رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ خرداد ۱۳۸۶

طنين اندوهناک گيتار در «پاريس تگزاس»

پرويز جاهد

در برنامه‌ی اين هفته قسمت‌هايی از موسيقی فيلم پاريس تگزاس Paris Texas ساخته‌ی رای کودر(Ry Cooder)، آهنگساز آمريکايی، را خواهيد شنيد.

برای شنيدن برنامه «اينجا» را کليک کنيد.


پاريس تگزاس (1984) محصول همکاری ويم وندرس، فيلمساز آلمانی، و سم شپارد، فيلمنامه‌نويس و نمايشنامه‌نويس برجسته‌ی آمريکايی، است. کسی که در سال 2004 نيز فيلمنامه‌ی فيلم جاده‌ای پساوسترن نيا در نزن (Don’t come Knocking) را برای وندرس نوشت و نقش اصلی را در آن به عهده گرفت.

وندرس فارغ‌التحصيل مدرسه‌ی فيلم و تلويزيون مونيخ و از مهم‌ترين و تأثيرگذارترين فيلمسازان سينمای آلمان است که در دهه‌ی هفتاد به همراه 14 سينماگرآلمانی از جمله رينر ورنر فاسبيندر، الکساندر کلوگه، و ورنر هرزوگ پايه‌های سينمای نوين آلمان (New German Cinema) را بنا نهاده است. او شيفته‌ی سينمای کلاسيک آمريکا، موسيقی سنتی و فولکلوريک آمريکايی، و به طور کلی مجذوب سرزمين و فرهنگ آمريکاست و اين عشق و شيفتگی را در بسياری از فيلم‌های خود نشان داده و به فيلمسازان و موسيقی‌دانان بزرگ آمريکايی ادای احترام کرده است.


ويم وندرس

وندرس در 1977 فيلم دوست آمريکايی را ساخت و با آن مورد توجه فرانسيس فورد کاپولا قرار گرفت. در 1978 به دعوت کاپولا به آمريکا رفت و فيلم نوآر مدرن همت (Hammet) را برای کمپانی زوئتروپ (Zoetrop) کاپولا ساخت. در 1982 فيلم وضعيت چيزهاThe State of Things را ساخت که برنده‌ی شير طلايی فستيوال ونيز شد. در همان سال نمايشنامه‌ی Uber Die Dorfer نوشته‌ی پيتر هانتکه را در آمريکا به روی صحنه برد. و در 1984 فيلم پاريس تگزاس را ساخت که برنده‌ی نخل طلای فستيوال کن شد.

وندرس علاوه بر فيلم‌های داستانی، فيلم‌های مستند درخشانی نيز ساخته است. از جمله مستند بونا ويستا سوشال کلاب (Buna Vista Social Club) که درباره‌ی اجرای زنده‌ی يک گروه موسيقی جاز کوبايی پس از سال‌ها ممنوعيت در رژيم کاسترو بود. همين‌طور مستند روح يک مرد (The Soul of A Man) درباره‌ی بلايند ويلی جانسن Blind Willie Johnson نوازنده و خواننده‌ی بزرگ بلوز در مجموعه‌ی مستند هفت‌گانه‌ی مارتين اسکورسيزی درباره‌ی موسيقی بلوز.


