رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ دی ۱۳۸۵

وقت رسانه خودمانی است

1. مصادف شدن 100 روزگی توليد راديو زمانه با انتشار آخرين شماره سال 2006 مجله تايم که شخصيت سال را معرفی می کند تقارن جالبی است. برای ما که با ايده گسترش رسانه خودمانی (بر پايه مشارکت شهروندان روزنامه نگار) آغاز کرده ايم و به عصر تازه ای در کار رسانه ای اعتقاد داريم انتخاب رسانه پردازان خودمانی به عنوان شخصيت های سال از سوی مجله تايم سخت بهنگام و اسباب خوشنودی است. در دنيای رسانه ای فارسی، زمانه تا کنون خود را تنها می ديده است. انتخاب بامعنای تايم نشان می دهد که زمانه ای ها در انتخاب ايده خود بهنگام رفتار کرده اند و ممکن است بتوانند در گسترش اين ايده در دنيای فارسی زبان نقشی تاريخی بر عهده گيرند. ايده ای که پيشرو است و نبض رسانه در قرن بيست و يکم با آن می زند.

2. با وارد شدن مردم به عرصه توليد خودمانی و اغلب بی چشمداشت رسانه ای نظم تازه ای جانشين نظم های کهنه خواهد شد که دير يا زود تمامی رسانه ها را فراخواهد گرفت. گروههای محافظه کارتر اين نظم جديد را برای مدتی بمثابه آشوب ارزيابی خواهند کرد. اما کدام کار و ايده جديد هست که در آغاز آشوبگر معرفی نشده باشد؟ مثال روشن اش داستان شعرنو در زبان فارسی است. اگر امروز داستان زندگی نيما را ورق بزنيم در شگفت خواهيم شد از تعدد انتسابهايی که اين مرد بزرگ را ديوانه می خواندند.

اما خوشبختانه قرن بيستم آنقدر با هنجارشکنی های پياپی همراه بوده است که امروزه رفتار عمومی در قبال صاحبان ايده های جديد تا مرز ديوانه خواندن ايشان پيش نمی رود. ميزان تحمل عمومی برای دريافت ايده های تازه بالاتر رفته است. راهی که نيما رفت به معنای دقيق کلمه دموکراتيزه کردن زبان شعر بود. از آن زمان تا کنون اين ايده مرکزی – که ايده جهان مدرن بود- همه جا دامن گسترده و حال به رسانه رسيده است. رسانه خودمانی رسانه دموکراتيزه شده است و نتيجه قهری روندی که با گسترش سواد همگانی از آغاز قرن بيستم شروع شد.

ميزان گرايش ايرانيان به مهمترين و دستياب ترين رسانه خودمانی يعنی وبلاگ که ايشان را در رده چهارم جهان قرار داده است نشان از پتانسيل شگفت انگيز ايرانی برای استقبال از روند دموکراتيزاسيون دارد. زمانه محصول اين گرايش در عرصه راديو است. به همين جهت هم هست که می گوييم اين راديويی است که از وبلاگ می آموزد.

3. زمانه در طول 100 روز توليد خود عملا نشان داده است که می توان با سيستم باز دست به توليد راديويی زد. ما بيش از نيمی از همکاران مان را هرگز نديده ايم و تنها بر اساس ارزش رسانه ای کارهايشان به پخش گزارشها و برنامه های آنان پرداخته ايم. اما بدرستی بايد گفت که از آنچه زمانه در سر و در توان دارد هنوز چيز زيادی عرضه نشده است. واقع اين است که ما هنوز در اول راه ايم و برای عملياتی کردن ايده هامان نيازمند همفکری و همگامی کسانی هستيم که به ايده راديوی خودمانی باور دارند و به تقسيمبندی راديوی خارجی و داخلی و نگاه بيگانه به آنچه خارجی است بی باورند. چه بسيار از آنچه در داخل است با ما بيگانه افتاده است و چه بسا آشنای نزديک که در جغرافيايی خارج از مرز مسکن دارد.

من برای نمونه مايلم تنها به يک نکته اشاره کنم: "موسيقی نشانه" زمانه (با کليک روی عبارت آن را گوش کنيد). موسيقی نشانه ما که در آغاز و پايان برنامه ها به همراه نام زمانه يا بدون آن می آيد موسيقی يگانه ای است که مانند بسياری از ويژگی های ديگر زمانه از يک مجموعه ايده متولد شده است. از جمله اينکه اين موسيقی تا آنجا که من می دانم تنها موسيقی نشانه يک راديوی فارسی زبان است که بر اساس عناصر مدرن اما با سازهای ايرانی نوشته و اجرا شده است. چرا که ما می خواستيم نشانه زمانه هم مدرن و هم ايرانی باشد.

در اين مدت صفحات زمانه در پخش و در همزاد آنلاين اش در اختيار افراد بنام و گمنام بسياری بوده است. آنها که بنام اند به زمانه اعتباری داده اند که رسانه ای که از مرز می گذرد به آن نيازمند است. آنها که گمنام اند زمانه راديوی آنهاست تا به خودمانی ترين شيوه کار خود را عرضه دارند. هيچکس از آغاز بنام نبوده است. هيچکس هم تا پايان گمنام نمی ماند. راست اين است که گمنامان از پراکندگی است که گمنام اند. اين است که زمانه مرکزی است برای جمع آمدن ايشان تا نام سزاوار خويش را بيابند. مانند آن گروه از آدمهای گمنام که در اين شماره مجله تايم به عنوان نمونه ای از "شما" معرفی شده اند. زمانه عرصه ای باز است برای پذيرفتن استعدادهای تازه و حرفهای تازه. يا حرفه ای هايی که به هر دليلی دست شان از راديو کوتاه مانده بوده است.

