رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ خرداد ۱۳۸۹
نگاهی به سی‌سال تحریم جمهوری اسلامی ایران

دولت یا ملت، کدامیک قربانی تحریم‌اند

مرتضی اصلاحچی

جامعه بین‌المللی اکنون در تدارک اعمال دور تازه‌ای از تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران است. از آن‌جا که مسئله تحریم ایران امر جدیدی نیست و جمهوری اسلامی در طول سال‌های گذشته انواع و اقسام تحریم را از سر گذرانده است، بار دیگر این سوال در اذهان پر رنگ می‌شود که آیا تحریم‌ها اثرگذار بوده‌اند؟ چه کسی از این تحریم‌ها متضرر شده است، جمهوری اسلامی یا مردم ایران؟

تحریم جمهوری اسلامی سابقه‌ای به قدمت این نظام سیاسی دارد. از آن زمان که رهبران انقلابی نظام تازه پای اسلامی در ادبیات سیاسی خود رویکرد ضد غربی اتخاذ کردند و دانشجویان پیرو خط امام با اشغال سفارت آمریکا به غرب ستیزی جمهوری اسلامی وجه‌ای عملی بخشیدند تحریم‌ها آغازیدن گرفتند و ایران مرتبا و به بهانه‌های مختلف تحریم شد.

اشغال سفارت آمریکا، آغازگر راه

نخستین تحریمی که ایران با آن مواجه گردید و کاملا از آن شوکه شد پس از اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری کارمندان این سفارت صورت گرفت. دولت آمریکا که در خصوص مسئله گروگان‌گیری شدیدا تحت فشار اذهان عمومی مردم خود بود در واکنش به این اقدام ۱۲ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را که از زمان شاه در این کشور بود توقیف کرد و حتی پس از آزاد شدن گروگان‌ها این پول را به ایران باز نگرداند.

با آغاز جنگ میان ایران و عراق، ایالات متحده تحریم ایران را به شکل دیگری پی گرفت و آن تحریم تسلیحاتی ایران بود و پس از آن هم دولت دونالد ریگان تحریم‌های ایران را به بهانه «حمایت از تروریسم» گسترش داد.


نخستین تحریمی که ایران با آن مواجه گردید و کاملا از آن شوکه شد پس از اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری کارمندان این سفارت صورت گرفت

با همه این تفاسیر اما عده‌ای بر این نظرند که جدی‌ترین تحریم اقتصادی ایران از سوی آمریکا در زمان بیل کلینتون تصویب شد. در سال ۱۹۹۵ دولت کلینتون تحریم اقتصادی ایران را تصویب کرد و پس از آن نیز کنگره این کشور قانونی موسوم به «ایلسا» را مصوب کرد که هر شرکتی را که با ایران به میزان بیش از ۲۰ میلیون دلار تجارت داشت نیز تهدید به اعمال تحریم می‌کرد.

اگرچه برخی کشورها نیز بعد از روی کار آمدن جمهوری اسلامی تحریم‌های مختصری را علیه ایران اعمال کردند اما عمده تحریم‌ها از سوی ایلات متحده بود. این وضع اما با روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد و اتخاذ سیاست‌های آشکارا ضد غربی‌اش شکل دیگری پیدا کرد و بسیاری از کشورهای غربی در کنار آمریکا اقدام به تحریم ایران کردند.

به همین منظور بسیاری بر این عقیده‌اند که محمود احمدی‌نژاد تمام تلاش‌های محمد خاتمی برای رفع خصومت میان ایران و جامعه بین‌المللی را نقش بر آب کرد و در طول مدت کوتاهی آن‌چنان تصویر وحشتناکی از ایران ارائه کرد که کشورهای غربی از ترس دستیابی ایران به تسلیحات اتمی تاکنون و در غالب شورای امنیت سازمان ملل سه قطع‌نامه شدید علیه ایران تصویب کردند و چهارمین قطع‌نامه نیز به زودی مصوب خواهد شد.