پاريس تگزاس فيلمی شاعرانه و زيباست و بيانگر عشق وندرس به چشم‌اندازهای طبيعی سرزمين آمريکا و نوستالژی او نسبت به فيلم‌های کلاسيک وسترن و جاده‌ای است. فيلمی که درک وندرس آلمانی و شناخت او را از آمريکا نشان می‌دهد.
شخصيت اصلی آن مردی است به نام تراويس با بازی هری دين استنتن (Harry Dean Stanton) که در بيابان‌های خشک و سوزان تگزاس سرگردان است و از فرط تشنگی در حال هلاک شدن. تا اينکه خود را به پمپ بنزين نسبتاً متروکه‌ای می‌رساند و در آنجا از هوش می‌رود. پزشکی آلمانی شماره‌ی تلفن برادرش را در جيب او پيدا می‌کند و به او زنگ می‌زند. والت برادر تراويس که 4 سال است او را نديده و از او خبر ندارد، سراسيمه برای ديدنش به تگزاس می‌رود و او را با خود به لس‌آنجلس می‌برد. جايی که والت با همسرش و پسر هفت‌ساله‌ی تراويس به نام هانتر زندگی می‌کند. در واقع او پس از جدايی تراويس از همسرش، وظيفه‌ی سرپرستی از پسر او را به عهده گرفت. تراويس شخصيت بسيار کم‌حرفی است. وندرس ترجيح می‌دهد چهره‌ها بيانگر عواطف و احساسات درونی آدم‌ها باشد تا کلام و ديالوگ. از سوی ديگر پاريس تگزاس اصلاً درباره‌ی فاصله و شکاف بين آدم‌ها و فقدان رابطه است. در طول راه نيز ديالوگ بين دو برادر اندک است. تراويس با ديدن پسرش خوشحال می‌شود اما صحنه‌ی ملاقات آنها نيز در سکوت برگزار می‌شود. اما تراويس سرانجام به حرف می‌آيد و به او می‌گويد که قصد دارد به جست‌وجوی مادرش برود و او را پيدا کند. پسر نيز در اين سفر و جست‌وجو با او همراه می‌شود. آنها به بوستون می‌روند و تراويس همسرش جين را در تماشاخانه‌ای که محل کار زنان خودفروش است پيدا می‌کند.






پاريس تگزاس در واقع نقطه‌ی تلاقی سينمای هنری اروپا و سينمای کلاسيک آمريکاست. حتی نام فيلم نيز بر اين امر گواهی می‌دهد. تأثير وندرس از سينمای وسترن و فيلم‌های جاده‌ای آمريکايی در اين فيلم کاملاً آشکار است. داستان آن حتی فيلم جويندگان جان فورد را به ياد می‌آورد که در آن جان وين به دنبال دختر جوانی که به دست سرخ‌پوست‌ها افتاده بود تمام بيابان‌های اروپا را زير پا گذاشت.

موسيقی پاريس تگزاس نيز با الهام از موسيقی فيلم‌های وسترن و جاده‌ای ساخته شده است. آهنگساز آن رای کودر يکی از مهم‌ترين نوازندگان گيتار آمريکايی است که در گروه Captain Beefhart’s Magic گيتار می‌زد و با هنرمندان بزرگی چون جانی لی هوکر، ون موريسن، اريک کلاپتن، علی فارکاتوره، و گروه رولينگ استونز همکاری داشته است.
رای تحت تأثير موسيقی بلوز، کانتری، و به طور کلی آمريکن روتز ميوزيک (American Roots Music) است و نقش مهمی در شناسايی و تثبيت ژانری به نام موسيقی جهان (World Music) داشته است. شهرت او در نواختن اسلايد گيتار (Slide Guitar) است، سبکی در نواختن گيتار که طنين و ويبراسيون خاصی دارد و آن را در موسيقی فيلم پاريس تگزاس هم می‌شنويم.


رای کودر

رای کودر بيشتر زندگی خود را وقف موسيقی جاز، بلوز، کانتری، فولکلوريک، هاوايی، گاسپل، کاليپسو(Calypso)، رگ تايم، و وودويل کرده و در عين حال برای بيش از 20 فيلم موسيقی ساخته است. او همچنين در فيلم مشهور نمايش (Performance) با بازی ميک جگر نيز گيتار زده است. کودر علاوه بر موسيقی پاريس تگزاس، موسيقی فيلم پايان خشونت (The End of the Violence) را نيز برای وندرس ساخته و در ساختن موسيقی بيشترفيلم‌های او نظارت داشته و يا به عنوان نوازنده‌ی گيتار همکاری کرده و در فيلم دور و چنين نزديک او در کنار U2، نيک کيو Nick Cave، و لو ريد (Lou Reed) ظاهر شده است.

موسيقی فيلم پاريس تگزاس بيشتر مديون موسيقی بلايند ويلی جانسن، خواننده و نوازنده‌ی برجسته‌ی موسيقی بلوز است. کودر تم و ملودی اصلی آن را از يکی از ترانه‌های ويلی جانسن با عنوان Dark Was the Night گرفته که به اعتقاد کودر يکی از معنوی‌ترين و بااحساس‌ترين قطعات موسيقی آمريکايی است.
رای کودر بيشتر قطعات موسيقی فيلم پاريس تگزاس را با گيتار اکوستيک نواخته است. جز در مواردی کوتاه که از گيتار برقی و مندولين استفاده کرده است.

