تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

امیدهای تیم ملی فوتبال ایران کمرنگ شد

فوتبال ملی ایران، قربانی سیاست (AFP)

«فوتبال ايران در خانه، تحقير شد» تلویزیون الرای با این جمله، شکست مفتضحانه تیم ملی فوتبال ایران در مقابل عربستان را توصیف کرد.

تنها دو ماه و اندی پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری، محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور ایران همراه با محمد علی‌آبادی، رییس سازمان تربیت بدنی و علی سعیدلو، معاون اجرایی‌اش به ورزشگاه آزادی آمده بود تا از نزدیک شاهد موفقیت احتمالی تیم ملی باشد و صد هزار تماشاگر نیز شاهد باشند که آن‌طور که مزدک میرزایی، گزارشگر بازی می‌گفت، «دکتر محمود احمدی‌نژاد، رییس‌جمهور محبوب ما» با آن‌ها همراه شده است.

اما در عرض کمتر از یک ماه، محمود احمدی‌نژاد برای ورزش کشور خوش‌ قدم نشد تا تیم ملی فوتبال ایران با شکست خانگی برابر عربستان، امید کمی برای راهیابی به جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی داشته باشد.
شکست تیم ملی فوتبال، اگر در تحلیلی احساسی، بدقمی رییس‌جمهور را نشان بدهد؛ در تحلیلی واقع‌بینانه‌تر، اتفاقی قابل پیش‌بینی بود. شکستی که نطفه‌اش از سه سال پیش بسته شد، آن‌گاه که در آستانه‌ی اعزام تیم ملی ایران به جام جهانی ۲۰۰۶، مهندس علی‌آبادی که با ریاست‌جمهوری دوستش، برای تصدی شهرداری تهران خبز برداشته اما ناکام مانده بود؛ ناچار شد در همان سازمان تربیت بدنی خودی نشان بدهد.

این‌چنین بود که مهندس علی‌آبادی به کمپ تیم‌های ملی رفت و در جمع ملی‌پوشان و در حضور محمد دادکان، رییس وقت فدراسیون فوتبال، به مربی تیم ملی ایران توصیه کرد که ترکیب تیم ملی را با حضور ۶ بازیکن لژیونر و ۶ بازیکن شاغل در لیگ داخلی ببندد. رییس سازمان تربیت بدنی حتماً می‌دانست که ۶ به اضافه ۶ می‌شود ۱۲. بنابراین گمانه‌زنی رسانه‌ها خیلی هم بدبینانه نبود و مشخص شد که رییس سازمان تربیت بدنی نمی‌داند در بازی فوتبال، هر تیم با ۱۱ بازیکن وارد میدان می‌شود.

روسای سابق سازمان تربیت بدنی نیز شاید تنها کمی بیش از علی‌آبادی با ورزش آشنا بودند، اما کمتر به دخالت مستقیم در فوتبال می‌پرداختند.

هنوز تیم ملی ایران از آلمان بازنگشته بود که مهندس علی‌آبادی بدون توجه به قوانین فیفا، دکتر محمد دادکان، رییس فدراسیون فوتبال را برکنار کرد و با اعطای سرپرستی این فدراسیون به معاونش، سکان فوتبال ایران را به دست داریوش مصطفوی با سابقه‌ای مشخص سپرد.

مصطفوی با حربه‌ی «خرد جمعی» تلاش کرد تا با همراه کردن مربیان لیگ برتر با خود و علی‌آبادی، برای اقدام غیرقانونی رییس‌ سازمان، حامیان معتبری پیدا کند. اما در حالی که بر اساس خرد جمعی، اکثریت مربیان حاضر در جلسه، مربی خارجی را به عنوان پیشنهاد اول و مجید جلالی را به عنوان پیشنهاد دوم مطرح کردند، ناگهان امیر قلعه‌نوئی به عنوان سرمربی تیم ملی ایران معرفی شد. اگر چه آن روزها زمزمه‌هایی درباره‌ی دخالت علی‌ابادی در این انتخاب شنیده می‌شد، اما چند ماه پیش بود که روزنامه اعتماد فاش کرد که امیر قلعه‌نوئی، انتخاب پسر علی‌آبادی بود.
ماجرای تعلیق فوتبال ایران و سودای آقای مهندس علی‌آبادی برای تصدی پست ریاست فدراسیون به اندازه کافی فوتبال ایران را به عقب کشاند. در حالی که علی‌آبادی عنوان کرده بود که به دستور رییس‌جمهور کاندیدای ریاست فراسیون فوتبال شده، اما پس از آن‌که زور دولت به فیفا نرسید، محمود احمدی‌نژاد در برنامه‌ای زنده گفت که مخالف کاندیداتوری علی‌آبادی بوده است.

پس از کش و قوس‌های فراوان بالاخره علی‌آبادی موفق شد با میانبرهای متعدد، فردی را از داخل سازمان تربیت بدنی به ریاست فدراسیون برساند، فردی به نام علی کفاشیان که هیچگاه نفر اول هیچ سازمان و نهاد اجرایی نبوده است.

