رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶

آنها هم انسان هستند

سارا محمدی


Be the first who knows
Believable

اینها شعارهای معتبرترین رسانه‌‌های دنیا هستند. ولی آیا واقعا چنین است؟
یوریس لاین دایک نماینده چندین رسانه معتبر هلندی در خاورمیانه بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳، در کتابی به نام "آنها هم انسان هستند" توضیح می‌دهد چرا نمی‌توان به عنوان یک نماینده خبری تصویر درستی از خاورمیانه و اتفاقات آن منطقه به مردم غرب داد.

یوریس در کتابش که در سال ۲۰۰۶ یکی از پرفروش‌ترین کتابهای هلند بوده است، خبرنگاران و رسانه‌های غربی را به انتقاد می‌گیرد و دلیل تصویر اشتباهی را که غربیان نسبت به شرق و به خصوص خاورمیانه دارند٬ خبررسانی یک جانبه و تک بعدی می‌داند.

تصور غرب از شرق

لاین دایک در فصلهای اول کتابش از ناشناس بودن فرهنگ عرب برای غربیان می‌نویسد.
وی در یکی از مصاحبه‌هایش با یکی از خبرنگاران معتبر هلند نظراتش را این‌گونه بیان می‌کند: "خبرنگاران می‌گویند: ما خبررسانی می‌کنیم و شما به عنوان گیرنده خبر، خودتان در مورد آن تصمیم می‌گیرید. ولی این موضوع در مورد خبررسانی از شرق مشکل ایجاد می‌کند. به طور مثال عزاداری اسرائیلی‌ها برای بیننده غربی قابل درک است چراکه با تصویری که او در ذهنش از عزاداری دارد خیلی فرق نمی‌کند و می‌گویند، چه تأسف‌بار. ولی وقتی عزاداری فلسطینی‌ها را می‌بینند که جسد را روی دست حمل می‌کنند و دائم شعار می‌دهند عامل این قتل را می‌کشند، برای بیینده غربی قابل درک نیست. بیننده غربی با خودش می‌گوید، یک عده دیوانه! ولی من چندین بار در چنین عزاداری شرکت کرده‌ام و مردم گریان عرب را به چشم دیده‌ام و می‌دانم که غم و غصه فلسطینی‌ها کمتر از اسرائیلی‌ها نیست."

لاین داینک در یکی از مقالاتش از زیاد شدن خشونت خانگی، سقط جنین و سکته قلبی بعد از هر حمله اسرائیل می‌نویسد. و یا کودکانی که به جای دکتر یا خلبان شدن آرزوی سرباز شدن دارند. ولی این مسائل در رسانه‌های غربی مطرح نمی‌شوند چرا که مردم خاورمیانه به راحتی درباره این موضوعات حرف نمی‌زنند. و همین باعث می‌شود که خبرنگاران نتوانند مدارک لازم برای تهیه یک گزارش را جمع آوری کنند. در این مورد لاین داینک مثالی از جنگ دوم جهانی می‌زند:
"زمان اشغال هلند توسط آلمانی‌ها، هیچ کس جرات نداشت در مورد هیتلر و آلمانی‌ها چیزی بگوید. به طورمثال یک خبرنگار چینی در سال ۱۹۴۳ بعد از بازدید از هلند گفت که هلندی‌ها خیلی هم از حضور آلمانی‌ها خوشحال هستند. به این شکل مردم چین یک تصویر نادرست از هلند گرفتند و این تصویر نادرست را الان غربی‌ها از خاورمیانه دارند."

حکومتهای دیکتاتوری و انحراف رسانه‌ای

لاین دایک در کتابش توضیح می‌دهد که در خیلی مواقع او و بقیه همکارانش نمی‌توانند خبر درستی در مورد شرایط یک کشور یا حادثه بدهند چرا که آنها هم نمی‌توانند اصل واقعیت را از لابه‌لای سیاستهای خبررسانی دولتها تشخیص دهند. و همه آنچه در دست دارند حدس و گمان‌هایی است که می‌زنند.

جهان عرب یک دیکتاتور‌ی‌ست. اینکه فضای کشورهای عربی چگونه است را در واقع نمی‌دانیم و اگر کسی هم ادعا می‌کند که می‌داند، اشتباه می‌کند یا به قولی چاخان می کند.
در این کشورها هیچ چیزی آزاد نیست، نه نظرنسجی واقعی صورت می گیرد و نه احزاب سیاسی وجود دارند که نظری سیاسی بتواند بدهد. در نتیجه تو به عنوان یک خبرنگار دائما در حال حدس زدن هستی.

