رادیو زمانه > خارج از سیاست > خبر و نظر > «فکر میکنند هر کس از خارج آمده، جاسوس است» | ||
«فکر میکنند هر کس از خارج آمده، جاسوس است»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comآلان کوشان، آهنگساز و نوازنده سنتور به تازگی از ایران به آمریکا، محل زندگیاش برگشته است. با او در حاشیه اعتصاب غذای ایرانیان روبهروی سازمان ملل در نیویورک گفت و گو کردم. او درباره مشاهداتش در مدت حضورش در ایران میگوید:
من فعلاً چون مقر زندگیام اینجاست، برگشتم که بمانم. ولی واقعاً دلم نمیخواست برگردم. به خاطر اینکه در این فاصله آن قدر آنجا آدم دیدم و این طفلکها با چه مشکلاتی دارند آنجا زندگی میکنند. یعنی هر روز این جماعت از صبح که بلند میشود، تنش دارد تا خود شب؛ و اصلاً هیچ امیدی نیست. بانگ الله اکبر شبها همه جا تقریباً به گوش میرسد. مخصوصاً طرفهای امیریه و پایین شهر کم و بیش زیادتر است؛ به خاطر اینکه بسیج و حزبالله و دیگر امنیتیها که به اصطلاح اطلاعاتیاند، آنجا زیادند و اگر اینها ببینند کسی چیزی دارد میگوید یا کاری میکند، خلاصه حمله میکنند و میگیرند و میبرندش. ولی موجی شروع شده است و من فکر نمیکنم به این زودیها خاموش بشود. مخصوصاً نسل جوان، نسلی که حقش را میخواهد دیگر. تمام این حکومت شکاف خیلی عجیبی خورده است؛ مخصوصاً در قسمت امنیتیاش. در خود بسیجیها؛ در خود حزباللهیها. اینها الان همه مواظب همدیگرند که ببینند که چه کار میکند و چه کسی کجا میرود. یک عده زیادشان که اصلاً مخالف شدید همین حرکتهایی هستند که این اواخر بوده است. یک سری از آحاد حزبالله هم هستند که این حزباللهیها همانهایی هستند که در دوران جنگ هشتساله میرفتند و میجنگیدند و اینها اصلا شرم دارند بسیجی معرفی شوند؛ به خاطر همین کسانی که الان خودشان را بسیجی معرفی میکنند. چون آن بسیجی که آن زمان رفت و جنگید، برای مملکتش رفت و جنگید. ولی الان این بسیجی که دارد میجنگد، برای پول میجنگد. روزی ۵۰ هزار تومان، ۶۰ هزار تومان یا ۱۵۰ هزار تومان به نسبت بسیجی بودنشان (میگیرند) و میروند کتک میزنند. یعنی کارشان این است و فعلاً هم به خاطر اینکه همه یک جورهایی دارند حقوق میگیرند، به خاطر این که حقوقشان تعطیل نشود، مجبورند یک جوری باشند تا ببینند که خب حالا چه کسی زورش بیشتر است و چه کسی سر کار میآید.
شما تازه ۱۲ ساعت است که از ایران رسیدهاید. مثل این که در اعتراضات اخیر هم شرکت داشتید؟ ما در حقیقت از اول داستان که این اتفاق افتاد، رفتیم که به اصطلاح پیگیری کنیم که این رأی ما چه شد؛ که متأسفانه بهعنوان شورشیان و شورشگر جماعتی ریختند و خلاصه با چوب و هر چه گیرشان آمد، ما را کتک زدند. بله، من جزو کتکخوردگان هستم. در آن دو سه روز اول که همه خیلی دوستانه و در واقع برای رأیشان آمده بودند که ببینند چرا این اتفاق افتاده است. من هم رفته بودم صرفاً به خاطر همین داستان که متأسفانه نیروهای حکومتی ریختند و تا میتوانستند زدند و عدهای را هم کشتند و عدهای را هم دیگر به هر ترتیبی که میتوانستند، بردند. شما جزو بازداشتشدگان نبودید؟ هفتهی اولش نبودم. ولی بعداً جماعتی را صرفاً به خاطر اینکه اینها خارج از کشور زندگی میکردند، به خاطر مسائل امنیتی گرفتند. میخواستند ببینند اینها جاسوس نباشند. اینها فکر میکردند که هر کسی که از خارج آمده، الان صرفاً از طرف دولت آمریکا یا دولتهای خارجی به اینجا آمده که جاسوسی کند و اینها را به هر ترتیب و عنوانی میگرفتند. این که حالا چه اتفاقی دقیقاً قرار است بیفتد، الان یک جو بسیار بسیار نامعلومی است. در داخل، مقامات حکومتی قبول دارند که این جوی است که آمریکا و اروپا شروع کردهاند. ولی کار الان دیگر خیلی بیخ پیدا کرده و الان دیگر مسأله، مسألهی مردم است. یعنی اینها دیگر با مردم درافتادهاند و این بزرگترین اشتباهشان بود و بالاخره هر حکومتی که بالا آمده با مردم درافتاده و از مردم هم باخته است. من فکر نمیکنم به این زودی این داستان فیصله پیدا کند. |
نظرهای خوانندگان
مرسی از گزارشات خوبتان
-- بدون نام ، Jul 27, 2009 در ساعت 04:24 PMبا تایید حرف آقای کوشان من هم در ایران که بودم چنین گرفتاری هایی داشیتم.