رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۶ مهر ۱۳۸۷
حنجره خوانی مردم تووا در موسیقی ملل

با زبان باد و باران و آب و آتش

در این جا بشنوید

امروز از موسیقیی خواهم گفت که در زمان شوروی ممنوع بود. از "تووا" می‌گویم که کشوری‌ست در سرزمین امروزی فدراسیون روسیه و پایتخت این کشور شهر "کیزیل" است. کشور" تووا" در شمال با سیبری و در جنوب با مغولستان هم‌مرز است و زبان این مردم از گروه زبان‌های ترکی‌ست.

مشخصا از گروه "الش" خواهم گفت که سبک موسیقی متفاوت و غیرعادی دارد. به سبک آنها در فارسی "حنجره‌خوانی" و در انگلیسی "throat singing" می‌گویند.

گروه "الش" از نسل جوان خوانندگان این نوع سبک در "تووا"ست که مردمش با کمک این هنر باستانی، تلاش می‌کنند خود را زنده نگه دارند.


گروه "الش"

این نوع موسیقی همیشه با روح و دنیای غیر زمینی سر و کار داشته است. به همین دلیل نیز زمان حکومت شوروی ممنوع شد و خوانندگان این نوع موسیقی زندانی و فراری بودند.
اما حالا که مردم "تووا" به استقلال رسیده اند، موسیقی قدیمی و مردمی خود را دوباره زنده ساخته و به میدان آورده‌اند.

اما نسل کنونی به دلیل مخالفت‌های زیاد دولت شوروی با موسیقی سنتی محلی، بیشتر با موسیقی‌های دیگر سرزمین‌ها و همچنین موسیقی پاپ و مدرن آشنایی پیدا کرده‌اند و کمتر به این نوع موسیقی توجه می‌کنند.


سین کوارک، جوان آمریکای هم حنچره خوانی می کند و هم برنامه ریز و ترجمان این گروه است، در سمت راست

اما گروه "الش" که همه شاگردان استادان بزرگ سبک حنجره‌خوانی در "تووا" هستند، به جز حنجره‌خوانی کار دیگری را دنبال نمی‌کنند و چنین به نظر می‌رسد که این روزها بازار گرم و شهرت گسترده‌ای کسب کرده‌اند.

در سرزمین "تووا" سال‌های دور، موسیقی جزء قدرت این مردم محسوب می‌شده و با کمک حنجره‌خوانی آنها در شکار، مبارزه با قدرت‌های بد و یا ارواح تباه‌کار موفق بوده‌اند.

در آن زمان، مردان محل جمع می‌شدند و حنجره‌‌خوانی می‌کردند تا شکارشان باثمر باشد، بیمارشان شفا یابد و یا حیوانات وحشی از حدود محل آنان دور شوند؛ درواقع حنجره‌خوانی اسلحه‌ای برای این مردم بوده است.


زن و مرد تووای با لباس محلی خود

وقتی فیلم‌های کوتاه کودکان از روزگار و زندگانی کودکان "تووا" و یا سیبری را می‌دیدم، یک دنیای دیگر مقابل چشمانم بود؛ دنیای پوشیده از برف و صداهای مشکوک.
دنیایی که گاهی گرگ می شد و آدم گرگ و یا کودکی به راحتی می‌توانست به پرنده‌ای تبدیل شود و پرواز کند و خواهر خود را که بر فراز کوه میان برف مانده، نجات دهد.

اما گاهی چنین فیلم‌هایی نیز بودند که مردم "تووا" و سیبری را به اشتراک به روزگار سوسیالیستی دعوت می‌کردند و به ساختن راه‌آهن. همه این‌ها باعث می‌شد مردم "تووا" و سیبری فرهنگ قدیمی و رسم و آیین‌های خود را از دست بدهند.

صدای گروه "الش" مرا به یاد آن روزگار می‌اندازد، اما شما را که از آن فیلم‌ها کم دیده‌اید و یا شاید اصلا ندیده‌اید، باید حدس بزنم شاید یاد سفیدی برف و یا تاریکی جنگل پر از حیوانات می‌افتید و به قدرت صدای انسانی می‌اندیشید.

مردم "تووا" معتقدند انسان و حیوانات هم ریشه‌اند و قادر به درک زبان همدیگر هستند. آنها در کشوری به سر می‌برند که دوست خانوادگی‌شان خرس و گرگ و سگ‌های شکاری و تازی هستند.



پاستر فیلم "موسیقی بلوز چنگیزی"

آنهایی که با سگ و یا حیوانات دیگر آشنایی دارند خوب می‌دانند که سگ وفادارترین دوست انسان می‌تواند باشد. اما برای مردم "تووا" بز مقدس است و خرس و گرگ هم حیواناتی هستند مثل سگ.


