خانه > رضا جمالی > گفت و گو > قدرت هستهای یا نفوذ سیاسی | |||
قدرت هستهای یا نفوذ سیاسیرضا جمالیreza@radiozamaneh.comوزیران خارجه مصر، اردن، مغرب، بحرین و امارات متحده عربی با همتایان آمریکایی و فرانسوی خود و نیز خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در شهر ساحلی شرمالشیخ مصر درباره روند صلح در خاورمیانه و نیز برنامه هستهای ایران گفت و گو کردند. وزیران خارجه پنج کشور عرب، «نگرانی عمیق» خود را از بیاطلاعی از نتیجه مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران را در میان گذاشتهاند. به اعتقاد وزرای این پنج کشور عربی، اگرچه برنامه اتمی ایران یک بحران جهانی است ولی تحرک ایرانیان برای سلطه بر منطقه خاورمیانه برای آنان نگرانکنندهتر است. ازینرو پنج کشور عرب در شرمالشیخ، از آمریکا و اتحادیه اروپا خواستهاند که فقط بر برنامه اتمی ایران تمرکز نکنند و با آنچه آنها سلطه ایران بر خاورمیانه مینامند، نیز مقابله کنند.
آقای دکتر خوانساری، مقامات بلندپایهی سیاسی از امریکا و اروپا در نشست اخیر در شرمالشیخ مصر به همراه چند کشور عربی، جمع شدند تا پیرامون صلح خاورمیانه صحبت کنند. ولی منابع نزدیک به این کنفرانس میگویند وزرای پنج کشور عربی از نفوذ ایران در منطقه بیشتر ابراز نگرانی کردهاند تا قضیهی پرونده هستهای ایران، علت این نگرانی چیست؟ برای نمایندگان گروه چهارگانه کورتک و کشورهای ذینفع، سالهاست که مسالهی مداخلات ایران در مسایل مربوط به صلح خاورمیانه، به یک مسالهی عمده تبدیل شده است. به خصوص از زمانی که ایران از نقش خود به عنوان یک بازیگر در معادلهی صلح صحبت به میان آورده است. بدیهی است برای آنها که به دنبال پیدا کردن راهحل برای رسیدن به یک نتیجه در ارتباط با ایجاد آرامش میان فلسطینیان و اسراییلیان هستند، مسالهی مداخلات خرابکارانهی ایران برای پروندهی هستهای که یک جنبهی کلان و بینالمللی دارد، خیلی مهمتر است. دیدیم که در نشست شرمالشیخ، یکی از مسایل و موانعی که باعث کندی مذاکرات صلح معرفی شد، مداخلات ایران عنوان شد. تلاشهای ایران به این دلیل است که مانع حضور نیروهای معتدلی شود که در اصل نمیخواهند زیر یوغ او باشند.
شما صحبت از نقشآفرینی ایران در منطقه کردید. یکی از مهمترین نگرانی اعراب در خلیج فارس موضوع گفت و گوی ایران با آمریکا است که مبادا دولت جدید آمریکا به رهبری اوباما در صورت توافق هستهای با جمهوری اسلامی، دست ایران را برای نفوذ بیشتر در منطقه باز بگذارد. آیا این نگرانی به حقیقت نزدیک است؟ به نظر من، این نگرانی به حقیقت نزدیک نیست. توهمی در اذهان خارجیها و سران کشورهای عرب تا حدود کمتر و در افکار هموطنان ما و ناظران سیاسی ایرانی که به قضایا نگاه میکنند، به میزان بیشتری وجود دارد که اگر روند مذاکرات بین آمریکا و ایران شروع شد، اتوماتیکوار به راهحلی میرسد که پروندهی اتمی ایران حل شده و دست ایران باز میشود. به نظر من، در شرایط فعلی و وضعیتی که امروز در آن قرار داریم، اگر روند مذاکرهای هم شروع شود، بههیچوجه دلیل بر آن نیست که مذاکرات خوب پیش برود و یا اثر مثبتی از خود باقی بگذارد. مگر اینکه ایران از خودش تغییر رفتار نشان دهد، در مذاکرات مستقیم به آمریکاییان این اعتماد را بدهد که سیاستهای ۳۰ سال گذشتهی خود را که پایه و اساس آمریکاستیزی و ستیز علیه متحدان آمریکا در منطقه بود، دنبال نمیکنند. خیلی بعید میدانم که جمهوری اسلامی در شرایط فعلی این آمادگی را داشته باشد، یا اینکه بخواهد دست از آن سیاستهای کلانی که در این ۳۰ ساله به طور جدی آنها را دنبال کرده است، بردارد. لذا به نظر من، این توهمی بیشتر نیست. اگر مذاکراتی دوجانبه و مستقیم هم صورت بگیرد، در کوتاهمدت احتمال اینکه روابط میان آمریکا و ایران از شرایط فعلی بدتر شود، خیلی بیشتر از بهبود روابط است. بحث نفوذ ایران در منطقه را با این پرسش ادامه میدهم که برخی از کشورهای عربی، آمریکا را متهم میکنند که با سرنگون کردن دولت صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان، توازن قوا را در منطقه به سود ایران رقم خورده است. چقدر با این نظریه موافق هستید، یا اینکه اگر این دو دولت، یعنی طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق هنوز وجود داشتند، آیا ایران میتوانست اینقدر در منطقه نفوذ داشته باشد؟ ظاهر امر این است که صدام حسین و طالبان دو دشمن جممهوری اسلامی بودند و غرب با کنار زدن اینها زمینهای را فراهم کرده که دو دشمن اصلی ایران از بین رفته است و به این ترتیب نفوذ ایران در منطقه بیشتر شده است. دولت جمهوری اسلامی هرگز خواستار این نبود که نه صدام حسین در عراق و نه طالبان در افغانستان از بین برود. زیرا تا زمانی که صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان بود، توجهی کامل دنیا را به خود معطوف کرده بودند و مقامات جمهوری اسلامی که هدف اصلیشان باقی ماندن در مسند قدرت است، تا حدودی در امان بودند. با از بین رفتن طالبان در افغانستان و صدام در عراق، درست است که شرایط مثبتی برای کشور ایران که منافع آن با منافع حاکمیت فرق میکند، به وجود آمده است، ولی حکومت بیشتر نگران این است که با از بین رفتن آنها توجهی دنیا روی اعمال و رفتار ایران بیشتر متمرکز شده است. برای پاسخ دقیقتر به این سوال باید گفت از خیلی لحاظ زمینه برای افزایش نفوذ ایران در منطقه بیشتر شده است. ولی این را فراموش نکنیم که ایران همیشه چه در زمان کنونی و چه قبل از انقلاب و چه بعدها یک ابرقدرت منطقهای بوده و خواهد بود. اگر حکومت ایران حکومت سالم و درستی باشد، میتواند خیلی بیشتراز آنچه امروز میبینیم تاثیرگذار باشد. این مساله در اصل خواستهای که مقامات جمهوری اسلامی به دنبال آن بودند نیست، چون آنها را با تضاد و درگیری بیشتر و مستقیمتری با دنیای غرب قرار داده است.
برگردیم به موضوع صلح خاورمیانه، سخنگوی کاخ سفید، دانا پرینو چند روز پیش اعلام کرد امیدی به صلح خاورمیانه تا پایان امسال یعنی ۲۰۰۸ وجود ندارد. در صورتی که سال گذشته در چنین ماهی یعنی نوامبر ۲۰۰۷ در کنفرانس آناپولیس، دستیابی به صلح تا پایان ۲۰۰۸ را تقریباً متصور میدانستند. به نظر شما مهمترین موانع موجود در به تحقق نرسیدن صلح خاورمیانه در کجاست و نقش جمهوری اسلامی را در این تحقق و یا عدم تحقق چگونه ارزیابی میکنید؟ دو فاکتور عمده باعث شده است که این مذاکرات نتوانند با آن سیری که مقامات آمریکایی و تمام دنیا میخواست، پیش برود. اولین مشکل، اختلافاتی است که میان فلسطینیان وجود دارد و دومین مشکل، مسالهی انتخابات در اسراییل است. در اصل شرایطی فراهم آمد که دولت المرت سقوط کرد و المرت ناچار به استعفا شد و خانم لیونی هم نتوانست دولتی را تشکیل دهد. باید تا انتخابات بعدی اسراییل صبر کنیم تا این مساله بتواند آنطور که باید و شاید پیش برود. این مسایل با دخالت و کارشکنیهایی که جمهوری اسلامی با عناوین مختلف کرده است، آنطور که باید و شاید نتوانسته است به نتیجه برسد. بهترین نمونهی آن، ملاقاتی است که قرار بود بین مقامات حماس و فتح در قاهره صورت بگیرد که در درجهی اول، کارشکنیها و اقدامات پشتپردهی جمهوری اسلامی مانع از این شد که این نشست صورت بگیرد. اگرچه به آن نقطهای که بخواهد به صلح منجر شود، نرسیدیم ولی چارچوب آن صلح و قرارداد نهایی از خیلی لحاظ روشن شده است و این در اثر مساعی و تلاشهایی است که در یک سال گذشته و البته قبل از آن صورت گرفته است. مذاکرات میان اسراییل و سوریه هم تا حد زیادی پیش رفته است و یکی از آن شرایطی است که در یک سال گذشته با همت و کمک ترکیه به وجود آمده است. لذا وضع به آن بدی که همه فکر میکنند، نیست. ضمن اینکه رسیدن به مراحل نهایی، نیازمند به شرایط درستی است که هنوز به وجود نیامده است. در همین رابطه: • استقبال البرادعی از احتمال گفتگوی ایران و آمریکا • نشست گروه ۱+۵ درباره برنامه اتمی ایران • درخواست اعراب برای اطلاع از مذاکرات غرب با ایران • سولانا: ایران به مذاکرات ادامه دهد
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|