رادیو زمانه > خارج از سیاست > خبر و نظر > موسوی خوئینی: اختیارات رئیس جمهور، کم نیست | ||
موسوی خوئینی: اختیارات رئیس جمهور، کم نیستفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comمیزگرد تحلیل انتخابات ریاست جمهوری ایران جمعه شب در دانشگاه لندن برگزار شد. در این جلسه که از سوی انجمن دانش آموختگان ایرانی دانشگاههای بریتانیا سازماندهی شده بود، احمد سیف، استاد علوم سیاسی دانشگاه استافوردشایر دربارهی ۴ سال اقتصاد ایران، مسعود بهنود، روزنامهنگار، در مورد نقش رسانهها در صحنه سیاست ایران در گذشته و حال، عطالله مهاجرانی، وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، دربارهی آسیب شناسی انتخابات و علی اکبر موسوی خوئینی، نماینده تهران در مجلس ششم شورای اسلامی، در مورد نقش دانشگاه و جنبش دانشجوئی صحبت کردند و به سوالات حضار پاسخ دادند. آقای موسوی خوئینی در سخنان خود به اصلاحات ساختاری اشاره کرد که مطلوب اکثریت اصلاح طلبان است. در گفتوگویی با آقای موسوی ابتدا منظور دقیق او را از اصلاحات ساختاری جویا شدم.
من در صحبت خودم عرض کردم و الان تاکید میکنم که بخشی از اصلاحطلبان که در داخل و خارج از ایران فعالیت میکنند، به خصوص بعد از طی این هشت سال دوران اصلاحات به این نتیجه رسیدند که نیازمند یک سری تغییرات در بخشهایی از چهارچوبهای کلی و بنیادهای کلی مربوط به قانون اساسی و این قبیل بحثها هستیم. با توجه به اینکه این شعار، شعار اصلاحطلبانی که دنبال اصلاحات ساختاری هستند، میباشد آنان به دنبال آقای عبدالله نوری بودند تا این خواستهها را دنبال و نمایندگی کند. اما آقای نوری به دلایل شرایط خاصی از انتخابات امتناع کردند. طبیعتا وقتی دوستان ما مشاهده میکنند که یکی از کاندیداها حداقل نزدیک است به یکی ازمهمترین مطالبات این بخش از اصلاح طلبان، آن را حمایت میکند این انگیزه را پیدا کردند که در صحنه انتخابات حضور داشته باشند. چرا که یکی از مهمترین خواستهای آنها توسط یکی از کاندیداها یعنی آقای کروبی دارد مطرح میشود و مرتبا هم در برنامههای تلویزیونی و سخنرانیها از طرف ایشان به آن پای فشرده میشود. منظور ما اینها بودند. فکر میکنید که هیچکدام از نامزدهای فعلی - البته الان اشاره داشتید به آقای کروبی - که ظاهراً در طیف اصلاحطلبان قرار میگیرند، آقای کروبی به اضافه آقای مهندس موسوی در صورت پیروزی، اراده چنین اصلاحات ساختاری و میل آن را دارند؟ من فکر میکنم اگر کاندیدایی در ارتباط با مطالبه، خواسته و شعاری صحبت میکند ما باید این پرسش در ذهنمان به وجود بیاید که آیا این فرد میتواند اینها را عملی بکند یا حداقل بخشهایی از آنها را؟ یا این که حداقل شعارهایش جدی است و تمام تلاشش را به کار خواهد بست و از این نیرو و پتانسیلی که پشت سر او بسیج خواهد شد بعد از انتخابات، آیا استفاده خواهد کرد یا نه. به نظر من به این سوال باید جواب بدهیم. فکر میکنم که آقای مهدی کروبی سابقهشان و گذشتهشان نشان میدهد که از پتانسیل و موقعیتی که در اختیارشان بوده به خوبی استفاده کرده است و روی خواستهها و شعارهایشان پافشاری کردهاند. ممکن است در پی محقق کردن خواستههایشان و پیگیریهایشان دچار اختلالات و موانعی هم بشوند ولی همانطور که در حال حاضر هم اشاره میکنند ایشان نقششان این است که تمام تلاششان را بکنند که آن کسانی را که در برابر آن خواستهها مخالفت میکنند قانع و متقاعد بکنند و حتیالامکان موفق شوند، که تا الان هم در خیلی نکات فکر میکنم موفق شدهاند به نفع مردم امتیاز بگیرند. همچنین در صورتیکه به هیچ عنوان نتوانستند آن را به نتیجه برسانند، حداقل آن را به صراحت به مردم اعلام و عاملان را معرفی بکنند، کسانی را که مانع ایجاد میکنند که فکر میکنم که این را هم در مجلس ششم شاهد عملکرد ایشان بودیم.
