خانه > پرسه در متن > پرسه در متن > محمد معين؛ كوچکاندام با گردن افراخته و گامهای استوار | |||
محمد معين؛ كوچکاندام با گردن افراخته و گامهای استوارچهلوهفتمین شب از شبهای مجلهی بخارا به دکتر محمد معین، استاد زبان فارسی و پدیدآورندهی فرهنگ معین، اختصاص یافت. در این مراسم که به مناسبت سالگرد درگذشت زندهیاد معین در خانهی هنرمندان ایران برگزار شد، علی دهباشی، علیاشرف صادقی، عبدالرحیم جعفری و مهدخت معین به سخنرانی پرداختند و متن سخنان دکتر دبیرسیاقی توسط بیتا رهاوی قرائت شد.
سردبیر مجلهی بخارا خاطرنشان کرد: در اينجا به يك ويژگی بسيار مهم دكتر معين اشاره میكنم و آن شناخت و توجه عميق دكتر معين نسبت به ادبيات معاصر است. معمول چنين بوده كه از بين استادان درجه اول ما كمتر به ادبيات معاصر توجه میكردند حتی مخالفتهايی هم ابراز میشد. از جمله معدود استادان ما، دكتر معين به ادبيات معاصر گرايش و توجه خاصی داشت. ايشان با وجود تخصص خود از جمله ادبيات و متون كلاسيك از ادبيات معاصر غافل نبود. به دانشجويان خود تأكيد میكرد كه «افسانه» نيما و داستانهای هدايت را بخوانند. عميقاً معتقد به تدريس ادبيات معاصر در دانشگاه بود و با وجود حجم كارهايش شعر و داستان معاصر را دنبال میكرد و میخواند و هيچگاه همچون برخی از استادان يکجانبه مسائل را بررسی نمیكرد و شايد بتوان گفت از اولين استادانی بود كه تدريس متنهای فارسی را از صورت كهنه و فرسوده بيرون آورد و به معنی كردن لغتهای مشكل و شرح مفهوم جمله قانع نشد؛ بلكه آن را با اصول زبانشناسی و لغتشناسی و دستور زبان و اصول علمی امروزی همراه كرد.
نخستین سخنران این مراسم، دکتر علیاشرف صادقی بود. آقای صادقی با اشاره به اینکه فعالیتهای هنری بر خلاف فعالیتهای علمی از پایداری و تثبیت برخوردار است گفت که دکتر معین شیوهی جدیدتری نسبت به مرحوم دهخدا در گردآوری فرهنگ فارسی اتخاذ کرد.
پس از سخنان آقای صادقی، متن سخنان دکتر دبیرسیاقی توسط بیتا رهاوی قرائت شد. دبیرسیاقی در بخشی از سخنان خود که بیشتر دربارهی اهمیت دکتر معین در ادبیات فارسی بود گفت: آغاز سال تحصيلی هزاروسيصدونوزدهوبيست را به ياد میآورم كه به دانشكدهی ادبيات آمدم و در شعبهی زبان و ادبيات فارسی نامنويسی كردم و با مروری كه به برنامهی دروس آن سال كردم دريافتم كه تدريس تاريخ ادبيات در سال اول را كه در سالهای قبل، در هر سه سال دورهی ليسانس استاد مرحوم فروزانفر بر عهده داشتند به يكی از فارغالتحصيلان دورهی دكتری زبان و ادبيات فارسی واگذار كردهاند. به كلاس آن درس در ساعت مقرر با همكلاسان كه جمعاً بيستودو نفر بوديم رفتيم و در صندلیهای خود جای گرفتيم. با گشودهشدن در، مردی كوچکاندام با گردن افراخته و گامهای استوار به درون آمد و بر كرسی استادی قرار گرفت و شمرده و فصيح آغاز سخن كرد. دبیرسیاقی خاطرنشان کرد: من در لغتنامهی دهخدا با مرحوم دكتر معين همكاری داشتم. در خردادماه 1326 بنده نيز به همكاری با آن مرحوم دعوت شدم و سبب اين دعوت جز يك دو نوبت كه محضر دهخدا را دريافته بودم و نيز طبع و نشر ديوان منوچهری كه دهخدا آن را ديده و پسنديده بود معرفی مرحوم دكتر معين نيز تأثير داشته است.
