رادیو زمانه > خارج از سیاست > خبر و نظر > «اکثر اعضای خبرگان، حقوقبگیران رهبر هستند» | ||
«اکثر اعضای خبرگان، حقوقبگیران رهبر هستند»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.com«عملکرد آیتاله خامنهای بررسی شود»، این عنوان نامهای بود که سه روز پیش از سوی مجمع نمایندگان ادوار مجلس به رییس مجلس خبرگان اکبر هاشمی رفسنجانی نوشته شده است و در آن گروهی از نمایندگان خواستار بررسی عملکرد رهبر جمهوری اسلامی ایران شدند. امضاکنندگان این نامه با بیان اینکه در نظام جمهوری اسلامی ایران رهبر از مسئولیت مبرا نیست، آوردهاند که براساس اصل ۱۱۱ قانون اساسی هر گاه رهبر از انجام وظایف قانونی ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول ۵ و ۱۰۹ گردد، از مقام خود برکنار خواهد شد. تشخیص این امر برعهدهی مجلس خبرگان رهبری است. در پیوند با همین موضوع با یکی از نمایندگان پیشین مجلس، آقای قاسم شعله سعدی گفت و گو کردهام.
این نامه به دنبال حوداث دو سه ماه اخیر هست، به دنبال انتخابات و فجایعی که اتفاق افتاده است، مخصوصاً افشاگریهایی که آقای کروبی اخیراً کرد. طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی، رهبر مسئولیت ولایت امر را برعهده دارد. یعنی رهبر مسئول است و از او میشود سوال کرد. طبق همین اصل قانون اساسی قوای سه گانه زیر نظر رهبر انجام وظیفه میکند. یعنی به طور عام رهبر مسئول عملکرد قوای سهگانه است. ضمن اینکه در مقام سازماندهی کل قوا، رهبر مسئول عملکرد نیروهای مسلح است و این افرادی که کشته شدند، بالاخره توسط این نیروها هست. لذا مجمع نمایندگان به این فکر افتاد که اگر قانون اساسی میثاق ملت و حکومت و خون بهای هزاران شهید است، چرا باید آن اصولی که قدرت را کنترل میکند، تعطیل بماند و کسی جرأت نکند توسل به این اصول پیدا بکند. لذا این نامه را نوشتند که به موجب اصل ۱۱۱ قانون اساسی به مجلس خبرگان اجازه داده شده است ـ چون مجلس خبرگان تکلیف دارد نه فقط نظارت ـ و مکلف است که اگر تشخیص بدهد که رهبر بعضی از شرایط رهبری مثل عدالت، تدبیر، مدیریت، امانت و امثال آنها را از دست بدهد، بلافاصله باید او را برکنار کنند. یا اگر تشخیص بدهند همان اول که رهبر را نصب کردند، فاقد بعضی از شرایط بوده، اما اشتباهاً او را به عنوان این که فکر کردند حائز شرایط است، منصوب کردند. یا معلوم شود رهبر از اول فاقد بعضی از این شرایط بوده، یا اگرچه در ابتدا حائز شرایط بوده، اما بعداً بعضی از شرایط او زایل شده است، مثل عدالت، تقوا و تدبیر و امثال آن، در این صورت مجلس خبرگان موظف است که رهبر را برکنار کند و لذا وظیفهی آقای رفسنجانی بهعنوان رئیس این است که مجلس خبرگان را دعوت به اجلاس کند، اجلاس حتا فوری و اضطراری.
