تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
از مجموعه گزارش‌های ویژه‌ی رادیو زمانه به مناسبت شصت و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت

بزرگ‌ترین نویسنده‌ی معاصر آرژانتین

امیر رسولی

تردیدی نیست که درخشان‌ترین چهره‌ی ادبیات معاصر آرژانتین و ستاره‌ی ادبی این کشور در شصت و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت که با محوریت ادبیات آرژانتین کار خود را آغاز کرده است، سزار آیرا، نویسنده‌ی گوشه‌گیر و بیزار از هیاهوهای مطبوعاتی است. متأسفانه ما ایرانی‌ها با آثار سزار آیرا آشنا نیستیم و تا امروز از مجموعه‌ی عظیمی که این نویسنده‌ی ۶۱ ساله در طول زندگی پربار ادبی‌اش به‌وجود آورده بی‌بهره مانده‌ایم. در چارچوب گزارش‌های ویژه‌ای که به مناسبت نمایشگاه کتاب فرانکفورت منتشر می‌شود، امروز نگاهی می‌اندازیم به دنیای داستان‌‌های شگفت‌انگیز و استادانه‌ی سزار آیرا که پس از بورخس به‌عنوان مهم‌ترین نویسنده‌ی آرژانتین شناخته شده است.


سزار آیرا، نویسنده‌ی ۶۱ ساله‌ی آرژانتینی

سزار آیرا، نویسنده‌ی ۶۱ ساله‌ی آرژانتینی تاکنون بیش از ۷۰ کتاب منتشر کرده است و با وجود آنکه او را به‌عنوان مهم‌ترین نویسنده‌ی آرژانتین می‌شناسند، آثارش را فقط به ناشران کوچک که اغلب از سرمایه‌ی کمی برخوردارند و نمی‌توانند کتاب‌هاشان را با تیراژهای زیاد منتشر کنند می‌سپرد.

اصولاً بعد از سقوط دیکتاتوری نظامی در آرژانتین و از وقتی که آرژانتینی‌ها از نعمت آزادی برخوردار شدند، ناشران کوچک زیادی در این کشور پا گرفتند. پایین بودن قیمت کتاب در این کشور و همچنین علاقه‌ی روزافزون مردم به کتابخوانی به رونق ادبیات انجامیده است. نویسندگان آرژانتینی می‌توانند آزادانه به هر موضوعی که دوست دارند بپردازند و به واسطه‌ی همین رونق ادبی و تنوع ناشران و کتابفروشی‌های کوچک است که یونسکو در سال ۲۰۱۱ آرژانتین را به عنوان پایتخت کتاب در جهان تعیین کرده است.

کسی که بعد از بورخس و کورتازار در پایتخت کتاب جهان حرف اول را می‌زند، کسی نیست جز سزار آیرا. کارلوس فونتس، در داستانی سزار آیرا را به عنوان شخصیت اول انتخاب می‌کند. فونتس در این داستان و در مجموعه رویدادهایی که رقم می‌زند کار را به آنجا می‌رساند که به آیرا جایزه‌ی نوبل ادبی را اهداء می‌کند. این موضوع بیشتر به یک شوخی تلخ شباهت دارد. چون همگان می‌دانند که آیرا تا چه حد از توجه دیگران نسبت به خودش عذاب می‌کشد و حتی اگر روزی نوبل ادبی به او تعلق بگیرد، در کمال ادب و با مهربانی از پذیرفتن این جایزه خودداری خواهد کرد.

رمان «اشباح» که به مناسبت نمایشگاه کتاب فرانکفورت به آلمانی ترجمه و منتشر شده، یک نمونه‌ی خوب از آثار آیرا و یک رمان ساختاری است. ناشران اروپایی معمولاً رمان‌های پرحجم مثل رمان چندجلدی کلیدر نوشته‌ی محمود دولت‌آبادی را هنگام ترجمه خلاصه می‌کنند و شکل تلخیص‌یافته‌ی اینگونه آثار را در بازار عرضه می‌دارند. «ارواح» نوشته‌ی سزار آیرا اما یک رمان ساختاری و برای همین غیرقابل تلخیص است و در همان حجم زبان اصلی به نمایشگاه کتاب فرانکفورت آمد.

در«اشباح» حوادث به اوج نمی‌رسد و اصولاً در داستان حادثه‌ی مهمی اتفاق نمی‌افتد. خانواده‌ی یک سرایدار شیلیایی، شب سال نو در جمع دوستان و آشنایانش، روی بالکن یک خانه‌ی نیمه‌ساخته در بونوئس آیرس جشن گرفته است. ساخت و ساز این خانه هنوز تمام نشده و قرار است که به‌زودی اجاره‌نشین‌هایی به اینجا اثاث‌کشی کنند. عمارت هنوز در و پنجره ندارد و کاشی‌کاری نشده و نمای بیرونی آن هم ناتمام مانده.


