رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران و آمریکا > ضرورت عبور از ديوار عبورناپذير | ||
ضرورت عبور از ديوار عبورناپذيرحسین علویاین روزها، پنجاه و چهار سال از کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق میگذرد. این رویداد، اگر چه دیرزمانی است به تاریخ پیوسته؛ اما بحثهای مربوط به آن، هنوز در جامعه سیاسی ایران با مناقشاتی حاد همراه است و چه بسا که دارای کاربرد سیاسی روز نیز هست؛ به ويژه در زمینه مناسبات ایران و آمریکا. در همین زمینه گفتوگوهایی داشتم با دکتر داود هرمیداس باوند، دبیر شورای مرکزی «جبهه ملی ایران» مقیم تهران و مهندس حسن شریعتمداری فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی «اتحاد جمهوریخواهان ایران» مقیم آلمان. داود هرمیداس باوند بر این نظر است که کودتای ۲۸ مرداد در شرایطی بسیار متفاوت از شرایط کنونی اتفاق افتاده است و بنابراین باید از آن رویداد فقط الهاماتی مبتنی بر مقتضیات و نیازهای روز گرفت: بر اساس مقتضیات و ضروریات روز باید تصمیم بگیریم. اشاره میکنم به گفته هراکلیس که میگوید، در یک رودخانه دو بار نمیتوان داخل شد. یعنی هم آن شرایط قبلی با این لحظه بعدی متفاوت است، هم آن پدیده خصوصیاتش کاملاً با خصوصیات قبلی فرق دارد. بنابراین مسئله کودتای ۲۸ مرداد مربوط به یک شرایط و اوضاع و احوال زمان خاص خودش بود و پیامدها و آثار ويژه خودش را هم در پی داشت. ولی امروز هم تحولات جهانی گسترده است و هم جهان دگرگون شده است. در آن تاریخ، تعداد اعضای جامعه بینالملل در حدود شصت و خردهای بوده است؛ امروز 192 کشورند. مسأله جنبشهای آزادیبخش و استقلالطلب، تقریباً همه به مقاصد خودشان رسیدهاند. تحولات بزرگی در جهان به وجود آمده است. مسأله جهانی شدن است؛ مسأله همگراییهای منطقهای است یا Regionalisation است. منطقه ما دچار دگرگونیهای شگرفی شده است. شوروی به عنوان یک ابرقدرت همسایه خاکی ما امروز تبدیل شده است به یک همسایه آبی و بحثهای ایدئولوژی آن تاریخ، امروز مفاهیم و رنگ رخساره خودش را تا حدودی از دست داده است. بنابراین ما داریم در یک دنیا و فضای دیگری زندگی میکنیم که منطق و مقتضیات متفاوتی را میطلبد. ما میتوانیم از دوران نهضت ملی، دورانی که معتقد به برقراری نظام دموکراسی بود و این که مسئولین عمده کشور باید در مقابل مردم پاسخگو باشند یا نقششان تشریفاتی باشد، از الهامات آن (دوران) بهره بگیریم؛ ولی با مقتضیات روز حرکت بکنیم. و اما حسن شریعتمداری ضمن اشاره به اختلاف نظرهای تاریخی بر سر کودتای ۲۸ مرداد و عدم امکان دسترسی به نظر واحد در این زمینه، میگوید: به نظر من رسیدن به یک اجماع بر سر حوادث تاریخی بینهایت دشوار است؛ مخصوصاً حادثهای به عظمت کودتای ۲۸مرداد که در آن بازیگران مختلف با منافع مختلف وجود داشته و هر کدام از منظر خود، قضیه را بررسی میکنند. نیروهای ملی طبعاً میتوانند از این قضیه درسهای بسیاری برای آینده بگیرند و این مهمتر از رسیدن به یک اجماع نظری است. مهمترین درسی که نیروهای ملی برای آینده میتوانند در ۲۸ مرداد بگیرند، به نظر من دو چیز است: یک، این که با وجود همه عظمت