رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۱ مهر ۱۳۸۷
گفت‌ و‌ گو با دو تن از امضا‌کنندگان نامه به آیت‌الله شاهرودی

بهنود: ادامه اعدام‌ها به ضرر منافع ملی ایران است

اردوان روزبه
a.roozbeh@radiozamaneh.com

در حالی که ۱۴۰۰ فعال مدنی در نامه‌ای به آیت‌الله‌ محمود هاشمی شاهرودی، رییس قوه‌‌ قضاییه‌ی ایران، از او خواستند که دستور توقف تمام اعدام‌ها را در ایران صادر کند، برخی از فعالان سیاسی و نوجوانانی که در هنگام جرم زیر ۱۸ سال داشته‌اند، در انتظار اعدام به سر می‌برند.

در نامه‌ی این فعالان مدنی صدور حکم اعدام، سیاستی خشن توصیف شده که به گفته آن‌ها «آثار سوء و لطمات جبران‌ناپذیری بر وجدان عمومی و احساس دینی جامعه وارد می‌کند.»

در ایران از ژوییه ۲۰۰۵ تا ‌کنون حدود ۳۲ نفر که تعدادی از آن‌ها در نوجوانی مرتکب قتل شده‌اند، به دار آویخته شده‌اند.

نویسندگان نامه مخالف مجازات اعدام به خصوص اعدام افرادی هستند که پیش از ۱۸ سالگی مرتکب جرم شده باشند. محمود احمدی‌نژاد هفته‌ی گذشته در گفت‌ و‌ گو با رسانه‌های آمریکا اعلام کرده بود که در ایران افراد زیر ۱۸ سال اعدام نمی‌شوند.

اما امضا‌کنندگان از سرنوشت زندانیان سیاسی هم در این نامه‌ ابراز نگرانی کرده‌اند. آن‌ها از آقای شاهرودی خواسته‌اند که دست‌کم حکم اعدام شش تن از فعالان سیاسی را که به اقدام علیه امنیت ملی متهم شده‌اند، متوقف کند.

این نامه بیش از ۱۴۰۰ امضا دارد. ‌مسعود بهنود‌ و ‌حمیدرضا جلایی‌پور‌ نیز دو نفر از امضاکنندگان آن هستند. به سراغ این دو نفر رفتم. یکی در لندن روزنامه‌نگاری می‌کند و دیگری در دانشگاه تهران جامعه‌شناسی تدریس می‌کند.

از مسعود بهنود در مورد هدف امضاکنندگان این نامه پرسیدم:

نامه‌های این‌چنینی اصولاً و به طور کلی به این‌ قصد نوشته می‌شوند که یادآوری کنند در یک موضوع خاص اجماع نظر به وجود آمده است. ممکن است زیر بعضی از نامه‌ها را حتی ۴۰ نفر امضا کنند‌ که در این نامه امضاها بیشتر از این تعداد است.

اما حتی اگر تعداد کمتری هم این نامه را امضا کرده بودند، باز هم ارزشمند بود. مطمئن باشید اگر شرایط فراهم بود به جای هزار نفر، میلیون‌ها نفر پای این نامه را امضا می‌کردند.

مهم این است که در شرایط موجود کشور، این نوع افعال، یعنی اعدام کردن افراد، اعتراض عده‌ای را فراهم کرده است.

ضمن این‌که باید گفته شود که به هر حال جامعه با مصلحت اداره می‌شود؛ اما فعالان سیاسی و فرهنگی از رییس قوه‌ی قضاییه می‌خواهند که این حکم اعدام‌ها را متوقف کند.

می‌دانیم تصویری که از ایران در افکار عمومی سراسر جهان شکل گرفته است، اصلاً تصویر خوبی نیست و این قبیل اقدامات همان طور که در نامه آمده است، هم به وجدان عمومی، احساس دینی مردم و هم تصویر عمومی جامعه لطمات شدیدی وارد می‌کند.


مسعود بهنود، روزنامه‌نگار

‌ما اگر می‌گوییم و راست می‌گوییم که در جهان دشمنانی داریم و این دشمنان گاهی شمشیر خود را تیز می‌کنند‌ که حرف غلطی نیست، در این صورت باید مواظب تصویر خودمان در افکار عمومی جهان باشیم.

