رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۱ آبان ۱۳۸۸

شاعران و شهرت جوان‌مرگی

برگردان، ونداد زمانی

چرا شاعران جوان می‌میرند؟ آن‌ها نه تنها از همه مردم کمتر زندگی می‌کنند، بلکه حتی گوی سبقت را از سایر نویسندگان (رمان‌نویس‌ها، نمایشنامه‌نویس‌ها و روزنامه‌نگاران) نیز ربوده‌اند.

فیلم ستاره درخشان، که جدیدا روی پرده سینماها آمده، روایت مصور دیگری‌ست از این ماجرا.


فیلم مورد نظر بازگو کننده‌ی آخرین سال‌های زندگی جان کیتز، شاعر معروف انگلیسی است. شاعری که یکی از نمونه‌های مشهور جوان‌مرگی در بین شاعران است (از دیگران می‌توان به شللی، بایرون و پلَث در دنیای انگلیسی زبان اشاره کرد).

قهرمان شاعر فیلم که سال‌های آخر خود را می‌گذراند از طرفی تمام هوش و حواسش منگ عشقی است که به یک خیاط جذاب و اغواگر دارد و از طرف دیگر در تب و تاب سرودن اشعار رمانتیک و جاودانی خویش است.

روان شناسان معاصر مدتی است که پرده از این راز برداشتند. آن‌ها معتقدند که درون‌نگری (و بالطبع درون‌گرایی) بیش از حد شعرا (که ضروری کارشان است)، آن‌ها را به سمت افسردگی سوق می‌دهد و تمایل به خودکشی، امری است طبیعی در بین آدم‌هایی که به مدت طولانی از افسردگی رنج می‌برند.

دویست سال از مرگ زودرس ادگار آلن پو می‌گذرد. این شاعر و داستان‌نویس آن‌قدر در نوشیدن مشروب افراط کرد که وقتی برای درمان ناشی از بدمستی‌های پی در پی‌اش به بیمارستان آورده شد، در جواب کادر درمانی که به او وعده آمدن دوستانش را داده بودند گفت:

«بهترین کاری که دوستانم می‌توانند برایم انجام دهند این است که گلوله‌ای به مغزم شلیک کنند».

آلن پو، به خوبی می‌دانست که اعتیادش به الکل او را از پا درخواهد آورد، او در همان روز کذایی (سوم اکتبر ۱۸۴۹) در چهل سالگی در بیمارستان جان سپرد.


ادگار آلن پو، شاعر و داستان‌نویس

این دسته از شاعران به شکل‌های مختلف به خودتخریبی افسارگسیخته دامن می‌زنند. شاعرانی که می‌دانند قدرت نقب زدن به ناخودآگاه مشترک بشر را دارند و هر بار که به عمق آن زبان مشترک بدوی می‌روند آکنده از ترس می‌شوند.

ترسی که توامان با امید است، امید خلق شعری که حتما جاودانه خواهد شد، هرچند به بهای گران جان جوان‌شان.

دیلن توماس، یکی دیگر از شاعران معروفی است که هرچند معتقد به دریافت الهام‌های شاعرانه نیست و شعر از دید او بیشتر کلنجار رفتن تکنیکی با کلمات است، ولی زندگی تقریبا مشابهی با آلن پو داشته است.


دیلن توماس، شاعر

هر دوی آن‌ها در زمان حیات‌شان هم به شدت مشهور بودند و هم فقیر!

هر دو با افراط در مصرف الکل آن‌هم در سنین مشابه، جان باختند.

Share/Save/Bookmark

این مطلب ترجمه‌ای است از:
Fears That I may cease to be, OBIT, October 20

نظرهای خوانندگان

یک نوع ایدالیزه‌کردن و افراط آگاهانه‌ در لجام گسیختگی و بی بندوباری در زندگی شخصی، کار دست این دسته‌ از جوانها می‌دهد، نه‌ شاعر بودن. اکتایوپاز هم شآعر بزرگی بود و زندگی پر باری هم داشت. ولی نه‌ الکلی بود و نه‌ جوان مرگ!

-- Rebwar ، Nov 1, 2009 در ساعت 07:00 PM


زنهای شاعر و نویسنده ( فروغ فرخزاد و غزاله علیزاده ) خودمان هم جزو این جوانمرگان هستند. به نظر من بیشتر از الکهل، مواد دودزا !! مونس و تخریب کن ادیبان ما بود ولی دقیقا نمیدانم چرا...

-- کریم از کانادا ، Nov 1, 2009 در ساعت 07:00 PM

درست است که بسیاری از شاعران در سنین جوانی، خیلی جوان خویش-کشی کرده اند (مایاکوفسکی در 36 سالگی به این عمل ناپسند دست زد!) اما این یک "فرمول" نیست و هستند شاعران بسیاری که کارهای خوب و مهمی دارند و اگر هم جوانمرگ شدند دست کم به خاطر افراط در مصرف مواد مخدر یا خودکشی نبود.

هدایت هم در سنین نسبتاً جوان خودکشی کرد یا وان گوگ نقاش، که هر دو از نمادهای بسیاری مهم فرهنگ معاصر هنری در ایران یا غرب هستند اما این که فکر کنیم حتماً یک هنرمند خوب و موفق، در نهایت و آنهم در جوانی خودکشی خواهد کرد، فکری بسیار بیهوده و از آن مهم تر، اشاعه ی این طرز فکر در میان جوانان علاقمند به هنر و ادبیات، به ویژه در کشوری مانند ایران که جوانان آن در زیر بیشترین فشارهای کاذب روحی و روانی قرار دارند، کاری بسی بیهوده تر و دارای اثرات تخریبی است.

-- مشعور ، Nov 1, 2009 در ساعت 07:00 PM

خارج از سیاست !؟ این یعنی چی؟ دنیا و مسائلش را یا داخل و با خارج ازسیاست میبینید؟ ایران فقط شده سیاست و صدها وهزاران نظر پرداز در حال اثبات محکومیت رژیم اسلامی هستند! مگر مدتها نگذشته از اینکه همه میدانیم چه رژیم پلیدی است؟ حتی مردم عادی نیز به خیابانها ریخته اند... پس کی به درد اصلی « کمبود فرهنگ» اهمیت داده میشود؟ مطلب همکارتان جالبتر از مطالب به شدت تکراری سیاسی تان است و سزاوار جایگاه بهتر از «خارج از سیاست».

-- بهرام ، Nov 1, 2009 در ساعت 07:00 PM

چرا آخوندها زیاد عمر می کنند؟ و در این مورد گوی سبقت را از کلاغ ها هم ربوده اند

-- ali ، Nov 1, 2009 در ساعت 07:00 PM

سلام
من کارهای شما ر ا تعقیب می کنم و هوای متفاوت بودنش را می پسندم و حتی به سراغ منابع کار ها یتان هم می روم.

-- بدون نام ، Nov 1, 2009 در ساعت 07:00 PM

از ترجمه مقاله معلوم است که از سر و ته آن زده شده است. و خیلی تیتر وار شده است

-- khosro ، Nov 2, 2009 در ساعت 07:00 PM

خوب می شد به قدرت شاعران و نقب زدن شان به ذات بدوی انسان را کاملتر توضییح می دادید.

مرسی

-- بدون نام ، Nov 2, 2009 در ساعت 07:00 PM