لاین دایک در کتابش از اتفاقهای پشت صحنه گزارش‌ها می‌نویسد. و اینکه آنچه که رسانه‌ها به تصویر می‌کشند صحنه پردازی‌هایی است که براساس سیاستهای خبری دولتها برنامه ریزی شده‌اند.
تصور کلاسیک مردم دنیا از خبرنگاری این است که اگر در دنیا اتفاقی بیافتد خبرنگاران خبری از آن تهیه می‌کنند، ولی در واقع خیلی از اتفاقات برنامه‌ریزی می‌شوند که توجه خبرنگاران را به سوی خود جلب کنند.

او در این مورد چند مثال می‌زند: «اگر در اسرائیل کنگره‌ای برگزار شود هر گروهی برای خودش یک تظاهرات تدارک می‌بیند که اگر برنده شدند خبرنگاران بتوانند در کنار داستانی که تعریف می‌کنند تصویری هم پخش کنند. مردمی که آنجا ایستاده‌اند از خوشحالی‌شان نیست که آنجا حضور دارند بلکه آنها دور هم جمع شده‌اند تا به خبرنگاران کمک کنند تا آنها داستانشان را بهتر و جذابتر بسازند.
یا به طور مثال اگر در رستورانی در اسرائیل بمبی منفجر شود و هیچ رسانه‌ای از آن حرفی نزند در واقع آن شخص در عملیات انتحاری جان خود را برای هیچ از دست داده است.»

در مثالی دیگر لاین دایک از سیاستهای خبری آمریکا انتقاد و خبرنگاران را متهم به ساده‌انگاری و چشم‌پوشی می‌کند: «صحنه پائین کشیده شدن مجسمه صدام در میدان بزرگ بغداد، که خیلی سرو صدا کرد یک صحنه کاملا بازسازی شده بود. احتمالا ارتش آمریکا نشسته بود و فکر کرده بود ما باید چی کار کنیم که روز اول اشغال بغداد صفحه اول همه روزنامه‌ها را بگیریم. به طور مثال روزنامه‌های هلند نوشتند: بغداد آزادی را جشن می‌گیرد.»

ولی واقعیت با توجه به توضیحات لاین دایک در کتابش جور دیگری بوده است.
صحنه‌های که سی.ان.ان پخش کرد کاملا متفاوت بود با صحنه‌ای که الجزیره پخش می‌کرد. سی.ان.ان یک کادر بسته از مجسمه و مردم را به تصویر می‌کشد در حالی که الجزیره در یک کادر باز نشان می‌دهد که تعداد عراقی‌هایی که در میدان حضور دارند بسیار کم است و تعدادی که خوشحالی می‌کنند انگشت شمار.

او می‌گوید: «این اولین بار نیست که آمریکا برای به دست آوردن افکار عمومی صحنه‌ای را بازسازی می‌کند. در دوران اولین جنگ خلیج این اتفاق بسیار افتاد. بنابراین می‌توانی بگویی به عنوان یک خبرنگار نمی‌توانی از این صحنه سازی‌ها جلوگیری کنی ولی من می‌گویم در کنار آن می‌توانیم چیزهای دیگر را هم گزارش دهیم به جای اینکه دائم شکایت کنیم که افکار ما را منحرف می‌کنند.»

می‌شود چیزی را که من دیکته می‌کنم بازگو کنی؟

لاین دایک می‌گوید که یک نماینده خبری می‌تواند داستانهای مختلفی در مورد یک اتفاق بیان کند. با قرار دادن تاکید روی بخشی از خبر بقیه جنبه‌های خبری یک اتفاق را کم‌رنگ کند و یا با به تصویر کشیدن بخش کوچکی از اتفاق داستان را تغییر دهد. و یا به علت محدودیت زمانی در رسانه موضوعی را مطرح کرده و ۱۰۰ موضوع دیگر که اهمیتشان هم کمتر نیست را کنار گذارد.

او در کتابش توضیح می‌دهد در واقع نقش نماینده خبری در ایجاد خبر چندان مهم نیست چرا که اخبار توسط گروه خبری هر رسانه از خبرگزاری‌های بزرگتر تهیه می‌شود و به نماینده خبری زنگ زده می شود که: «می‌شه لطفا یک خلاصه‌ای از چیزی که من برایت گفتم یا ایمیل کردم را بازگو کنی؟»

او می‌گوید مشکل تهیه خبر نیست بلکه نحوه تهیه خبر و علت انتخاب موضوعی خاص مشکل اصلی رسانه‌هاست: «مشکل این نیست که در ساخت یک گزارش در مورد یک بمبگذاری پیدا کنی که چند نفر کشته شده‌اند. مشکل این است که چرا این یک بمبگذاری را انتخاب می‌کنی و نه یکی از دهها بمبگذاری دیگر.
به طور مثال در تابستان گذشته هزاران نفر در خاورمیانه کشته شدند ولی رسانه‌های غربی فقط به آن چند صد نفر در درگیری حزب الله و ارتش اسرائیل در جنوب لبنان اشاره کردند. در سودان خیلی بیشتر مردم کشته شدند.»

