رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۳ مهر ۱۳۸۹
آخرین نطق شاه در روز ۱۴ آبان ۱۳۵۷

صداهای ماندگار - ۲

سحاب سپهری

مدتی قبل مقاله‌ای نوشتم با عنوان «صداهای ماندگار در تاریخ ایران» که در آن به چند پیام مهم رادیویی تاریخ ایران اشاره شد:

۱- نطق‌های رادیویی دکتر مصدق در دفاع از منافع مردم ایران

۲- صدای میراشرافی که الوالوگویان خبر از سقوط دکتر مصدق و پیروزی کودتا می‌دهد

۳- پیام کوتاه در رادیو ایران در عصر روز یکشنبه ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷

نوشته‌ی «صداهای ماندگار در تاریخ ایران»، شامل بررسی مختصری از رابطه‌ی بین سه چالش بزرگ مردم ایران در قرن بیستم میلادی بود. در آن متن، تکنولوژی ارتباطی هر چالش را بررسی کردم. چالش اول انقلاب مشروطه بود و مهم‌ترین دستاوردهای آن فرمان مشروطیت، تدوین قانون اساسی بر مبنای پادشاهی مشروطه و تشکیل مجلس شورای ملی در سال ۱۲۸۵ شمسی (۱۹۰۶ میلادی) بودند.

چالش دوم نهضت ملی کردن نفت بود و مهم‌ترین دستاوردهای آن قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران در ۲۹ اسفند سال ۱۳۲۹ و در مرحله‌ی بعد تشکیل شرکت ملی نفت ایران بودند.

این رخداد در عین حال تجربه‌ای بسیار موفق برای فرایند توسعه‌ی دموکراسی در ایران بود. چالش سوم انقلاب سال ۱۳۵۷ (سال ۱۹۷۹ میلادی) بود و مهم‌ترین دستاورد آن واژگونی نظام دیکتاتوری سلطنتی در ایران بود.

جالب است اگر توجه کنیم که هر یک از آن تحول‌های بزرگ اجتماعی ایران بر پایه‌ی استفاده از یک نوع تکنولوژی ارتباطی خاص صورت گرفت. در دوران انقلاب مشروطه، تلگراف نقش کلیدی در ایجاد ارتباط بین رهبران انقلاب در شهرهای مختلف و توسعه‌ی شبکه‌های اجتماعی بازی کرد. تکنولوژی ارتباطی رادیو در جریان نهضت ملی کردن نفت نقشی کلیدی بازی کرد.

از این طریق بود که رهبران نهضت ملی، مثل دکتر مصدق و دکتر فاطمی با مردم در تماس بودند. بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ و در دوران ۲۵ سال حکومت مطلق محمدرضاشاه توسعه و در عین حال کنترل رادیو و تلویزیون- به شکل یک ابزار عمده‌ی تبلیغاتی- از جمله اولویت‌های این رژیم بود، ولی مقاومت منجر به قیام سال ۱۳۵۷ از تکنولوژی ارتباطی فتوکپی و کاست استفاده کرد. در دوران قدرت مطلق شاه ماشین فتوکپی و ضبط صوت کاستی، مهم‌ترین تکنولوژی‌های ارتباطی نیروهای مخالف بودند.

سال ۱۳۸۸ شاهد نخستین خیزش اجتماعی وسیع مردم ایران در قرن بیست و یکم بوده است. شبکه‌های ارتباطی معترضان به نتیجه‌ی رسمی انتخابات سال ۱۳۸۸ بر پایه‌ی شبکه‌های اجتماعی جدید و بر بال ابزارهایی مثل تویتر،1 فیس بوک2 و یوتیوب3 پیش رفتند که در اصطلاح فنی به آنها می‌گویند «تکنولوژی ارتباطی وب 2.0».4 جالب این است که شبکه‌های اجتماعی این امکان را به‌وجود آورده‌اند که پیام‌های رادیویی مهم از گوشه‌های خاک‌آلود آرشیوها بیرون بیایند و در اختیار نسل جدید قرار بگیرند.

من اصلاً ادعا ندارم که هریک از آن تکنولوژی‌های ارتباطی به تنهایی عامل آن تحول‌های اجتماعی و یا به‌وجود آورنده‌ی آن رخدادهای عظیم تاریخی ایران بودند، بلکه هرگاه خیزش‌های اجتماعی توانستند تکنولوژی‌های ارتباطی روز را با زیرکی و دانایی به خدمت بگیرند امکان یافتند که به موفقیت‌های عمده‌ای دست یابند؛ چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان. در تمامی موردها هم دولت‌های دیکتاتوری سعی کرده‌اند که آن تکنولوژی‌های ارتباطی را به انحصار خود درآورند.