کارهای انقلابی و دستاوردهای مثبت آن، این کارها وقتی دوام زیاد پیدا بکند و سیاست در کوچه و خیابان تعیین بشود، به تدریج زمام امور از دست زمامداران خارج خواهد شد؛ برای این که خواستهها به قدری متنوع و رادیکال خواهد بود که امکانات عملی زمامداران برای این که خودشان را با آن تطبیق بدهند، بسیار محدود میشود. از طرف دیگر مردم در کوچه و خیابان همواره نمیتوانند یکپارچه بمانند؛ به خصوص وقتی تنشهای بینالمللی، بحران اقتصادی و توطئههای گوناگون مردم را در تردید نگه میدارد و به آنها شرایط سختی را تحمیل میکند، نمیتوان همیشه روی حمایت بیدریغ آنها حساب کرد. بهتر است رهبران سیاسی اگر به چنین موقعیتی دست پیدا میکنند، خودشان را با یک سیاست واقعگرایانهای تطبیق بدهند و درصدد پیدا کردن راه حلی نه حداکثری، بلکه بینابینی باشند. و این چیزی است که در جریان مبارزات ملی نفت برای ما درس گرانبهایی است. شاید اگر مصدق میتوانست به نحوی راه حلی پیدا بکند که در آن منافع غیر قابل گذشته قدرتهای بزرگ ملحوظ میشد، این کودتا به این نحوه پیش نمیآمد. ما توان این را نداشتیم که از تضاد بین آمریکا و انگلیس به قدری استفاده بکنیم که این قضیه را فقط به نفع ملت ایران فیصله بدهیم. این درسی است که امروز ما میتوانیم در درگیریای که با آمریکا داریم، از آن استفاده کنیم و خواستههای حداکثری را کنار بگذاریم، به یک تفاهم برسیم و یک سیاست واقعبینانه در پیش بگیریم. تأثیر روانی و جامعهشناختی کودتا بر افکار عمومی و به ويژه بر جامعه سیاسی ایران طی پنج دهه گذشته و پیامدهای آن بر مناسبات ایران و آمریکا، همواره از مهمترین مسایل مورد بحث بوده است. داود هرمیداس باوند میگوید، مستقل از نقش آمریکا و بریتانیا در کودتا، ایرانیان باید بتوانند برای مسایل خود با این قدرت ها راه حلهایی جستوجو کنند: آن روز این کودتا... درست است، به وسیله دو قدرت انجام گرفت. ولی امروز تحولات زمان اقتضا میکند ما مسایل و مشکلات خودمان را با آمریکا حل و فصل کنیم و مادامی که موفق نشویم این مسایل و مشکلاتمان را با آمریکا فیصله بدهیم، کماکان دچار این معضلات و مشکلات هستيم. مصالح مردم ایران ایجاب میکند که ما درصدد همسویی با منافع قدرتهای بزرگ جهان باشیم. همسویی براساس منافع متقابل و مرجح طرفین. در آغاز انقلاب اسلامی مسأله گروگانگیری و پاسخی که ایران، فرض کنید، به ریگان در این مورد داد، استناد به کودتای ۲۸ مرداد و پیامدهای آن میکرد. ولی حتی از آن تاریخ هم در حدود سی سال گذشته، جهان دچار دگرگونیهایی شده است. بنابراین ما باید این مسأله را به تاریخ بسپاریم، ضمن این که از جنبههای مثبت، آن ارزشهایی که در جهت آزادی و دموکراسی هست، الهام بگیریم و در جهت میل به این مقصود کوشا باشیم و گروههای سیاسی که همراه و همفکر در این رهگذر هستند، باید برای برقراری نظم، دست همکاری را به یکدیگر بدهند و نسقی که در طی یکصد سال گذشته تا به امروز در انقلاب مشروطیت، مورد خواست و درخواست مردم ایران بوده است. ضرورت تجدید نظر در مناسبات خصمانه با ایالات متحده آمریکا در این روزها، به ويژه با انتشار جلد تازهای از خاطرات آقای رفسنجانی که در