رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۹
گفت‌و‌گو با علی‏رضا نامورحقیقی، استاد دانشگاه درباره‌ی مناسبات ایران و آمریکا

«هدف ایران، ایجاد فضای رابطه با آمریکا است»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

نه‏ تنها شرکت آقای محمود احمدی‏نژاد در اجلاس بازنگری ان‏پی‏تی در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک، مورد انتقاد برخی محافل سیاسی در داخل بود، بل‌که ضیافت شامی که آقای متکی، وزیر امور خارجه‏ی ایران، پس از بازگشت آقای احمدی‏نژاد، در نیویورک برگزار کرد نیز، با نارضایتی‏هایی حتی در میان اصول‏گرایان مواجه شد.

Download it Here!

این ضیافت، اقدامی بی‏سابقه از جانب مسئولان جمهوری اسلامی بود و به‏ویژه حضور معاون نماینده‏ی آمریکا در سازمان ملل، به پرسش‏ها در این زمینه دامن زده است.

این تلاش از جانب دولت ایران چرا صورت می‏گیرد؟ چه افقی برای نتایج آن پیش‏بینی می‏شود؟ و مخالفت‏های سیاسی محافل مختلف با آن، بر چه پایه و از جانب کدام نیروها است؟

مجموعه‏ی‏ای از این پرسش‏ها را با آقای دکتر علی‏رضا نامورحقیقی، استاد دانشگاه در کانادا، درمیان گذاشته‏ام.


دکتر علی‏رضا نامورحقیقی، استاد دانشگاه در کانادا

آقای نامورحقیقی این حرکت آقای متکی را تلاشی از جانب دولت آقای احمدی‏نژاد می‏داند. بر این اساس که:

باید توجه داشت در مقایسه با سال گذشته که آقای اوباما نامه‏ای برای رهبری نوشته بود و در مجموع چهار نامه ردوبدل شد و آمریکا به دنبال ایجاد گفت‏وگوی مستقیم با بالاترین نهادهای قدرت در ایران بود، تغییراتی ایجاد شده که عمدتاً بخشی از آن تحت تأثیر حوادث بعد از انتخابات بوده است.

در نتیجه‏ دولت آقای احمدی‏نژاد سعی کرده برخلاف مواضع خیلی تند در دور اول، در مورد مسئله‏ی هسته‏ای، به سازشی با گروه ۵+۱ و هم‏چنین ایجاد فضایی برای رابطه با آمریکا برگردد.

به جز حضور اخیر آقای احمدی‏نژاد در نیویورک و ضیافت شام آقای متکی، چه نشانه‏های دیگری وجود دارد که حاکی از وجود چنین تلاشی باشد؟

آقای جلیلی در ژنو، بیش از اندازه‏ای که اختیار داشت، جلو رفت. گفت‏وگوهای مستقیمی با آقای برنز انجام داد و توافقی را پذیرفت که بر مبنای آن دوسوم اورانیوم غنی‏شده‏ی ایران به کشور روسیه و فرانسه ارسال شود و در ازای آن اورانیوم ۲۰درصد دریافت کند.

این توافق آمریکایی‏ها را خاطرجمع می‏کرد که ایران نمی‏تواند در حوزه‏ی مسائل بمب اتم از این اورانیوم غنی‏شده استفاده کند. در قبال آن هم ظاهراً تحریم‏های جدیدی در مورد ایران اعمال نمی‏کردند.

در آن زمان، آقای احمدی‏نژاد هم اعلام کرد که تاکنون زمان تقابل بوده و اکنون زمان تعامل فرا رسیده است. اما بعد از این که نهادهای قدرت توافق انجام شده در ژنو را بررسی کردند، به این نتیجه رسیدند که تنها پاداشی که در این معامله نصیب ایران می‏شود این است که تحریم‏های جدیدی علیه او به‏کار نمی‏رود و همان‏طور که می‏دانید، توافق ژنو رد شد.

بعد از این ماجرا دولت تا حدی در انزوا فرو رفت و حتی حضور آقای جلیلی در ارتباط با مسائل مختلف کم‏رنگ شد.

