رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۹ دی ۱۳۸۷
ایران در رسانه‌های هلندی

«اسرائیل هنوز از ۴۰ سال خشونت درس نگرفته»

دستگیری حسین درخشان «پدرخوانده وبلاگستان فارسی»، دیدار نوری المالکی از تهران، کشته شدن چهار مرزبان ایران به‌دست جندالله، قصد دولت عراق برای بستن اردوگاه مجاهدین خلق در عراق، حمله گروهی در تهران به فروشگاه لباس بنِتون، و تظاهرات در ایران علیه اسراییل از عناوین خبری این هفته رسانه‌های هلند بودند.

با هم مروری داریم بر دیگر خبرهای مربوطه از این رسانه‌ها:

«نفت ایران را به حامیان اسرائیل صادر نکنید»

روزنامه دِپــِرس روز ۵ ژانویه ۲۰۰۹ نوشت: ایران، برای پایان بخشیدن به حملات به نوار غزه «آماده به‌کارگیری هر گونه ابزار سیاسی و اقتصادی علیه اسراییل و کشورهایی است که به اسراییل کمک می‌کنند».

این خبر را حسن قشقاوی، سخنگوی وزرات خارجه ایران روز دوشنبه اعلام کرد. این سخن وی برای توضیح در مورد صحبت‌های سردار میر فیصل باقرزاده، از مقامات بانفوذ نظامی ایران بیان شد.

وی گفته‌است که کشورهای اسلامی باید صدور نفت به کشورهای حامی اسراییل را متوقف کنند. سخنگوی وزارت خارجه ایران همچنین گفت: «مصر در برابر نوار غزه وظیفه تاریخی و اخلاقی دارد و باید به مردم غزه کمک کند.»

منظور وی تصمیم حکومت حسنی مبارک برای بسته نگاه داشتن مرز غزه است. این عمل مصر از سوی بسیاری در منطقه به عنوان خیانت به فلسطینی‌ها دیده می‌شود.

ایران از مصر خواسته تا به ایران اجازه بدهد یک بیمارستان اضطراری در نزدیک مرز غزه برای درمان زخمیان فلسطینی بر پا کند.


حسن قشقاوی، سخنگوی وزرات خارجه ایران

«مردم مصر تبلیغات ساده ایران را می‌پذیرند»

روزنامه ان‌آرسی در مقاله‌های گوناگونی در اوایل هفته اخیر نظرات و خبرهایی را در مورد تحولات غزه به چاپ رساند در بخش‌هایی از این نوشتارها می‌خوانیم:

مصر در افکار عمومی جهان عرب به عنوان دست‌نشانده اسراییل دیده می‌شود. درون مصر نیز افکار عمومی روز به روز آشکارتر به مخالفت با موضع رژیم مصر می‌پردازد.

رهبران محافظه‌کار و غرب‌گرای جهان عرب، از جمله مصر و عربستان سعودی، از حماس می‌ترسند همان‌طور که پیش از این از حزب‌الله می‌ترسیدند.

آن‌ها این گروه‌ها را به عنوان ادامه بازوی دشمن شیعی خود یعنی ایران می‌بینند. این گروه‌ها الهام‌بخش نظامی مخالفان و گروه‌های اپوزیسیون دولت‌های عرب هستند.

حکومت‌های عرب به عنوان برادران عرب مردم فلسطین در این میان برای چاره‌یابی مشکلات به غرب چشم دوخته‌اند ولی همانند زمان بحران لبنان به خاطر چنددستگی موجود میان آن‌ها با ناتوانی دست و پنجه نرم می‌کنند.

ولی در این میان محبوبیت موضع ایران رو به افزایش است. حسن ابوطالب، نایب ‌رییس و کارشناس امنیتی اندیشکده الاهرام مصر و معاون سر ویراستار روزنامه الاهرام در این باره می‌گوید:

مشکل این جاست که حکومت مصر برای مردم علت بستن مرز غزه را درست توضیح نمی‌دهد. برای همین هم مردم تبلیغات ساده ایران را می‌پذیرند.