در فدراسیون جدید، اگرچه هیات رییسه و رییس و چند کمیته و ... تشکیل شد (آن تحت فشار فیفا) اما نهایتاً مهندس علی‌آبادی بود که نظر نهایی را درباره‌ی انتخاب مربی داد.

در جریان تعیین سرمربی تیم ملی، چهار مربی ایرانی به عنوان کاندیداهای نهایی معرفی شدند که در این فهرست نام علی دایی دیده نمی‌شد. پس از تشکیل جلسات متعدد کمیته تیم‌های ملی، مهدی تاج، نایب رییس فدراسیون فوتبال و رییس این کمیته، با افشین قطبی، سرمربی وقت پرسپولیس و حبیب کاشانی، مدیرعامل این تیم تماس گرفت و خبر از انتخاب افشین قطبی به عنوان سرمربی تیم ملی داد و این موفقیت را به آنان تبریک گفت.

افشین قطبی باورش نمی‌شد که در حالی‌که دارد در ورزشگاه حافظیه شیراز دور افتخار می‌زند و با بازیکنان تیمش خداحافظی می‌کند، در عرض کمتر از یک ساعت، علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی شود.

علی دایی که پیش از انتخابش مدعی شده بود که هر کس لابی قوی‌تری داشته باشد مربی می‌شود؛ انتخاب خود را محصول لابی با خدا دانست.

مشکل دایی با همبازیان سابقش از همان ابتدا عیان شد. مصاحبه علی کریمی علیه بی‌برنامگی فدراسیون فوتبال سبب شد تا در اقدامی عجیب، فدراسیون فوتبال کریمی را به خاطر انتقاد از مدیران ورزشی، از تیم ملی کنار بگذارد تا اولین خواسته دایی، بدون پرداخت کم‌ترین هزینه از جانب او، عملی شود.

در یک سال گذشته، ائتلاف علی دایی انتقادناپذیر و فدراسیون‌نشینان کم‌تجربه، شرایطی را فراهم آورد تا علی دایی، در هیات مربی‌ای جوان به آزمون و خطا در تیم ملی بپردازد.

اگرچه محمود احمدی‌نژاد ظاهراً برای افزایش روحیه تیم ملی برای تماشای مسابقه امروز به ورزشگاه آمده بود، اما بی‌تردید دولت نهم بیش از همه دولت‌های قبل، فضای فوتبال ایران را آلوده به سیاست کرد.

به این ترتیب بود که حتا اشتباه داور در مردود اعلام کردن گل صحیح عربستان در نیمه اول نیز نتوانست تیم ملی ایران را نجات دهد. شاید بتوان گفت نطفه‌ی شکست مفتضحانه امروز تیم ملی از مدت‌ها قبل بسته شده بود.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان


احمدی نژاد دقیقه 90 باخت!

احمدی نژاد از معدود رؤسای جمهوری است که زبان پوپولیسم(عوام گرایی )را خوب بلد است.او با حضور در میدان بازی تیم ملی ایران و عربستان سعودی در بهترین زمان و فضای تبلیغاتی حضور داشت؛اما باشکست تیم ملی ایران، او نیز در دقیقه 90 رأی نیاورد!

همانطور که بازی سیاست با عوام گرایی عجین است [1]بازی فوتبال نیز با سیاست یکجورایی کار دارد. مخصوصا اینکه در یک فضای انتخاباتی باشیم.

چنانچه بَرنده بازی امروز تیم ملی ایران می بود،تبلیغات وسیع و پر سر و صدایی مبنی بر حضور احمدی نژاد، در میدان بازی از صدا و سیما و رسانه های رسمی و وابسته بخش می شد؛ اما با این شکست حتی شبکه خبری ساعت 21(کانال یک)هیچ گزارشی مبنی بر حضور وی به بیندگان خودش نداد!؟

باخت تیم ملی ایران در دقایق آخر بازی، احمدی نژاد نیز در دقیقه 90 بهترین فرصت تبلیغاتی برای انتخابات آتی ریاست جمهوری را ازدست داد و باخت!

8فروردین 1388

تهران/محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)

--------------------------------------------------------------------------------

1-روجوع شود به روزنامه مردم سالاری مورخ 19/مرداد85(بازی سیاست)ومورخ 19شهریور85(فرهنگ سیاست وعوام پروری)که با نام مستعار«محمد زمانی»از اینجانب چاپ شد.هم چنین رجوع شود به گزارش این جانب در روزنامه سلام مورخ24 آبان 76(تب فوتبال؛از فوتبال تا فوت بال!)با نام محمد شوری.

-- محمد شوری ، Mar 28, 2009

از نحوست ا.ن. هم بگویید.

