رادیو زمانه > خارج از سیاست > جنبش سبز > جنبش سبز با تهدید جنگ چه میکند؟ | ||
جنبش سبز با تهدید جنگ چه میکند؟فرهاد سلمانیانحملهی نظامی اسرائیل یا آمریکا به عنوان احتمالی برای توقف برنامهی اتمی ایران اغلب موضوع بحث بوده است. جنبش اعتراضی مردم ایران با تهدید خارجی که در مناظرههای انتخاباتی سال پیش نیز بهنوعی به آن اشاره شد، چه روشی پیش میگیرد؟ احتمال درگیری نظامی اسرائیل یا آمریکا با ایران بر سر پروندهی هستهای همواره مطرح بوده است. کمی پس از رجزخوانی سپاه پاسداران برای فرستادن کشتی به غزه، روزنامهی «القدس العربی»، روز جمعه، ۲۸ خرداد، به نقل از منابع آگاه حرکت یازده ناو جنگی آمریکایی و یک زیردریایی اتمی اسرائیل بهسوی خلیج فارس را تأیید کرد که این چیزی بیش از تلاش برای جنگ روانی است. جایگیری یک زیردریایی مجهز به موشکهای هستهای اسرائیل در خلیج فارس نیز در این میان تأیید شده و انگلیس نیز در راستای تحریمهای جدید برای بازرسی کشتیهای ایرانی اعلام آمادگی کرده است. خبرهای ضد و نقیض دربارهی اجازهی استفادهی اسرائیل از حریم هوایی عربستان برای حمله به ایران هم چیزی از خطر بالقوهی چنین امکانی نمیکاهد. درست یا نادرست، چنین خبرهای ناکارآمدی سیاست خارجی دولت را نشان میدهند؛ زیرا نفس طرح چنین خبری در نبود روابط دوستانه با کشور عربستان ریشه دارد. گذشته از اینها، تصمیم استقرار رادارهای ایران در سوریه برای مقابله با حملهی هوایی ناگهانی اسرائیل نیز حرکت به سوی وضعی غیرعادی را تأیید میکند. سفر اخیر عبدالله بن عزیز، پادشاه عربستان به آمریکا، با درخواست برای دریافت هواپیماهای جنگندهی اف-۲۲ برای «مقابله با تهدید ایران» همراه بوده است. البته به گزارش روزنامهی آمریکایی «ورلد تریبیون» بعضی کشورهای حاشیهی خلیج فارس نیز این نوع هواپیما را دریافت خواهند کرد تا توان تقابل با سامانههای ضدموشکی روسیه را که ایران قرار بود آنها را دریافت کند، داشته باشند! از خطر درگیری تا تسلیم خفتبار وضع پروندهی هستهای با همین روند کنونی، بعد از تصویب دور چهارم تحریمها علیه سپاه پاسداران، به سوی درگیری نظامی یا فضای امنیتی علیه منافع سپاه پاسداران در حرکت است. شرایط پیوستن چین و روسیه به جمع کشورهای غربیِ طرفدار تحریم نیز مدتها پیش به دست آمده بودند و برای این دو کشور، ایران بیشتر برگی نه چندان مهم در بازی قدرت، برای نشان دادن نفوذشان در معادلههای سیاسی در برابر آمریکاست. روسیه نیز پیشتر اعلام کرد که موشکهای اس- ۳۰۰، بخشی از جنگافزارهای سنگین مشمول تحریم هستند. در حال حاضر موضوع مهم برای جنبش مردمی موضعگیری آشکار در قبال تهدیدی است که جناح تندور بیپروا دربارهی آن لاف و به آن دامن میزند. از سوی دیگر فعالیت دیپلماتیک آمریکا و اسرائیل در روابط آنها با کشورهای عرب به منزوی شدن هرچه بیشتر ایران انجامیده؛ به شکلی که تمرکز دولت دهم بر ترکیه و برزیل اهرم متقابل بسیار موثری را در برابر خود دارد. آشکار است که بعضی کشورهای عرب نیز به بیاعتباری دولت دهم پی بردهاند و مواضع کنونی عربستان را میتوان در