رادیو زمانه > خارج از سیاست > خبر و نظر > مرگ پرنسس بریتانیایی: توطئه یا سانحه؟ | ||
مرگ پرنسس بریتانیایی: توطئه یا سانحه؟فرنگیس محبی
چهارماه است که در لندن تحقیقات رسمی برای پیبردن به علت واقعی مرگ پرنسس دایانا همسر سابق ولیعهد بریتانیا ادامه دارد. دایانا حدود ده سال پیش به همراه دودی الفاید، معشوق مصریاش در یک حادثهی رانندگی در پاریس کشته شد. از آن زمان تا حالا، شایعات و ادعاهای مختلف دربارهی علت اصلی مرگ این دو نفر بر سر زبانها و در اخبار رسانهها بوده است. چندین تحقیقات رسمی غیرعلنی از سوی پلیسهای فرانسه و بریتانیا انجام شده که حاکی از تصادفی بودن مرگ آنهاست. اما پافشاریهای محمد الفاید، پدر دودی که مدعی است خانوادهی سلطنتی و سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا در مرگ پسرش و دایانا دست داشتهاند، سرانجام مقامات قضایی این کشور را وادار کرد که با انجام تحقیقاتی رسمی و علنی موافقت کنند.
پرنسس دایانا، همسر سابق ولیعهد بریتانیا آخرین ساعت عمر کوتاهش را با دودی الفاید، معشوق مصریاش در هتل ریتس متعلق به پدر ثروتمند دودی در پاریس گذراند. ساعاتی بعد در نیمههای شب ۳۱ ماه اوت ۱۹۹۷ دایانا و دودی جان خود را در یک سانحهی اتومبیل در تونل آلمای پاریس از دست دادند. هانری پل، مسوول امور امنیتی هتل ریتس و رانندهی اتومبیل یکی دیگر از کشتهشدگان این تصادف بود که خارج شدن کنترل لیموزینِ مرسدس بنز از دست او باعث برخورد اتومبیل به دیوارهی تونل و مرگ پرنسس جوان بریتانیایی و میلیونرزادهی مصری شد. پلیس فرانسه پس از اتمام تحقیقاتش دربارهی این سانحهی هولناک اعلام کرد که مرگ دایانا و دودی، یک تراژدی بیشتر نبوده که در اثر مستی هانری پل و سرعت بیش از اندازهی او برای فرار از دست عکاسانی که لیموزین را تعقیب میکردند، پیش آمد. اما بلافاصله این تحقیقات مورد شک و تردید بسیاری از مردم و رسانههای عمومی قرار گرفت، و زمزمههای توطئه در مرگ دایانا جان گرفت. شبکههای معتبر تلویزیونی درصدد تولید فیلمهایی مستند به منظور پیبردن به چگونگی مرگ پرنسس دایانا برآمدند و فرضیهی توطئهی قتل دایانا از سوی سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا روز به روز در میان مردم بریتانیا قویتر میشد. بیش از همه ادعاهای محمد الفاید، پدر دودی که روابط چندان گرمی هم با نظام حکومتی بریتانیا ندارد، جنجال برانگیز بود. آقای الفاید، پرنس فیلیپ همسر ملکهی بریتانیا را مسوول مستقیم کشتهشدن دایانا و دودی نامید. محمد الفاید معتقد است که دایانا از پسرش دودی باردار بوده و آنها قصد ازدواج داشتند. به گفتهی او برای خانوادهی سلطنتی و سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا غیرقابل قبول بود که پادشاه آیندهی آن کشور، یک برادر ناتنی عرب مسلمان داشته باشد. پیشامدهای پس از تصادف و نحوهی عمل ماموران پلیس فرانسه، از قبیل پاک کردن آثار حادثه با شستشوی محل و باز کردن تونل زیرزمینی تنها چندساعت پس از وقوع حادثه هم از شواهدی بود که باعث متقاعدشدن مردم به تصادفینبودن مرگ دایانا میشد. برخورد ملکهی بریتانیا هم با این واقعهی غمناک و امتناع وی از نیمهبرافراشتهکردن پرچم سردرِ کاخ سلطنتی، همچنین تصمیم او به ادامهدادن به تعطیلات تابستانیاش در اسکاتلند، خشم و اعتراض مردم بریتانیا را تا حد زیادی برانگیخت و ملکه را تحت فشار تونی بلر نخست وزیر وقت کشور وادار کرد تا برنامههای خود را تغییر دهد، بلافاصله به لندن بازگردد و به همراه دیگر اعضای خانوادهی سلطنتی به کاخ کینگزستون محل اقامت دایانا به میان انبوه مردمی برود که هر روز درانجا بیاد دایانا تجمع و عزاداری میکردند.