▪ ▪ ▪

روز ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷ روزی بسیار مهم در روند انقلاب سال ۱۳۵۷ و در تاریخ نزدیک ایران است. در روز ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷ شاه برای آخرین‌بار از رادیو- تلویزیون پیامی فرستاد که به پیام «من صدای انقلاب شما مردم ایران را شنیدم» معروف شد. آخرین نطق شاه در روز ۱۴ آبان در ادامه‌ی تظاهرات روز قبل از آن بود. در روز ۱۳ آبان ۱۳۵۷ تظاهرات بسیار بزرگی در سطح گسترده‌ای از شهر تهران بر پا شد که ساعت‌ها طول کشید و طی آن نیروهای حکومت نظامی و امنیتی با تظاهرکنندگان درگیر و تعدادی کشته شدند.

ساختمان‌های زیادی در این روز به آتش کشیده شدند و تهران حالت شهر جنگ‌زده به خود گرفت. تظاهرات روز ۱۳ آبان را می‌توان نوعی جواب به تظاهرات خونین روز ۱۷ شهریور در نظر گرفت. در آن روز در تهران حکومت نظامی برقرار شد. در روز ۱۷ شهریور هم تعدادی در میدان ژاله (شهدا) و خیابان اطراف آن کشته شدند. درگیری در تظاهرات روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران به اوج خود رسید و جمع زیادی از جمله تعدادی دانشجو و دانش‌آموز در محوطه‌ی جلوی دانشگاه تهران کشته شدند. در غروب آن روز دانشجویان مجسمه‌ی شاه را که در ورودی دانشگاه تهران نصب شده بود به پایین کشیدند. این رخدادی بسیار مهم بود که از بعد از مرداد سال ۱۳۳۲ سابقه نداشت.

ساختار و سازماندهی تظاهرات در روز ۱۳ آبان هیچ‌گاه به‌طور دقیق بررسی و روشن نشد. برای مثال سفیران امریکا و انگلیس در خاطرات‌شان سازماندهی تظاهرات روز ۱۳ آبان (یا حداقل بخشی از آن) را به ساواک نسبت می‌دهند تا دولت شریف امامی سقوط کند و شاه ناگزیر به تشکیل دولت نظامی شود. به هر صورت تظاهرات روز ۱۳ آبان و به آتش کشیده شدن تعداد زیادی ساختمان در سطح وسیعی از شهر تهران روند انقلاب را تسریع کرد و زمینه را برای حرکت‌های بعدی یعنی آخرین نطق شاه و بعد از آن تشکیل دولت نظامی فراهم آورد.

حکومت نظامی دولت نظامی برگ‌های اصلی شاه بودند. حکومت نظامی در تهران و ده شهر دیگر در روز ۱۷ شهریور اعمال شد و دولت نظامی در روز ۱۵ آبان بر سرکار آمد، ولی هر یک برگ‌های برنده‌ی شاه در کمتر از دو ماه بی اثر شدند. به دنبال عمل نکردن دولت نظامی و با از دست دادن برگ‌های برنده‌ی آن، شاه در روز ۲۶ دی ۱۳۵۷ مجبور به ترک ایران شد. خروج شاه در نهایت زمینه را برای قیام خونین ۲۲ بهمن فراهم آورد. به این ترتیب دیده می‌شود که آخرین نطق شاه در روز ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷ در عمل نقطه‌ی عطفی در روند تاریخ نزدیک ایران است.

شاه در آخرین نظق خود آشکارا به قانون‌شکنی‌های گسترده‌ی خود اعتراف می‌کند و ملتمسانه درصدد بازگردانیدن سیل بنیان کن انقلاب است. بسیاری از نسل جوان امروز احتمالاً تمامی این نطق معروف را با صدای خود شاه نشنیده‌اند. قراین تاریخی حکایت می‌کند که شاه خود این نطق را ننوشته بوده و در آن روز بحرانی بدون توجه به پیامد آن، نطق مورد نظر را می‌خواند. اینکه چه کسانی و با چه انگیره‌هایی این نطق را برای شاه تهیه کردند، هنوز در صندوق‌خانه‌ی دل‌ها نهان مانده است. اگرچه شایعات و حدس و گمان‌هایی در این مورد موجود است که هیچکدام به طور تاریخی تایید نشده‌اند.

در این نطق، شاه سعی می‌کند خود را به معروف قانون اساسی مشروطه پایبند نشان بدهد. در این راستا اصل ۳۵ متمم قانون اساسی مشروطه را که «سلطنت موهبتی الهی که از طرف ملت به شخص شاه مفوض شده» را تکرار می‌کند. هر واژه‌ی این بند قانون اساسی مشروطه اهمیت بسیار دارد. «سلطنت از طرف ملت به شخص شاه مفوض شده» دلالت بر این دارد که سلطنت قراردادی است و ملت می‌تواند در صورت لزوم این «موهبت تفویض شده» را پس بگیرد. شاه در تمامی سال‌های سلطنت خود، به خصوص بعد از کودتای ۲۸ مرداد، این بند قانون اساسی را نادیده می‌گرفت و فقط در روزهایی که سیل بنیان کن انقلاب به راه افتاده بود در نطق‌هایش این بند را تکرار می‌کرد. پیش از آن شاه این چنین وانمود می‌کرد که رهبری او الهی است و وظیفه‌ی ملت آن است که فقط از او پیروی کنند.