چرا؟ چون در قرن بیست‌ و ‌یکم هر کسی که شمشیر خودش را برای کشوری تیز می‌کند، اول باید برود افکار عمومی کشورش را راضی کند، بعد شمشیرش را پایین بیاورد‌.

به طور کلی افکار عمومی جهان هنوز رأی نداده‌اند که تا امروز کسی به ایران خدشه‌ای وارد کند.

اما باید مواظب این قبیل تصاویر و وجدان عمومی جهان باشیم.

آقای بهنود، در این نامه هم به زندانیان سیاسی در آستانه‌ی اعدام اشاره شده و هم به اهداف اعدام در ایران. آیا شما به عنوان یک امضا‌کننده می‌گویید زندانی سیاسی نباید اعدام شود یا اساساً صدور حکم اعدام را برای افراد سنگین توصیف کرده‌اید؟

طبیعی است که شما هر چه قدر در متن نوشته شده ریزتر شوید، احتمال این‌که بین امضاکنندگان متن تفاوت اندیشه وجود داشته باشد، بیشتر مشاهده می‌شود.

به همین جهت کسانی که امضا کرده‌اند، بر سر این کلمات که با ظرافت هم انتخاب شده، اجماع دارند. ولی من فرض می‌کنم که شما دارید نظر من‌ را می‌پرسید.

من می‌گویم اعدام به دلیل آن‌که امری غیر قابل برگشت است، اصولاً جایگاه خودش را در وجدان بشری روز به روز از دست می‌دهد.

الان در هر جامعه‌ای زندگی کنید با هر نوع قوه‌ی قضاییه و هر چه قدر این قوه‌ی قضاییه باسابقه، دقیق و قوی با قوانین محکم باشد و قضات آن پاکدامن باشند، باز هم خبر‌هایی می‌شنویم که مثلاً قاتلی بعد از ۲۰ سال از زندان آزاد شد؛ چون قاتل اصلی پیدا شد.

وقتی این فرد در زندان باشد، این آزادی از نظر حیثیتی برای این فرد هدیه به حساب می‌آید.

ولی وقتی این فرد اعدام شده باشد، چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. چون اعدام به مرگ منتهی می‌شود و مرگ هم امری غیر‌قابل بازگشت است، به همین دلیل روز به روز بشر به سمت تمهیداتی غیر از اعدام می‌رود.

هم‌زمان اداره‌کنندگان جامعه‌ی بشری هم حرف‌ها و آمارهایی دارند. آن‌ها هم برای اداره‌ و مدیریت جامعه دنبال راه حل‌هایی می‌گردند. این طور نیست که آن‌ها هم علاقه‌مندند که صبح ‌به ‌صبح عده‌ای را اعدام کنند. این تصویر غلطی است.

اما در مورد زندانی سیاسی قطعاً می‌توان گفت که این حکم باید متوقف شود. چون زندانی سیاسی، زندانی عقیدتی است و در مورد مسأله‌ی عقیده هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که رأی من صد درصد درست است و بر اساس آن می‌توان فردی را اعدام کرد. به هر حال بر تن و جامه‌ی هیچ جامعه‌ای از جوامع امروز بشری اعدام سیاسی قابل توجیه نیست.

در نامه ذکر ظریفی شده مبنی بر این‌که در دستگاه زیر نظر آقای هاشمی شاهرودی، اتفاقاتی روی می‌دهد که ممکن است رییس قوه‌ی قضاییه بر آن‌ها نظارت نداشته باشد. شما به عنوان یکی از امضا‌کنندگان نامه معتقدید که در دستگاه قضایی اتفاقاتی می‌افتد که آقای شاهرودی بر آن‌ها نظارت ندارد؟

چاره‌ای وجود ندارد جز‌ این‌که این طور فکر کنیم. وقتی حوادثی اتفاق می‌افتد و رییس قوه‌ی قضاییه به آن معترض است و اعتراض خود را با صدای بلند بیان می‌کند، چاره‌ای برایتان وجود نخواهد داشت جز‌ این‌که فکر کنید در داخل این ارکستر، نت‌هایی زده می‌شود که رهبر ارکستر از آن‌ها راضی نیست.