تبلیغات ایران می‌گوید که قاهره هر کار ایالات متحده و اسراییل از او می‌خواهند انجام می‌دهد. مردم نمی‌فهمند که دولت مصر به خاطر منافع ملی و منافع درازمدت فلسطین این کار را می‌کند.

وی می‌افزاید: مصر خواستار بازگشتن حکومت غزه به نیروهای فتح است. اگر مصر اقدامی نکند به تدریج یک کشور خصمانه کوچک زیر نفوذ ایران در نوار غزه تشکیل می‌شود.


عکس: رویترز

«اسرائیل هنوز از ۴۰ سال خشونت درس نگرفته»

در بخش دیدگاه‌ها در روزنامه ان‌آرسی این هفته نوشتاری منتشر شد با این عنوان از رامی خوری (Rami G. Khouri)، از دانشگاه آمریکایی بیروت. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم:

اسرائیلیان بعد از ۴۰ سال خشونت هنوز چیزی یاد نگرفته‌اند. خشونت اسرائیل علیه اعراب غزه مانند همیشه به تندروی بیشتر مخالفان، اسلام‌گرایی و ایجاد دشمنان جدید خواهد انجامید.

در کتاب عهد قدیم انجیل می‌خوانیم که خدا برای مجازات تکبر و خودخواهی عبرانیان آن‌ها را به مدت ۴۰ سال در بیابان‌ها سرگردان کرد. پس از آن به نسلی از آن‌ها که متواضع‌تر شده‌ بودند اجازه داده شد تا وارد کنعان بشوند.

با دیدن حملات بی‌رحمانه اسرائیل به غزه آشکار می‌شود که نسل کنونی یهودیان اسرائیل چیز زیادی از این درس ۴۰ ساله نیاموخته‌اند.

درست ۴۰ سال پیش از حمله کنونی به غزه، یعنی در ۲۸ دسامبر ۱۹۶۸ تکاوران اسرائیلی به عنوان انتقام، به فرودگاه بیروت حمله کردند و ۱۳ هواپیمای مسافربری را نابود کردند.

اسرائیل می‌خواست با این کار فلسطینی‌ها را بترساند تا دیگر در برابر اسرائیل مقاومت نکنند. به خاطر تأکید اسرائیل بر چیرگی آن کشور بر تمامی خاورمیانه، می‌بینیم که کشورهایی هم مانند ایران و لبنان که پیش از این جزو هم‌پیمانان راهبردی اسرائیل بودند به صف دشمنان اسرائیل پیوسته‌اند.

اسرائیل پیش از این با چندین گروه عمدتاً مسیحی لبنان همکاری نزدیک می‌کرد و پیوندهای امنیتی تنگاتنگی با شاه ایران داشت. امروز، ۴۰ سال بعد، بزرگ‌ترین تهدیدها برای موجودیت اسرائیل از سوی حزب‌الله لبنان و حکومت تندروی ایران است.

«کاش ایران را تهدید نمی‌کردید»

ماریولَین دفوس، سر ویراستار بخش هنری روزنامه ان‌آرسی هلند در ستون خود در سی‌ام دسامبر نوشت: من به تمام برنامه‌های تلویزیونی قابل دریافت در هلند نگاه کردم و به این نتیجه رسیدم که در این بیست شبکه دو نوع برنامه بیشتر پخش نمی‌شود. یکی خنده و تفریح و دیگری ارعاب و ترساندن مردم از دیگران.

اما در سال‌های اخیر، گاه نوع سومی هم در لابلای برنامه‌های شبکه فِ.پ.ار.اُ به چشم می‌خورد و آن برنامه‌های از نوع مثبت‌اندیشی سازنده است.