احمدی‌نژاد، مسبب تحریم‌های بین‌المللی

دولت اصلاح‌طلب محمد خاتمی تلاش داشت پرونده هسته‌ای ایران را از راه مذاکره با جامعه بین‌الملل حل و فصل کند و در همین راستا طی توافقی با غرب فعالیت سانتریفیوژها را متوقف کرد و غنی‌سازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد اما پیروزی نابهنگام محمود احمدی‌نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و اعلام او مبنی بر از سرگیری غنی‌سازی، پرونده هسته‌ای ایران را از فاز مذاکره به فاز مخاصمه کشاند.

از آن‌جا که دولت محمود احمدی‌نژاد توافق با غرب را زیر پا گذاشت و تعلیق را شکست شورای امنیت سازمان ملل در دسامبر سال ۲۰۰۶ برای وادار کردن جمهوری اسلامی از ادامه غنی‌سازی اورانیوم و تعلیق دوباره فعالیت سانتریفیوژها قطع‌نامه‌ای علیه ایران تصویب کرد. این قطع‌نامه که به نوعی آغازگر اولین تحریم بین‌المللی ایران بود به اتفاق آرا در شورای امنیت تصویب شد.


بسیاری بر این عقیده‌اند که محمود احمدی‌نژاد تمام تلاش‌های محمد خاتمی برای رفع خصومت میان ایران و جامعه بین‌المللی را نقش بر آب کرد

از آن‌جا که دولت محمود احمدی‌نژاد به قطع‌نامه شماره ۱۷۳۷ سازمان ملل مبنی بر توقف غنی‌سازی اورانیوم توجهی نکرد شورای امنیت در ماه مارس سال ۲۰۰۷ تحریم شدیدتری را مصوب کرد. این قطع‌نامه نیز با رای تمامی ۱۵ کشور دائم و غیردائم شورای امنیت به تصویب رسید.

در این قطع‌نامه از تمامی کشورهای جهان خواسته شده بود تا فعالیت خود با شرکت‌های ایرانی را که در زمینه انرژی هسته‌ای فعالیت دارند، محدود کنند. همچنین ممنوعیت صادرات و واردات سلاح‌های سنگین به ایران نیز از دیگر موارد صادره در این قطع‌نامه بود.

در ضمیمه این قطع‌نامه اسامی سازمان ها و شرکت‌هایی همچون: سازمان انرژی اتمی ایران، سازمان صنایع دفاع، گروه صنعتی متالوژی و مهمات، مرکز تولید و تحقیق سوخت هسته‌ای اصفهان و مرکز فن‌آوری هسته‌ای اصفهان، مرکز تحقیقات هسته‌ای کرج، گروه صنعتی موشک کروز، بانک سپه و بانک بین‌المللی سپه، گروه صنعتی صنام، صنایع هوانوردی قدس و تعداد دیگری از شرکت‌های وابسته به دولت به چشم می‌خورد. این قطع‌نامه همچینی نام تعدادی از فرماندهان سپاه و شخصیت‌های حکومتی ایران را نیز در فهرست ممنوعیت معاملات قرار داد.

پس از صدور این قطع‌نامه ایران بار دیگر به خواست جامعه بین‌المللی بی‌توجهی کرد و حتی محمود احمدی‌نژاد اعلام کرد که شورای امنیت دیگر هیچ قطع‌نامه‌ای را علیه ایران تصویب نخواهد کرد اما به فاصله ۹ ماه پس از صدور این قطع‌نامه سومین قطع‌نامه تحریم ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد.

قطع‌نامه شماره ۱۸۰۳ شورای امنیت که فرانسه و انگلیس پیش‌نویس آن را تهیه کردند، این‌بار با ۱۴ رای موافق و رای ممتنع اندونزی به تصویب رسید. این قطع‌نامه لحن شدیدتری به نسبت قطع‌نامه‌های پیشین داشت و محدودیت‌های جدی‌تری را نیز متوجه ایران می‌کرد.

در قطع‌نامه‌های قبل اشخاص و شرکت‌های مشخصی به دلیل دست داشتن در برنامه هسته‌ای ایران شامل تحریم‌های مالی و مسافرتی قرار گرفته بودند. در این قطع‌نامه نیز نام افراد جدیدی به لیست اضافه شدند.

