رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۲ فروردین ۱۳۸۷
گفت و گو با دکتر مهران براتی، تحلیل‌گر مسایل سیاسی مقیم آلمان:

خطر رقابت اتمی در خاورمیانه

حسین علوی

بیستم فروردین ماه در ایران «روز ملی فناوری هسته‌ای» نامگذاری شده است. قبلاً گفته شده بود که در این روز خبرهای تازه‌ای در مورد موقعیت پروژه‌ی هسته‌ای ایران و پیشرفت مرحله‌ی دیگری از غنی‌سازی اورانیوم اعلام خواهد شد.

به همین مناسبت محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهور اسلامی ایران در سفر خود به نطنز اعلام کرد که ایران نصب شش هزار سانتریفیوژ جدید در تأسیسات این شهر را برای ادامه‌ی غنی‌سازی اورانیوم آغاز کرده است. در گفت‌وگویی با آقای دکتر مهران براتی، تحلیل‌گر مسایل سیاسی مقیم آلمان، اهمیت فنی این سانتریفیوژها و تأثیر سیاسی آن بر مناقشه‌ی هسته‌ای ایران را در میان گذاشتم.‌

Download it Here!

بله، آن نسل اول و دوم سانتریفیوژهای ایرانی که تحت عنوان «‌P1» و «P2» به معنی «پاکستان یک» و «پاکستان دو» بوده، از نظر فنی مقدار تولیدی که می‌کرده است، به نسبت انرژی مصرفی‌اش و سرعت کارش، هیچ تناسبی باهم نداشتند و به همین دلیل محصول کار بسیار بسیار گران بوده است.

حالا ایران خودش می‌گوید که در این سانتریفیوژها یک نوع تیوپ‌های فولادی بسیار نازک شبکه‌ای کارگذاری کرده است که جای آن فولادهای ضخیم و سنگین قبلی را می‌گیرد، با سرعت بیشتر و نتیجه‌ی کار بیشتر.

این نسل جدیدی از سانتریفیوژهاست که به نسبت سرعت کارشان چند برابر می‌توانند تولید بکنند و به همین دلیل هم چنان‌چه این‌ها به‌کار بیفتند، ایران دیگر نباید احتیاج به آن پنجاه هزار سانتریفیوژی که می‌گویند می‌خواهند کارگذاری بکنند، داشته باشد.

ولی ظن من این است که هنوز در مورد این نصب جدید سانتریفیوژها کار به آن جایی نرسیده است که این سانتریفیوژها باهم قابل ارتباط باشند. چون برای کار سانتریفیوژها یک شرط این هست که اصلاً کارگذاری شوند.

دوم این است که این‌ها باید مرتبط با هم کار بکنند. و این از نظر فنی مساله‌ی بسیار مشکلی است. حالا آن‌چه ادعا می‌شود، گفته می‌شود.

ولی از نظر آژانس هنوز به آن کارگذاری‌های زیرزمینی سانتریفیوژها دسترسی پیدا نکرده است. آن‌هایی که در سطح کارگذاری شده‌اند جنبه‌ی آزمایشی دارند و آژانس فقط آن‌ها دیده است. ولی هنوز این نسل جدید را آژانس بین‌المللی اتمی هم نمی‌شناسد.

با توجه به صدور قطعنامه‌ی سوم شورای امنیت و همچنین اجلاس آتی کشورهای ۱+۵ که به‌زودی تشکیل خواهد شد، تأثیر سیاسی این موقعیت جدید فنی و تکنولوژیک ایران چه خواهد بود؟

من فکر می‌کنم که آقای احمدی‌نژاد و یا حکومت جمهوری اسلامی، حالا به رهبری آیت‌الله خامنه‌ای یا هر کس دیگری که صاحب قدرت در این نظام هست، ایران را به‌ سوی یک رودررویی نظامی با آمریکا و حتا غرب پیش می‌برد.

غرب که می‌گویم، ای‌نجا منظورم در اروپا در درجه‌ی اول فرانسه و انگلیس است و آمریکا هم که وضع‌اش روشن است. ببینید، ایران یک بودجه نظامی دارد... یا اصلاً این‌طور بگویم، بودجه‌ی کل کشور ما به اندازه‌ی بودجه یک ایالت هفت هشت میلیونی آلمانی است. و بودجه‌ی نظامی ایران به اندازه‌ی تقریباً بودجه‌ای است که همین آلمان برای حمایت از اپراها، تئاترها، فیلم‌سازان و هنرهای تجسمی به‌کار می‌برد.

