رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۹ مرداد ۱۳۸۹
بخش دوم

«شکوه آزادی» مقابل ساختمان مرکزی سازمان ملل

پیمان

برنامه‌ی روز دوم در حالی آغاز شد که ابرهای انبوه و پیش‌بینی‌ هواشناسی از بارندگی خبر می‌داد. برنامه‌ی رسمی حدود ظهر با سخنان اکبر گنجی آغاز شد، وی در سخنانش به انتقاد و محکوم کردن سیاست‌های نظامی‌گرایانه‌ی دولت سابق آمریکا پرداخت و این سیاست‌ها را از دلایل اصلی قدرت گرفتن نیروهای تندرو مذهبی در خاورمیانه دانست.


گنجی ضمن مخالفت با هرگونه حمله‌ی نظامی به ایران و تحریم‌های اقتصادی که به مردم ایران آسیب برساند از
هر نوع تحریم سیاسی که به حاکمان خودکامه صدمه وارد کند دفاع کرد.

گنجی تصریح کرد که: «سازمان ملل نهادی دمکراتیک نیست و نهادی متشکل از دولت‌هاست و شورای حقوق
بشر سازمان ملل متشکل از ۵۳ کشور است که بسیاری از آنها ناقضان حقوق بشر هستند و از آن شورا انتظاری نمی‌توان داشت و آنها نماینده‌ای به ایران نخواهند فرستاد،کار ما ایرانیان درخواست کمک و چشم دوختن به نهادهای مدنی مستقل از دولت و رسانه‌هاست که آنها پیام ما را به دنیا برسانند و به دولت‌های خود فشار بیاورند تا پایمال شدن حقوق بشر در ایران را محکوم کنند.»


اکبر گنجی

سپس شیرین نشاط، هنرمند عکاس و فیلم‌ساز، به عنوان برگزارکننده و مجری روز دومِ مراسم پشت تریبون قرار گرفت و از شهرنوش پارسی پور، نویسنده‌ی مشهور ایرانی و نویسنده‌ی رمان «زنان بدون مردان» که سال‌هائی را در زندان به سر برده است دعوت کرد تا سخنرانی‌اش را آغاز کند.


شیرین نشاط

شهرنوش پارسی پور با اعلام حمایت خود از جنبش مردم ایران گفت: «در اثر این جنبش من به عنوان ایرانی کمرم راست شده و مغزم فعال شده است» وی به نقش مهم اینترنت در این جنبش اشاره کرد که باعث شده اندیشه به سرعت پخش شود و مردم خود رهبر خود باشند و صحبت خود را اینچنین پایان داد : «در انتظار جامعه‌ای هستم که همه‌ی مردم جامعه در آن، جا بگیرند، من مذهبی هستم اما مذهب ندارم همه باید حرف خود را بزنند ولی حق ندارند جای من حرف بزنند و من هم نمی‌توانم جای دیگری حرف بزنم.


شهرنوش پارسی‏پور

سپس عبدی کلانتری، پیام روشنفکر سکولار و فیلسوف سیاسی برجسته‌ی ایرانی، محمدرضا نیکفر با عنوان «نشاط و تأمل» را خواند. نیکفر در قسمتی از این پیام خطاب به معتصبین نوشته بود: «بایستی با مردمی که هنوز هم به آنان توهم دارند، از در گفتگو درآییم، گفت و گویی که ممکن است طولانی باشد و حتی تا پاسی پس از پایان کار این رژیم هم طول بکشد. هر توهمی خود بر بنیاد عامل‌هایی واقعی است که آنها را بایستی بازشناخت. جمهوری اسلامی به شدت دردانگیز بوده، اما خود از دردهایی برخاسته است که بایستی درمان شوند. بر این موضوع باید اندیشه کرد.»


عبدی کلانتری

نیکفر راه حل را لغو آپارتاید دینی - غیردینی دانست و با دفاع از اندیشه‌ی سیاسی سکولار برای آینده‌ی ایران اضافه کرد: «فکر سیاسی سکولار ایرانی پشتوانه‌ای بس قوی در سنت فرهنگی ما دارد. مؤمنان نیز می‌توانند درمتن‌های دینی توصیه‌های خوبی در مخالفت با تبدیل دین به تخت حکمرانی و وسیله‌ی کاسبی پیدا کنند.» وی با برشمردن حق‏کشی علیه زنان به عنوان بزرگترین تبعیض از اهمیت جنبشی محیط زیستی در ایران صحبت کرد.