آن به نظرات آیتالله خمینی استناد شده، تبدیل به بحث داغی شده است. حسن شریعتمداری این مسئله را مطرح میکند که بهرهبرداری از کودتای ۲۸ مرداد برای در بنبست قراردادن همیشگی این مناسبات ایران و آمریکا سیاسی محکوم به شکست است: به نظر من این تجربه به ما نشان میدهد که ما از این اتفاقات تاریخی به عنوان دیوارهایی برای روابط خودمان با جهان نباید استفاده یا سوءاستفاده کنیم و به مقاصد غیر قابل تحقق پارهای از سیاستمداران در پرتو چنین خاطرات تلخی، تحقق ببخشیم. این که عدهای در ایران سعی میکنند از کودتای ۲۸ مرداد چنان دیواری بسازند که برای ابد، عبور از آن غیر قابل فکر باشد و ملت ایران نتوانند با ملت آمریکا روابط عادی داشته باشند، سیاستی محکوم به شکست است و دیر یا زود ملت ایران تاوان سنگین چنین سیاستی را (که قابل اجرا هم نیست،) خواهد پرداخت. به نظر من آقای رفسنجانی کوشش مثبتی کرده است (که حالا نمیدانم آن چه ایشان میگویند حقیقت دارد یا نه) ولی در این که ایشان نیت دارند که از این دیوار غیر قابل عبور، منفذی پیدا بکنند برای مذاکره با آمریکا شکی نیست، و این کار مثبتی است! |
نظرهای خوانندگان
"شاید اگر مصدق میتوانست به نحوی راه حلی پیدا بکند که در آن منافع غیر قابل گذشته (گذشت)قدرتهای بزرگ ملحوظ میشد، این کودتا به این نحوه پیش نمیآمد."! آقای حسن شریعتمداری، مردم به شما خواهند خندید. آخر مصدق اگر می خواست راه حلی پیدا کند که "منافع غیر قابل گذشت قدرت های بزرگ را حفظ کند" که دیگر آنطور در دل مردم ایران و منطقه جا نمیگرفت. تا ایران بر جا باشد، مصدق در دل ایرانیان جا خواهد داشت. مصدق را مذمت نکنید. "منافع قدرتها را لحاظ کند!" آقا قباحت دارد. و شما آقای هرمیداس باوند، "مصالح مردم ایران ایجاب میکند که ما درصدد همسویی با منافع قدرتهای بزرگ جهان باشیم."(!) این "قدرتهای بزرگ جهان" که مد نظر شماست، یعنی آنها که با هم نشست میگذارند و برای باقی مردم جهان تصمیم می گیرند و اگرنه آنهای دیگر که "قدرتی" نیستند. حال بزعم شما اجازه دهیم که "این تصمیم گیرندگان"بر گرده مان سوار شوند!؟ ادبیات شما انسان را یاد وثوق الدوله ها می اندازد.
-- آرتا داوری ، Aug 21, 2007 در ساعت 06:33 PMدیدی نو بر این روایتِ کهن را در این نشانی بخوانید:
-- مهدی میرزایی ، Aug 24, 2007 در ساعت 06:33 PMhttp://rouznamak.blogfa.com/post-133.aspx
ba tashakor az in goftego khob , lotfan ba dr bavand bishtar goftego dashte bashid .
-- amir ، Aug 25, 2007 در ساعت 06:33 PM1- من نمی فهمم که چرا مصدق هم برای عده ای آیت الله خمینی است که نمی توان کارهای زشت و زیبای او را نقد کرد ؟
-- داوری ، Aug 26, 2007 در ساعت 06:33 PM2- مملکت در حال از هم پاشیدن است . هنوز این ملت در چاله 28 مرداد گیر کرده و رضایت نمی دهد ؟
3- از ما است که بر ما است ....
خواهش می کنم نگاه من ـ آرتا داوری ـ به بینش حسن شریعتمداری و داود هرمیداس باوند در مورد 28 مرداد با نگاه کسی که زیر نام داوری از بینش من به خشم آمده، به سبب یکسانی ی نام خانوادگی یکی گرفته نشود. با سپاس
-- آرتا داوری ، Aug 28, 2007 در ساعت 06:33 PM