در ادامه همین صحبت شما آقای مهاجرانی هم در صحبتهایشان اشارهای داشتند به اینکه هر کسی در ایران رییس جمهور میشود باید قبول کند که طبق قوانین اساسی این کشور شخص اول کشور نیست که این واقعیتی است. در واقع در این شرایط چه فرقی دارد که آقای کروبی انتخاب بشود یا آقای موسوی؟ اولویت اصلی کسانی که تحت عنوان تحولخواهان و یا کسانی که معتقد و پیگیر اصلاحات ساختاری هستند این است که میزان شرکت کننده و رای دهندگان یا در دور اول و یا در مرحله دوم به اردوگاه اصلاحات در هر حدی ممکن است افزایش پیدا بکند تا یک اصلاحطلب انتخاب بشود. این اولویت اصلی ما است. بنابراین نباید این را از نظر دور داشت و این موضوع مهم است. درجه دوم این است که طبعا هر کدام از کسانی که از یکی از این دو کاندیدای محترم ریاست جمهوری یعنی جناب آقای موسوی و آقای کروبی حمایت میکنند بنا بر دلایل و استدلالهایی که میآورند خودشان را احیانا نزدیک به برنامههایی که آنها ارائه کردند میبینند یا در واقع فکر میکنند که آنها در عمل بهتر میتوانند به اجرا در بیاورند. هر کدام تلاش میکنند کاندیدای مطلوب خودشان حائز اکثریت آرا بشود که در این رابطه دوستان ما در سازمان ادوار تحکیم وحدت و دفتر تحکیم وحدت و ۵۲ انجمن اسلامی آقای کروبی را در نظر دارند و برای آقای کروبی فعالیت میکنند. بر میگردم به همین سوالم. به عنوان مثال در درگیریهای دانشگاه امیرکبیر امروز، مثلا آقای کروبی در سخنرانیشان گفتند که در صورت پیروزی در انتخابات در دولت ایشان هیچ دانشجوی زندانی وجود نخواهد داشت و یک فضای آزادی در دانشگاه ایجاد خواهد شد. با این سیستم رهبری که در ایران وجود دارد چطور میتوانند ایشان این قول را بدهند و یا همینطور آقای موسوی؟ همانطور که شما قبلا هم اشاره کردید، طبق قانون اساسی موجود ما رییس جمهور شخص دوم مملکت و اختیاراتش کاملا مشخص و معین و محدود است. صحبتی که ما داریم و من شخصا خودم به آن پافشاری میکنم این است که همین اختیارات هم اختیارت کمی نیست در صورتی که آن کاندیدا در واقع بخواهد و اراده بکند و به خصوص مهمتر از آن این است که نیرویی اجتماعی که بسیج میشود و منجر به این میشود که آن فرد پیروز این میدان بشود. به خصوص در نبردهای سنگینی که در همین انتخاباتی که در پیش رو داریم و مشابه آن در دوم خرداد سال ۷۶ که چنین جو و چنین رقابتهایی به وجود آمده بود، بتواند آنها را سازماندهی و بسیج بکند و این را به عنوان یک امتیاز و فرصت قدر بداند و استفاده بکند. خوب درست است در هشت ساله دوران اصلاحات، اصلاحطلبان شاید در این زمینه ضعفهایی داشتند. ولی دستاوردهای بزرگی هم داشتهاند و نباید اینها را نادیده گرفت و ما میخواهیم آنها را تقویت کنیم تا این ضعفها پوشیده بشود. به هر حال مهم این است که این کاندیدا جسارت استفاده از این موقیعتها و فرصتها را با همین اختیارات موجود داشته باشد.