اینها را می‌گویم که به منطق این موسیقی بیاندیشید وگرنه هیچ‌راه دیگری نیست که با گوش دادن به این نوع موسیقی از آن لذت ببرید.

گروه "الش" گاهی در اجراهای خود اسباب موسیقی محلی را نیز به کار می‌برد، اما گفته شده که استادان نسل قدیم که در این نوع موسیقی نام براورده بودند بدون استفاده از اسباب موسیقی حنجره‌خوانی می‌کردند.

می گویند این نوع سبک موسیقی از قدیمی‌ترین موسیقی‌های دنیاست؛ یعنی مربوط به وقتی که انسان‌ها هنوز قبیله‌ای زندگی می‌کردند و هنوز زبانی برای گفت‌وگو نداشتند.
صداهایی که آنها از خود در می‌آوردند شبیه به صدای چیزی بود که می‌خواستند؛ مثل آب، باد، باران و همین‌طور صدای حیواناتی که باید شکار می‌کردند.

صدای پرنده‌ها در موسیقی و آواز دیگر مردم دنیا نیز به گوش می‌رسد، اما در حنجره خوانی‌های مردم" تووا" هنوز همان سبک قدیمی با جزئیات بیشتری باقی مانده و دلیل آن هم شاید شرایط زندگی یا جغرافیای این کشور باشد.

اولین‌بار وقتی فیلم "موسیقی بلوز چنگیزی" به صحنه آمد و تکه‌هایی از این سبک آوازخوانی در آن استفاده شد، جهانیان به این سبک آوازخوانی توجه بیشتری پیدا کردند و در واقع شناخته و معروف شد.


رودخانه "الش" در تووا

این فیلم که با انگلیسی به عنوان "Genghis Blues" سال 1999 به کارگردانی "راکا بیلیک" Roko Belicساخته شد، کمکی بود که حنجره خوانی مردم "تووا" را در سطح بین‌المللی مطرح کرد و از آن زوایای بسته‌ای که زمان شوروی دور این نوع هنر قرار گرفته بود، فراتر رفت.

نام گروه "الش" اسم دریایی‌ست در " تووا". کشور "تووا" به چند صفت معروف است؛ بیشترین تعداد رودخانه، حنجره‌خوانی و تمبرهای پستی که همیشه عکس حیوانات و به خصوص عکس بز را نشر می‌کند.


اطلاعات مربوط به مردم و نوع آوازخوانی‌شان در ویکی پدیا

فیلم مستند موسیقی بلوز چنگیزی

پیوند سایت این گروه "الش"

گروه "الش" در ویکی پدیا

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

بسيار جالب بود.

سه پاراگراف متوالي با كلمه "اما" آغاز شده است كه جالب نيست. مي شد از كلماتي مانند. "هر چند - ولي - با اين حال - به هر روي و..." استفاده كرد و يا اصلا بدون استفاده از اين كلمات ، پاراگراف را ساده آغاز كرد.

-- ماني ، Nov 21, 2007 در ساعت 12:42 AM

بسیار عالی و مفید. جای تشکر فراوان از خانم شهرزاد سمرقندی دارد که این مطلب منحصر به فرد را تهیه و با زبان شیوای خود آن را در نوار معرفی کرده اند. زنده و پیروز باشند.

-- منصور ، Nov 21, 2007 در ساعت 12:42 AM

It was interesting introduction. but I think it was usefull if there were some more information about tuwa tribes.
this kind of throat singing is not limited to tuwa, but people in tibet and mogholestan also sing this way.

-- mehdy naficy ، Nov 21, 2007 در ساعت 12:42 AM

آقاي منصور ! نام اين بانوي خوش صدا با آن برنامه هاي شنيدنيش «شهزاده» است نه «شهرزاد».

-- شاهد ، Nov 21, 2007 در ساعت 12:42 AM

سلام خانم شهرزاد
نمیدانی با این مقاله و گزارشت چه کمکی به من کردی.
من ترانه سرا و آهنگسازم و بدنبال یک سبک جدید در حال تولد در آهنگهای اعتراضی هستم بدلیل نوع جدید ترانه که گفته ام بدنبال سبک جدید و تلفیق آن بوده ام. حالا به لطف تو عزیز راهم کوتاه شد البته کارهای من زیرزمینی است ( به قول سانسور شده های امروزی)
اگر میشد در اینجا نمونه ای از کارهای قبلیم را برایت میفرستادم .
به هر حال اسمت برازنده ات باد.

-- علی ، Oct 17, 2008 در ساعت 12:42 AM