رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۴ مرداد ۱۳۸۸
محمد اولیایی‌فر وکیل چند تن از متهمان دادگاه اخیر

«کیفرخواستی برای چند نفر غیر هم‌اتهام بدعت است»

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

هفدهم مرداد دور دوم دادگاه معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران در تهران برگزار شد. یکی از وکیل‌هایی که در دادگاه روز شنبه هفدهم مرداد از دادگاه به نشانه‌ی اعتراض خارج شد، محمد اولیایی‌فر بود. او وکالت پنج نفر از متهمان حاضر در دادگاه را بر عهده دارد، از جمله کورش زعیم عضو جبهه ملی ایران و ناصح فریدی رییس انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران را که به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق دستگیر شده است.

Download it Here!

ناصح فریدی، دبیر سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران در روز بیست و چهارم خرداد بازداشت و پس از مدتی در بند ۲۴۰ زندان اوین، به بند ۲۰۹ همین زندان منتقل شد و بعد از انتخابات در جایگاه متهم قرار گرفت. اتهام او ارتباط با سازمان مجاهدین خلق اعلام شد.

فریدی متهم به برپایی تجمعات صنفی نیز شده است. انگشت این اتهام به سوی تجمع سال گذشته دانشجویان این دانشگاه به دلیل اعتراض صنفی است که برگزار شد. پس از آن‌که دانشجویان متحصن در دانشگاه تربیت معلم در تابستان گذشته بازداشت شدند، او به خانواده دانشجویان بازداشت‌شده در انتخاب وکیل کمک می کرد. هم‌چنین او متهم به مصاحبه با رسانه‌هایی مانند صدای آمریکا و رادیو فردا است.

برخی دانشجویان، دستگیری ناصح فریدی را نوعی انتقام‌جویی از فعالیت‌های صنفی و دانشجویی او می‌دانند.

از اولیایی‌فر در مورد دادگاه روز هفدهم مرداد پرسیدم. از او خواستم نظرش را پیرامون دو دادگاه برگزار شده بدهد:

ما دو جلسه دادگاه جمعی داشتیم که از نظر شکلی یک‌سری ایراداتی براین دو دادگاه وارد است. یکی این که متهمین این دادگاه‌ها به طور کلی از روز دادگاه‌شان اطلاع نداشتند. نه خودشان و نه وکلای‌شان اطلاع داشتند و نه فرصتی داده شد که وکیل بگیرند. در مورد اخذ وکیل توسط متهم، نقض قانون در مواد ۱۸۵ و ۱۸۶ قانون آیین‌ دادرسی کیفری انجام شده است.

مورد دوم این که شعبه‌ی دادگاه انقلاب خودش نقض قانون کرده است. به جهت این که در تبصره‌ی یک ماده‌ی ۱۸۸ قانون آیین‌ دادرسی کیفری، انتشار مطالب دادگاه در رسانه‌های گروهی قبل از قطعی شدن حکم مجاز نخواهد بود و متخلف از این تبصره به مجازات مربوطه محکوم می‌شود. ولی ما می‌بینیم که علی‌رغم این‌که هیچ حکمی صادر نشده است، این دادگاه‌ها در تلویزیون و روزنامه‌ها نشان داده می‌شود و بیان می‌شود و این نقض آشکار قانون است.

مهم‌ترین مسأله کیفرخواست این دادگاه‌ها هست. ببینید در سیستم قضایی ایران سابقه نداشته است که ما کیفرخواست عمومی داشته باشیم. این کیفرخواست، کیفرخواست حقوقی نبوده است و اصلاً می‌توانیم بگوییم کیفرخواست نبوده است. چرا؟ چون یک کیفرخواست باید شرایطی داشته باشد که در بند م ماده‌ی سه اصلاحی قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی انقلاب به طور آمرانه‌ای اشاره کرده است که این موارد باید در کیفرخواست ذکر بشود.

به طور مثال: نام و نام خانوادگی متهم، تأهل و مجرد بودنش، تاریخ جرم، محل جرم، دلایل اتهامی، مستندات قانونی و سایر مسائل. در حالی که در این کیفرخواست، شما اگر توجه کرده باشید، اصلاً چنین چیزهایی وجود ندارد، جز فرض کنید آن یکی دو نفری که می‌آیند پشت تریبون و یک‌سری صحبت‌ها می‌کنند. بنابراین وقتی صد نفر در دادگاه قرار می‌گیرند و یک کیفرخواست خوانده می‌شود، اصلاً نمی‌شود نام این را کیفرخواست گذاشت.

آن‌چه من در این دادگاه‌ها دیدم این است که این دادگاه‌ها بیشتر شکل فرمایشی و نمایشی داشته و ماهیت حقوقی نداشته است. بنا بر همین در دادگاه دوم اعلام شد که وکلا در این خصوص نمی‌توانند در این دادگاه اعتراض یا صحبتی داشته باشند و فقط می‌توانند در جایگاه قرار بگیرند که من به نشان اعتراض در جلسه‌ی دوم دادگاه وارد دادگاه نشدم و یکی از همکارانم را هم دیدم که به نشان اعتراض وارد این دادگاه نشد.