آقای موسوی شما زندگی سیاسیتان را از دانشگاه شروع کردید. حالا نقش دانشگاه را در انتخابات چطور میبینید؟ همانطور که میدانید در دوم خرداد دانشگاهیان از اصلاحات حمایت کردند. اما در جریان ۱۸ تیر که شما آن را در صحبتهای دیشب هم، جنایت ۱۸ تیر خواندید، عدهی زیادی از دانشگاهیان دلسرد شدهاند. فکر میکنید در حال حاضر دانشجویان حاضر باشند بار دیگر سیاستمداران اصلاحطلب را آزمایش کنند؟ من دیشب هم اشاره کردم که به خاطر حضور دانشجویان در دوم خرداد ۷۶ از آنها انتقام گرفته شد، به خاطر نقشی که برای ایجاد یک تغییر ایفا کردند. بله در ۱۸ تیر این انتقام از آنها گرفته شد و دانشجویان یک کمی سرخورده شدند. ولی به هر ترتیب تلاشهایی صورت گرفته شد و بعد از آن در مجلس ششم و دولت اصلاحات که اگر از آنها حقی ضایع شده باشد حتی الامکان حقوق آنها اعاده بشود. اگر در زندان هستند به آنها رسیدگی بشود و آزاد بشوند و مسایلی که الان فرصت آن نیست که به آن بپردازم. ولی به هر ترتیب در شرایط حاضر برداشت میکنم بر طبق اطلاعاتی که دارم این است که دوستان باز دارند به این نتیجه میرسند که در صورتی که غایب صحنه باشند، آنچنان که در دوره قبل غایب بودند، دیگرانی خواهند آمد و کسانی خواهند بود که در عرصه و طبق سازمان و برنامه ریزیهایی که دارند میخواهند به هرحال فردی را تحمیل کنند که به نمایندگی از اکثریت ملت ایران بخواهد اقداماتی را انجام بدهد و کشور را حتی در لبه پرتگاه ببرد و مشکلات بزرگ ایجاد کند. به خاطر همین شاید به این نتیجه رسیدند که باز هم باید بیایند و نقششان را اینجا ایفا بکنند و من فکر میکنم که این جنب و جوش را ما در طی روزهای اخیر داریم میبینیم و به نظر میآید که در طی روزهای آینده هم تشدید بشود و فکر میکنم که دانشجویان باز بتوانند یک بار دیگر در ۲۲ خرداد امسال ۸۸ ثابت کنند در صورتی که اراده بکنند میتوانند در کشور تغییری ایجاد بکنند و سرنوشت خودشان را خودشان رقم بزنند. همانطور هم گفتید که کشور محتاج یک رنسانس و یک اصلاح گرایی درون حکومت است که این باید طبق آن چیزی که ملت ایران میخواهد از درون به وجود بیاید. به نظر شما این امر چطور امکانپذیر است؟ حتما در دراز مدت میتوانست دوباره بازسازی شود و امکان تکرار آن وجود داشت. به دلیل موقعیتهای اجتماعی که احیانا در درون کشور، به خصوص از بعد مذهبی و بافتی که وجود دارد و میزان پایین بودن سواد عمومی که رسما از طرف مرکز آمار اعلام شد، خیلیها میتوانستند بر موج احساسات مذهبی و ناآگاهی مردم سوار شوند و دوباره بتوانند یک جور دیگری موقعیت کشور را رقم بزنند. بنابراین این موضوع با شکست مواجه شده است و فکر نمیکنم کسی بتواند از این دفاع بکند. دولت قدرتمندی هم که در این زمینه مطالبی را مطرح میکرد آن دولت هم یعنی آمریکا با رای مردم کشورش کنار رفته و یک دولتی که اهل گفتوگو است و اعلام میکند که قصد ندارد چنین پروژهای را دنبال کند روی کار آمده است.