هربار که به‏نظر می‏آید قدمی در جهت حل مسئله برداشته می‏شود، مخالفت‏هایی در داخل صورت می‏گیرد. این مخالفت‏ها بر چه مبنایی است و از جانب کدام نیروها ابراز می‏شود؟

جناح‏هایی در داخل حکومت از یک‌سو معتقدند که طرح تبادل سوخت قابل اعتماد نیست و از سوی دیگر، می‏گویند ایران در قبال این کار چه دریافت خواهد کرد؟ و آیا تحریم‏های مصوبه‏ی سازمان ملل علیه ایران، لغو خواهد شد؟ اما به نظر نمی‏رسد چنین پاداشی به ایران بدهند.

این دیدگاه‏ها را کدام نیروهای سیاسی در ایران نمایندگی می‏کنند؟

به نظر من، بیشتر نهادهایی که مسائل استراتژیک و امنیتی را دنبال می‏کنند. نمی‏توانم دقیقاً بگویم کدام، اما گفتارهایی که در نشریات تحلیلی و مربوط به مسائل هسته‏ای ایران هست، به این نگاه اشاره دارد و معتقد است که عنصر چانه‏زنی ایران اورانیوم غنی‏شده است و باید با آن معامله‏ی نقد به نقد بکند. معامله‏ی نقد به نقد هم آن است که مثلاً تحریم‏ها علیه ایران برداشته شود و مبادله‏ی اورانیوم غنی‏شده تنها در این صورت ارزش خواهد داشت.

به نظر شما، از سوی ایران پیشنهاد جدیدی دارد مطرح می‏شود؟ و آن چه پیشنهادی است؟

پیشنهاد جدیدی که دولت ایران دارد مطرح می‏کند، بر این مبنا است که هم کمیت اورانیومی را که می‏خواهد منتقل کند کاهش بدهد و هم کانال انتقال را تغییر بدهد. ممکن است این کانال انتقال برزیل یا ترکیه باشد که ایران احساس می‏کند به این کشورها اعتماد بیشتری می‏تواند داشته باشد.

امروز روزنامه‏ی جمهوری اسلامی که‏ گاهی وابسته به آقای هاشمی رفسنجانی اعلام می‏شود، نارضایتی خود را از رفتار آقای متکی اعلام کرده بود. ارزیابی شما در این‏باره چیست؟

روزنامه‌ی جمهوری اسلامی در مورد سیاست هسته‏ای و آمریکا، سیاست رادیکالی دنبال می‏کند و در این زمینه‏ خیلی به آقای رفسنجانی ربطی پیدا نمی‏کند.

اما واقعیت این است که در نهادهای قدرت، بخشی در سپاه و غیره معتقدند که چاره‏ی ما این است که معامله‏ای را با آمریکا انجام بدهیم. خبرهای سال گذشته در مورد ملاقات آقای مشایی با نمایندگانی از سوی جو بایدن و… همه حساسیت‏هایی را ایجاد کرده است و احساس آن‏ها این است که آقای مشایی دارد این خط را دنبال می‏کند.

مخالفین دولت و بخش‏های رادیکالی که معقتدند نمی‏توان به آمریکا اعتماد کرد، هردو در این زمینه مخالف سیاست‏های دولت هستند. آن‌ها معتقدند دولت برای حل مسائل خود و پشت‌سر گذاشتن بحران سیاسی و هم‏چنین بحران اقتصادی که ممکن است نشانه‏های آن آشکار شود و نیازمند سرمایه‏گذاری در حوزه‏های نفتی است، به دنبال آن است که تبادل سوخت را – حال با میزان کم‏تر و جابه‏جایی محل تبادل - عملی می‏کند.

فکر می‏کنید نهاد رهبری چقدر با اقداماتی از این قبیل هم‌راه و موافق باشد؟

این که این مهمانی از قبل هماهنگ شده باشد، خیلی مشخص نیست. چون ابتدا گفتند که مهمانی از سوی آقای متکی بوده است، اما بعد در رادیو تلویزیون ایران اعلام شد که از سوی نمایندگی ترتیب داده شده است.
دعوت نماینده‏ی آمریکا به جلسه هم تا حدی غیرمتعارف بود. برای این که در گذشته ایران تنها در جلساتی با نمایندگان آمریکا شرکت می‏کرد که از سوی سازمان ملل در مورد مسائل افغانستان و مسائل هسته‏ای برگزار شده بودند.