به نظر من این سرنوشت محتوم ماست. وقتی فرمایشات آیت‌الله شاهرودی را مقابل خود قرار می‌دهیم، در عین حال شناخت نسبی هم از افکار ایشان داشته باشید، به این نتیجه می‌رسید که بسیاری از اتفاقاتی که در مجموعه‌ی قضایی در حال وقوع است، نمی‌تواند مورد تأیید وی باشد.


حمیدرضا جلایی‌پور، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه

اما حمیدرضا جلایی‌پور، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در تهران در مورد دلایل امضا‌کنندگان این نامه برای نوشتن آن به ما توضیحاتی می‌دهد:

از آن جایی که مسأله‌ی اعدام، تصمیمی بزرگ است و اگر خدای نکرده بعد از اجرای تصمیم مشخص شود که اشتباهی صورت گرفته، دیگر امکان جبران وجود نخواهد داشت، لذا تعدادی از کارشناسان، حقوق‌دانان و روشنفکران بر این عقیده‌ هستند که حتی در صورت قانونی بودن این مسأله، صدور حکم اعدام باید بسیار نادر باشد.

ولی خب، بعضی‌ها هم چنین دیدگاهی ندارند و توجه نمی‌کنند که اعدام تصمیم بزرگی است و اگر تصمیم‌گیرندگان اشتباه کرده باشند، امکان جبران وجود نخواهد داشت.

در ایران معمول این است که وقتی افرادی که به منافع ملی توجه دارند در رأس کار باشند، این قبیل اقدامات کمتر صورت می‌گیرد و اگر هم افرادی تندرو در رأس باشند، مشکلاتی به وجود می‌آید که در این دو سه ساله به وجود آمده است.

در ایران عده‌ای حرف زیادی برای گفتن ندارند. این‌ها از آزادی، توسعه و چیزهای خوبی که برای انسان‌ها مهم است، دفاع نمی‌کنند و از سویی هم نظام سیاسی خیلی علاقه‌مند است که مردم در جای خود بنشینند و از حکومت حساب ببرند.

انگار اعدام برای این تیپ از آدم‌ها این‌گونه تفسیر می‌شود که با آن مردم حساب کار خود را بکنند.

برداشت من این است که ممکن است در گذشته هم این اعدام‌ها کم و بیش وجود داشته، اما از سوی مجریانش این همه در موردش تبلیغات صورت نمی‌گرفت. اما الان این احساس وجود دارد که در مورد این اعدام‌ها تبلیغات زیادی صورت می‌گیرد.

Share/Save/Bookmark

خبر مرتبط:
در خواست۱۴۰۰فعال مدنی برای توقف اعدام‌ها

نظرهای خوانندگان

اعدام به هر جرم و اتهام عملي جناينكارانه محسوب ميشود و مجريان را شريك جرم فرد اعدام شده مي نمايد . البته اين اولين بار است با نظر آقاي بهنود موافقم

-- فرهاد-فرياد ، Sep 30, 2008 در ساعت 07:32 PM

manam avalin bare ba behnood movafegham :))

-- بدون نام ، Oct 1, 2008 در ساعت 07:32 PM

به نظر من اگر به کل با اعدام ها رو برو بشیم و جلوی آنها را بگیریم در مواقعی که کسانی به حق باید اعدام شوند نیز شامل کار ما نیز میشوند. البته از این بگذریم که در اعدام به جرم قتل، اولیای دم می توانند از فرد بگذرند ولی ما باید در نظر داشته باشیم که خیلی از افراد مستحق اعدام هستند. البته نمی توان در این لیست از زندانیان سیاسی نام برد ولی باز هم میگویم خیلی ها از جرم خودشان به اعدام محکوم شده اند.

-- امیر ، Oct 2, 2008 در ساعت 07:32 PM

تيتر شما نظر آقای بهنود را راجع به مجازات اعدام می گويد، و عكسی كه از ايشان انتخاب كرده ايد، ايشان را شاد و خندان نشان می دهد. بنظر من بهتر است در انتخاب عكس دقت بيشتری بخرج دهيد تا با متن هماهنگ باشد

-- آرمان ، Oct 2, 2008 در ساعت 07:32 PM