در برابر این یک راه حل دیگری وجود دارد که بحث اصلاحات است. که نظر ما اصلاحات ساختاری است. شاید زمانبر باشد و ما یک مقدار باید فعالیتهای فرهنگی و دینی کشور را با نگاه نو و نگاه جدیدی که تحت عنوان رنسانس دینی یاد میشود داشته باشیم و بتوانیم در این مدت زمانی که فرصتی به وجود میآید احیانا بعد از انتخابات و تغییرات طی سالهایی روشنفکرانی که در این زمینه صاحب نظر هستند و دینداران و نیروهای معتقد به نهاد دین از نهادهای قدرت هستند اینها بتوانند با یکدیگر گفتوگوهایی بکنند و طرحها و ایدههای نو در بیاورند. همچنان که دارند مطرح میکنند مثل آقای مجتهد شبستری، آقای کدیور آقای ملکیان و آقای دکتر سروش و امثال اینها که فکر میکنم اینها راهحلهای جدیدی پیش روی مردم ما و قشر روشنفکر و دانشجو و تحصیلکرده است که آنها بتوانند بحث و گفتوگو بکنند. ولی لازمه اینها ایجاد یک فضای حداقلی باز است که با هم به گفتوگو بنشینند تا اینکه به نتیجه برسیم و امکان پیاده شدن در جامعه را داشته باشد. آقای موسوی کلید پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات، با شرکت گسترده مردم است؛ اما خیلی از ناظران امور در ایران میگویند که بسیاری از مردم دیگر به نظام انتخاباتی اعتقاد ندارند و در واقع امید خودشان را به انجام تغییرات از طریق انتخابات از دست دادهاند. به نظر شما در این شرایط میتوان امید داشت که استقبال از انتخابات گسترده باشد؟ همه اینها بستگی دارد به نیرو و اراده من و شما و همه کسانی که تحت عنوان مردم راجع به آنها صحبت میکنیم. اگر مردم اراده بکنند و تصمیم به این بگیرند که تغییری در کشور ولو تغییری حداقلی ایجاد بکنند، فکر میکنم که راه حلشان پیش روی خودشان است و خودشان باید پاسخ بدهند. مثل سال ۷۶ باید این اراده را به عمل برسانند و آن هم راه حلی ندارد به جز اینکه تعداد بسیار زیادی از مردم در انتخابات شرکت کنند که با انتخابات سال ۸۴ قابل قیاس نباشد. و یکی از کاندیداهای اصلاحطلب را انتخاب کنند که ندای تغییر را دارد سر میدهد. حتی آقای مهاجرانی اشاره میکردند به اینکه بعضیها شاید بگویند به هیچ عنوان این دو کاندیدا خواستهی ما را برآورده نمیکنند و ایشان میگفتند شما حداقل رای سفید بدهید. ولی میزان شرکت کننده اگر از یک حدی بیشتر باشد حتی با آن نگرانیهایی که راجع به تقلب یا هر گونه دستبرد در انتخابات و این جور مسایل ممکن است وجود داشته باشد و سابقه هم داشته است. اگر فاصله زیاد بشود دیگر بحث، بحث امنیت، ملی میشود و مسوولین ناچار میشوند به نظر اکثریت تن بدهند. قسمت اعظم صحبتهای شما هم در مورد دانشجویان زندانی و دانشجویانی که جانشان را از دست دادهاند بوده است. همچنین اشاره کردید آن ۸ و یا ۴ سالی که شما در سیاست شرکت داشتید شرایطی را به وجود آورد که دانشجو حق صحبت کردن داشت و گفتید که الان دورهی گذار به دموکراسی است. اما شواهد طور دیگری نشان میدهد. شاید دانشجویان بیشتر صحبت بکنند. اما تعداد دانشجویان و فعالان حقوق بشری که هر روز در ایران بازداشت میشوند بسیار زیاد است که موقعیت تعدادی از آنها اصلا مشخص نیست که کجا هستند. من همیشه در مورد ایرانیانی که دارند در اتمسفر باز سیاسی تنفس میکنند میگویم بیشتر به فکر هموطنان و کسانی باشند که دارند برای پیشرفت، آزادی و توسعهی کشورمان تلاش میکنند. آنها هم باید کمک بکنند و نباید آنها را فراموش بکنند و نباید اجازه بدهند در درون کشور موقعیتی در اثر سکوت یا عدم حمایت به وجود بیاید و افرادی از دنیا بروند در درون زندان، که این بسیار دردناک است. به خصوص با توجه به شرایط حاضر که عصر ارتباطات و تکنولوژی اطلاعات هستیم باید