امروز ده سال پس از مرگ دایانا بسیاری از مردم بریتانیا هنوز بر این باورند که مرگ دایانا یک توطئه بوده است و نتایج ناشی از سه تحقیقات جداگانه در این زمینه مبنی بر اینکه مرگ او در اثر یک تصادف غمانگیز بوده است، آنها را قانع نمیکند. محمد الفاید هم با استفاده از منابع مالی گستردهی خود و کوششهای فراوان در ده سال گذشته پس از بارها ناکامی با گذشت از موانع متعدد و حضور در دادگاههای مختلف سرانجام موفق شد که حکم تحقیقات جدیدی را بگیرد که برخلاف تحقیقات قبلی در پشت درهای بسته انجام نمیگیرد. البته او برای رسیدن به این هدف خود راه دشواری را پشت سر گذاشت. اولین قاضی گزینه شده برای این کار، پیش از آغاز جلسات تحقیق درگذشت. دومین قاضی در آغاز کار از لرد استیونس رییس پیشین پلیس اسکاتلندیارد خواست که قبل از شروع جلسات شخصاً در مورد مرگ دایانا و دودی تحقیقات گستردهای را انجام دهد و نتیجه را در اختیار او بگذارد. اما چند هفته پس از انتشار گزارش لرد استیونس، این قاضی از ادامهی این کار امتناع و از سمت خود استعفا کرد. سومین قاضی انتصابی هم که در کوشش خود برای جلوگیری از تشکیل جلسات در حضور هیات منصفه ناکام ماند، از مدیریت این جلسات تحقیقی خودداری کرد. بالاخره لرد اسکات بیکر، چهارمین قاضی که برای این کار برگزیده شد، در تاریخ ۲ اکتبر ۲۰۰۷ میلادی با حضور یک هیات منصفهی ۲۵ نفره تحقیقات جاری را به طور رسمی در دادگاه عالی لندن گشود. محمد الفاید از گشوده شدن این جلسات ابراز رضایت کرد.
آقای فاید میگوید: من مطمئن هستم که چه اتفاقی برای آنها افتاده. من میدانم که آنها را کشتند. من مطمئن هستم هیات منصفه که اشخاص معمولی هستند، تمام شک و تردیدهای دهسالهی من را تایید میکنند و آن عدالتی را که دهسال است برای پسرم و پرنسس دایانا به دنبالش هستم اجرا میکنند. در میان نکات مهمی که قاضی اسکات بیکر، رییس دادگاه به هیات منصفه در هدایت آنها در بررسی این تحقیقات متذکر شد، یکی این بود که آیا عکاسان آزاد در مرگ دایانا مقصر بودهاند؟ دوم اینکه آیا مسیر مرسدس بنزِ دایانا قبل از ورود به تونل آلما مسدود شده بود؟ و ارتباط اتومبیل فیات سفید رنگی که به نظر میآید در داخل تونل با لیموزین دایانا تصادف کرده تا چه حد است؟ رسانههای خبری ۱۸ روز پس از حادثهی تصادف، اطلاعاتی را منتشر کردند که حاکی از دیده شدن یک فیات اونوی سفید رنگ، همزمان با سانحه در داخل تونل بود. پلیس فرانسه هم بعداً اعلام کرد که قطعههای چراغ عقب و آثار دیگری از یک فیات اونوی سفید رنگ در تونل مشاهده کرده، اما قادر به یافتن این فیات نشده است. کارگاهان خصوصی الفاید این فیات را پیدا کردند و مدعی شدند این فیات متعلق به جیمز اندنسون، فرانسوی یکی از مشهورترین عکاسان آزاد دنیاست. بنابه گفتهی یکی از دوستان جیمز اندنسون، او به وی گفته بود، در زمان تصادف دایانا در تونل زیرزمینی آلما بوده است. این در حالیست که لرد استیونس، در گزارش تحقیقاتی خود نوشته: جیمز اندنسون در زمان تصادف در پاریس نبوده است. عجیبتر آنکه جیمز اندنسون هم در سال ۲۰۰۰ در اثر آتش گرفتن اتومبیلش کشته شد. علت مرگ او خودکشی اعلام شد. قاضی اسکات بیکر در هدایت هیات منصفه از آنان خواست این مساله را بررسی کنند که آیا جیمز اندنسون در زمان حادثه در پاریس بوده است یا خیر، و نقش او در این حادثه تا چه حد مهم بوده؟ و همچنین در بررسی دقیق شواهد تصمیم بگیرند که آیا هانری پل، راننده اتومبیل مست بوده و یا تحت تاثیر مواد مخدر رانندگی میکرده یا خیر؟ قاضی اسکات بیکر همچنین از هیات منصفه خواست که با بررسی کامل مدارک تعیین کنند که آیا انتقال زودتر دایانا به بیمارستان میتوانست مانع مرگ او شود یا خیر؟ دایانا یکساعت و چهل دقیقه پس از تصادف به آمبولانس منتقل شد. اضافه بر آن آمبولانس حامل دایانا او را به نزدیکترین بیمارستان که در فاصلهی پنج کیلومتری محل تصادف بود نبرد و به بیمارستان بسیار دورتری منتقل کرد. جراحی که حدود دو ساعت در اتاق جراحی سعی در زنده نگه داشتن پرنسس محبوب بریتانیایی داشت، پس از مرگ او چنین گفت:
