رادیو زمانه > خارج از سیاست > مسایل ایران > «حکم دلارام علی، حکمی برای همه ماست» | ||
«حکم دلارام علی، حکمی برای همه ماست»گفتگو با خديجه مقدم را از اینجا بشنوید. پرونده دلارام علی دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی و فعال حقوق زنان که قبلاً به خاطر شرکت در تظاهرات ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ و در اعتراض به قوانین تبعیضآمیز علیه زنان به دو سال و ۱۰ ماه زندان و ۱۰ ضربه شلاق محکوم شده بود، سرانجام در دادگاه تجدید نظر مطرح شد و این دادگاه، حکم نهایی دو سال و نیم زندان را برای وی تأیید کرد. بنا به گزارشها، دلارام علی در جریان تظاهرات ۲۲ خرداد مورد ضرب و شتم نیروی انتظامی قرار گرفت که به مجروح شدن و شکسته شدن دست وی منجر شد؛ اما شکایت وی مورد توجه دستگاه قضایی قرار نگرفت. خانم شیرین عبادی وکیل دلارام علی، ضمن اعتراض شدید به این حکم میگوید که اکنون تنها دستور رییس قوه قضاییه کشور میتواند اجرای آن را متوقف کند. در گفتوگویی با خدیجه مقدم فعال حقوق زنان و از آغازگران کمپین یک میلیون امضا دربارهی سیر قضایی پروندهی دلارام علی در دادگاه تجدید نظر پرسیدم. دلارام علی خدیجه مقدم: دادگاه تجدید نظر متأسفانه از حکم دلارام علی فقط چهار ماه زندان و ۱۰ ضربه شلاق را کم کرد و حکم را نه به خودش و نه به وکیلش، هنوز ارائه ندادهاند و فقط وکیل توانسته حکم را بخواند. منتها گفتهاند که به هر حال باید خودش را معرفی بکند و ما هر لحظه میتوانیم دستگیرش بکنیم. واقعاً برای خود من، یک چنین مجازاتی حیرتانگیز است. یعنی برای خواست کوچکترین حقی که در واقع ابتداییترین حقمان است. من از این وضعیت خیلی خیلی متأسفم. من خودم به جوانها میگفتم که اصلاً چنین چیزی غیرممکن است و او تبرئه میشود. چون کاری نکرده است. فقط در یک تجمعی بوده که همهی ما شرکت داشتیم. من الان ۴۰ سال است دارم همین حرفهای دلارام را میزنم. یعنی وقتی ما بگوییم که یک انسان کامل هستیم، ما نصف یک انسان نیستیم، برای این باید یک زن جوان دو سال و نیم زندان بکشد و حبس بشود؟ این خیلی باعث حیرت و تأسف همهی ما شد و همهمان به شدت از این موضوع ناراحت هستیم. آیا برای عدم اجرای حکم ایشان، هیچ قرار قضایی صادر شده است یا نه؟ چون خود ایشان گفتهاند که تصمیم دارند بروند زندان و خودشان را معرفی بکنند. در واقع ما، هم «کمیتهی مادران کمپین یک میلیون امضا» هم جمعی از «مادران ایران» و هم تعدادی از «مادران صلح» داریم تلاش میکنیم برای این که اجرای این حکم را متوقف بکنیم؛ که متأسفانه هنوز تلاشهایمان به جایی نرسیده است. ولی ما تلاشهایمان را ادامه میدهیم. من خودم واقعاً با دوستانم که صحبت میکردم، با مادرهای دیگر صحبت میکردم، همهمان میگفتیم که ما به هر قیمتی شده نمیگذاریم این حکم اجرا بشود. برای این که این حکم در واقع حکمی است که به همهی ما دادهاند و نه فقط به دلارام. برای این که حرف دلارام، حرف همهی زنان ایران است؛ حرف همهی مادران است؛ حرف سه نسل است که الان در کنار هم دارند برای همین خواستهای ابتداییشان مبارزه میکنند. آیا سابقه دارد که در مورد فعالان حقوق زنان چنین حکم سنگینی تا کنون صادر شده باشد؟ نه! فکر میکنم اولین بار است که حکمی به این سنگینی میدهند. حتی یک به اصطلاح «وحدت رویه» هم وجود ندارد. البته خیلی خوب است که همه تبرئه بشوند؛ ولی میخواهم بگویم که به همه به یک شکل حکم ندادهاند. من نمیدانم برای شرکت در یک تجمع چرا باید حکمهای متفاوتی را در نظر بگیرند. به هر حال همهی اینهایی که در ۲۲ خرداد شرکت کردند، چه آنهایی که حالا حکمهای کمتری گرفتند و چه دلارام، فرقی نمیکند، به هیچ عنوان جرمی مرتکب نشده و کار غیرقانونی نکردهاند. طبق قانون اساسی ما تجمع آزاد است. ما میتوانیم بدون حمل سلاح تجمع و راهپیمایی بکنیم. اصلاً دلارام در حالی که هنوز تجمعی هم نشده بود، به محض آن که وارد تجمع میدان هفت تیر در ۲۲ خرداد شد، به او حمله کردند و با ضربات باتوم دستش شکسته شد و روی زمین کشاندنش. متأسفانه حتی بعد از شکایتی که دلارام به پزشک قانونی کرد و تمام جای جراحت روی بدنش مشخص بود، ولی پلیس تبرئه و دلارام محکوم میشود. این دیگر نهایت ظلم و بیعدالتی در مورد انسانها است. یعنی به جای این که پلیس مجازات بشود، کسی که به یک تجمع قانونی و مسالمتآمیز آمده و حرفی نزده است که ضد دولت و ضد اسلام باشد و نه در مورد براندازی صحبت کرده. فقط میخواسته که بگوید (یعنی هنوز فرصت هم نکرده بود که بگوید) من حقوق برابر میخواهم، من یک انسانم، من یک انسان کاملام. برای همین باید دوسال و نیم برود زندان. خانم مقدم در طی یک هفتهی گذشته برخی از فعالان دیگر کمپین هم بازداشت شدهاند؛ از جمله خانمها روناک صفارزاده و هانا عبدی در کردستان و برای برخی دیگر از فعالان کمپین هم گویا احضاریه فرستاده شده است. الان وضعیت بقیه فعالان چگونه است؟ ببینید، روناک و هانا هنوز در زندان هستند. مثلاً هانا که نزدیک یک ماه است که در زندان است و واقعاً یک دختر زحمتکش، چه در زندگی خانوادگیاش و چه در زندگی اجتماعیاش، این دختر جوان چه قدر کمک کرده است به مردم و فعالیتهای مدنی داشته. این دو هنوز در زندان هستند و ما هم داریم برای آزادیشان تلاش میکنیم؛ ولی احکامشان صادر نشده است. برای بقیه فعالان جنبش زنان هم که حکم صادر شده، هنوز جواب دادگاه تجدید نظر نیامده است. من فکر میکنم اگر در مورد دلارام ما کوتاه بیاییم، مسلماً در دادگاههای تجدید نظر بقیه هم تأثیر منفی خواهد گذاشت. این حکمی که به دلارام دادهاند، در واقع به همهی ما دادهاند؛ همهی ما را محکوم کردهاند. ما هم در کنار دلارام همان حرفها را زدیم و همان حرفها را میزنیم و خواهیم زد. چیزی نیست که ما ازش بگذریم. ما اطمینان داریم که هر چه قدر اینها فشار و سرکوب و محدودیت را بیشتر بکنند، ما هم فعالیتمان را بیشتر میکنیم؛ ما هم عدالتخواهیمان بیشتر و قویتر میشود. واقعاً امنیت مملکت ما دارد با همین حرکاتی که آقایان انجام میدهند، به خطر میافتد. نقض حقوق بشر در ایران واقعاً وجود دارد. یک نمونهاش دلارام است. منتها ما کسانی نیستیم که بگوییم این حقوق بشر را دیگران باید به کشورمان بیاورند؛ دموکراسی را دیگران باید بیاورند. بلکه ما تلاش میکنیم خودمان در مملکتمان دموکراسی و عدالت را برقرار بکنیم. |