دوستان ما در خارج از کشور نهایت تلاش خودشان را داشته باشند که این افراد فراموش نشوند و این اتفاقات تکرار نشود. در گذشته این اتفاقات بیشتر رخ داده و خیلی از کسانی که قبل از دوران اصلاحات، یادمان نرفته کسانی که میخواستند اتوبوس حامل روشنفکران را به دره بیاندازند، یا بر پاسپورت روشنفکران مهر خروج زدند و به جای این که آنها از کشور خارج شوند راهی زندان شدند و خواستند که بر سر آنها بلاهایی بیاورند و بعدا نجات پیدا کردند. در مورد آنها هیچگونه اطلاع رسانی و رساندن پیامی از آنها به خارج از زندان مقدور نبوده است. بعد از دوران اصلاحات هم این اتفاقات افتاد و بازخیلی این تکنولوژی به کمکش آمد و خیلی موقعیت مناسبتری داریم. نباید اجازه دهیم که این اتفاقات روی دهد. نکتهی آخری که میخواهم بگویم این است که ما فراموش نکنیم اتفاقاتی که دارد میافتد بعد از این است که جنبشهای بسیار قوی اجتماعی در کشور پدید آمده و ایجاد شده و در سطوح عادی جامعه جوشیده و رو به رشد است. مانند جنبش دانشجویی که از قبل هم بوده و الان خودش را بازسازی کرده است. جنبش اجتماعی زنان که در قالب کمپین یک میلیون امضا و حوزههای انتخابات دارد فعالیت میکند. کارهای بسیار زیادی صورت گرفت و بر روی آنها پافشاری میشود که در گذشته امکان مطرح کردن آنها هم نبود. ولی به هر حال دارد تلاش خودش را میکند. جریان کارگری و معلمان و اقوام و مذاهب هم همین گونه است. من فکر میکنم که از موقعیت انتخابات هم خوب است که اینها استفاده کنند و هر کدام از کاندیداها که فکر میکنند شعارهای نزدیکتری نسبت به خواستههای آنان را مطرح میکنند دارند با آنها وارد گفت و گو میشوند و این پدیدهای بسیار مبارک و خوب است که آنها را متعهد به خواستههایی که به مطالباتشان نزدیکتر است. اما اگر در کل بخواهم جمعبندی بکنم عرضم این است که یکی از راه حلهای بهبود وضعیت حقوق بشر این است که جنبشهای مختلف اجتماعی با کاندیداهایی که به طرح شعار میپردازند وارد گفتوگو شوند و وارد گفتوگو شوند تا بلکه ما در گام بعدی شاهد بهبود وضعیت باشیم و این خواستهها و مطالبات به هنجارهایی در کشور تبدیل شود و تبدیل به قوانینی شود که امکان اجرای آنها در کشور میسر شود. Farangis Mohebbi Interview: Ali A Mousavi Khoieni |
نظرهای خوانندگان
سلام و درد دل من،
این کاندیداها را کیانتخاب کرده. من که یادم نمیاد دستیدر انتخاب اینها داشتم.دولت میگه هر کیمیخواد میتونه نامزد انتخابات ریاست جمهوری بشود ولیهمه میدونیم که این حرف است. مگه شورای محافظان یا نگهبان میذاره هر کیخواست نامزد بشه خیلی جالب و با نمک هست این حرفهایی که دولت میزنه.باز هم ما را خر کردند که دنیا بگن ما آزادی داریم و در ایران دمکراسی هست. یک بچهٔ دوازده ساله هم کاندیدا شد دولت فکر میکنه ملت ایران خرند شاید هم باشیم چون سیساله هر کار خواستند کردند و ما حرف نزدیم. از ما مردم بدبخت تر توی دنیا نیست اول که شاه رفت گفتند آخوندها خوبند اینها هم که دزد و جنایت کار در آمدند یادتون نره دزد و جنایت کار از لقبها یه اون مرتیکه شاه بود این آخونها القاب اون شاه رو هم دزدیدند. این آخوندها همه چیز رو میدزند حتی خود دزدی رو.
الان که لیست نامزدها به چهار تا رسیده باید فکر کنیم این اشخاص قبلا چکار بودند آیا برای حقوق بشر احترام داشتند آیا برای مردم ایران دلشون میسوزه یا نه ، یا فقط به فکر آخوندها و اونها چیمیخواند باشه.باید دقیقا به گذشته این نامزدها نگاه کنیم . ما هیچ دستیدر انتخاب این کاندیدها نداشتیم و هیچوقت هم نخوایم داشت ولیاقلاً با رای درست دادند میتونیم بگیم کیباید انتخاب بشه شاید بالاخره یه امیدی باشه.