پایانبخش سخنان آقای دبیرسیاقی، یادی از آرامگاه زندهیاد معین بود: آرامگاه دكتر معين در آستانه و قبه برافراشته و فضای روحانی آن را كه بارها در سفرهای خود به شمال زيارت كردهام، گواه آرامش روح اوست و شادی روانش به گفتهی مرحوم دهخدا كه او نيز، مانند همكار خويش آرامگاهی مستقل دارد. در ادامهی اين مراسم عبدالرحیم جعفری به عنوان ناشر فرهنگ معين به ذكر خاطره و آشنايی با دكتر معين و چگونگی انتشار و سختیهای اين كار در آن زمان پرداخت. آقای جعفری گفت: روز پانزده شهريور بود كه به من اطلاع دادند كه آقای دكتر در لغتنامه منتطر شما هستند. بلافاصله به ملاقات دكتر رفتم. پس از تعارفات نوشتهای به من داد و گفت پيشنويس قرار داد است. بخوانيد اگر اشكالي نمیبينيد يا نظری داريد بگوييد تا پس از بررسی و اصلاح امضا كنيم و كار شروع شود. قرارداد مطلب مهم و پيچيدهای نداشت. صحبت بيشتر روی چند بار تصحيح و غلط گيری فرمها و آماده ساختن دو شعبه برای حروفچينی (يكی براي حروفچينی لغات و ديگری برای حروفچينی اعلام) و دستور ساخت ماتريس (قالب) برای حروف لاتين مخصوص تلفظ لغات و انتخاب يك نفر به تشخيص او به عنوان رابط چاپخانهها و حروفچينی و دفتر دكتر در «لغت نامه» و حق التأليف و ميزان آن بود. با تمام شرايط دكتر موافقت كردم و كار آغاز شد. و با آنکه من فكر مي كردم اين فرهنگ يکجلدی خواهد بود و وقتی فهميدم كه چهار جلد و نهايتاً شش جلد خواهد بود حالم دگرگون شد چون آن وقتها چنين بودجهای نداشتم.
جعفری در پایان گفت: اما به هر طريق كار گذشت تا آنكه دكتر معين در بستر بيماری افتادند و كار نيمهتمام ماند و معاون ايشان آقای دكتر شهيدی كار را ادامه دادند و 19 سال اين كار به طول انجاميد تا سرانجام تمام فرهنگ چاپ شد. در پايان دكتر مهدخت معين، فرزند زندهیاد معین ضمن تشكر از مجلهی بخارا، شركتكنندگان و سخنرانان با قرائت شعری از دكتر معين به بيان خاطرات و به ويژه واپسين روزهای سلامتی دكتر معين پرداخت. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
روح این خدمتگذاران فرهنگ و ادبیات ایران شاد و یادشان هم برای همیشه گرامی باد. حقیقتا که یادگارهای دوران رضا شاه بودند که فرهنگ نوین ایران را پایه گذاری کردند.
-- قلم ، Jul 7, 2007 در ساعت 11:07 PMزنده باد بخارا. زنده باد دهباشی. زنده باد فرهنگ ایران. گزارشها را از مراسم های دهباشی ادامه دهید. خواندنی است
-- ehsan ، Jul 7, 2007 در ساعت 11:07 PMیاد این عزیز گرامی به امید روزی که دست کم لغت نامه معین همانند لغت نامه های بزرگ دیگر زبان ها بر روی اینترنت گذاشته شود و کار به روز رسانی آن پیوسته باشد.
-- آرمان ، Jul 7, 2007 در ساعت 11:07 PMمردم ما در برابر ورود فرهنگ غرب دست و پای خود را گم کرده اند. مردم عوام و خواص, کوچک وبزرگ، رئیس و مرئوس، مرد و زن، تحصیل کرده و نکرده همه و همه هدف را گم کرده و دست پاچه شده اند. خودشان هم نمی دانند باید چکار کنند. هر کس از راهی می رود و بدون فکر و تامل راه افراط و تفریط را در پیش گرفته است.
-- فريبرز ، Jul 4, 2008 در ساعت 11:07 PMالبته در این مورد سخن بسیار است اما یکی از صد ها نشانه این امر بی توجهی ما به میراث پر ارزشی است که شاعرانی چون "سعدی" و "مولوی" و "فردوسی" برای ما به یادگار گذاشته اند. من این شاعران شاعر تنها نمی نامم بلکه آنها متفکران، نوابغ و فیلسوفانی بزرگ هستند.
در زمان معاصر نيز وضع بسيار بدتر است. كدام جوان دانشجوي ما دررشته هاي پزشكي و مهندسي و علوم نام دكتر معين و دهخدا را شنيده اند يا چيزي از زندگي آنان مي دانند.
يا از خاتمي وجناح راست و چپ حرف مي زنند و يا از ديويد بكهام و رونالدنهو و اين هر دو گروه نام خود را روشنفكر گذاشته و يكديگر را هم به باد انتقاد گرفته اند.
نمي دانند كه هر دو در راه باطل مي روند