من واقعاً نمی‏دانم تا چه حد هماهنگ شده است. اما نتیجه‏ی کار موفقیتی را که دولت به دنبال آن بوده، به هم‌راه نیاورده است. بخشی از آن هم به توانایی‏های آقای متکی برمی‏گردد که در طول مدت کارش از جنبه‏ی دیپلماسی و ایجاد فضا چندان موفق نبوده است و دیپلمات برجسته‏ای نیست که بتواند سیاست اغنایی درپیش بگیرد.

مضافاً بر این‌ که سیاست هماهنگ‏سازی دولت‏ها و قدرت‏های بزرگ چرخش بیشتری به سمت آقای اوباما دارد و دولت ایران با مشکلات بیشتری مواجه است.

معمولاً در این‏گونه موارد نهاد رهبری منتظر نتیجه می‏ماند. اگر نتیجه‏ موفقیت‏آمیز باشد، کم‏وبیش تأیید می‏کند. اما اگر نباشد، ممکن است تذکر بدهد که این روش به‏جایی نمی‏رسد. در هر حال این رویه‏ای است که دولت در پیش گرفته است.

ولی تاکنون می‏توان نتیجه گرفت که موافقت ضمنی رهبری با این اقدامات وجود دارد؟

من نمی‏توانم در این مورد نظر خاصی بدهم. چون سیاست دولت آقای احمدی‏نژاد این است که اقدامات‏اش را انجام می‏دهد و معتقد است هرجا این اقدامات اشتباه بودند، مقام رهبری تذکر خواهد داد.

فکر می‏کنید این گرایش دولت در این مقطع، نتیجه‏بخش خواهد بود؟

مسائل قدرت‏های بزرگ، خیلی با این جلسات تغییر نمی‏کند. به خصوص که سیاست انرژی چین منافع استراتژیکی را دارد دنبال می‏کند که بخشی از این منافع را در ایران جست‏وجو می‏کند. ما نمی‏دانیم چه توافقاتی ممکن است میان روسیه و چین با آمریکا، در ارتباط با ایران، صورت بگیرد.

بیشتر منظورم این بود که آیا گرایشی که در دولت وجود دارد و شما نیز به آن اشاره کردید، می‏تواند منجر به گشایش رابطه با آمریکا بشود؟ یعنی مخالفت‏های درونی مانع این گرایش خواهد شد یا این که این گرایش می‏تواند پیش برود؟ افق آینده را چگونه می‏بینید؟

نکته‏ی اول این است که نگاه آمریکایی‏ها، به خصوص بعد از انتخابات، بیشتر متوجه مسائل مربوط به حوزه‏ی سیاسی و اجتماعی ایران، به خصوص بعد از انتخابات است و احساس‏ می‏کنند که دولت هنوز نتوانسته وضعیتی را پیدا کند که سال گذشته در این موقعیت داشت.

نکته‏ی دوم هم این است که آمریکا‏یی‏ها ترجیح می‏دهند این گفت‏وگو و سازش را با نماینده‏ی رهبری انجام بدهند. چون احساس‏شان این است که هرنوع توافقی با دولت، ممکن است بعداً با مخالفت رهبری روبه‌رو شود. بنابراین اگر بخواهند در این زمینه حرکتی بکنند، از این طریق جلو خواهند رفت. مگر این که گام‏هایی که دولت برمی‏دارد، با حمایت‏های جدی رهبری روبه‌رو شود.

اما در مرحله‏ی کنونی احساس من این نیست که ایران با آمریکا به توافقی دست پیدا کند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

تاسف و تاسف
جناب, مذاکره آمریکا با کی و با چه کسی؟ با قاتلین؟ با آخوندها؟ با سپاهیان؟ با احمدی نژاد؟ و یا رفسنجانی؟
جناب, این جماعت اعم از آخوند ویا غیر آخوند حاضر به معامله با آمریکا نیستند. دقیقا برعکس, آنها میخواهند که یا آمریکا و یا اسراییل با یک حمله نظامی از هوا , مردم داخل را قتل عام کنند و حکومت فقاهتی خودشان را ابدی کنند.

-- امیر سایه ، May 13, 2010 در ساعت 03:54 PM

این اقا طوری صحبت میکند که گویی جمهوری اسلامی یک نظام متعارف است! ایشان درست مثل یک نماینده رژیم صحبت میکند.

-- رضا ، May 13, 2010 در ساعت 03:54 PM