هماهنگی موسيقی با فضای فيلم و سبک بصری آن فوق‌العاده است. رابی مولر، فيلمبردار غالب آثار وندرس، تصاوير کريستالی و آنامورفيک درخشانی از دشت‌های فراخ و خشک غرب آمريکا گرفته است. تصاويری که با الهام از فضاهای فيلم‌های وسترن، بر تنهايی و آسيب‌پذيری شخصيت اصلی فيلم در دل دشت‌های باز و پهناور و در جدال با طبيعت بی‌رحم تأکيد می‌کند. طنين گيتار رای کودر اين فضاها را برجسته‌تر کرده و بيننده را در تنهايی تراويس و اندوه او سهيم می‌کند. تراويس ديوانه‌ی عشق است و اسير تنهايی. سام شپارد و ويم وندرس، تراويس را به گره‌گشايی می‌رسانند بدون اينکه او را از بحران وجودی‌ای که او را دربرگرفته جدا سازند. موسيقی کودر افسردگی و نااميدی تراويس را به بهترين شکل منتقل می‌کند.


A Cancion Mixteca ترانه‌ای است مکزيکی که در فيلم با صدای هری دين استنتن بازيگر نقش تراويس می‌شنويم. ترانه‌ای که ترکيبی از موسيقی بلوز و اسپانيايی است. ضربه‌های گيتار کودر و سبک نواختن او، ويکتور خارا، خواننده و گيتارنواز بزرگ شيليايی، را به ياد می‌آورد.
پاريس تگزاس فيلمی است در باره‌ی حسرت و پشيمانی، در باره‌ی ازخودبيگانگی و تنهايی و در باره‌ی عشق و گسست رابطه و تلاش برای پيوند دوباره. تراويس، شخصيت اصلی فيلم موجودی خاموش و کم‌حرف است. استراتژی فيلم بر مبنای سکوت طولانی و اسرارآميز او بنا شده. او موجودی است که به وسيله‌ی ذات خودويرانگرش نفرين شده است و احساس می‌کند شايسته‌ی رؤياهايی که تصور می‌کند نيست.

تراويس با انتخاب تنهايی و انزوا در واقع عشق‌اش را به همسر و فرزندش ثابت می‌کند. در فيلم کمتر حرف زدن او را می‌بينيم. يکی از سکانس‌هايی که در آن تراويس مونولوگی طولانی دارد، سکانس رويارويی او با همسرش در تماشاخانه است. اين مونولوگ حکايت از شکست تراويس در عشق و رابطه‌ی گسسته‌ی او با همسرش جين و رشد پارانويای درونی او و در نهايت انزوا و تنهايی‌اش دارد. اين مونولوگ، چهارچوب مناسبی را برای گيتار رای کودر فراهم می‌کند تا قطعه‌ای پراحساس و برانگيزاننده در همراهی با کلام تراويس بسازد.

موسيقی پاريس تگزاس وارياسيون‌های کوتاه و متنوعی است که بر روی يک تم ساخته شده و از اين نظر شبيه کار باب ديلن در موسيقی فيلم پت گارت و بيلی دکيد است. موسيقی‌ای که رای کودر با الهام از موسيقی دلتا بلوز ساخته، به خوبی بيانگر فضای خالی دشت‌های فراخ آمريکا و صحراهای خشک و سوزان تگزاس با لاشخورهای درنده، مارهای سمی و خطرناک، و کاکتوس‌های وحشی است.
ناله‌ی گيتار رای کودر حکايت از درد و پريشانی تراويس و سفر طولانی و معنوی او برای ترميم گذشته‌ی تلخ و اندوه‌بارش دارد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ممنون از مقاله زیباتون .. میخواستم خواهش کنم املای انگلیسی اسم آدمها رو هم بنویسید. مثلا من میخواستم رای کودر رو سرچ کنم اما املای اسمش رو بلد نبودم...مرسی

-- علا ، Jun 7, 2007 در ساعت 08:45 PM