آقای شعله سعدی، به وظایف آقای رفسنجانی بهعنوان رییس مجلس خبرگان اشارهای کردید. با توجه به تلخی روابط مابین آقای رفسنجانی و آقای خامنهای و دو دستگی که میان اعضای مجلس خبرگان وجود دارد، آیا اجرای این درخواست و نامهای که مجمع نمایندگان ادوار مجلس دادهاند عملی هست؟ ببینید، آقای رفسنجانی گرفتار یک پارادوکس است. از یکطرف وظیفهی قانونی دارد که مجلس را دعوت به اجلاس برای رسیدگی به این قضیه کند و از طرف دیگر، به موجب نامهای که خود آقای رفسنجانی به آقای خامنهای در تاریخ ۱۹ خرداد ۸۸، سه روز قبل از رأیگیری، نوشت، گفت احمدینژاد یک عنصر دورغگو و کسی است که مرتکب گناهان کبیره شده است و آقای خامنهای هم رسماً و علناً از آقای احمدینژاد حمایت میکند. اگر حرفی که آقای رفسنجانی در نامه خودش زده است درست باشد، هر کس از یک چنین عنصری دفاع کند، آن فرد قطعاً دیگر عدالت و تقوا ندارد. بنابراین طبق نامهی خود آقای رفسنجانی، شرایط آقای خامنهای از دست رفته است. ولیکن این بحث آقای رفسنجانی نیست که تصمیمگیری کند، این بحث مجلس خبرگان است که میتواند و این اختیار را دارد، نه شخص آقای رفسنجانی. منتها مجلس خبرگان هم تکلیفی دارد. میدانید که رهبر، فقهای شورای نگهبان را منصوب میکند. فقهای شورای نگهبان منصوب رهبر صلاحیت کاندیداهای مجلس خبرگان را تأیید میکنند که اینها به نوبهی خود باید رهبر را کنترل کنند و نظارت بر عملکرد شرایطش داشته باشند. لذا این مدار بسته است که عملاً طوری شده است که اکثریت اعضای مجلس خبرگان، عوامل خود آقای خامنهای هستند، یا امام جمعهاند که توسط آقای خامنهای مستقیم یا غیرمستقیم نصب میشوند، یا نمایندگان آقای خامنهای در ارگانهای مختلفاند و از این منظر حقوقبگیران آقای خامنهایاند. و لذا اگر چنین وضعی باشد، نمیشود خیلی امید داشت که حتماً منجر به عزل آقای خامنهای بشود، ولی خود مطرح شدن قضیه مهم است. با اشاره به صحبتی که الان داشتید، گفتید که نمایندگان آقای خامنهای، بنابه گفتهی شما «حقوقبگیران» آقای خامنهای، در مجلس خبرگان هستند. پس در واقع قدرت آقای رفسنجانی در اجرای بررسی این نامه تا چه حد است؟ آقای رفسنجانی هرچند رییس مجلس خبرگان است، اما اکثریت اعضای خبرگان از طیفی است که موافق آقای خامنهای است. هرچند اخیراً نتوانستند یک امضاء مفصل برای تایید شرایط موجود بگیرند. گویا نتوانستند بیشتر از هجده امضاء از مجلس خبرگان برای تایید شرایط جمع کنند. هرچند که اعلام شده است پنجاه تا از نمایندگان خبرگان تأیید کردهاند. ولی اطلاعاتی که جسته گریخته و به صورت غیررسمی منتشر شده، میگوید بیشتر از هجده نفر نیستند. و لذا این دو دستگی و چند دستگی وجود دارد که نمیدانیم نتیجهی این رسیدگی چه خواهد بود. آقای شعله سعدی درخواست این مجمع چه پیامدهایی برای قدمهای بعدی معترضین دارد؟ چون در واقع برای اولینبار است که یک نهاد در درون جمهوری اسلامی به طور ضمنی خواهان برکناری مقام رهبریت شده است، چیزی که سابقاً حتا تصور انتقاد هم از رهبر نمیرفت. اولاً نشان میدهد که جنبش چه قدر جدی و ریشهدار است و در این سه چهارماه، تحولات چقدر سرعت پیدا کرده است و آقای خامنهای چه هزینهای برای دفاع از احمدینژاد میدهد. همانطور که شریعتمداری در کیهان هم پیشبینی کرده است، ممکن است نهادهای دیگر و شخصیتهای دیگر هم از این موضعگیریها بکنند و خلاصه عرصه را برآقا تنگتر بکنند. یعنی ممکن است این روند ادامه پیدا بکند. مقامات و سازمانهای گوناگون در جمهوری اسلامی، روز به روز موضع خودشان را در رابطه با جریانات اخیر عریانترمیکنند و جهتگیریها مشخص شده است. این جنگ مابین قدرتهای در درون حکومت به نظر شما به کجا میرود؟ ببینید، اگر حداقلهای مطالبات جنبش امروز ایران برآورده نشود، و احمدینژاد را از قدرت پایین نکشند و تن به یک انتخابات جدید ندهند، به نظر من جنبش ارتقاء پیدا میکند و مطالبات مردم بالا میرود. این جنبشی نیست که بشود خاموشش کرد. مخصوصاً چهل روز دیگر هم، دانشگاهها شروع به کار میکنند و حضور دانشجویان در صحنه میتواند وضع را مقداری جدیتر هم بکند. مناسبتهای شرعی مثل عید فطر و اینها هم هست و جنبش به نظرم ادامه پیدا بکند. و اگر این حداقلهای مطالبات مردم برآورده نشود، جنبش هم ارتقاء پیدا میکند و اگر رأی مردم بازپس گرفته نشود و اعتماد از دست رفتهی مردم اعاده نشود، آن وقت ممکن است مردم به دنبال راهکارهای دیگری بروند و شعارهای دیگری بدهند. کما اینکه زمزمههایش را اخیراً شنیدهایم. Farangis Mohebbi • «درخواست عزل رهبر از سوی برخی علما» |