رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۵ آذر ۱۳۸۶

برخورد با اراذل و اوباش: پوپولیستی یا علمی؟

محمد حسین مزیدی

مقدمه: پليس مواد فروشها، اراذل، اوباش، هتاكان- و خلاصه هر اسم نامطلوب ديگری كه در ذهن داريد را متصور شويد - جمع مي‌كند، آنها را له و لورده مي‌كند، از آنها فيلم مي‌گيرد، در تلويزيون پخش مي‌كند؛ عقده‌های فروخفته مردم تاحدودي تسكين مي‌يابد، قشر تحصيلكرده كشور نيز به دو دسته تقسيم مي‌شود: گروهي از حقوق انساني مجرمين ياد مي‌كنند و گروهي ديگر ، گروه اول را به روشنفكرنمايي متصف مي‌كنند. مدتي بعد آبها از آسياب مي‌افتد، موضوع جذاب ژورناليستي ديگری اتفاق مي‌افتد- چه مي‌دانم انرژی هسته‌ای يا يك سوتي سياسي يا ورزشي يا هر چيز ديگر- حالا ديگر انگار نه اراذلي بوده نه اوباشي!

اين مي‌شود تخليه هيجاني در سايز و اندازه‌هاي يك كشور. اشكالي هم ندارد. بالاخره وقتي رييس جمهور پوپوليست داريم، دولت پوپوليست داريم، مردم پوپوليست داريم، چرا روشنفكر پوپوليست نداشته باشيم؟ در كسری از ثانيه مي‌توان نسخه طرف را پيچيد و سراغ معضل لاينحل بشری ديگری رفت.

اما چندين ماه بعد، چندين سال بعد، وقتي آمارها را چك مي‌كنيم مي‌بينيم هيچ چيز تغييری نكرده؟ چرا؟ شايد فراموش كرده‌ايم كه مشكلات بشری را بايد ريشه‌اي ارزيابي كرد، با صبوری تحليل كرد و پذيرفت بسياری از مشكلات راه‌حل قطعي و ضربتي ندارند.

نمي‌خواستم در موضوع مرتبط با اراذل و اوباش وارد شوم: بگذاريم هركار كه دوست دارند بكنند، هر چيزی كه دوست داريد بگوييد. مشكلي با هيچ‌كدام از شما ندارم. تنها مي‌خواهم براي كساني كه ممكن است صبورانه دنبال علت باشند- و نه تجويز دارو و نسخه پيچيدن‌های فوری- چند نكته را بازگويم.

هر رفرنس معتبر در روانپزشكي را كه باز كنيد يك chapter ان به مبحثي اختصاص يافته تحت عنوان : اختلالات شخصيت ” personality disorders ” . در اينجا سعي مي‌كنم مبنا را ، يكي از معتبرترين رفرنسهاي روانپزشكي حال حاضر دنيا- يعني روانپزشكي كاپلان- قرار دهم.

شيوع اختلالات شخصيت: 6-9 درصد.گاه تا 15 درصد نيز ذكر شده.

علت: چندعاملي- ژنتيك، بيماريها، سوابق خانوادگي و ...

انواع اختلالات شخصيت: معمولا آنها را به سه دسته اصلي تقسيم مي‌كنند: گروه A , B , C

در گروه B: يكي از اختلالات شخصيت مطرح در اين دسته: اختلال شخصيت ضد اجتماعی

اختلال شخصيت آنتي سوشيال(ضد اجتماعی):

-شيوع اين اختلال در مردان تا 3% كه ممكن است تا 7% برسد.گزارشها نشان مي‌دهد شيوع اين اختلال در جمعيت زنداني ممكن است تا 75% هم برسد:

ملاك‌هاي تشخيصي اين اختلال: بسيار زياد و پيچيده هستند. برای نمونه:

-ناتوانی برای سازگاری با موازين اجتماعی در ارتباط با رفتار قانوني، كه با دست زدن به اعمال تكراری كه زمينه را برای دستگيری فراهم مي‌كند، تظاهر مي‌يابد.

-فريبكاری، دروغگويي مكرر، استفاده از نامهای غيرواقعي، گوش‌بری و ..

-رفتارهای تكانشي

-تحريك پذيری و پرخاشگری، كه با نزاع و حملات فيزيكي مكرر تظاهر مي‌كند

-بي احتياطي نسبت به ايمني خود و ديگران

-عدم احساس مسئوليت مستمر، ناتواني مكرر براي حفظ رفتار شغلي با ثبات يا احترام گذاردن به تعهدات مالي.

-فقدان احساس پشيماني، كه با بي‌تفاوتي يا دليل تراشي نسبت به آزار ،بدرفتاري يا دزديدن مال ديگران تظاهر مي‌كند.

-اين افراد ممكن است دچار خودشيفتگي، افسردگی يا سادومازوخيسم نيز باشند

-در اين گروه: خشونت، سوء مصرف مواد، خودكشي، صدمات جسمي، مشكلات قانوني، اختلالات افسردگی و بسياری ديگر از بيماريهای جسماني به وفور رويت مي‌شود.

درمان:

1-درمان اگر غيرممكن نباشد، دشوار است.

2-درمان سوء مصرف مواد ممكن است به وضوح منجر به بهبود صفات ضداجتماعی شخص شود.

3- درمانهای دارويي تاثير كمي دارند و بهترين درمانها، رفتاری هستند.

نتيجه:

بسياری از كساني كه ما بعنوان مجرمان در سطح جامعه مي‌شناسيم، دچار اختلال آنتي‌سوشيال هستند.حال پاسخ به چند پرسش:

1- آيا هركسي كه يكي از علايم بالا را داشته باشد، مي‌شود آنتي سوشيال؟ خير. اينها علايمي متعدد بودند كه صرفا جهت باز شدن بحث ذكر شدند.تشخيص قطعي يك اختلال روانپزشكي، تنها در حيطه وظايف يك روانپزشك است.

2- آيا اين بدان معناست كه آنها هيچ مسئوليتي ندارند و هركاری كه كردند بايد بگوييم بيمار هستند؟ خير. آنها نيز همانند ساير افراد اجتماع در برابر قانون مسئولند.

3- هدف از بيان اين مطلب پس چه بود؟ اين كه افرادي كه ما بعنوان اراذل و اوباش مي‌شناسيم، قبلا در بسياری از جوامع شناخته شده‌اند، بر روی انها كار علمي انجام شده، از طرف پزشكان، روانپزشكان، جامعه‌شناسان، روانشناسان و... اگر مي‌خواهيم بعنوان يك شخص تحصيلكرده، در مورد يك معضل اجتماعي نقدي را مطرح كنيم، بد نيست به اين منابع علمي نيز رجوع داشته باشيم.

برگرفته از: وب 2

Share/Save/Bookmark