گفته می‌شود که بسیاری از متهمین بنا بر فشارهای روحی و یا جسمی اقرار کرده‌اند. چه قدر این کلام نزدیک به صحت است؟

ما باید در این زمینه که بتوانیم جز به جز بگوییم مستنداتی داشته باشیم. آن مستندات هم این است که یا خود متهمین آن را بیان کنند - که در این مرحله جرأت چنین بیانی را ندارند - یا این‌که خود ما متوجه بشویم. ما استنباط‌مان این است که این شرایط شرایطی عادی نیست. چرا؟ به خاطر این که شما فرض کنید که می‌گویند آفتاب آمد دلیل آفتاب.

آقای ابطحی در این مدتی که در سلول انفرادی بوده ۲۰ کیلو وزن کم کرده است. می‌توانیم بگوییم سلول انفرادی از مصادیق شکنجه است؛ زیرا که فشار روحی و روانی می‌آورد. چون آقایان ابطحی و عطریانفر یا دیگران در سلول انفرادی بودند، بنابراین این نتیجه را می‌گیریم که اعترافات آن‌ها نمی‌تواند چندان قانونی باشد و وجاهت قانونی داشته باشد و نمی‌توان بر این گونه اعترافات صحه گذاشت.

با توجه به روند فعلی دادگاه آتی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

وقتی جلسه‌ی دادگاهی تشکیل می‌شود و شب قبل به خود متهم اطلاع می‌دهند که فردا باید بروی دادگاه و اصلاً نمی‌داند چه شعبه‌ای و یا به وکیلش اطلاع نمی‌دهند و یا اصلاً فرصت نمی‌دهند وکیل داشته باشد. برخی افراد را من سراغ دارم که حتی کیفرخواستشان هم آماده نشده است، ولی ‌می‌آیند آن‌ها را بر صندلی‌ دادگاه می‌نشانند.

بنابراین احضار فله‌ای متهمان و درست کردن سیاهی‌لشگر برای چنین دادگاه‌هایی که حول چندین نفر می‌گردد، وضعیت روشنی دارد. به نظر من دادگاه سوم هم اگر این روند را داشته باشد، می‌تواند دادگاهی نمایشی باشد و برای افکار عمومی که نشان بدهند حرف‌های حاکمیت در مورد انتخابات درست بوده است.

دبیر سابق تشکیلات انجمن اسلامی تربیت معلم تهران، آقای فریدی، متهم به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق شده است. او نیز در همین دادگاه ها محاکمه می شود. چرا؟

بله ایشان نیز در همین دادگاه است. البته ببینید پرونده‌ای که در دسترس ما قرار داده نشده است. ولی بعضی ازافراد هستند که واقعاً از عملکردشان اطلاع داریم و می‌دانیم وضعیتشان چه بوده است. آقای ناصح فریدی به هر حال عضو انجمن اسلامی بوده و از طرف دیگر عضو شورای مرکزی کمیته‌ی دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی بوده و عملکردش کاملاً برای ما روشن بوده و موجه.

این است که حالا بیایند به ایشان بگویند که مثلاً ایشان ارتباط با سازمان مجاهدین خلق داشته، به نظر منطقی نیست. اصلاً سال‌هاست این سازمان هیچ‌گونه فعالیتی ندارد و خودشان مشکل پیدا کرده‌اند و اعضایشان در اردوگاه اشرف درگیرند. حالا فردی مثل آقای ناصح فریدی که واقعاً انسان وطن‌پرستی هست و سعی می‌کند در چهارچوب مقررات عمل‌کردش را انجام بدهد، اتهام وارد کنند، این اتهامات واهی است.

چنین اتهاماتی را نمی‌شود پذیرفت. کما این‌که فرض کنید به همکار من جناب آقای دادخواه اتهام زده‌اند که چندین قبضه اسلحه در دفترش داشته است، مهمات داشته است یا مواد مخدر! اصلاً ایشان سیگار هم نمی‌کشد.

بعضی اتهامات واقعاً مشخص است که واهی است. بنابراین ما وقتی به پرونده دسترسی پیدا کنیم، وقتی پرونده را بخوانیم، اگر هم در این مورد اعترافی وجود داشته باشد، ما می‌رویم و تحقیقات می‌کنیم که این اعترافات در چه شرایطی بوده و به موکل می‌گوییم که آقا این شجاعت را داشته باش که اگر وادارت کردند به این مسایل، به دادگاه ارائه کن و بگو تحت چه شرایطی از تو این اعترافات را گرفتند.

آن‌چه من در پرونده‌های عقیدتی‌، سیاسی، امنیتی تا کنون ملاحظه کرده‌ام و وکالتش را به عهده داشته‌ام، اساس این اتهامات حول محور اعترافات می‌گردد. یعنی مستند قانونی ندارند؛ ابزار و آلات جرم ندارند. فقط بر اساس اقاریر متهمان است که کیفرخواست درست می‌کنند و به دادگاه می‌فرستند و این اعترافات هم همیشه تحت شرایط عادی نبوده است.

Share/Save/Bookmark