همچنین برای اولین بار تحریم‌هایی به طور کلی برای اقتصاد ایران وضع شد که از جمله کنترل صادرات و واردات ایران و خصوصا کالاهایی که دارای مصرف دوگانه در صنایع نظامی و غیر نظامی را در برمی‌‌گرفت، که اقتصاد ایران را برای تهیه مواد اولیه کارخانه ها دچار دشواری‌های گسترده‌ای کرد.

همچنین تحت فشار قرار دادن موسسات مالی که با ایران کار می‌کنند و بانک‌های ایرانی و در نهایت تهدید به تحریم‌های بعدی در صورت عدم تعلیق غنی‌سازی از دیگر بخش‌های این قطع‌نامه بود.

احمدی‌نژاد که پیش از صدور این قطع‌نامه، قطع‌نامه‌های سازمان ملل را «ورق پاره» خوانده بود و اعلام کرده بود که «ایران قدرت‌های بزرگ را به زانو در آورده است» در واکنش به صدور قطع‌نامه سوم شورای امنیت ضمن بیان این‌که «کسی برای این تهدیدات هویج هم خرد نمی‌کند» اعلام کرد که شورای امنیت سازمان ملل با صدور چنین قطع‌نامه‌هایی اعتبار خود را زیر سوال می‌برد.

اکنون اما تا چندی دیگر چهارمین دور تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران به تصویب خواهد رسید. از نکات قابل توجه این قطع‌نامه علاوه بر تشدید آن نسبت به قطع‌نامه‌های پیشین این است که روسیه و چین نیز در نوشتن متن پیش‌نویس آن سهیم بودند و این در حالی است که قطع‌نامه‌های پیشین عمدتا توسط امریکا و کشورهای غربی به رشته تحریر در می‌آمد.

بنابر گزارش رسانه‌های غربی قطع‌نامه جدید شورای امنیت علیه ایران شامل موارد زیر است:

- تهیه‌ی فهرست سیاه از بانک مرکزی و چند بانک دیگر بزرگ ایران،‌شامل بانک‌های ملی‌و صادرات (بانک سپه هم‌اکنون در فهرست سیاه قرار دارد) به خاطر حمایت مالی از برنامه‌ هسته‌ای و موشکی ایران

ـ تهیه‌ی فهرست سیاه برای شرکت‌های کشتی‌رانی
ـ تحریم سرمایه‌گذاری‌های جدید در بخش تکنولوژی تولید گاز طبیعی مایع

ـ وسعت بخشیدن به فهرست سیاه مقام‌ها و شرکت‌های ایرانی که شامل تحریم‌ سفر به خارج و انسداد دارایی ‌شده‌اند، با تمرکز بر روی اعضای سپاه پاسداران و شرکت‌های تحت کنترل آن

ـ وسعت بخشیدن به تحریم‌های اعمال شده توسط سازمان ملل بر روی صادرات تسلیحات از ایران و ضمیمه کردن تحریم واردات اسلحه به کشور

تحریم‌ها؛ اقدامی نمایشی یا تنبیهی موثر

فارغ از تاریخچه و روند تحریم‌های علیه ایران اما همواره این بحث در مجامع سیاسی مطرح بوده است که آیا این تحریم‌ها اساسا موثر هستند یا خیر. عده‌ای با توجه به شیوه تحریم‌ها معتقد بودند که جمهوری اسلامی آن‌طور که باید و شاید از این تحریم‌ها متضرر نشده است و این مردم ایران بوده‌اند که بار سنگین تحریم‌ها را تحمل می‌کردند.

یک شاهد برای این مسئله این است که جمهوری اسلامی همواره از بانک‌ها و شرکت‌های اماراتی برای دور زدن این تحریم‌ها استفاده کرده است که این مسئله منجر به این امر می‌شود که ملزومات مورد نیاز جمهوری اسلامی با قیمتی به مراتب بیش‌تر از قیمت اصلی خریداری شود و این پول اضافه از سرمایه‌ای که باید در جهت آسایش مردم خرج شود تامین می‌شود.