این چهارچوب نیز دید. کشورهای عرب همسایهی ایران جایگزین بسیار مناسبی برای تأمین نیازهای نفتی کشورهای بزرگ صنعتی هستند و این پیگیری تحریمها و فشار اقتصادی به دولت دهم را بسیار آسانتر میکند. نمونهی جدید این فشارها و انزوا نیز تصمیم امارات متحدهی عربی برای بستن ۴۱ حساب بانکی مربوط به ایران در این کشور است که فشار اقتصادی به ایران را در دادوستدها به دنبال دارد. با رویدادهای پیش گفته اکنون صحنهای را پیش رو داریم که میتواند مرزهای مبارزهی بیخشونت را به ما نشان بدهد. نمیتوان از کنار یک پرسش به آسانی گذشت: اگر حکومت خامنهای بخواهد برنامهی اتمی را به شیوهی کنونی پیش برود جنبش سبز برای پیشگیری از درگیری بیشتر چه واکنشی نشان میدهد؟ جناح احمدینژاد برای ادامهی تنش با غرب یا رویارویی نظامی نه پشتوانهی مردمی دارد و نه حمایت سیاسی اکثر نیروهای داخلی را و نه حقانیت قانونی برای رایزنی و مانورهای بینالمللی. این ضعفها میتوانند نقطههای قوت جنبش سبز باشند. به هر حال چه در صورت درگیری و چه در صورت ادامهی برنامهی هستهای، نمونهرفتاری مانند عقبنشینی سپاهیان در موضوع ارسال کشتیهای کمکی به غزه پایان کار جناح تندرو به شمار میآید. در عین حال نقش منفی اسرائیل در ماههای اخیر در قبال جنبش سبز قابل انکار نیست؛ زیرا ادعاهای دولتمردان این کشور دربارهی حمله به ایران آبی است که به آسیاب احمدینژاد و جناح تندروی پشتیبان او ریخته میشود. روحانیان مخالف حکومت کنونی، برای نقد سیاستهای اسرائیل در مصاحبههای خود بیشتر میتوانند از این بعد به موضوع نزدیک شوند، نه از راه تکرار سریال خستهکنندهی «غزه و لبنان»! خشونت افسارگسیخته آیا جنبشی که روزهای آرامش و گسترش خود را میگذراند، میتواند دولت نظامی-امنیتی را از درگیریهای بینالمللی بیشتر بر سر برنامهی اتمی بازدارد؟ دولتی که ابزارهای سرکوب را در دست دارد و حتی برای بلندمدت، ایدههایی مانند افزایش جمعیت، دستکاری ساختار نهادها و بافت پایتخت و تعیین ویژگیهای زوجین را نیز برای اصلاح نژادی در سر میپروراند، میتواند تلاشهای صلحطلبانه را هم مانند فعالیتهای حقوق بشری مشکل کند. احمدینژاد چندی پیش در مصاحبهای با شبکهی آمریکایی «ایبیسی» گفته بود که اسرائیل هنوز از پس کنترل بحران غزه برنیامده که بخواهد حملهای را علیه ایران سازمان دهد. پرسش از شکل رویارویی جنبش سبز با خطر جنگ با یک نیروی خارجی، مرزهای رویارویی بیخشونت را با جریانی افسارگسیخته به ما نشان میدهند! تجربهی حملهی ناگهانی اسرائیل به تأسیسات اتمی سوریه در روز ۸ سپتامبر سال ۲۰۰۸ که یک سردار سابق ایرانی نیز در افشای وجود آن دست داشت، نشان داد که نیروی هوایی اسرائیل برای ضربههای ناگهانی به تهدیدها علیه خود، پیرو حقوق بینالملل نیست و برای حفظ امنیت خود در انتظار تصمیم نهادهای بینالمللی و عرف رایج آنها نمیماند. برنامهی اتمی ایران نیز در این میان استثنا نیست. در عین حال آسیبهای مالیای که ایران در ماجرای بمباران تأسیسات اتمی «الکبیر» سوریه دید و سرمایهگذاریهای دولتیای که در آنجا از دست رفتند، هنوز به