رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳ تیر ۱۳۸۹
گفت‌وگو با علیرضا نوری‌زاده درباره‌ی ارسال ماهواره‌ی جاسوسی جدید اسرائیل

«هدف اسرائیل، کنترل نظامی ایران است»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

اسراییل، به‌تازگی ماهواره‏ی جاسوسی تازه‌ای را روی ایران قرار داده است. بر اساس اعلامیه‏ی وزارت دفاع اسراییل، این ماهواره‏ی جاسوسی از پایگاه پالماخیم در جنوب آن کشور به فضا پرتاب شده است.

Download it Here!

منبع این خبر، توضیح بیش‌تری در مورد مأموریت این ماهواره نداده است. رادیوی دولتی اسراییل، روز سه‏شنبه (اول تیرماه) گفت: «ماهوراه‏ی افق نو، همانند ماهواره‏های دیگر، توانایی عکسبرداری بسیار روشن از بالا برای کنترل فعالیت‏های اتمی ایران را دارد.»

این ششمین ماهواره‏‏ی فعال جاسوسی اسراییل است که در فضا قرار گرفته و سه‏تای آنها روی کشور ایران کار می‏کنند. پرتاب ماهواره‏ی تازه‏ی جاسوسی اسراییل روی ایران، در شرایط بحرانی کنونی در خاورمیانه، پس از تصویب قطعنامه‏ی جدید تحریمی شورای امنیت، چه اهمیتی می‏تواند داشته باشد؟

این پرسشی است که با آقای علیرضا نوری‏زاده، نویسنده، روزنامه‏نگار و کارشناس مسائل سیاسی، در میان گذاشته‌ام.


علیرضا نوری‌زاده

اسراییل ماهواره‏های دیگری نیز در مدار زمین قرار داده است تا ضمن مأموریت‏های دیگر، از جمله رصد کردن نقل و انتقالات و تأسیسات نظامی در کشورهای عربی که در نگاه اسراییل دشمن تلقی می‏شوند، به ایران هم بپردازند.

تمامی توجه دو ماهواره و هم‏چنین ماهواره‏ی جدید اما، روی ایران خواهد بود. به‌معنای دیگر، اگر مأموریت‏‌های دیگری هم داشته باشد، این مأموریت‏ها در پرتو مأموریت اصلی قرار می‌گیرد که رصد نه فقط تأسیسات اتمی، بلکه تأسیسات ‏نظامی، پایگاه‏ها و فرود‏گاه‏های نظامی ایران است. همه‏ی اینها جزو مأموریت‏هایی است که به ماهواره‏ی جدید محول شده‏اند.

این نکته را نباید فراموش کرد که اسراییل برخلاف دولت‏هایی که در ایران سفارت دارند و افراد اطلاعاتی‏شان روی زمین کار می‏کنند، هیچ نوع حضور مستقیمی در ایران ندارد. درست است که ایالات متحده هم حضور مستقیمی در ایران ندارد، اما به‏هرحال در سفارت سوییس که حافظ منافع ایالات متحده است، بدون تردید کسانی هستند که کار جمع‏آوری اطلاعات در روی زمین را برای امریکا انجام می‏دهند. سفارت‏خانه‏های دیگر هم به همین‏ ترتیب.

اما اسراییل نه سفارتی در ایران دارد و نه دفتر حفاظت منافع. تمام یهودیان ایران نیز از دید جمهوری اسلامی متهم هستند که برای اسراییل کار می‏کنند. البته عدم واقعیت این مسئله به دفعات ثابت شده است و هم‏وطنان بی‏گناه یهودی را که به این جرم دستگیر کرده‏اند، خودشان بعد آزاد کرده‏اند و متوجه شده‏اند که آنها جرمی مرتکب نشده‏اند.

بنابراین، اطلاعات اسراییل از ایران که امروز در صدر دشمنانش قرار گرفته، از منابع درجه‌ی دوم هستند. یعنی یا کشورهای دوست اسرائیل منابع و اطلاعاتی را در اختیارش می‏گذارند، یا از طریق بازار آزاد این منابع را به‏دست می‏آورد و یا از طریق برخی افرادی که از درون رژیم به خارج پناهنده می‏شوند.

این است که اسراییل برای دست‏یابی به اطلاعات، بیش از هرچیز ناچار است روی فضا حساب کند. ارسال یک ماهواره‏ی جدید هم از نظر من کاملاً منطقی به‌نظر می‌رسد. چرا که اسراییل چاره‏ای جز این ندارد که از طریق فضا، وضعیت دشمن اصلی‏اش را رصد کند.

ارسال این ماهواره بیش‌تر جنگ روانی به‏نظر می‏رسد و یا واقعاً آن‏طور که گفتید، هدف آن کنترل نظامی است؟

خیر این جنگ روانی نیست. جنگ روانی نمی‏تواند این‏قدر پرهزینه باشد. اسراییل برای ساختن این ماهواره، هزینه‏ی سنگینی را متحمل شده است.

فراموش نکنید که اسراییلی‏ها از نظر تکنولوژی ماهواره‏ای بسیار پیشرفته‏اند و یکی از دلایل آن، محاصره شدن آنها توسط دشمنان بوده است. دانشی که اسراییلی‏ها از پایگاه‏های سوریه به‏دست آورده‏اند، بیش‌تر از راه هوایی بوده است.

البته گو این‏که پناه جستن سردار علیرضا عسگری، معاون سابق وزارت دفاع بود که اسراییلی‏ها را از تأسیسات اتمی سوریه باخبر کرد. ولی به‏هرحال، در مورد ایران به‏ویژه روی فضا حساب می‏کنند. چون همان‏طور که گفتم، منبع اطلاعاتی مباشر و مستقیمی ندارند.

