رادیو زمانه > خارج از سیاست > مجله ورزشی > «مشکل اصلی تنیس ما، مدیریت است» | ||
«مشکل اصلی تنیس ما، مدیریت است»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comاخیراً بازیکنان تنیس ایران در مسابقات بینالمللی قارهی آفریقا در بروندی، اوگاندا و کنیا موفقیتهایی کسب کردند و بدینترتیب، ردهبندیهای جهانی خود را ترقی دادند. در میان این بازیکنان تنیس که خود هزینهی مالی سفرهایشان را متقبل شدند، ارسلان محمدی با ۱۳۱ پله صعود در ردهی ۴۸۸، شاهین خالدان در رتبهی ۸۰۴، داریوش صابر در ردهی ۹۴۰ و کیارش سوری، با ۴۵۵ پله صعود در ردهی ۹۷۸ لیست ردهبندی جهانی فدراسیون بینالمللی تنیس (ITF) قرار گرفتند. در همین حال، به دنبال این موفقیت، فدراسیون تنیس ایران عیسی خدایی سرمربی پیشین تیم ملی تنیس را بار دیگر با هدف آماده کردن تیم برای رقابتهای «جام دیویس منطقهی آسیا و اقیانوسیه ۲۰۰۹» به سرمربیگری تیم تنیس دعوت کرد. از سوی دیگر، برای اولین بار در تاریخ تنیس ایران، فدراسیون تنیس از زنان ایران هم برای شرکت در مسابقات «فدریشن کاپ» دعوت به ثبتنام کرد. با صدیقه حسنی، تنیسور زن ایرانی که از دو سال پیش تا کنون در مسابقات «تور سینیورها» ویژهی بازیکنان بالای ۳۵ سال شرکت میکند، گفت و گو کردم.
چگونگی شرکت صدیقه حسنی در مسابقات بینالمللی با پوشش اسلامی را از زبان خودش میشنویم: البته چندین سفر به ترکیه برای شرکت در مسابقات مختلف داشتم. مسابقهی اصلیام سه سال پیش در آنکارا بود که در آنجا با لباسام موافقت نکردند. از بازیام ممانعت کردند و من از زمین بیرون آمدم. ولی خوشبختانه بعدا با پیگیری از طریق خود آی.تی.اف، توانستم اجازه بگیرم و با پوشش اسلامی نه تنها در آنجا بلکه در تمام تورهای بینالمللی بازی کنم. خوشبختانه الان هم دو سال است که در این مسابقات شرکت میکنم. در یک مسابقه نفر سوم شدم، امسال هم سه راند بالا آمدهام و در ردهی ۱۱۳ سینورهای ۳۵ سال به بالای دنیا قرار دارم. آخرین دور مسابقات بسیار مهم بود که مسابقات قهرمانی جهان بود و تمام سینیورهای دنیا در آن بودند و ردههای اول تا ۲۰ دنیا هم در آن شرکت داشتند. عکسالعمل بازیکنان دیگر زن نسبت به لباس شما چطور بود؟ اول خیلی تعجب کردند ولی وقتی بازیام را میدیدند، برای همهی آنها عادی میشد و به عنوان یک بازی کن خوب مرا صدا میزدند. یعنی طوری بود که بعضی وقتها وقتی وارد رستورانی که بازیکنان دیگر آنجا بودند، میشدم، به خاطر احترام همهی آنها بلند میشدند. خوشبختانه عکسالعملها خوب بود، منتها اول باید بازی خوبی داشت که سایرین واکنش مثبتی داشته باشند. لطفا توضیحی در مورد پوشش اسلامیتان بدهید. پوشش من شلوار است و یک بلوز آستین بلند و روی آن سارافون سفیدی است. تمام لباس یکدست سفید است. لباس را خودم طراحی کردهام. طوری که لباس راحتی باشد و هنگام بازی مشکل ایجاد نکند، مثلا هنگام سرو زدن. روسریهایی هم هست که برای خانمهای مسلمان دوچرخهسوار کشورهای عربی طراحی و دوخته شده که آن را هم از بحرین خریدهام. این پوشش را استفاده کردهام و تا بهحال نتایج خوبی هم گرفتهایم. در تنیس سرعت بسیار مهم است. این پوشش اسلامی جلوی سرعت شما را نمیگیرد؟ نه، نه! این لباس الان کاملا برایام عادی شده است. لباس بسیار راحتی هم هست. یک شلوار راحت کشی، سارافون و یک بلوز آستین بلند است. گرمای شدید ناشی از حرکات سریع، قدرت شما را در زدن ضربات کاهش نمیدهد؟ فکر میکنم اگر تکنیک صحیح داشته باشیم، که مشکل اصلی خانمهای ما این است که تکنیک و تاکتیک درست و صحیح ندارند، نوع لباس خیلی مشکل ایجاد نمیکند. میتوانم بگویم حداقل در تنیس اینگونه است.