من نمی‌دانم با چنین موقعیتی، چه به فکر حکومت‌گران ما می‌رسد که فکر می‌کنند در موقعیت نظامی هستند که می‌توانند از خودشان دفاع لازم را بکنند.

چنین چیزی امکان ندارد، چون جهان تقریباً همه بر این نظر هستند که به‌هیچ‌وجه نباید گذاشت که ایران امکان دستیابی، نه این‌که حتماً یک سلاح اتمی بسازد، بلکه بالقوه توان ساختن بمب اتمی را داشته باشدو چون این را جهان پذیرفته است، بنابراین این دیگر مساله‌ی زمان است که در چه زمانی یک عکس‌العمل خیلی شدیدی از یک‌طرفی بیاید.

این‌که اصلاً حکومت ایران به این مساله توجهی ندارد، می‌‌تواند در نهایت، کار را به نابودی هم اگر نباشد، به تخریب بخش بزرگی از زیربنای ما بکشاند و دوباره ما به همانجایی برگردیم که سی سال پیش بودیم.

آقای براتی، حالا مسأله‌ی پروژه‌ی هسته‌ای ایران را از موقعیت سیاسی‌اش صرف‌نظر کنیم، از جنبه‌ی جایگاه دسترسی به این فن‌آوری؛ آقای احمدی‌نژاد و برخی از مقامات دیگر مطرح کرده‌اند، این پروژه در سطح یک دستاورد ملی هست که با ملی‌کردن صنعت نفت قابل مقایسه است و حتا برتر از آن، این ارزیابی را چگونه می‌شود اکنون واقعی دانست، در حالی‌‌که ما می‌دانیم در ایران بحث آزاد در مطبوعات و حتا بحث کارشناسی پیرامون این پروژه هنوز ممنوع است؟

من نمی‌دانم آن پروژه‌ی ملی کدام است که ملت از آن خبر ندارد و اجازه ندارد در مورد چگونگی‌اش صحبت بکند. این یک مساله‌ی بسیار عجیب و غریبی‌ست.

در سایت مؤسسه‌ی انرژی اتمی ایران هم که یک سایت اینترنتی است، در آنجا هم اطلاعات عام راجع به این تکنولوژی هست، و نه راجع به اجزای کاری یا تحقیقاتی که در آنجا انجام می‌شود.

به ‌هر صورت این مساله یک واقعیت است که ایرانی‌ها در کشورهای مختلف در رشته‌های فیزیک و فیزیک اتمی تحصیل کرده‌اند و تعداد زیادی از این‌ها در ایران حاضر هستند و کار می‌کنند و احتمال این‌که تحقیقات آن‌ها پیشرفته‌تر ازاین هم باشد، هست. این هیچ مساله‌ای نیست که احتیاج به نفی داشته باشد.

امکان داشتن یک مسأله است؛ مسأله‌ای که دنیا الان با آن روبه‌روست یک مسأله‌ی دیگر است.

الان یک مشکل عمومی را کشورهای ناتو بحث کرده‌اند و آن ارقابتی تسلیحاتی است که ایران با این اقدامات خودش در خاومیانه، به‌ویژه در میان کشورهای عربی به‌وجود آورده است. از مصر و عربستان سعودی و کویت و عمارات متحده عربی که الان در یک وضعی قرار گرفته‌اند که خودشان را مجبور به رقابت تسلیحاتی با ایران می‌بینند.

آقای کیسینجر، وزیر خارجه‌ی پیشین آمریکا مقاله‌ای در «وال استریت ژورنال» نوشته‌اند و وحشت خودشان را از این‌که در آینده‌ای نزدیک ۲۵ تا ۳۰ کشور مسلح به سلاح اتمی باشند، بیان کرده است.

ایشان این وحشت را به وجه خیلی روشنی آن جا تجزیه و تحلیل کرده است و در پایان هم امیدش بر این است که دوباره آن قرارداد منع گسترش سلاح‌های اتمی به‌طور جدی هم از طرف غرب، کشورهای اصلی غربی، و هم از طرف کشورهای جدید دنبال بشود و این سلاح‌هایی که به هرصورت دیگر قابل کنترل نخواهند بود در کشورهایی شبیه کشور ما، از میان بروند.

متأسفانه نمی‌شود دیگر در رابطه با اینکه ما امکانات علمی و تحقیقاتی‌مان تا کجا پیش رفته است، جوابگو بود.

Share/Save/Bookmark