نیکفر همچنین در قسمتی از این پیام آورده بود: «در دوران جنبش مردم خودستا می‌شوند و همه‌ی پلیدی‌ها را
به دولت نسبت می‌دهند. این بار لازم است کمتر خودستا باشیم و بیشتر با دید انتقادی به خود بنگریم. کدام همدستی‌ها، کدام بی‌فکری‌ها، کدام آلودگی‌های ذهنی و اخلاقی و رفتاری، کدام بی‌سلیقگی و بی‌ذوقی، عمر این رژیم را چنین طولانی کردند؟ آنها همچنان ممکن است باعث تداوم وضعیت شوند. جنبش، ذهن ما را بازتر می‌کند، ما پاکیزگی اخلاقی می‌یابیم، ولی آن دردهای عمیق تاریخی به سادگی درمان نمی‌شوند.»

در ادامه مهدی سحرخیز از تماس تلفنی پدرش گفت که در هنگام دستگیری چندین دنده‌ی او شکسته شده و از ایرانیان درخواست کرد که از شرکت نوکیا به دلیل فروختن تکنولوژی استراق سمع به ایران شکایت کنند. در بخش بعدی برنامه پیام حسن یوسفی اشکوری، فعال سیاسی ملی - مذهبی خوانده شد. وی با اشاره به پیوستن بسیاری از شخصیت‌های روشنفکر، حقوق بشری، هنری، ادبی، علمی، سیاسی و جهانی به این حرکت اعتراضی تصریح کرد:

«اکنون دیگر مردم و به‏ویژه خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی تنها نیستند و می‌توان گفت کنج هر خانه‌ای در ایران و دیوار هر سلولی در اوین با شبکه‌ا‌ی از افکار و وجدان‌های آزادیخواهان جهان پیوند دارد و این می‏تواند از پیروزی عدالت و آزادی در آینده‌ای نه چندان دور در ایران خبر دهد. با سپاس از تمام دست‏اندرکاران این اقدام مبارک و تشکر از تمام پیوستگان به این اعتصاب و به امید پیروزی نزدیک ملت ایران در کسب آزادی و عدالت.»

در ادامه‌ی این مراسم، مهرداد مشایخی، استاد دانشگاه جرج تاون واشنگتن نیز از منظر جامعه‌شناسی نکاتی را درباره‌ی تغییرات نسلی در ایران بیان کرد. وی گفت: «نسل حاضر در جنبش کنونی با نسل کودتای ۲۸ مرداد، نسل انقلاب و نسل اصلاحات در سال ۱۳۷۶ متفاوت است و مانند هیچ کدام از نسل‌های قبلی نیست، ولی همه‌ی محاسن نسل‌های گذشته را به همراه دارد.

آقای مشایخی در توضیح عناصر این نسل جدید همچنین گفت: «این نسل جهانی فکر می‌کند و جهانی نیز عمل می‌کند، نگاه ایدئولوژیک ندارد و به دنبال آرمانشهر نیست؛ و از شکل‌گیری نوعی ناسیونالیسم در ایران صحبت کرد و آن را ملی‌گرائی مثبت خواند که نه در تقابل با کسی بلکه برای بالابردن خود، شکل گرفته است.» وی افزود: «این جنبش امروز سبز است و مادامی که موسوی و سایر رهبران بر ابطال انتخابات پافشاری می‌کنند، ما حمایت می‌کنیم ولی زمانی که بخواهد از ابطال انتخابات عقب بنشیند آماده‌ی جنبش رنگین‌کمان که جنبش حق‌مدار پلورالیستی است، خواهیم بود.»

رضا فانی یزدی، فعال سیاسی و حقوق بشری که شش سال از عمر خود را بعد از انقلاب در زندان به‏سر برده است، سخنران بعدی بود. وی در سخنان کوتاهی گفت خواسته‌ها باید خواسته‌های تمام‌نمای جنبش ایران باشد. کسانی که زیاده‏خواهی می‌کنند و سعی می‌کنند، مسائلی که مسائل امروز جامعه‌ی ایران نیست مطرح کنند، فشار زندگی را زیادتر و حرکت را برای فعالان درون ایران سخت‌تر می‌کنند. وی درخواست کرد کسی به رهبران جنبش توهین نکند زیرا توهین به رهبران جنبش در حقیقت توهین به زندانیان این حرکت و فعالان هم هست. وی به عنوان یک زندانی سیاسی سابق گفت هر حرکت اعتراضی در خارج از کشور انجام شود تأثیر دارد و فضای داخل زندان آرام‌تر می‌شود و شکنجه کمتر می‌شود.

