خانه > سی سال حقوق بشر > تبیین مواد اعلامیه > نباید ریاست خانواده از خصایص ذاتی شوهر باشد | |||
نباید ریاست خانواده از خصایص ذاتی شوهر باشدنسرین ستودهمادهی شانزدهم اعلامیهی جهانی حقوق بشر میگوید: «۱ـ هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هيچ محدوديتی از حیث نژاد، مليت، تابعیت يا دين با همديگر زناشويی داشته باشند و تشکيل خانواده بدهند. در تمام مدت زناشويی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در تمام امور مربوط به ازدواج، حقوق برابر دارند. ۲ـ ازدواج حتماً بايد با رضايت کامل و آزادانهی زن و مرد صورت گيرد. ۳ـ خانواده رکن طبيعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمايت جامعه و دولت بهرهمند باشد». نسرین ستوده، فعال مدنی و حقوقدانی که طی سالهای گذشته، عمدتاً به بررسی پروندههایی که موجب نقض حقوق انسانی شدهاند، پرداخته است، مادهی شانزدهم اعلامیهی جهانی حقوق بشر و موارد انطباقی، نقض قانونی یا غیرقانونی، سیستماتیک و یا به صورت عرف اجتماعی آن را، بررسی میکند.
نسرین ستوده: طبق مادهی شانزدهم اعلامیهی جهانی حقوق بشر، تشکیل خانواده از لحاظ مختلف، حائز اهمیت است. اولین رکن خانواده آن است که طرفین در سنینی که جامعه بلوغ فکری آنها را میپذیرد، بتوانند راجع به سرنوشت آتی خود برای تمام عمر، تصمیم بگیرند. اما، طبق قانون مدنی ما، با اصلاحاتی که به عمل آمده و کمی بهتر شده، پدران میتوانند دختران خود را از سیزده سالگی شوهر بدهند. در حالی که سیزده سالگی سنی است که عادتاً جامعه نمیپذیرد دختر یا پسری به آن حد از بلوغ فکری رسیده باشد که بتواند برای یک عمر زندگی مشترک تصمیم بگیرد. علاوه بر آن، در ازدواج زن و مرد در ایران، از بابت مذهب طرفین، دچار مشکلاتی هستیم. چون قوانین ایران، ازدواج زن مسلمان با مرد غیرمسلمان را مطلقا اجازه نمیدهد و ازدواج مرد مسلمان با زن غیرمسلمان، تابع شرایط خاص خود است. غیر از همهی اینها، اعلامیهی جهانی حقوق بشر به موضوع مهمی اشاره میکند که طی سالیان گذشته، همواره مورد اعتراض زنان در ایران بوده است.
مادهی شانزده این اعلامیه به تساوی زن و مرد پس از ازدواج اشاره میکند. این موضوع که در قوانین ایران به شکل تبعیضآمیزی خود را نشان میدهد، طی سالیان گذشته همواره مورد اعتراض زنان آزادیخواه ایران بوده است. من جمله این که، به موجب قوانین ایران، چه قبل از و چه بعد از انقلاب، مردان به طور نامحدودی حق ازدواج مجدد داشتند. این قانون که در سال ۱۳۱۴ تصویب شده بود، پس از گذشت قریب چهل سال، در سال ۱۳۵۳، با تصویب «لایحهی حمایت خانواده»، شکل محدودتری به خود گرفت. یعنی ازدواج مجدد مردان تابع شرایط خاصی بود که طبق آن مرد باید به دادگاه مراجعه میکرد و با ارائهی دلایلی، حق خود را برای ازدواج مجدد به دادگاه اثبات میکرد تا دادگاه اجازهی این ازدواج را صادر کند. در حالی که درست دو هفته پس از پیروزی انقلاب، قانون حمایت از خانواده ملغی اعلام و جلوی اجرای آن گرفته شد و روابط زن و مرد در خانواده، تحت قوائد قانون مدنی تصویب شده در سال ۱۳۱۴ درآمد. این قانون که هماکنون حدود هفتاد سال از تصویب آن میگذرد، به هیچوجه پاسخگوی نیازهای جامعهای که هفتاد درصد صندلیهای دانشگاههای آن را دختران اشغال کردهاند، نیست و به همین دلیل مورد اعتراض بسیاری از زنان ایران است. درمادهی ۳۳ قانونی که سال ۱۳۱۴ به تصویب رسیده است، عین این عبارت آمده است: «مرد هر وقت بخواهد، میتواند زن خود را طلاق دهد.» حتا در معاملات مالی هم طرفین اینقدر اختیار بیقید وشرط برای برهم زدن یک وضعیت حقوقی را ندارند. دو نفری که باهم چیز کم ارزشی مثل یک خوددکار را معامله میکنند، بدون رضایت دو طرف، قادر به برهم زدن معامله نیستند. اما قانون مدنی ما، در عین این که مکرراً از این دم میزند که در جهت حمایت از خانواده میخواهد قدم بردارد، این اختیار بیحد و حصر را به مردان داده که: «هروقت بخواهد، زن خود را طلاق دهد». در روی دیگر سکه، میبینیم، زنی که تحت شرایط عُسر و حرج، مورد ضرب و شتم همسر خود قرار میگیرد، به راحتی نمیتواند تصمیم بگیرد، به زندگی مشترک با همسرش خاتمه بدهد و از این رنج رهایی پیدا کند. همهی اینها مسائلی است که نشان میدهد، قانون مدنی ایران، روابط زن و مرد را در چهارچوب خانواده، به طور مساوی مورد بررسی قرار نداده است. طبق این قانون، اختیار تعیین مسکن مشترک، تعیین شغل، حق طلاق، ولایت فرزندان و… مطلقاً در اختیار مرد است و حتا، پا را از این هم فراتر گذاشته و اذعان کرده که «ریاست خانواده از خصایص شوهر است». یعنی به گونهای به ریاست خانواده نگاه کرده که گویی مرد، به محض تولد، به صرف مرد بودنش دارای این غریزهی فطری است. به این ترتیب، فکر میکنم هیچ وجدان آگاهی نمیتواند بپذیرد که در چهارچوب این قانون، روابط زن و مرد مساوی تعریف میشود. بنابراین، بهتر است که قانون مدنی ایران خود را با مفاد مادهی شانزده اعلامیهی جهانی حقوق بشر، وفق بدهد. در همین زمینه • ماده سیزدهم • ماده پانزدهم • ماده ششم • ماده هفتم • ماده هشتم • ماده دهم • ماده دوازده |