در پایان چند نکته از سخنان امام عزیزمون امام خمینی براتون مینویسم که چقدر امام گفتند رای دادن مهم است و وظیفهٔ ما هست. نه گفت نماند که این دزدن و جنایتکارها آبروی اسلام رو هم بردند در کشورهای خارج میگند ایرانیها نه میگند ایرانیهستند و نمیگند مسلمانند و خیلیهشون به دینهای دیگر رو آوردند. البته اینها همه حساب پس میدهند خدا از ظلم این اخوندهای اسلام نما نمیگذره.
sheevaa@ymail.com
« انتخابات در انحصار هيچ کس نيست
اين يک وظيفه اسلامي است که ما حفظ کنيم اين جمهوري اسلامي
ر هر صورت ما تکليف داريم ،تکليفي که به همه ملت واجب است ، به زن ، به مرد واجب است
انتخابات سرنوشت يک ملت رادارد تعيين مي کند مرد و زن ايراني مکلف به شرکت
مرد و زن ايراني مکلف به شرکت
راي نشانه برابري هرفرد
رضاي خدا را در نظربگيريد و توجه به خدا داشته باشيد
ممکن است که اگر شما ها سستي کنيد براي همچين امر مهمي و طوري باشدکه بنظر بيايد بي تفاوتيد
شخاص را هم ملاحظه سوابقشون را بکنيد که قبل از انقلاب چه بودند، درحال انقلاب چه بودند
اشخاص را هم ملاحظه سوابقشون را بکنيد که قبل از انقلاب چه بودند، درحال انقلاب چه بودند
عذري نداريد که برويد کنار بشينيد،
انتخابات جوري باشد که مردم پسند باشد .>>
«شرکت کنيد دراين انتخابات ،مقدرات کشورتان را دست کساني بدهيد که براي کشورتان مفيدند ... »
«اگر خداي نخواسته از عدم مشارکت شما يک لطمه اي بر جمهوري اسلامي وارد شود بدانيد که احاد ما که اين خلاف را کرده باشيم مسئول هستيم ...»
«اشخاص را هم ملاحظه سوابقشون را بکنيد که قبل از انقلاب چه بودند، درحال انقلاب چه بودند»
«وقتي بنا براين است که سرنوشت يک ملتي در دست خودش باشد که به حمد الله به اينجا رسيديد ...»
«مردم حاضر مي شوند درانتخابات براي اينکه کشور را حالا ازخودشان مي دانند»
-- sheeva ، Jun 4, 2009 در ساعت 02:30 PMخودتون قضاوت کنید ببینید آیا میخواهید چهار ساله آینده مملکتمون مثل چهار ساله گزشته باشد. آمار واقعیتها را نشان میدهد .اگر ما ملت ایران در انتخاب نامزدها دستی نداشتیم اقلا در انتخاب یکی از اینها برای ریاست جمهوری میتونیم دست داشته باشیم البته اگر انتخابات را مثل تمام دزدیهای دیگرشون غارت نبرند. هر چیزی یک حدی دارد. باز هم میگم ، برای آینده رای بدهید ، برای آزادی واقعی رای بدهید، برای نجات از بد بختیها رای بدهید برای یکی رای بدهیم که عقلش سالم باشه مسلمان دیوانه ممکن است از شیطان بهتر باشد ولی چه منفعتی برای مسلما نان دیگر خواهد داشت تنها مسلمان بودند دلیل بر توانایی مدیریت کشور نمیشود. اینهمه تو کشور خودمون دردسر و بدبختی داریم این آقا غصهٔ حماس،حزب الله و طالبان را میخوره و مال مملکت را خرج اینها میکند. خدا من را ببخشد اگر بد حرف زدم ولی خدا از کسی که دلش برای مملکت خودش نمیسوزه بیشتر نمیبخشد. با احترام به هموطنان عزیزم لطفا این لینکها را نگاه کنید. ایمیل من در اختیارتان هست.
http://www.amar-iran.com http://www.mojaakhar.com
-- Sheeva ، Jun 4, 2009 در ساعت 02:30 PM