در پی تصویب قطعنامه‏ی تازه‏ی تحریم‏ها علیه ایران، از جانب شورای امنیت سازمان ملل متحد، یک مقام عالی‏رتبه‏ی پیشین موساد، توصیه کرد که ایران هدف یک حمله‏ی پیش‏گیرانه قرار بگیرد. آیا چنین وضعیتی قابل پیش‏بینی است؟

اسراییل روزی که حس کند جمهوری اسلامی در دو قدمی ساختن سلاح هسته‏ای است، نه از کسی اجازه خواهد گرفت و نه تردید خواهد کرد؛ سریع به ایران حمله خواهد کرد. حمله‏اش هم متوجه تأسیسات نظامی و اتمی جمهوری اسلامی خواهد بود.

کابوس یک جمهوری اسلامی اتمی، کابوسی است که اسراییلی‏ها را رها نمی‏کند و برای‏شان بسیار سنگین است. نه فقط به‏خاطر این‏که فکر می‏کنند روزی جمهوری اسلامی با سلاح هسته‏ای به آنها حمله می‏کند. البته این امر به‏نظر من خیلی بعید است، چون جمهوری اسلامی می‏داند که واکنش اسراییل بسیار سنگین خواهد بود. اسراییل حداقل ۲۰۰ کلاهک اتمی دارد.

اسراییلی‏ها نگران آن هستند که این تکنولوژی، زمینه‏ساز دست‏یابی گروه‏هایی مانند حزب‏الله و یا حماس، به‌نوعی از سلاح هسته‏ای باشد که اصطلاحاً به آن «سلاح هسته‏ای خفیف» می‏گویند. یعنی اورانیومی که درجه‏ی غنی‏شده‏اش به‏گونه‏ای نیست که اگر به‏جایی بخورد، یک میلیون نفر را بکشد، اما می‏تواند در مجتمع‏های کوچک‏تر باعث نابودی و تخریب شود.

اسراییلی‏ها نگران این امر هستند و بنابراین تا امروز خاطرشان جمع است که جمهوری اسلامی هنوز فاصله‏ی زیادی تا ساختن سلاح هسته‏ای دارد.

ولی من تردید ندارم- این جزو استراتژی اسراییل است- که این کشور برای بقای خودش، منبع خطری را که بقایش را تهدید می‏کند، نابود خواهد کرد. این را اسراییل قبلاً در رابطه با گروه‏های فلسطینی تندرو و در رابطه با گروه‏ها، احزاب و فعالانی که وجود اسراییل را هدف قرار داده بودند نشان داده است.

بنابراین اسراییل امروز و فردا به جمهوری اسلامی حمله نخواهد کرد. ولی اگر وضع بر همین منوال بماند، با توجه به این که اسراییلی‏ها مطمئن هستند جمهوری اسلامی به‏دنبال سلاح هسته‏ای است و در این زمینه اطلاعات و مدارک کافی دارند، دقیقاً در لحظه‏ای که حس کنند آن کابوس دارد به حقیقت می‏پیوندد، به ایران حمله خواهند کرد.

روزنامه‏ی بریتانیایی «تایمز»، در روز دوازدهم ژوئن از قول یک منبع نظامی در خلیج فارس نوشت: «عربستان سعودی آماده است تا به اسراییل اجازه بدهد از حریم هوایی این کشور برای یک حمله‏ی احتمالی به ایران استفاده کند.» بلافاصله اما وزیر دفاع عربستان این گزارش را رد کرد و آن را یک ادعای دروغین توصیف کرد. پرسش پایانی‏ام این است که آیا منطقه برای یک درگیری تازه آمادگی دارد و کشورهای عربی منطقه حاضر هستند که با اسراییل همراه شوند؟

نه تصور نمی‏کنم. اولاً کشورهای عربی بسیار نگران واکنش ایران هستند. ایران که دستش به امریکا نمی‏رسد و یا دستش به اسراییل به آن معنا نمی‏رسد. بنابراین واکنش متوجه کشورهای عربی خواهد بود. حداقل پایگاه‏های امریکا در این کشورها را مورد هدف قرار خواهد داد. این است که خواهان درگیر شدن در ماجرا نیستند.

اما در عین حال این کشورها ته دل‏شان هم نگران جمهوری اسلامی هستند و مایلند به شکلی خطر جمهوری اسلامی محدود شود. بنابراین اگر حمله‏ای صورت بگیرد که دامان آنها را آلوده نکند، به‏ظاهر محکومش خواهند کرد، اما ته دل‏شان خوشحال خواهند بود. اگر حمله‏ای صورت بگیرد که دودش به چشم آنها برود، طبیعتاً با آن مخالفت می‏کنند.

کشورهای عرب همسایه‏ی ایران وضع عجیبی دارند. یعنی از یک طرف دل‏شان می‏خواهد جمهوری اسلامی از بین برود و از طرف دیگر می‏ترسند که هزینه‏ی از بین رفتن جمهوری اسلامی و یا حداقل بخشی از آن را، آنها بپردازند.

در عین حال، یادمان باشد که عربستان سعودی این خبر را تکذیب کرد و به‌طور کلی، دولتی مانند عربستان که پادشاهش خود را خادم حرمین شریفین می‏داند، به هواپیماهای اسراییلی اجازه نخواهد داد از فرازش پرواز کنند.

اگر دیدیم که سعودی‏ها در جنگ خلیج فارس اول، با حضور امریکایی‏ها موافقت کردند، به این دلیل بود که حیات خلوت‏شان در کویت به‏خطر افتاده بود. اما بعد در جنگ آزادسازی عراق یا سرنگونی رژیم صدام، دیدیم که سعودی‏ها مشارکت مستقیم نداشتند.

Share/Save/Bookmark