رادیو زمانه > خارج از سیاست > خبر و نظر > «برای جامعهی بینالمللی، پروندهی هستهای مهمتر است» | ||
«برای جامعهی بینالمللی، پروندهی هستهای مهمتر است»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comپس از آن که احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و امام جمعهی موقت تهران در خطبههای نماز جمعه اعلام کرد که کارکنان بازداشتشدهی سفارت بریتانیا قطعاً محاکمه خواهند شد، دیوید میلیبند، وزیر خارجهی بریتانیا به این مسأله واکنش نشان داد و ضمن ابراز نگرانی عمیق نسبت به وضعیت کارکنان بازداشتشدهی سفارت این کشور در تهران، اعلام کرد که این افراد هیچگونه فعالیت غیر قانونی نداشتهاند. تنش میان تهران و لندن از هنگامی شدت گرفت که ایران، ۹ تن از کارکنان سفارت بریتانیا را به اتهام نقش داشتن در اعتراضات اخیر مردم علیه اعلام نتایج انتخابات، بازداشت کرد. در این ارتباط به سراغ دکتر مهرداد خوانساری، کارشناس مسائل ایران و خاورمیانه در لندن رفتم و نخست از ایشان دربارهی احتمال احضار سفرای اروپایی از ایران و واکنش احتمالی ایران به این اقدام اتحادیهی اروپا پرسیدم:
دریافتن انگیزهی اصلی مقامات جمهوری اسلامی از این کار، در شرایط موجود، خود سؤال بزرگی است. چون از یک طرف جمهوری اسلامی میخواهد که جامعهی بینالمللی در ناآرامیهای اخیر ایران نقشی ایفا نکند و بگذارد مسائل در داخل حل شود. از سوی دیگر، علاقهمند است که روابط و موقعیت بینالمللی خود را برابر با مواضعی که در پیش گرفته، محکمتر کند و ضمن عدم عقبنشینی از مواضع خود، در مذاکرات با اروپاییها و احتمالاً آمریکاییها شرکت کند. ولی در شرایطی که پیش آمده، جو دیپلماتیک را عجیب به ضرر خودش برگردانده است. امروز مشروعیت حاکمیت، به لحاظ اتفاقاتی که در ایران افتاده، زیر سؤال رفته است. محکوم کردن خارجیها به اینکه آنها نقش بسزایی در ایجاد این ماجراها در درون ایران داشتهاند، رابطه را با خارجیها به هم زده است. اثرات این نوع عملکردها، بیشک در مذاکرات فوقالعاده مهمی که جامعهی بینالمللی، از جمله گروه ۱+۵ میخواهد با ایران در ارتباط با پروندهی هستهای داشته باشد، فوقالعاده مهم است. آقای اوباما پیشنهادها و ابتکارات جدیدی را در ارتباط با ایران مطرح کرده بود. ولی عملکرد جمهوری اسلامی آن پرونده را به طور کلی بسته است. این اقدامات حادی هم که انجام داده، موجب واکنش از سوی اتحادیهی اروپا شده و احتمالاً «گروه هشت» هم اعلامیهای علیه ایران صادر خواهند کرد و کلاً زمینهی اینکه مذاکرات مربوط به پروندهی هستهای به جایی برسد، خراب میشود. لذا ایران را در تنگنایی قرار میدهد که با تحریمهای شدیدتر اقتصادی و احتمالات منع فروش بنزین به ایران و از این قبیل روبهرو شود که اثراتی منفی برای جامعهی ایران و برای بقای خود حاکمیت به بار خواهد آورد. ممکن است انگیزهی مقامات جمهوری اسلامی در ارتباط با کارکنان سفارت بریتانیا، تا حدودی هم سرگرم کردن اعضای «گروه هشت» به این مسأله و منحرف کردن افکار از گفت و گوهای هستهای ایران باشد؟ البته؛ میتواند این تاکتیکی باشد از سوی جمهوری اسلامی. ولی جمهوری اسلامی که با بچه روبهرو نیست. اینها سالهای سال این نوع مانورها را دیدهاند. برای جامعهی بینالمللی، مهمتر از اوضاع داخلی ایران، مسألهی پروندهی هستهای ایران است؛ چرا که این خطری برای امنیت بینالمللی است. برای آنها این که ایران اتمی نشود، این که ایران وارد شرایطی نشود که بتواند دنیا را تهدید کند، از اهمیت و اولویت خیلی بیشتری برخوردار است. لذا هرگز اجازه نمیدهند که این پروندهها با هم قاطی شود. میبینیم علیرغم اظهاراتی که مقامات اروپایی و اوباما در ارتباط با ناآرامیهای چند هفتهی اخیر ایران داشتهاند، لحن آنها طوری حساب شده بوده که زمینهی پیش بردن مذاکرات مربوط به پروندهی هستهای بسته نشود. حال اینکه آیا به نتیجهای میرسند یا نه، بحث دیگری است. اگر به نتیجه نرسند، از هماکنون آنان بستهی تحریمهای جدید را بین خودشان در میان گذاشتهاند و آمادهاند آن را به فوریت اجرا بگذارند. لذا مسیر برای جمهوری اسلامی کاملا مشخص است که اگر همکاری کند، با چه شرایطی روبهرو خواهد بود و احتمالاتی که فکر میکردیم با روی کار آمدن اوباما از بین میرود، یعنی در نهایت آن احتمال درگیری نظامی که تقریباً غیرممکن شده بود، در شرایط فعلی و در اثر عملکرد جمهوری اسلامی، به نظر من دوباره جنبهی دیگری پیدا میکند و مد نظر قرار خواهد گرفت.
در همین رابطه، دخالت سرلشکر فیروزآبادی در امور سیاسی را چه طور میتوان تعبیر کرد؟ ایشان اشارهای هم داشت که اتحادیهی اروپا، یک پیمان سیاسی اقتصادی شکستخورده است و خشونتها علیه معترضین ایرانی را محکوم میکند؛ اما در تغییر این وضع عاجز است. البته تنها کاری که هر دولت خارجی میتواند بکند، این است که اقدامات مقامات جمهوری اسلامی در سرکوب افراد بیپناه را محکوم کند؛ ولی کار عملی دیگری نمیتواند انجام دهد. چون در هر حال، این مسألهای است مربوط به امور داخلی یک کشور. ولی اینکه اتحادیهی اروپا یک سازمان ورشکستهی اقتصادی است یا نه، شعارهایی است که اینها میدهند و به طور مسلم، امروز رودررویی بین جمهوری اسلامی و دنیای خارج به وجود آمده است. انگیزهی جمهوری اسلامی این است که با ارتباط دادن خارجیها به آنچه که در ایران میگذرد، مشروعیتی برای اقدامات حادشان علیه مردم ایران بتراشند که آن را هم کسی در دنیای امروز نه باور میکند و نه کوچکترین ارزشی برای اینگونه اقدامات قائل است. فشاری که هماکنون جامعهی غرب در حمایت از حقوق مردم ایران متوجه حکومت ایران میکند، بعد از انقلاب سال ۵۷ و روی کار آمدن جمهوری اسلامی، از نظر وسعت بیسابقه بوده است. فکر میکنید واکنش این بار جامعهی بینالمللی تا چه حد میتواند در تغییر روش مقامات جمهوری اسلامی، تاثیرگذار باشد؟ و آیا این فشارها ادامهدار خواهد بود یا خاموش خواهد شد؟ این که غربیها دیدند در ایران تظاهرات میلیونی صورت میگیرد، تکانشان داد. چون علیرغم حرفهایی که نیروهای مخالف نظام میزدند و بررسیهایی که نمایندگیهای خودشان در ایران داشتند، گزارشهایی که سفارتخانههای آنها از وضعیت ایران میفرستادند، فکر نمیکردند مردم ایران تا این حد ناراضی باشند. تظاهراتی که در تهران صورت گرفت، جامعهی غرب را تکان داد؛ دولتها را تکان داد. آنها میدانند این میزان حضور مردم و این نارضایتیها بر اثر عملکرد دولت است و کوچکترین قدمی برای