشود امید داشت که با پافشاری و درخواست مردم، وضعیت کمی عوض بشود و به هرحال پاکستان به طرف دموکراسی برود. مبارزه با افراطگرایی و بنیادگرایی در پاکستان، یکی از مسائلی است که دولت پرویز مشرف با آن درگیر بوده و ارتباط پاکستان با رویدادهایی که در افغانستان همچنان ادامه دارد، مسائل تازهای را ایجاد کرده است. فکر میکنید که نقش ارتش و وضعیت جدید سیاسی در این ارتباط چگونه بشود؟ با برکنار شدن پرویز مشرف، فکر نمیکنم که جنگ با افراطیان فرق زیادی بکند. یکی از مشکلات پرویز مشرف این بود که هم هندوستان، هم افغانستان، یعنی کشورهای همسایه، پاکستان را به پشتیبانی افراطیون متهم کرده بودند. آمریکا هم فکر میکنم امیدش را به پرزیدنت مشرف برای مبارزه با افراطیون از دست داده بود و این هم شاید کمک کرده باشد تا پرویز مشرف تصمیم استعفای خودش را به پارلمان بدهد. ولی فکر نمیکنم که این مشکل هم بتواند به این زودی حل بشود. در همین زمینه: • با کودتا آمد؛ با استعفا رفت • رییسجمهور پاکستان استعفا کرد • «حذف مشرف، مشکلات پاکستان را حل نمیکند» |
نظرهای خوانندگان
من خودم دوونیم سال در پاکستان زندگی کرده ام پاکستان هنوز بیشتر راههای ارتباطیش از زمان انگلیسها که در جنگ جهانی دوم شرکت داشتند به ارث مانده است صنعت توسعه نیافته است نیروی کار هنوز تبدیل به کالا نشده است روابط ایلی قبیلگی هنوز بر اکثر مردم حاکم است اگر بطور کلی از اقتصاد بخواهیم صحبت کنیم وضعیت تاریکی ست که در پاکستان در جریان است . بیشترین تولیدات پاکستان محصولات کشاورزی ست که هنوز با سیستم غیر صنعتی بدست خانها اداره میشود منابع زیرزمینی نفت ندارند فساد در دستگاه اداری بیداد میکند حتی صاحب منصبان هنوز برای تصدی مقام سر قفلی می پردازند و در استخدام هم سرقفلی میگیرند . هر کس و هر چیز در پاکستان با کمترین بها قابل خرید و فروش است . دو حزب مردم و مسلم لیگ (نوازشریف ) به شدت فاسدند هر امکان و وام خارجی را برای حزب خود برمی دارند . به همین دلیل بانکهای خارجی وامها را خود مستقیم در پروژهها هزینه میکنند یعنی به دولتها نمی دهند . اگر ارتش در حکومت دخالت نداشته باشد راه گیری و دزدی سریعا افزایش می یابد و فساد اداری علنی میشود . عدم حضور ارتش یعنی فقیر تر و بی پناه تر شدن مردم . احزاب حتی برای بدست آوردن کرسی های نمایندگی بین مردم چکهای بی محل پخش میکنند هنور قلعه های خانها و سیستم ارباب رعیتی دارای قدرت بی مهار است خانها تنها از ارتش است که می ترسند . هنوز ارباب به رعیتش میگوید روی ذغال سرخ و داغ پابرهنه راه برو . خانها هنوز با بازشدن مدارس مخالفند به همین دلیل است که اکثریت مردم پاکستان بی سوادند . پاکستان مانند دیگر کشورهائی نیست که بتوان مقایسه کرد همه چیز در آنجا عجیب است تنها دلخوشی مردم دیشهای ماهوارههاست کمی چای و قند و نان . دیگر هیچ من فقط این تصور از پاکستان برایم مانده است که پاکستان سرزمینی ست که امام زمان را ثابت میکند همه چیز میچرخد و در گردش است و یک ملت به طور عجیبی هنوز سر پا مانده اند که از عجایب تاریخ است . بدون سیستم بدون پول و بدون امکان .
-- فرهاد- فریاد ، Aug 19, 2008 در ساعت 01:07 PMNahavandi ostade hoghooghe siasi nist,jammeshenas ast;on ham az noe gharbi! ba pishdavarihayash
-- بدون نام ، Aug 21, 2008 در ساعت 01:07 PM