یک موضوع مهم دیگر این پیام تاریخی نقش تئوری توطئه است که ساختار فکری شاه را به‌وجود آورده بود. شاه در پس هر حرکت اعتراضی، نقش یک توطئه در خارج طراحی شده را می‌دید و در نهایت هم نتوانست انقلاب سال ۱۳۵۷ را که ریشه در نارضایتی‌های عمومی داشت دریابد. شاه در آخرین مصاحبه‌اش در پاناما در سال ۱۳۵۸ با «دیوید فراست» باز هم به نقش نقشه‌های طراحی شده در خارج برای سقوط او اشاره می‌کند و به ناتوانی خود در یافتن جواب این سئوال کلیدی که عامل اصلی سقوط او چیست اذعان می‌کند. مورد مهم دیگر این نطق استفاده از واژه‌ای مذهبی برای مقاصد سیاسی است که بخشی از یک روند تاریخی را ساخت. آخرین نطق شاه از زاویه‌های دیگری نیز جالب توجه است و با وجود اهمیت آنها این نطق کمتر مورد یک بررسی عمیق تاریخی قرار گرفته است.

تکرار آخرین نطق شاه به معنی تایید متن آن نیست. این نطق یک متن تاریخی است که باید برای نسل‌های بعد به همان صورتی که پخش شده است حفظ شود. در اینجا از همه دعوت می‌کنم که اگر فایل‌های شنیداری (صوتی) از رخدادهای مهم تاریخ ایران در اختیار دارند آنها را در اختیار بقیه قرار دهند. خوشبختانه فن‌آوری (تکنولوژی)های جدید این امکان را می‌دهند که منابع شنیداری را هم مثل منابع نوشتاری ضبط و مبادله کرد. اگر متن تاریخی شنیداری در اختیار دارید که هنوز روی نوار ریل، نوار کاست و یا حتی صفحه‌های قدیمی است لطفاً هرچه سریعتر آنها را به صورت دیجیتال درآورید و در اختیار بقیه قرار دهید تا بشود از آنها هم در بررسی‌های تاریخی استفاده کرد.

در این میان باید آنقدر سعه صدر داشت که اصالت تاریخی منابع‌ را با تمایل‌های فردی یا اجتماعی به روز مخلوط نکرد. به عبارت دیگر لطفا منبع را به صورتی اصلی آن منتشر کنید و آنها را سانسور نکنید؛ حتی اگر آن متن‌های تاریخی مطابق سلیقه‌های امروز شما نباشند.

Share/Save/Bookmark

1. Twitter
2. Face-book
3. You-tube
4. Web 2.0 Communication Technology

نظرهای خوانندگان

سالهای سال است که در لوس آنجلس موسسه ای بنام گنجینه وجود دارد که یکی از بهترین و کامل ترین ار شیو های صوتی و تصوری مو جود در خارج از می باشد . . تا کنون هیچیک از ایرانیان مقیم لا اقل کالیفرنیا نه از و جود چنین موسسه ای اطلاع دارند و یا اگر هم میدانند علاقه ای به دانستن ان دارند.
این موسسه بار ها تقاضای کمک از ایرانیان مقیم لوس انجس و دیگر نقاط امریکا کرده است.
متاسفانه از ان جائی که ایرانی فرهنگ فرهنگ یاری ندارد . این موسسه هم چنان گمنام مانده و جای تاسف است که به حق چنین گنجینه ی پر باری مورد استفاده قرار نگرفته و یا نسبت به ان بی تفاوتی و بیعلاقگی نشان داده شده است.
برای مبتذل ترین کنسرت ها و کار های ضد فرهنگی و بی ارزش پول خرج میکنند امااز این گنجینه ی فاخر استفاده نمی کنند.
بیخود نیست ایران و جهان سوم دارای فقر فرهنگی است.

-- مسعود چم آسمانی ، Oct 14, 2010 در ساعت 03:55 PM

آخرین نطق شاه را رضا قطبی ، پسردایی فرح دیبا که در آن زمان رییس رادیو و تلویزیون بود، نوشته است و به گفته اردشیر زاهدی شاه بعدا به شدت از این که در آن نطق گفته بود: صدای انقلاب شما را شنیدم، ناراحت بوده است و از ایراد آن پشیمان.

فروغ

-- بدون نام ، Oct 14, 2010 در ساعت 03:55 PM

اون انقلاب کوفتی و مرگبار باید بود اتفاق می افتاد تا مردم ایران پی به ماهیت سلطنت پهلوی می بردند که با چه توان و دلسوزی مملکت ایران را اباد می کرد حتی اگر شاه هم از ایران نمی ذفت و ارامش به کشور بر می گشت ارازل و اوباش ساکت نمی نشستند و بازهم برای بیرون کردن شاه تلاش می کردند تا انقلاب مرگبارشان را به کرسی بنشانند اما حالا بعد از 30 سال هر روز از کرده خودشان پشیمان هستند و چاره ای جز تحمل این بدبختی ها را ندارند

-- فرهاد ، Oct 15, 2010 در ساعت 03:55 PM