رمان «اشباح»,سزار آیرا

این عمارت به‌شکلی ترسناک وصف می‌شود. مثل این است که اشباحی سرگردان در اینجا منزل کرده‌اند. مردانی برهنه با آلت‌های تناسلی فوق‌العاده بزرگ در راهروها و در اتاق‌های نیمه ساخته پرسه می‌زنند. خانواده‌ی سرایدار همه‌ی اینها را خیلی ساده و به شکل یک واقعه‌ی عادی روزانه تلقی می‌کند. فقط دختر نوبالغ این خانواده که «پاتری» نام دارد، از این آمد و رفت‌ها در عذاب است. اشباح سرگردان از او دعوت می‌کنند که در یک مهمانی شبانه شرکت کند. به‌این ترتیب داستان در جایی بین مرگ و زندگی، در عالم برزخ اتفاق می‌افتد. چفت و بستی که این دو دنیا را به هم متصل می‌کند، سکسوالیته و غریزه‌ی نوظهور جنسی در «پاتری» و کنجکاوی او نسبت به این مسائل است.

شیوه‌ی روایتی که سزار آیرا در «اشباح» انتخاب می‌کند، به آثار دیگرش کاملاً شباهت دارد. منتقدی این شیوه‌ی روایت را به این شکل وصف می‌کند: مثل این است که در آثار آیرا دوربین را به دست فیلمبرداری داده‌اند که از رویدادها فیلم بگیرد، اما گاهی فیلم‌بردار دیوانه می‌شود. نویسنده ناگهان داستان را قطع می‌کند و یک موضوع کاملاً بی‌اهمیت را پیش می‌کشد.

مثلاً از یک شخصیت فرعی و کاملاً بی‌اهمیت صحبت می‌کند یا خواننده را به سوپرمارکتی که در همسایگی این عمارت قرار دارد می‌برد و در چندین صفحه از معامله و معامله‌ی پایاپای که مبنای زندگی اجتماعی بشر است صحبت می‌کند. در این میان صفحاتی به مردم‌شناسی و مهاجرت انسان‌ها در عصر گلوبالیزم اختصاص پیدا می‌کند؛ موضوعاتی که به هیچ‌وجه به داستان ربطی ندارند و اگر کسی با نگاه کارگاهی که اتفاقاً در ایران هم بسیار رایج است، داستان را بخواند، حتماً روی این صفحات قلم قرمز می‌کشد. اما کسانی که با آیرا آشنایی دارند، می‌دانند که او از هواداران سرسخت نوشتار غیرحرفه‌ای یا ناشیانه است.

آیرا اعتقاد دارد که اثر هنری باید در جاهایی ناقص و ناکامل باشد تا بتواند خود را از هنر بودن نجات دهد. به نظر او فقط در این لحظات است که اثر هنری «زنده» می‌شود و می‌تواند با مخاطب ارتباط بگیرد. اثری که کمال مطلوب زیبایی را به نمایش بگذارد، یک اثر مرده است. برای همین هنرمند باید این توانایی را داشته باشد که به گونه‌ای اثرش را خلق کند که آن اثر بتواند در لحظاتی خودش را نابود کند. اثر هنری زنده، اثری است که سودای جاودانگی نداشته باشد. درست مثل خود زندگی که اگر نقص و زشتی و مرگ نباشد، از معنا تهی می‌شود.

آیرا در فصل‌هایی به اوج نویسندگی و زیبایی نوشتار دست پیدا می‌کند، اما فقط با این هدف که در فصل‌هایی دیگر آن کمال مطلوب را به دست خودش نابود کند. آنچه که باقی می‌ماند، یک خانه یا یک عمارت نیمه‌تمام است که در آن اشباح در آمد و شد هستند. آیرا با ناشیگری خودخواسته در پی یافتن لحظه‌ای است که در اثر هنری روح زندگی دمیده می‌شود و در همان حال در پی یافتن معنای مرگ و تجزیه و نابودی است.

اما همه‌ی اینها به این معنا نیست که او با این ترفندها بخواهد برای ضعف خودش دلیل فلسفی بتراشد. در داستان ما قدرت نویسنده را به‌خوبی می‌بینیم و در همان لحظه که مجذوب توانایی او در آفریدن یک داستان خوش‌ساخت هستیم، می‌بینیم که چگونه همه چیز به‌دست نویسنده ویران می‌شود. آیرا از مرگ و زندگی صحبت نمی‌کند. او داستانش را با تار و پود مرگ و زندگی می‌بافد.

شناسنامه‌ی کتاب:

به زبان اصلی:

Los fantasmas. César Aira.
México: Ediciones Era, 2002.
Novela. Encuadernación rústica.
ISBN 9684115361. 123 págs.

ترجمه به آلمانی:

César Aira Gespenster ; Ulstein, Berlin 2010, 168 S, 18 Euro

ترجمه به انگلیسی (برنده‌ی جایزه)

Ghost, Cesar Aira, New Directions, 2009

Share/Save/Bookmark

در همین زمینه:
آرژانتین و ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، میترا داودی
ادبیات آرژانتین چگونه جهانی شد؟
ادبیات سیاسی آرژانتین در نمایشگاه کتاب فرانکفورت
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)