-- بدون نام ، Mar 28, 2009

درسی لازم برای علی دایی و غرور ... که دیروز در مصاحبه با ISNA تیم ایران را برتر دانسته بود. حضور مغرور تو خالی دیگری بنام احمدی نژاد در بالکن مخصوص هم دلیل دیگر برای شکست تیم بود.

-- بدون نام ، Mar 28, 2009

آقا/خانم نویسنده کلی چیز در باره‌ی سیاست در فوتبال ایران نوشتی دست‌کم یک پاراگراف هم در‌باره‌ی قوت و ضعف‌های بازی دو تیم می‌نوشتی. انصاف هم خوب چیزی است بالام جان.

-- کاوه ، Mar 29, 2009

دايي انتخاب مي شود تا بعدا دستمال به دست ضعيف ترين فدراسيون تاريخ فوتبال ايران را بهترين معرفي كند.فدراسيوني كه آدم هايي مثل كفاشيان و تاج در اون همه كاره هستند!
اصلا از اول هم مشخص بود كه دايي در حد تيم ملي نيست و فقط داره خودشو ضايع ميكنه.
اين بازي سخت عيار مربي گري دايي رو معلوم كرد والا بردن از تيم هاي درجه سه و چهار آفريقايي كه هنري نيست.

-- كيوان ، Mar 29, 2009

با سلام
نقد بسيار خوبي بود.
موفق باشيد.

-- همايون ، Mar 29, 2009

با تمام مواردی که ذکر کردید موافقم به جز یک مورد:

گل عربستان در نیمه اول به درستی مردود اعلام شد. در آن صحنه، یکی از بازیکنان عربستان مدافع ایران (هادی عقیلی) را کاملا" شارژ کرد (بر روی دوش او سوار شد !) و مانع از حرکت او به سمت توپ گردید تا مهاجمشان (بازکن شماره 11) با ضربه سر گل مردودی را به ثبت برساند.

فیلم بازی رو بازبینی کنید :)

-- سینا ، Mar 29, 2009

تحلیل نسبتا کاملی بود،تشکر.

-- فرزاد ، Mar 29, 2009

احمدی نژاد برای قهرمانی تیم ملی کشتی هم رفت اما آنجا هم ایران باخت تا این افتخار هم به حساب دولت نهم نوشته نشود
علی دایی برای تیم ملی کوچک بود فقط داشت تجربه کسب میکرد تجربه حسرت به دل کردن جام جهانی

-- علی ، Mar 29, 2009

صرف نظر از مسائل سیاسی، بهترین بازی کن لزوماً بهترین مربی نیست. آنهم در فوتبال مدرن که مربی تیم ملی در مدار آنالیز با مربیان باشگاه ها و همین طور بازیکنان با تجربهٌ اروپایی، می تواند بهترین استراتژی را در هر بازی انتخاب کند.سوفرولوژی( sophrologie )، در کنار بدن سازی و تمرین انفرادی تکنیکی با مربی تکنیکی، با همآهنگی سرمربی تیم ملی در باشگاه ها باجرا گذاشته می شود و بعضی از همین مسئولین می توانند در تیم ملی نیز حضور داشته باشند، مثل بهترین مسئول بدن سازی باشگاه ها. سر مربی تیم ملی باید از قاطعیت، همدلی، فصاحت و علم فوتبالیستیک و استراتژی، توان گفتگوی دموکراتیک بابازیکننان (و نه، تک سخن گویی=monologue )، انس و دوستی با بازی کننان، شناخت از برنامهٌ باشگاهی و توان فیزیکی هر بازی کن در لحظهٌ بازی، شناخت قبل ازهر بازی از نقاط قوت و ضعف تیم مقابل،برخورداری از آلترناتیوِ( جایگزین)
تاکتیکی و بازیکن درلحظهٌ تنگنا، تجربهٌ جهانی کافی برخوردار باشد. جمع بندی نهایی و تصمیم استراتژریک و تاکتیکی با اوست ولی در رابطه باقدرت خلاقیت تمام بازی کنان حاضر و در توافق کامل با پیاده کنندگان بازی قبل از شروع بازی. این توافق از طریق بازی کن و یا بازی کنان مدیر باجراگذاشته می شود.

-- مازیار ، Mar 31, 2009

من با نظر آقای کیوان موافقم: فدراسیون برتر با حضور برترین رجل سیاسی ایران آقایان تاج و کفاشیان (بخوانید علی آبادی)

-- امیر ، Apr 2, 2009

اتنخاب علی دایی یک انتخاب مصلحتی و سیاسی بود تا فدراسیون که عاری از کارشناسان حرفه ای بود بتواند وجهه ای مردمی کسب کند.مهره چینی دایی در بازی آخر باگذاشتن دو هافبک دفاعی مانند نکونام وکاظمی در کنار هم اشتباهی فاحش بود.دیگر اینکه حضور مهدوی کیا وحسین کعبی به علت عدم آمادگی در ارنج تیم نادرست بود.

-- علی آبی ، Apr 3, 2009

darbare football

-- salman ، Apr 23, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)