در این گونه برنامه‌ها افراد عمل‌گرا و تحصیل‌کرده‌ای سخن می‌گویند که معتقدند نباید دنیا به همین شیوه به جلو برود. آن‌ها می‌گویند:

اگر برای یک‌بار هم که شده ما از درس و دستور دادن به چین دست برداریم، با ایران صحبت کنیم به جای این‌که همیشه آن کشور را تهدید کنیم، اشیاء دور و بر خود را طوری بسازیم که تجزیه‌پذیر در طبیعت باشند، خانه‌های خود را از نظر انرژی خودکفا بسازیم، به آفریقا پشه‌بند بفرستیم تا کودکان از مالاریا نمیرند خواهیم دید که جهان بر پاشنه بهتری خواهد چرخید.


«نام‌نویسی داوطلبان نبرد با اسراییل در ایران»

روزنامه تراؤ، در شماره ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ نوشت: روحانیان بانفوذ ایران روز دوشنبه، نام‌نویسی داوطلبان جنگ با اسرائیل را آغاز کردند.

در تارنمای «جامعه روحانیت مبارز» که یک جنبش سیاسی ـ مذهبی از ایران است آمده که داوطلبان یک هفته برای نام‌نویسی وقت دارند.

داوطلبان ایرانی می‌توانند از راه‌های نظامی، مالی، یا انتشاراتی علیه اسرائیل نبرد کنند. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر روحانی ایران گفته ‌است که هر کس در نبرد فلسطینی‌ها علیه اسرائیل کشته شود شهید است.

این ثبت نام جزو تصمیمات دولتی ایران نبوده ‌است. البته ایران به حماس کمک مالی و سیاسی می‌کند. هلال احمر ایران نیز یک کشتی حامل دو هزار تن مواد غذایی به غزه فرستاده ‌است. بامداد دوشنبه نیز یک هواپیمای ایرانی حامل غذا و دارو به مصر پرواز کرد.

تا به حال حمله انتحاری ایرانی نداشته‌ایم

روزنامه تراؤ، روز سی ‌و یکم دسامبر نوشت: گروه‌های تندرو دانشجویی در ایران روز چهارشنبه از حکومت خواسته‌اند تا به آن‌ها اجازه بدهد بر ضد اسرائیل دست به حملات انتحاری بزنند.

حکومت ایران هنوز به این درخواست پاسخی نداده ‌است. این حرکت دانشجویان متعصب به همراه روحانیان محافظه‌کار به پیروی از فراخوان آیت‌الله خامنه‌ای برای نام‌نویسی مردم برای کمک به نبرد حماس علیه اسرائیل صورت می‌گیرد.

در ایران، پیش از این هم چندین بار فراخوان برای انجام حملات انتحاری صورت گرفته ولی تا امروز هیچ نمونه‌ای از این‌که واقعاً حمله‌ای خودکشانه توسط داوطلبی ایرانی انجام شده ‌باشد، دیده نشده‌ است.


تکذیب رده‌بندی بازی‌های رایانه‌ای در ایران

همان‌گونه که در مرور اخبار هفته گذشته هلند آمده‌ بود منابع خبری هلند از پیوستن ایران به رده‌بندی بازی‌های رایانه‌ای اطلاع داده ‌بودند. سامانه‌های رده‌بندی این بازی‌ها، به والدین کمک می‌کنند تا نوع بازی‌های خریداری ‌شده توسط فرزندانشان را بدانند.

ولی منبع خبری «گِیمد دات ان‌ال» این هفته چنین نوشت: حوالی کریسمس روزنامه تهران‌تایمز خبر داد که ایران قرار است به «هیأت رده‌بندی نرم‌افزار تفریحاتی» یا «ای‌اس‌آربی» ESRB که در آمریکای شمالی هم استفاده می‌شود بپیوندد. ولی هیأت نام‌برده همکاری با ایران را تکذیب کرده ‌است.

ایران و ای‌اس‌آربی در مورد رده‌بندی صحبت نکرده‌اند و رده‌بندی‌های ای‌اس‌آربی تنها برای بازار آمریکا و کانادا استفاده می‌شود.