این که رضایت آنان جلب شود، صورت نگرفته است. لذا هر آن، این اتفاقات میتواند دوباره تکرار شود و این افراد مجدداً در صحنه حضور پیدا کنند. تنها دلیلی که الان حضور پیدا نمیکنند، سرکوبی است که نظام میکند. به همین دلیل، روششان به هر قیمت، به طور کلی عوض میشود و فشارها بر ایران بیشتر خواهد شد. حاکمیت هم نمیتواند تا ابد مردم را سرکوب کند. تا زمانی که علل نارضایی رفع نشود، این نوع صحنهها قابل تکرار است. عرصه بر نظام، به نظر من، تنگ خواهد شد. حال اگر ایران در زمینهی پروندهی هستهای هم بیشتر دهن کجی کند، بدیهی است که فشارها به فرم دیگری هم افزایش پیدا میکند. در اصل دولت هم از طرف مردم خود و هم از سوی جامعهی بینالمللی در انزوای کامل قرار خواهد گرفت. Farangis Mohebbi Interview, Dr Mehrdad Khonsari |
نظرهای خوانندگان
آقای خوانساری کاملا درست تحلیل نموده اند ولیکن باید این مسیله را از نظر دور نداشت که رژیم ایران ممکن است در قبال پذیرفتن برخی از شرایط کشورهای غربی سکوت آنها را در قبال مسایل جاری ایران خریداری کند و تعلیق ظاهری غنی سازی را در قبال چشم بستن آنها در برابر نقض حقوق بشر در ایران بپذیرد.
-- محمد ، Jul 6, 2009 در ساعت 05:06 PMهرچند که فکر میکنم کشورهای غربی در برابر چالش بسیار بزرگی قرار گرفته اند. حل موقت مسیه هسته ای در برابر پندار دموکراسی که مدام از آن حرف میزنند و آنرا بخشی از تمدن غرب میشناسند.
باید یاد اوری کنم که تهدیدات جدید سپاه نشان می دهد که این نیر بر اثر فشار آن ٧٠ درصدی که به خاتمی در دوم خرداد رای داده بودند افزایش یافته و افسران منتصب رهبری در وضعیتی بی ثبات قرار گرفته اند قوه ی قضائیه تهدید می کند و .... همه ی اینها نشان می دهد که حاکمیت ایران دچار بحران مشروعیت شده است و رهبران کودنا تحت فشار زیادی قرار دارند به همین دلیل عمده کردن مسائلی همچون حمله ی اسرائیل و انرژی اتمی تنها باعث انسجام کودتا گران می شود اگر چه باید اذعان داشت که کودتا گران با چراغ سبز سرکوزی و مرکل و محافظه کاران انگلیسی جرئت بیشتری بافته بودند . اما جنبش مردم و مواضع دولت انگلیس اتحادیه ی اروپا را نیز بر علیه کودتا گران قرار داد از اینرو مواضع کودتا گران به شدت متزلزل شده و فقط انتظار معجزه دارند تا از این بحران به سلامت عبور کنند
-- farhad-faryad ، Jul 7, 2009 در ساعت 05:06 PMبه نظر من: جلسه 1+5 باید مسئله انتخابات را در صدر کار خود قرار دهد .چون اگر اقای مهندس موسوی پیروز انتخابات شوند به نظر من ایشان مردی صلح طلب است که سعی میکند مشگلات را از طریق دیپلماسی حل کند و برای قوانین بین الملالی هم احترام خاصی قائل میباشند و مسئله تلاش ایران در دست یابی به سلاح هسته ای خود به خود منتفی میشود.
-- jolien ، Jul 7, 2009 در ساعت 05:06 PMمن ایشان را کاملا" مدبر میدانم وفکر میکنم که ایشان فریاد مردمی که برای صلح و آزادی فریاد میزنند را خوب شنیده اند.
پاینده باد ایران و پیش به سوی صلح و دوستی و عشق و محبت به هم نوع .
بیاید برای بچه هامان به جای تفنگ و شمشیر عروسک یک کودک بخریم و به کودکمان هدیه دهیم تا یاد بگیرند که به جای کشتن کسی میتوانی به دیگران عشق بورزی.