اندازهی کافی در عرصهی عمومی بررسی نشدهاند. واقعیت خشن نیرویی که کودتای انتخاباتی را پیش برده و میبرد، محدودیتهای مبارزهی مدنی و بیخشونت را به ما نشان میدهد. جنبش مردمی ایران با نیرویی روبهرو است که مرزی برای جنایت و فریبکاری نمیشناسد. این ویژگی، نقطهی برخورد جنبش سبز به واقعیت تغییرناپذیری حکومت خامنهای در برابر خشونتپرهیزی فعالان جنبش اعتراضی است. جنبش سبز و جنگ مطلوب تندروها یک درگیری محدود نظامی با اسرائیل یا آمریکا هرچند ممکن است باعث فراموشی تقلب انتخاباتی با محوریت امنیت ملی شود و از سوی دیگر اختلافهای داخلی را برای رویارویی با دشمن خارجی، دست کم در کوتاهمدت، به موضوعی بسیار بیاهمیت تبدیل کند، اما زیانهایی که از چنین درگیریای به کل مجموعهی اقتصاد و سیاست بحرانزدهی ایرانوارد میشود، به آسانی برای نظام ولایت فقیه قابل جبران نیستند و باعث فروپاشی آن میشوند. لفاظیهای احمدینژاد و خامنهای و افزایش خطر درگیری با آمریکا یا اسرائیل به خوبی صخرههای سخت و بلند واقعیت را در برابر کشتی مبارزان بیخشونت نشان میدهند. شواهد جنگطلبی اقلیت تندرو هم هنگامی برجسته میشوند که فردی مانند سرلشکر فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح میگوید: «نیروهای مسلح ایران بیش از ده سال است که منتظر نابود کردن تأسیسات نظامی آمریکا در منطقه هستند.» از طرف دیگر رئیس دولت دهم هم بر این باور است که «اسرائیل هنوز از پس غزه برنیامده، که بخواهد به ایران حمله کند»! به نظر میرسد احمدینژاد امکان استفادهی اسرائیل از گرجستان را نیز برای حملهی نظامی در نظر نگرفته است. توازن قوا به نفع جنبش تهدید حملهی نظامی اسرائیل به ایران رهبران اصلاحطلب داخلی را با مرزهای جنبش ضدخشونت روبهرو میکند و یکی از الزامها آگاهی هر چه بیشتر بخشهای اجتماع از این تهدید است، تا نسبت به آن موضع بگیرند. بعضی از اصلاحطلبان داخل شاید در وضعیتی بحرانی پشت سر احمدینژاد قرار بگیرند؛ اما چرا نباید پرسید که مگر عامل اصلی ایجاد وضعیت اضطراری خود این دولت نیست؟ بعضی اصلاحطلبان داخلی و بخشی از آنها که در خارج هنوز از ترکیب جمهوری اسلامی دفاع میکنند، نباید زمانی به اصلاحناپذیری نظام کنونی پی ببرند و برای کنش سیاسی خود عرصهی جدیدی بیرون از ولایت فقیه تعریف کنند که دیگر دیر شده باشد. یکی از موضوعهای مطرح برای جنبش اعتراضی از آغاز، ایجاد توازن قوا از راه جذب ارتش بوده است. از بیتفاوتی فعلی اکثریت ارتش ایران در برابر تهدید جنگ، جنایتهای پس از انتخابات و مردمآزاری روزمرهی نیروی انتظامی در شهرها، در آینده همیشه انتقاد خواهند کرد؛ چرا که این نهاد ادعا کرده است: «ارتش پناه مردم است.» با سکوت در برابر وضع پیش رو، در آینده از این نیرو بهعنوان ارتشی بیتفاوت یاد خواهد شد. هرچند در مورد نفوذ و قدرت این عده نباید چندان دچار توهم شد، اما چرا با وجود ارتشی که مخالفان در آن کم نیستند، باید فریادهای دادخواهی مدام برای نهادهای بینالمللی بلند باشد؟ |
نظرهای خوانندگان
ازممودی و حاميانش سوال کنيد که منتظر حضور...هستند...
