گفتگو با دکتر علی رشیدی استاد اقتصاد
تحریم بانکی، هزینهها را بالا برده است
حسین علوی
گفتگو را از اینجا بشنوید.
تحریم بانکی ایران توسط بزرگترین بانک خصوصی آلمان یعنی "دویچه بانک"، حلقه مهم دیگری از زنجیره تحریم بانکی ایران است که به نظر بسیاری از ناظران در ایران دست کم گرفته میشود و یا مسئولان امر مایل به پذیرش هزینه واقعی آن برای اقتصاد ایران نیستند. دکتر علی رشیدی استاد اقتصاد در تهران به زمانه میگوید که بر اساس ارزیابی خود دست اندرکاران، طرف چند ماه اخیر تحریم ها موجب بالا رفتن هزینه ها بین 5 تا 25 درصد بوده است.
نشریهی آلمانی «Spiegel online» گزارش کرده است که بزرگترین بانک خصوصی آلمان، «Deutsche Bank» که یکی از بزرگترین بانکهای اروپا است به فعالیتهای مالی و بازرگانی خود با ایران پایان خواهد داد. بنابه گزارش «Spiegelonline»، «Deutsche Bank» دلیل این تصمیم را هزینههای سنگینی دانسته است که در شرایط کنونی انجام معاملات با ایران به این بانک تحمیل میکند.
با این حال «Deutsche Bank» در توضیح خود به مشتریان بانک در ایران یادآور شده که این هزینههای سنگین ناشی از دلایل سیاسیست. بنابه این گزارش بزرگترین بانک خصوصی آلمان دارای هشت میلیون مشتریست و تحریم شامل مشتریان ایرانی خارج از کشور نخواهد شد. بسیاری از ناظران دلیل اصلی قطع مناسبات «Deutsche Bank» با ایران را فشار ایالات متحده آمریکا میدانند و بر این نظرند که آلمان از بین فشارهای متعدد آمریکا برای کاهش مناسبات اقتصادی خود با ایران تحریم بانکی را انتخاب کرده است، تا در برابر پیشنهاد کاهش شدید صادرات خود به ایران مقاومت کند. پیش از این، بانک تجارت آلمان و نیز چند بانک انگلیسی، فرانسوی، سوییسی و هلندی به تحریم بانکی ایران پیوسته بودند.
دکتر علی رشیدی کارشناس و استاد اقتصاد در تهران در این مورد میگوید:
در واقع امریست کاملا طبیعی و با توجه به سیاست آمریکا و قطعنامهها و تهدیداتی که شده است مبنی بر این که جلوی فعالیت شرکتهای آلمانی را در آمریکا خواهند گرفت، اینها نیز نفعشان در این است که رابطهیشان را با ایران محدود کنند. این اصل قضیه است.
تاثیر تحریم بانکها که بتدریج تعدادشان زیاد میشود، بر روابط تجاری و بر اقتصاد ایران چگونه خواهد بود؟
ببینید، اینها دوتا مسئله است. یک اینکه قطع داد و ستد با دلار توسط ایران، خود این هزینه ها را بالا میبرد. به دلیل اینکه تبدیل دلار مربوط به درآمدهای نفتی به یورو و بعد دیپازیت کردن آنها در بانکهایی که تحت نفوذ آمریکا نباشند، خود اینها یک کارمزدی را تحمیل میکند.
بعدهم هرچه بانکهای اروپایی محدودیت ایجاد بکنند، مخصوصا «Deutsche Bank» یا مثلا کردیت لیونه فرانسه یا سایر بانکها که اساس داد و ستد ما با اروپاست و البته در وهله اول ایتالیا، آلمان و فرانسه، اینها همه یکمقدار اختلال و تاخیر ایجاد میکند و یکمقدار هم هزینهها را بالا میبرد.
یعنی اینها باید یک بانکهای دیگری را انتخاب کنند که پول از این حساب به آن حساب واریز بشود تا بتوانند از کشورهای دیگری این پول را منتقل کنند به آن بانکها برای پرداخت بدهیهاشان. اینها همه هزینه دارد، هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ زمانی. بعد هم کم کم میرسد به آنهایی که فروشندهی کالا به ایران هستند و آنها هم میبینند که این هزینهها زیاد خواهد بود و این کنارکشیدن بانکها در واقع تهدید آمریکاست که این secondary effect یا تحریم دوم است. یعنی اینکه بانکهایی که با ایران تجارت و یا داد و ستد میکنند، دیگر نمیتوانند در آمریکا به فعالیتشان ادامه بدهند.
نتیجتا همه این بانکها یک ارزیابی میکنند که آیا درصد داد و ستدشان با ایران مهمتر است یا فعالیتشان در بازار آمریکا و یا حتی از طریق نمایندگی هایشان در آمریکا، که مسلما بازار آمریکا و فعالیتشان در آنجا خیلی خیلی مهمتر است از مثلا فعالیتشان در ایران.
مسئولان اقتصادی دولت چندینبار گفتهاند که تحریم بانکها و شرکتها چندان تاثیر زیانباری بر اقتصاد ایران ندارد! اگر بخواهیم یک مقایسه ای بکنیم، آیا تحریم بانکی موجب فشار بیشتر بر ایران است یا تحریم شرکتهای اقتصادی؟
بانک وسیله و واسطهی انجام داد و ستد و پرداخت است. وقتی بانکی وجود نداشته باشد و نشود پول به بانک پرداخت که بدهد به شرکت فروشندهی کالا به ایران، بنابراین روی آنها هم اثر خواهد داشت. در نتیجه خیلی از شرکتها هستند که قید داد و ستد با ایران را میزنند.
یعنی بانک ها و شرکت ها مکمل همدیگر هستند و این که اینها میگویند تاثیری ندارد، این یک حرف بیمعنیست و مثل بسیاری از موارد دیگر برای اینکه اثر کارهای خودشان را بیان نکنند همین حرفها را میزنند. ولی تاثیر دارد و در بسیاری از موارد اینطوری که بعضی از دستاندرکاران به من گفتهاند، در همین یکیـ دوماه، بین ۵ تا ۲۵درصد هزینهها بالا رفته است.
نکتهی دیگر مربوط به تلاشی است که کنگرهی آمریکا برای قطع وام بانک جهانی به ایران انجام میدهد. در گزارشها آمده که یک گروه دو حزبی، متشکل از نمایندگان دموکرات و جمهوریخواه آمریکا، درخواست توقف وام بانک جهانی به ایران را کردهاند! این مسئله اگر واقعیت پیدا بکند، چقدر محدودیت برای ایران ایجاد خواهد کرد؟
ببینید، مسئلهی دادن وام و کمک از طریق بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول به کشورهای عضو، با رای اکثریت انجام میشود. این اکثریت یک زمانی در واقع ۸۵درصد بود که چون آمریکا در آنزمان ۱۸/۵درصد آرا را داشت، بدون موافقت آمریکا هیچ وامی به هیچ کشوری پرداخت نمیشد.
حالا اروپا هم دارای همین حق است، بنابراین اگر اروپا و یا آمریکا نخواهند، هیچ وامی به هیچ کشوری داده نخواهد شد. این ۱۵درصد را حالا کردهاند ۱۸/۵ درصد. بنابراین آمریکا و اروپا میتوانند حق وتو داشته باشند و در نتیجه اگر روی این موضوع، یعنی بازار مشترکیها بهقول معروف یا اتحادیه اروپا با هم توافق کنند، هیچ بانکی نمیتواند چیزی را تصویب کند و یا وامی را به ایران بدهد.
|