اکنون چهارماه از آغاز این تحقیقات در دادگاه عالی انگلیس میگذرد. تاکنون شخصیتهای گوناگونی از جمله اقوام و دوستان نزدیک دایانا به جلسات تحقیق احضار شدهاند و در مورد مسایل مبهمی چون احتمال بارداری دایانا و احتمال ازدواج او با دودی الفاید شاهدتهای ضد و نقیض دادهاند. جواهرفروشی هم که انگشتری به سفارش دودی طراحی کرده بود، گفت که این انگشتر به منظور حلقهی نامزدی خریداری شده بود. افراد دیگری هم به عنوان شاهدان عینی تصادف و وقایع پس از آن شهادت دادهاند. برخی هم در مورد روابط پرنس فیلیپ با دایانا نظر داده اند. اما قابل توجهترین مدرک، متن گفتوگوییست که پرنسس دایانا با وکیل خود در زمان حیاتش داشته و در آن پیشبینی کرده بود، او را در یک سانحهی اتومبیل خواهند کشت. احضار پل بارول، سرپیشخدمت خصوصی دایانا و ترور ریس جونس، معاون شخصی دودی الفاید و تنها بازماندهی تصادف هم رسانههای خبری را مایوس کرد و آنطور که انتظار میرفت خبرساز نبود. پل بارول که تا کنون دو کتاب دربارهی خاطرات دوران خدمتش به دایانا به چاپ رسانده، در برابر سوالات وکلای طرفین اعتراف کرد که نامههای خصوصی دایانا را بدون اجازهی او رونوشتبرداری کرده و آنها را برای محفوظ ماندن، به محل امنی در آمریکا فرستاده است. پل بارول در مورد داستان ملاقاتش با ملکهی الیزابت و اشارهی او به وجود نیروهای تاریک نهانی در کشور که در کتاب خود به آن اشاره کرده است گفت، او فکر میکند که این تنها یک پیغام «مراقب خودت باش» از سوی ملکهی بریتانیا بوده است. پیشخدمت خصوصی دایانا همچنین در پاسخ به سوالی در مورد روابط دایانا با مادرش گفت، روابط دایانا با مادرش بعد از آنکه مادرش او را یک هرجایی نامید که با مردان مسلمان میگردد؛ تیره شده بود و او از روابط با مادرش امتناع میورزید. ترور ریس جونس هم که در ده سال گذشته مدعی بوده که دچار فراموشی شده و قسمت اعظم وقایع مربوط به تصادف را بیاد نمیآورد، اتهامات محمد الفاید مبنی بر اینکه این فراموشی مصلحتی بوده و خود او بخشی از این توطئه بوده را رد کرد. اما از آنچه او به خاطر میآورد و حائز اهمیت است، شهادت او در مست نبودن هانری پل، رانندهی مرسدس است. ترور ریس جونس میگوید، هانری پل قبل از رانندگی نه بوی الکل میداد و نه آثار مستی در او دیده میشد. او اضافه میکند، تا آنجایی که به ما مربوط میشود هانری پل در حال کارکردن بوده و آثاری از مستی و یا رفتار غیرعادی در حرکات او دیده نمیشد. او هیچ عملی نکرد که ما فکر کنیم او مشروب خورده. اگر هانری پل مشروب خورده بود، غیرممکن بود ما بگذاریم او رانندگی کند. من قاطعانه به شما میگویم هانری پل در زمان رانندگی مست نبوده. این را قاطعانه میگویم. تحقیقات جاری قرار است حداقل دوماه دیگر ادامه داشته باشد و مخارج آن در حدود ۱۰ میلیون پوند برآورد شده است. برای اولین بار در تاریخ بریتانیا، هیات منصفه برای بررسی محل حادثه به کشور دیگری سفر کرده است. در مجموع ۷۰ درصد مردم بریتانیا باور ندارند که نتیجهی این تحقیقات آنها را به حقیقت نزدیکتر میکند، اما اکثراً به همراه پرنس ویلیام و پرنس هری، فرزندان دایانا معتقدند که در به پایان رساندن این تحقیقات نباید عجله کرد، ولی پس از پایان این تحقیقات باید به این داستان خاتمه داد و اجازه داد که روح دایانا در آرامش بسر ببرد. اما آیا محمد الفاید و خانوادهی هانری پل که هر دو به توطئهای در مرگ دایانا باور دارند که باعث از دست رفتن عزیزانشان شده است، قادر خواهند بود به آسانی این واقعه را فراموش کنند؟ و آیا با وجود نکات و وقایع غیرقابلِ توجیه که هر شنوندهای را به شک میاندازد، چنین انتظاری از آنان منصفانه است؟ بسیاری هم معتقدند که مردم بریتانیا این دین را به دایانا دارند که در رسیدن به حقیقت تلاش کنند. شاید بیدلیل نبود که دایانا سندی در نزد وکیلش باقی گذاشت که روزی او را خواهند کشت، تا بلکه گوشهای از معماهای پس از مرگش را بگشاید. |
نظرهای خوانندگان
واژهی دلبر را به جای معشوق و رخداد را به جای سانحه به کار برید.
-- بدون نام ، Jan 28, 2008 در ساعت 02:48 PM