برای اولین بار در تاریخ ایران است که بازیکنان زن تنیس ایران قرار است در مسابقات «فد کاپ» شرکت کنند. برای اولین بار هم بازیکنان زن تنیس به تیم ملی دعوت شدهاند. این مساله چگونه پیش آمد؟ البته دعوت نیست، ثبت نام است و بعد از انقلاب، یعنی در ۳۰ سال گذشته، همان اوایل خیلی تلاش کردم که در این مسابقات ثبت نام کنم. ولی تا به حال اجازه داده نمیشد. وقتی که در کشوری دیویس کاپ است برای آقایان، فد کاپ هم برای خانمها باید باشد و تا کنون فدراسیون به خاطر این مساله داشت جریمه میپرداخت. در حالی که کار زیادی نبود و میتوانستند زودتر از اینها شروع بکنند. شرکت در این مسابقات آنچنان سخت نبود. اما بازهم جای خوشحالی است که الان هم شروع کردهاند. ولی به هرحال شرکت در مسابقات، به بازیکن قوی نیاز دارد. باید کسانی باشند که بتوانند با کشورهای دیگر رقابت کنند. اما الان در تنیس خانمها کاری انجام نمیشود که آنها بخواهند به مسابقات فد کاپ بروند. الان در مسابقات دیویس کاپ آقایان ظرف این چند ساله ما به دسته سه آسیا سقوط کردهایم، یعنی نه تنها نتوانستهایم بالا برویم، بلکه نتوانستیم حداقل به دسته دو ارتقا پیدا کنیم. حال دیگر خانمها با محدودیتهایی هم که داشتهاند، برای رفتن به مسابقات بینالمللی خیلی باید کار کنند. حضور شما در مسابقات بینالمللی با پوشش اسلامی، تشویقی برای خانمها نبوده که میتوانند این کار را بکنند؟ شاید الان زنان بیشتری به تنیس بپیوندند. چرا. یکی از دلایلی که من دنبال این کار بودم که تائیدیه لباس را بگیرم، به خاطر دختران جوانی بوده که فکر میکردم نیاز دارند در این رشته باشند، در مسابقات تنیس شرکت کنند و در مجامع بینالمللی باشند. چون به نفع این بچهها است. شاید یکی از اهدافام این بود که این لباس را طوری جا بیاندازم که این دختران جوان ما به جای این که در خیابانها دنبال هزار کارو مواد مخدر بروند، به دنبال کار سالم و ورزش باشند، در مجامع بینالمللی حضور داشته باشند. مطمئن هستم که خانمهای ما در همین تنیس هم اگر بگذارند، از آقایان هم بهتر خواهند بود. از زمانی که در مسابقاتی که در آنکارا داشتید و به شما اجازهی بازی ندادند، چقدر تلاش کردید تا فدراسیون بینالمللی تنیس این پوشش شما را قبول کند؟ یا مشکل زیادی در این مورد نداشتید؟ چرا، خیلی ای ـ میل زدم. آنجا با بیسیم آمدند و مرا از زمین بیرون کردند و گفتند نمیتوانی بازی کنی. ولی با این وجود مرتب با خود آی.تی.اف در مکاتبه بودم و مرتبا این مساله را از آنها میخواستم. نه یکبار، بلکه چندبار. الان هم نامهها هست که بعد از آن خوشبختانه هم به خود من ای ـ میل زدند و هم به فدراسیون ایران که خانمها میتوانند بازی کنند. محتوای نامهی من به این شکل بود که ما یک میلیارد مسلمان داریم که ۵۰۰ میلیون آن خانم هستند و آنها میخواهند در مجامع بینالمللی شرکت کنند. بعد از این، فدراسیون برای ما نامه فرستاد. الان هم من الحمدالله مشکلی ندارم. مشکل ما این است که تمرینات خوبی داشته باشیم تا بتوانیم خودمان را در مجامع بینالمللی نشان بدهیم. فکر میکنید چرا در ایران بعد از انقلاب، به ورزش تنیس توجهی نمیشود و به ورزشهای دیگر ارج بیشتری داده میشود تا تنیس و بودجهی خیلی ناچیزی را در اختیار فدراسیون تنیس قرار میدهند؟ در همهجای دنیا، یک سری ورزشها هست که مخصوص آن کشور است. در ایران به وزنهبرداری، کشتی و یا فوتبال خیلی بیشتر بها میدهند. ولی این دلیل نمیشود که رشتههای دیگر مثل تنیس و… را نادیده بگیرند. یکی از مسائل اصلی این است که مسئولان فدراسیون که دست اندرکار هستند، بخواهند و پیگیری کنند. یکی از شعارهای من همیشه این است که وقتی چیزی را میخواهید باید به دنبال آن بروید. میخواهم بگویم که این پیگیریها باید از طرف مسئولین انجام شود. و من همه پیگیریهای کارم را خودم کردم. من خودم به عنوان یک زن دنبال کار میروم و حقام را میگیرم، اما برای دیگران خود مسئولین فدراسیونها باید تلاش کنند. اما متاسفانه طی این ۳۰ سال هیچ تلاشی برای این کار نشده است. یعنی برای خانمها هیچ تلاشی نشده که بروند حق خانمها را بگیرند. مسالهی اصلی ما این است که الان کسانی که دستاندر کار تنیس هستند، باید یک مقداری دلسوزانه، به خاطر بچهها کار کنند، نه به خاطر این که این پست و مقام را داشته باشند. یعنی اگر کسانی باشند که به رئیس بودن احتیاج نداشته باشند و فقط به خاطر جوانها کار کنند، خود من حاضرم بدون پول و چشمداشتی بروم و با آنها همکاری کنم. الان از نظر استعداد، امکانات و زمین تنیس، آنچه که در ایران داریم، با مثلا کشور اسپانیا هیچ فرقی ندارد. امکانات هست. مسئله اصلی تنیس ما مسائل مدیریتی است. اینها باید حل شود. یعنی بدنهی تنیس ما یک مقداری نمیتواند درست کار کند. اینها باید تغییر پیدا کند. چون ما از نظر امکانات، هیچی کم نداریم. تنیس هم ورزشی است که به راحتی پولساز است.ما مشکل امکانات و مشکل مالی نداریم. ولی، درست برعکس حرف شما را میشنوم که میگویند فدراسیون بودجهی کافی ندارد، زمین ندارند، امکانات کافی ندارند و به همین دلیل است که تنیس ایران پیشرفت نمیکند. در این مورد باید خیلی به جزئیات بپردازیم. بعدا اگر خواستید میتوانم خدمتتان آمار بدهم که امکانات و زمینهای تنیسی که ما داریم حتی نسبت به اسپانیا، کشوری که مهد تنیس است، قابل مقایسه است. آماری میتوانم بگویم که ما نه تنها نیاز به بودجه نداریم (بودجه را هم میتوان گرفت) بلکه تنیس رشتهای است که میتوان با آن پولسازی کرد. Farangis Mohebbi Interview, Sedigheh hassani |
نظرهای خوانندگان
با سلام،
ممنون از مصاحبه. قصدم اين نيست كه پشتكار و خوش بيني خانم حسني را دست كم بگيرم و هزار آفرين هم بر اراده شان كه با وجود مشكلات فراوان قدم به جلو برداشته اند. عرضم به قسمت آخر فرمايش ايشان بر مي گردد.
-- خشايار ، Dec 20, 2008 در ساعت 04:30 PMمن شش سالي ست كه در ايران تنيس بازي نكرده ام و اين احتمال را محفوظ نگه مي دارم كه در چند سال گذشته يك اتفاق نادري در رابطه با تعداد باشگاه هاي تنيس ، زمين هاي سرپوشيده و سرباز، نوع پوشش زمين، مربي هاي داراي مدرك فدراسيون جهاني ،دستگاه هاي توپ انداز ، توپ تنيس و غيره، در ايران افتاده است كه من با وجود دوستان متعدد و پي گيري اخبار از آن ها باخبر نيستم. اگرنه، امكانات تنيس در ايران (حتي صرفن امكانات فيزيكي) به اندازه اسپانيا كه چه عرض كنم ، به اندازه ي يكي از شهرهاي متوسط آمريكاي شمالي هم نمي شود. به عنوان مثال در تورنتو كه مهد تنيس هم نبوده و نيست بيش ار هزار و پانصد زمين سرباز و سرپوشيده با دست كم سه نوع پوشش متفاوت وجود دارد. در تهران مجموع زمين هاي تنيس كه اكثرن هم خاك رس هستند به علاوه زمين هاي غير استاندارد چند منظوره به زحمت به هفتاد مي رسد. از خانم حسني تقاضا دارم آماري را كه در مصاحبه به آن اشاره كرده اند را با جزييات بيشتر و آدرس دقيق در اختيار خوانندگان قرار دهند تا صحت چنين ادعايي كه" امكانات تنيس در ايران با اسپانيا قابل مقايسه است" تاييد شود. قطعن مديريت تنيس در ايران فاجعه است كه آن هم در هماهنگي كامل با مديريت ساير امور كشور قرار دارد.
با احترام،