-- Koroush ، Jul 7, 2010 در ساعت 09:05 PMمجید محمدی به بازار حمله برده چون بر خلاف کارگران جرات کرده اعتصاب کرده اند و موسوی به دولت در مورد عملکرد خائنانه و منفعت طلبانه روسها در پشت کردن به ج آ
-- farima ، Jul 8, 2010 در ساعت 09:05 PMخیلی جالبه که از نظر چپ ها بازاری ها هم خودی و ناخودی دارند !
بازاری کرد کارگر انقلابی شمرده میشود
بازاری تهران عامل رژیم یا همکار رژیم . هر وقت هم جرات کند مغازه را ببندد میگویند به خاطر منافعش بوده !!!!
خوب شما چپ ها که معتقدید کارگران فقط انقلابی هستند چرا برای منافعشان هر گز در ۳۱ سال گذشته و خصو صا این جنبش سبز چرا اعتصاب نمیکنند ؟
آیا دلیلش این نیست که آنها با احمدی هستند بجز چند نفر ؟
آیا دلیلی بهتر از این هست برای اینکه جنبش سبز طبقه متوسط را شامل میشود و به همین دلیل موسوی چپ گرا و مذهبی خط امامی از رهبری ان عاجز ماند ؟
موسوی در مورد قطعنامه انگار تازه از خواب بیدار شده ! میگوید روسیه از منافع ملی خودش دفاع کرده !!!
آقای موسوی ۳۱ سال است این کشور دستمال به دست دنبال روسیه دوید و بنیان گذار این سر سپردگی احمدی نژاد نبود شما و خوئینی ها و چپ های روسی حامی شما ان را پایه گذاری کردند !
دشمنی و خصومت با امریکا و اسرائیل را شما ها پایه گذاشتید !
کجا بودی وقتی منافع ایران را فدای روسیه و اعراب میکردند ؟
چرا کشور را به اینجا کشاندید ؟
حالا مجید محمدی چپ نفوذی در رادیو فردا علیه بورژوازی سخن سرایی میکند . سایت توده ای روسی اخبار روز مقاله پشت مقاله علیه دگر اندیشان از لیبرال ها تا اصلاح طلبان تا سلطنت طلبان تا مجاهدین میدهد ! دیگر سایت های زنجیره ای روس به دگر اندیشان حمله و برای روسیه و قرقیز و کوبا و کره شمالی سینه زنی میکنند .
جبهه جنگ را شما خط امامی ها و چپ های روسی عوضی گرفته آید .
به زودی پس از تحریم و موثر نیفتادن ان اسرائیل و یا امریکا به ایران حمله خواهد کرد .
شما نمیتوانید نقش خود را در به شکست انداختن جنبش طبقه متوسط و ممانعت از سازش احمدی نژاد با امریکا را پنهان کنید با شعار دادن .
احمدی نژاد همانقدر مقصر است که شما
از کلی بافی دست بردارید
اگر صداقت دارید گذشته را کلا نقد و از دولت بخواهید با امریکا فورا آشتی و بسته را بپذیرد و اسرائیل را به رسمیت بشناسد
شتر سواری دولآدولا نمیشود
دست از زرنگ بازی بردار
تنها دیکتاتوری پرولتاریای بین المللی برهبری روسیه و پیدایش اتحاد جماهیر ایران مدینه فاضله را فراهم میکند. ابتدا ما خودمان به اسم طبقه کارگر انقلاب پرولتری میکنیم. ممودی ضد امپریالیست را هم آنقدر فشار میدهیم که پشتمان بیاید. بعد از پیروزی کردها را به خراسان، آذری ها را به بلوچستان، بلوچ ها را به آذربایجان کوچ اجباری میدهیم (بقیه استراتژی در آینده نزدیک و با صلاحدید حزب برادر بزرگ اعلام میشود) و خودمان به نوکری ضد امپریالیستی ادامه میدهیم.
و.ز
-- بدون نام ، Jul 8, 2010 در ساعت 09:05 PM