پس ایران قرار است احتمالاً سامانه رده‌بندی خودش را ایجاد کند و تهران‌تایمز احتمالاً مطلب را اشتباه ترجمه کرده‌ است.

نجات یک سگ از ایران

توماس اردبرینک، خبرنگار ثابت روزنامه ان‌آرسی در ایران در یکی از شماره‌های اوایل هفته نوشتاری در مورد وضعیت حیوانات خیابانی در ایران داشت. در بخش‌هایی از این نوشتار آمده ‌است:

سگ‌ها در ایران زندگی درستی ندارند. زندگی دوستداران حیوانات هم در ایران چندان زیبا نیست به ویژه در فصل زمستان. سر هر چهارراه که می‌گذری گربه‌های بیچاره‌ای به تو زل می‌زنند.

هفته پیش وقتی مردی داشت در خیابان به سگی لگد می‌زد آن سگ را بغل کرده با عصبانیت با خود بردم. در جمهوری اسلامی سخت بتوانید کسی را پیدا کنید که حاضر باشد از سگ‌های خیابانی مراقبت کند.

رفتگری که به سگ لگد می‌زد به من گفت سگ‌ها نجس‌اند. سگ‌ها رسماً در ایران غدقن هستند. طبق نظر روحانیان اسلامی باید از سگ هم مانند خوک دوری کرد.

در محلات بهتر شهر بعضی افراد سگ‌های کوچکی در خانه نگه می‌دارند ولی اگر آن‌ها را در خودرو همراه ببری، پلیس هم سگ و هم ماشین را از تو می‌گیرد.

در ایران فقط یک پناهگاه حیوانات بی‌خانمان وجود دارد و آن هم در جایی بی‌آب و علف و خیلی دور از تهران واقع شده. به نظر نمی‌آید کسی پیدا بشود که حیوانی را از این پناهگاه برای مراقبت با خود ببرد.

از این‌که سگی را که آن روز در خیابان به همراه برده‌ بودم به این پناهگاه دورافتاده بردیم وجدانم ناراحت شد و دوباره از تهران دو ساعت و نیم ماشین راندم تا او را برگردانم.

تصمیم گرفتم این سگ بیچاره را از ایران به هلند بفرستم. بعد از کارهای اداری و دردسرهای بسیار زیاد، سرانجام بعد از مدتی توانستیم او را به فرودگاه امام خمینی برسانیم تا با هواپیما به هلند برود.

مادرم به استقبال او در فرودگاه آمد و این سگ که او را «لولا» نامیده‌ایم از زندگی در خانواده جدید هلندی خود خوش‌حال است.


یک هلندی: چرا در یزد زندگی می‌کنم

باس استراتن، صاحب هلندی «هتل جاده ابریشم» یزد که خود در شهر یزد زندگی می‌کند این هفته به عنوان میهمان نوشتاری در مورد یزد و یزدیان در تارنمای شخصی و پربیننده توماس اردبرینک، خبرنگار دایمی روزنامه ان‌آرسی نوشت.

در چکیده‌ای از این نوشتار می‌خوانیم: هفت دلیل غیر قابل درک را برای شما برمی‌شمرم که چرا من هلندی در یزد زندگی می‌کنم:

۱. من کویر را دوست دارم: تهی بودن کویر همه چیز را می‌پالاید. هیچ بی‌پایان. فضایی بدون مرز. خانه من این‌جاست.

۲. آفتاب را دوست دارم: آفتاب من را خوش‌حال می‌کند. در یزد تابش آفتاب تضمینی است. میترا، ایزد آفتاب در این‌جا حضوری همیشگی دارد. خورشید خانم هم همیشه روی سفالینه‌های سنتی یزد حاضر است. چهره خندان خورشید خانم به من انرژی خورشیدی می‌دهد.

