تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

رونمایی از کتاب «همه‌ی شهرهای من» احمدرضا احمدی

رونمایی از همه‌ی شعرهای احمدرضا احمدی (ایسنا)

بابک احمدی، مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، محمد شمس لنگرودی، بهمن قرمان‌آرا، رضا کیانیان، فاطمه معتمدآریا، داوود رشیدی، مژده دقیقی و بسیاری از هنرمندان و شاعران و نویسندگان برجسته ایران، عصر دیروز به تالار بتهوون خانه هنرمندان رفتند تا در مراسم رونمایی مجموعه سه جلدی «همه‌ی شعرهای من» شرکت کنند.

«همه‌ی شعرهای من» مجموعه‌ای از تمام شعرهای احمدرضا احمدی است که توسط نشر چشمه منتشر شده است.
در این برنامه که از سری برنامه‌های شب شعر چشمه بود، مسعود کیمیایی، شمس لنگرودی، آیدین آغداشلو، احمد پوری و ... درباره احمدرضا احمدی و زیست شاعرانه‌اش سخن گفتند.

احمدرضا احمدی نیز به تمجید از فروغ فرخزاد پرداخت و گفت: «‌فروغ بود که پاسپورت ادبی من را امضا کرد و با جسارت شعرم را در کنار شعر دیگران گذاشت. و بعد مهرداد صمدی و ضیاء موحد و مسعود کیمیایی که هر کدام در زمینه‌ی کار خود جریان‌ساز بودند. بیش‌ترین کتاب‌هایم را بعد از انقلاب و بعد از سال ۵۷ کار کردم. نزدیک به ۴۰ کتاب و ۳۰ اثر کودک. کاش مادرم، مهرداد صمدی، ابراهیم گلستان، پرویز دوایی، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد بودند. گذشتگان به ما راه نشان دادند و شاملو به ما سلیقه‌ی مجله نشان داد.»

احمدرضا احمدی هم‌چنین با اشاره‌ای به سرخوردگی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گفت: «من نظم داشتم و اهل اعتیاد نبودم که فنا شوم. از ۲۸ مرداد به بعد اعتیاد خیلی‌ها را فنا کرد. در سال ۵۹ در اوج ادبیات زیراکسی، نثرهای یومیه را منتشر کردم و به نشر زمان دادم؛ اما یک دانه‌اش هم نرفت؛ ولی ۱۰ سال بعد به چشمه دادم و نایاب شد. بعد فهمیدم هروقت جوان‌ها از سیاست حوصله‌شان سر می‌رود، به من، سهراب سپهری و بیژن جلالی رو می‌آورند؛ این‌قدر که شل هستیم و با چیزی کاری نداریم.»

و بالاخره عباس کیارستمی، دوست سابقِ احمدی نیز از کنایه‌های او در امان نماند، وقتی شاعر کتابِ «همه‌ی شعرهای من» گفت: «یکی از شانس‌های زندگی‌ام این است که تنها نکته‌ی جدی زندگی‌ام، شعر است که آن‌را مسخره نمی‌کنم. من و آیدین آغداشلو و مسعود کیمیایی با تمام بیماری‌ها و مشکلات باز هم کار می‌کنیم و کیفیت آن‌را باید تاریخ قضاوت کند. شعر من را زنان ساختند؛ زنانی که دوست‌شان داشته و دارم؛ مادرم، همسرم و دخترم. دعا کنید جایزه را هم نبرم و مثل عباس کیارستمی نشوم که اگر هفته‌ای یک جایزه نبرد، به اتاق سی‌سی‌یو می‌رود!»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

«این‌قدر که شل هستیم و با چیزی کاری نداریم.»
این جمله یعنی چی؟ فکر کنم زیادی هست.


کاش مادرم،
کاش مادرم؟

-- مرتضی ، Apr 22, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)