سخنران بعدی احمدرضا باطبی بود. باطبی که به عنوان سمبل اعتراضات دانشجوئی ۱۸ تیر ۱۳۸۷ شناخته می‌شود، گفت: «ده سال از آن اتفاقات گذشت. بسیاری از ما مثل آقای گنجی، زارع‌زاده و من زنده هستیم. و این به خاطر تلاش‌های شما در خارج از زندان است.»
او افزود: «زمانی که ما زندان بودیم حتی یک تظاهرات کوچک زندانبان را تغییر می‌داد و برای مدتی فشار را از روی زندانیان برمی‌داشت. حاکمیت از اعتراضات ایرانیان در سراسرجهان وحشت دارد.»

باطبی افزود: «ما باید توجه رسانه‌ها را نسبت به مسائل ایران جلب کنیم و سعی کنیم جنبش ایران را در صدر اخبار نگه داریم. دوم اینکه ایرانی‌های کشورهای مختلف از دولت‌های خود و سازمان‌های غیر دولتی بخواهند که دولت کودتا را به رسمیت نشناسند.»

بعد از سخنرانی باطبی، مراسم صبح برای استراحتی ۳ ساعته پایان یافت تا ادامه‌ی برنامه‌ها از ساعت ۵ آغاز شود. اما در حدود ساعت سه بعد از ظهر نوام چامسکی روشنفکر و زبان‌شناس به جمع اعتصابیون پیوست تا حمایت خود را از جنبش مردم ایران اعلام کند.

پس از خوشامدگوئی اکبر گنجی، رضا براهنی در سخنان کوتاهی به معرفی چامسکی پرداخت و او را دوست دیرینه‌ی مردم ستمدیده‌ی جهان خواند. سپس چامسکی در سخنان کوتاهی که توسط حمید دباشی ترجمه می‌شد گفت: «30 سال پیش که با رضا در مجامع مشابهی شرکت می‌کردیم، همان مسائل که من و او به خاطرش مبارزه می‌کردیم، امروز هم مطرح است فقط باید اسم‌ها را عوض کنیم. مبارزه‌ی مردم ایران نور امیدی برای مردم جهان است که همه دارند از آن یاد می‏گیرند». چامسکی افزود: «آمریکا نباید از وضعیت به وجود آمده در ایران بهره‌برداری کند.»


چامسکی

او همچنین حرکت اعتصاب‌ غذاکنندگان را برای بقیه‌ی جهان به عنوان الگو عنوان کرد. سپس چامسکی به سوالات چند تن از شرکت‏کنندگان پاسخ داد. پس از سخنرانی چامسکی فرید شفیع نوری هنرمند جوان با سه‏تار خود پشت میکروفون قرار گرفت و همان هنگام با شدت گرفتن بارش باران به هنرنمائی پرداخت. شنیدن صدای سه‏تار و آواز شفیع نوری به همراهی صدای ساکسیفون و هم‌صدائی حاضران و خواندن سرود «یار دبستانی» در مقابل سازمان ملل و زیر باران تصویری زیبا از همبستگی و یکدلی ایرانیان در حمایت از زندانیان سیاسی و عقیده آفرید.

پس از فرید شفیع نوری گروه «هایپرنووا» به اجرای ترانه‌ی جدید خود به نام «شکوه آزادی» پرداختند. سپس در حالی که بارش باران سیل‌آسا عملاً امکان ادامه‌ی برنامه را نمی‌داد حاضران به دور هم حلقه زدند و با گرفتن چترها بر سر به خواندن سرود پرداختند. در فضائی که بارش باران بر لطافتش افزوده بود روز دوم اعتصاب به این شکل پایان یافت.

Share/Save/Bookmark

بخش پیشین
سه روز اعتصاب غذا در مقابل سازمان ملل

نظرهای خوانندگان

یادش بخیر. باور نکردنی است گذشتن یک سال.

-- حمید ، Jul 31, 2010 در ساعت 02:10 PM