شماری از همين دوستان برنامه های زمستانی ما را ساخته اند که بزودی صدای آنها را خواهيد شنيد. من در يادداشتی جداگانه اين برنامه ها را معرفی خواهم کرد.

مهدی جامی
mehdi.jami@gmail.com

It is time for participatory media

1. The coincidence of the 100th day of the production of Radio Zamaneh with the publication of the last issue of the Time magazine introducing the person of the year is an interesting coincidence. The choice of amateur-contributed /participatory media producers as persons of the year by the Time magazine is really timely and a source of confidence for us who have started our work with the idea of promoting a radio based on the participation of citizen-journalists, and believe in a new era in media work. In the world of Persian media, Zamaneh was lonely so far. The meaningful choice of the Time is a boost for us as it reveals that the folks of Zamaneh have been timely in the choice of their idea and they are likely to undertake a historical role in the promotion of this idea in the Persian speaking world. It is a progressive idea and is in tune with the heartbeats of the media in the 21st century.
2. As the people enter into this realm of amateur, and often non-paid, production, a new order will replace old orders which will sooner or later conquer all media. More conservative groups shall consider this new order as a sort of chaos for a while. But what new idea or work has not been labelled as rebellious in the beginning? The clear example for this is the story of modern poetry in the Persian language. If we go through the life of Nima, the father of Persian contemporary poetry, we will be surprised how many people have called this great man a lunatic.

However, the 20th century has witnessed so many repeated unconventional events that the public nowadays do not go that far in calling the holders of new opinions lunatics. There is a higher level of tolerance towards new ideas now. The path Nima took was, in the true sense of the word, a democratization of the language of poetry. Since his time up to now, this central idea – which was the idea of the modern world – has flourished everywhere and reached the media now. Participatory media is a democratized media and the inevitable corollary of a process which began with the development of public education since the beginning of the 20th century.

The level of tendency towards new trends among Iranians and towards the most accessible amateur-based media, that is weblogs,(which places them at the fourth rank in the world) reveals a remarkable potentiality of the Iranians for embracing the process of democratization. Zamaneh is the product of this trend in Radio. That is why we say this is a Radio which learns from weblogs.

3. During the 100 days of its production, Zamaneh has practically proved that one can have radio production with an open system. We have not even seen more than half of our colleagues and we have only broadcast their reports and programmes on the basis of media value of their work. However, this point has to be rightly raised that not much has been revealed from what Zamaneh has had in mind or is capable of doing. The fact is that we are still in the beginning of our work and in order to implement and make operational our ideas, we need the cooperation and assistance of all those who believe in the idea of an amateur-participation-promotion radio and do not believe in the dichotomy of domestic and foreign radios and do not consider anything foreign as alien. There are so many things happening inside Iran which have become alien to us and abound are those familiar intimate things which are beyond the geographical borders.

As an example, I would like to mention only one point: “the sigtune” of Zamaneh (click on it and listen to it). This logo music is a unique piece of music which was born out of a set of ideas like all other characteristics of Zamaneh. For instance, this piece of music, so far as I am aware of, is the only sigtune of a Persian speaking radio which is written on the basis of modern elements but played with Iranian instruments. We wanted the sigtune of Zamaneh to be both modern and Iranian.

During this time, the pages of Zamaneh both in its radio form and in its online twin have been managed by well-know and unknown people. Those who are well-known and prominent have given a credit to Zamaneh which was necessary for a media which works beyond boundaries. For those who have been unknown, Zamaneh is their own radio to present their work in the friendliest and easiest way. No one has been famous from the outset. Nor shall anyone remain unknown forever. The truth is that those who are unknown are unknown because they are scattered. For this reason, Zamaneh acts as a centre to gather them around and give them the name they deserve, just like those people in the Time magazine who have been introduced as an example of ‘you’. Zamaneh is an open space for receiving new talents and new ideas or professionals who have been away or aloof from radio for whatever reasons.

A number of these friends have created our winter programmes which you will soon hear. I shall introduce these programmes in a separate post later.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

می شه این موسیقی نشانه رو توی وبلاگ هم بذارین؟
من نمی تونم رادیوی شما رو بگیرم و خیلی دلم می خواد این نشانه رو بشنوم. بد نبود همین جا لینک اش رو می دادین.
----------------
پيشنهاد خوبی است و حتما اين کار را انجام می دهيم - زمانه

-- بدون نام ، Dec 20, 2006 در ساعت 12:43 PM

فلسفه پخش اینهمه آهنگ عربی چیه؟ می دونین که ما ایرانی هستیم و از خودمون هم بدمون می آد چه برسه به عربا!
---------------------
فلسفه اش اين است که اين ها ترانه های همسايگان ما هستند و در برنامه موسيقی همسايگان پخش می شوند و ديگر اينکه خواستاران زيادی در ميان ايرانيان دارد. در ضمن در جنوب ايران عربی زبان مشترک با همسايه هاست. زمانه هم برای همه ايران است. اين ترانه ها برای کسانی است که هم خودشان را دوست دارند و هم ديگران را. - مهدی جامی

-- بابک ، Dec 22, 2006 در ساعت 12:43 PM