از آن‌جا که اصل اول مورد نظر کشورهای تحریم کننده ایران تاثیرگذاری این تحریم‌ها و متقاعد کردن جمهوری اسلامی برای توقف فعالیت‌های هسته‌ای‌اش است، برخی بر این نظرند که چون این تحریم‌ها تاکنون تغییری در سیاست ایران ایجاد نکرده‌اند و بیش از دولت، مردم ایران را در مضیقه قرار داده‌اند، تحریم‌ها تاکنون بی‌اثر بوده‌اند.

از دیگر سو اما تحلیل عده‌ای این است که این تحریم‌ها سیستم فناوری ایران را فرسوده کرده است اما به خاطر این مسئله که گردش اطلاعات در ایران آزادانه نیست و به جز مسئولین حکومتی کس دیگری از آن‌چه که واقعا در کشور می‌گذرد خبر ندارند، نمی‌توان تحلیلی دقیق در خصوص نتیجه تحریم‌ها ارائه کرد.

در این خصوص مطرح می‌شود که تحریم‌های بین‌المللی در بخش صنعت نفت وگاز، تاثیرهای بسیار منفی‌ داشته‌اند و یکی از پیامدهای تحریم‌ها این بوده است که سرمایه‌گذاری‌های لازم در صنعت نفت و گاز آن‌جام نشده است و کشورهای خارجی بدلیل همین تحریم‌ها در این بخش‌ها خودداری کرده‌اند.

اگر پذیرفته شود که تحریم‌های بین‌المللی در حوزه انرژی ایران اثر گذاشته‌اند علاوه بر دولت مردم ایران نیز از این مسئله متضرر خواهند شد چراکه قسمت اعظم درآمد ایران از عواید حاصل از فروش نفت و گاز است و در صورت کاهش درآمد از این ناحیه کل کشور با بحران اقتصادی مواجه خواهد شد.

اکنون اما با در نظر گرفتن متن پیش‌نویس قطع‌نامه چهارم شورای امنیت به نظر می‌رسد که غرب از تحریم کور و همه جانبه ایران به سمت تحریم‌های هدفمند برای موارد مشخص روی آورده است.

تحریم‌های اخیر علیه ایران برخلاف عمده تحریم‌هایی که دولت آمریکا در طول سی سال گذشته علیه ایران تصویب کرده است موارد مشخصی از فعالیت‌های ایران را در بر می‌گیرد که آشکارا جامعه بین‌المللی را به خطر می‌اندازند و در خدمت سیاست‌های ماجراجویانه هسته‌ای این کشور هستند. حال این‌که آیا دور جدید تحریم‌ها می‌تواند به طور هوشمند جمهوری اسلامی را در موارد به خصوصی در مضیقه بگذارد یا خیر در آینده مشخص خواهد شد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

تحريم بايد همه جانبه و با حداکثر فشار باشد تا نتيجه دهد , اگر قرار باشد مقطعي و به قول معروف با دست پس بزنند و با پا پيش بکشند جز اينکه بر ملت فشار وارد ميشود نتيجه اي نخواهد داشت

-- مهرداد ، Jun 10, 2010 در ساعت 07:00 PM

غرب با تحریم های کورکورانه و همه جانبه ،همانطور که گفته شد،اثر فزاینده فشارها بر دولت را ندارد.تنها تحریم های هوشمندانه و هدفمند است که می تواند موثر باشد. قطعنامه ی چهارم شورای امنیت را تا حدودی می توانیم جزو قطعنامه های هدفمند به شمار آوزریم.

-- سهیل ، Jun 10, 2010 در ساعت 07:00 PM

تنها تحریم, موثر عدم خرید نفت از حکومت آخوندی است که می تواند باعث شود مردم داخل کشور با اطلاع از ناتوانی رژیم در تهیه ابزار سرکوب ایشان و ناتوانی در پرداخت به مزدوران لباس شخصی کار این رزیم را یکسره کرده و جهان را از تحمل این غده سرطانی نجات می دهند.به مردم ایران باید اعتماد کرد و جهان باید پیغام روشنی به ایرانیها مبنی بر حمایت فیزیکی و نه در حرف بدهد.

-- کارگر بیکار ، Jun 11, 2010 در ساعت 07:00 PM