۳. در هلند باران و باد زیاد می‌آید: از هر هلندی که بپرسید، حس پا زدن با دوچرخه در باد و باران را برای شما توضیح می‌دهد. شلاق سرد و برنده باد که چهره‌ات را می‌آزارد. بارانی که سطل سطل از آسمان فرو می‌افتد. فرار به زیر «سایبان» ایستگاه اتوبوس و چتری که باد آن را در دستت می‌شکند. باز هم بگویم؟

یزدی‌ها در باران می‌رقصند و «خدا را شکر» می‌گویند. یکی از مهمانان هتل ما فردی «باران‌ساز» بود که از روسیه به این‌جا آمده بود تا با هواپیما و فناوری جدید ابرها را به باران‌زایی بکشاند.

۴. یزدی‌ها مردمان خیلی خوبی هستند: یزدی‌های اصیل آدم‌های سخت‌کوش، صرفه‌جو و بازرگانان هوشمندی هستند. این اخلاق با اخلاق ما هلندی‌ها خوب جور است. کویر یزدی را محکم کرده‌ است. در دوستی محتاطند ولی اگر بهتر بشناسندت و به ارزش‌هایشان احترام بگذاری در دوستی، صداقت و وفا دارند.

یزدی‌ها در ایران به صرفه‌جویی، کنجکاوی و سنتی بودن معروف‌اند. خیلی‌هاشان از حکومت هم محافظه‌کارترند. پس چطور می‌شود که یک فرد غربی می‌تواند در این‌جا دوام بیاورد؟

۵. زندگی سنتی و پرتعارف را دوست دارم: سنت‌هایی بسیار قدیمی مانند چهارشنبه‌سوری، نوروز، عاشورا، ماه رمضان و شب یلدا، ایرانی‌ها را با این همه اقوام و عشایر به هم پیوسته و یک زندگی پرآرامش را در کنار هم دارند.

ایران تمدنی دارد ۲۵۰۰ ساله با شاعران مشهور و تعارفات و مهمان‌نوازی مردم‌اش. به تجربه من هشتاد درصد از صحبت‌های یزدی‌ها را تعارف تشکیل می‌دهد. برای کسی که به «وقت طلاست» باور دارد، تجارت در یزد دشوار خواهد بود.

۶. ایران در آینده خیلی خوب می‌شود: به باور من ایران در آینده‌ی نزدیک به عنوان یک محل اصلی گردشگری کشف خواهد شد. کانال‌های ماهواره‌ای باعث شده که خیلی از جوان‌های ایرانی فکر کنند در غرب کوه‌های طلا منتظر ایشان است و از آینده خود در ایران ناامید شده‌اند.

آن‌ها فکر می‌کنند جامعه ایرانی بد شده و نسبت به امکاناتی که برای رشد دارند کور شده‌اند. ولی من در ایران همه‌گونه ظرفیت برای رشد می‌بینم.

۷. ساختمان‌های کاه‌گلی را دوست دارم: معماری کویری یگانگی انسان و طبیعت را به نمایش می‌گذارد. کاخ شنی جاده ابریشم در خَرانق یزد نمونه این است. ولی یزدی‌ها از معماری سنتی خود خسته‌اند و از زمان آمدن تهویه مطبوع به آپارتمان‌های بتنی حومه شهر نقل مکان می‌کنند.

هتل جاده ابریشم بهشت است. این هتل جایی است که آب و فواره با سبزه احاطه شده. این‌جا یک واحه آرامش است. جایی که مسافران شرق و غرب داستان‌های خود را بازگو می‌کنند.

جایی که زائر خسته مقصدش را می‌یابد. خوش‌بختانه حس جاده ابریشم را همه می‌شناسند، چه مسافر، چه دانشجو، چه تاجر، چه تهرانی و چه یزدی!

پیوند به نوشتار

Share/Save/Bookmark

خبرهای درج شده در این مرور خبری، بازتابی است از آن‌چه در رسانه‌های کشور هلند آمده و لزوماً بازتاب‌دهنده نظرات رادیو زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

واقعا که ما یزدی ها چقدر آدم خوبی هستیم

-- مهدی ، Jan 8, 2009 در ساعت 05:45 PM