یا در مثالی دیگر می‌گوید: «اشغال یا ترور. در منطقه اسرائیل و فلسطین سالانه تعداد کشته‌شدگان فلسطینی ۳ برابر کشته شدگان اسراییلی است. ولی در اخبار گفته می‌شود ترور خون‌بار و وحشتناک چند شهروند اسرائیلی در عملیات انتحاری یک فلسطینی، ولی هیچ وقت صحبتی از اشغال خون‌بار و وحشتناک فلسطین توسط اسرائیلی‌ها نمی شود.»

چه چیز خبر است چه چیز نیست؟

در یک جستجوی کلمات دیده می‌شود که توجه رسانه‌های غربی به کشته‌شدگان اسرائیلی بسیار بیشتر از کشته شدگان فلسطینی است. اگر همین الان ۵ اسرائیلی کشته شوند اخبار امشب با این خبر شروع می‌شود ولی اگر ۵ فلسطینی کشته شوند هیچ چیزی در این مورد گفته نمی‌شود.»

در بخش دیگر از کتاب، لاین دایک به داستان بن لادن می پردازد. داستان تکراری اینکه او چگونه بن لادن کنونی شده و اینکه بن لادن در واقع مخالف غرب نیست بلکه مدافع حقوق مردم خاورمیانه است. و غرب را مقصر بخش بزرگی از عقب‌ماندگی خاورمیانه می‌داند. ولی نکته مهمتر اینکه در رسانه‌های غربی بعد از ۱۱ سپتامبر فقط به موضوع ترور پرداخته شده است و نه گروه‌های صلح طلبی که با نیروهای داخلی تلاش می‌کنند تغییری در وضیعت کشورشان ایجاد کنند.

و در ادامه موضوع ضد غربی بودن مردم خاورمیانه را مطرح می‌کند و در یکی از مثالهایش به کودتای ۲۸ مرداد و نقش مصدق در روند پیشرفت دموکراسی و دخالت آمریکا اشاره می‌کند.

او یکی از مشکلات اصلی خبررسانی درست را سردبیران اصلی و رئیسان بزرگ خبری می‌داند.
می‌گوید: «سردبیران اصلی همیشه تلاش می‌کنند اخباری را پخش کنند که به خبر نزدیک‌تر باشد.چیزی که آنها می‌خواهند بدانند این است که در یک بمبگذاری چند نفر کشته شده‌اند و نه اینکه چرا آنها کشته شده‌اند. تا زمانی که انتخاب خبری سردبیران تغییر نکند٬ مردم واقعیت‌هایی را می‌شنوند و می‌بینند که سریع هم فراموش خواهند کرد: چند نفر کشته شده‌اند، چند نفر زخمی شده‌اند، چه کسانی مسئول بوده‌اند و همین اطلاعات بی‌ارزش. تا زمانی که رئیسان ما از ما خبرنگاران همچین اخباری را می‌خواهند ما هیچ نمی‌توانیم اطلاعات عمیق‌تر و واقعی تر و جالبترمان را منتقل کنیم.»

راه حل چیست؟

یوریس لاین داینک پیشنهاد می‌کند برای خبررسانی واقعی باید جرات کنیم به مخاطبان بگوییم که خیلی چیزها را نمی‌دانیم و یا حدس می‌زنیم که می‌دانیم.
او می‌گوید: «این کار در ابتدا به مردم "شوک" وارد خواهد کرد ولی بهتر از این است که به عنوان دروغگو شناخته شوی وقتی که معلوم می‌شود هیچ اسلحه کشتار جمعی در عراق وجود ندارد و عراقیها با گل و شیرینی به استقبال ارتش آمریکا نرفته‌اند.»

و در آخر برای همه مخاطبان رسانه‌ها پندی دارد:
«بیننده عزیر خواهش می‌کنم وقتی تلویزیون را روشن کردی، بدان آنچه می‌بینی همه واقعیت نیست بلکه گوشه‌ای انتخاب شده از واقعیت است و البته بسیار ساده چرا که زمان پخش فقط ۲ دقیقه است. و در کنار آن باز این سوال وجود دارد که چرا رسانه یک خبر را نشان می‌دهد و خبری دیگر را نشان نمی‌دهد.»

Share/Save/Bookmark