رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۹ مهر ۱۳۸۸
گفت و گو با دکتر منصور فرهنگ و دکتر اکبر اعتماد

«ایران و اسراییل از یکدیگر استفاده ابزاری می‌کنند»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

پرونده‌ی هسته‌ای ایران که در ماه‌های پایانی منتهی به انتخابات ریاست جمهوری، به نظر می‌رسید، از روی میز مناقشات بین‌المللی میان ایران و جهان غرب، برداشته شده است، بار دیگر گشوده شده و مورد بحث قرار گرفته است.

در اين ميان دو برخورد متفاوت با این مسأله وجود دارد. از يک‌سو عدم مشروعیت بکارگیری پرونده‌ی هسته‌ای ایران در مجامع جهانی و مناقشات بین‌المللی و از سوي ديگر ضرورت دخالت جامعه‌ی جهانی در این پرونده زمینه‌ی بروز یافته است.

همچنين مسائل سیاسی داخلی ایران و مشکلاتی که مخالفان دولت فعلی ایران در زمینه‌ی آزادی‌های دمکراتیک با آن مواجه هستند، نيز به طرح این پرسش دامن می‌زند.

ادله‌ی کدام‌یک از طرفین محکم‌تر است؟ در اين زمينه با آقایان اکبر اعتماد و منصور فرهنگ گفت و گو کرده‌ام.

دکتر اکبر اعتماد، اولین رییس و در واقع، بنیان‌گذار سازمان انرژی اتمی ایران است و نخستین کسی که قرارداد مشارکت ایران در غنی‌سازی اورانیوم با فرانسه را در نظام گذشته امضا کرده است.

او که پس از انقلاب نیز همواره از حق ایران در پرونده‌ی هسته‌ای دفاع کرده و جامعه‌ی غربی به ویژه‌‌ آمریکا را متهم به استفاده‌ی ابزاری از آن نموده است در خصوص شرایط فعلی مي‌گويد:

Download it Here!

پرونده‌ی هسته‌ای ایران تبدیل به وسیله‌ای در دست قدرت‌های غربی شده برای این که ایران را تحت فشار سیاسی قرار بدهند. قبلا به دلایل دیگر و هم‌اکنون نیز وقایع اخیر ایران آن را تشدید کرده است.

من فکر می‌کنم در شرایط امروز جهان که هزار و یک مسأله مطرح است، تلاطمی که غرب در اطراف پرونده‌ی اتمی ایران ایجاد کرده صادقانه نیست و همه‌ی این‌ها وسیله‌ی اعمال فشار بر روی دولت ایران و کنار دیوار گذاشتن ایران است برای این که از ایران امتیازاتی گرفته شود.

پس در دنیای امروز زمانی که مردم جامعه‌ای تحت فشار قرار می‌گیرند چه راهی برای حمایت از مردمی مانند مردم فلسطین یا مردم ایران که زیر اجحافات حکومتی قرار می‌گیرند وجود دارد؟ آیا اساساً حمایت جهانی از جامعه‌ای که به نحوی به او ستم می‌شود وجود دارد؟

مگر جامعه‌ی جهانی از فلسطینی‌ها دفاع کرده است؟ مگر اقدامی برای جلوگیری از اجحاف به فلسطینی‌ها انجام داده است؟ چرا مسأله‌ی ایران را هم‌اکنون مطرح می‌کنند؟ آن‌ها وقتی فضا را مناسب می‌بینند مملکتی را هدف قرار می‌دهند. ولی جای دیگر اصلا صدای‌شان درنمی‌آید.

برای نمونه در همین زمینه‌ی سلاح هسته‌ای که می‌گویند ایران می‌خواهد بمب اتمی بسازد هیچ‌کدام نمی‌گویند چرا خود غربی‌ها کمک کردند که اسراییل سلاح هسته‌ای داشته باشد. اگر کشورهای دیگر نباید دارای سلاح هسته‌ای باشند اسراییل هم نباید این سلاح را داشته باشد.

اگر اسراییل این سلاح را دارد معلوم است که کشورهای دیگر را ناراحت می‌کند. در حال حاضر اسراییل، پاکستان، هند، و روسیه دارای این سلاح هستند. تمام اطراف ما پر شده از سلاح هسته‌ای، اما یقه‌ی ایران را چسبیده‌اند که حتي فن‌آوری لازم در زمینه‌ی انرژی هسته‌ای را نباید داشته باشد. چرا که ممکن است روزی بخواهد سلاح هسته‌ای بسازد.

ایران که رسماً گفته نمی‌خواهد سلاح هسته‌ای بسازد. ولی خود آن‌ها به اسراییل کمک کرده‌اند آن را بسازد و ساخته است، هیچ صدایی هم تا به حال شنیده نشده که چرا اسراییل سلاح هسته‌ای دارد.


دکتر اکبر اعتماد، اولین رییس سازمان انرژی اتمی ایران

ولی به این مسأله هم همیشه اعتراضاتی شده است.

در کنفرانس اخیر در پیتسبورگ و یا در کنفرانس شورای امنیت به ریاست اوباما راجع به خلع سلاح هسته‌ای هیچ‌کس نگفت: اگر مسأله‌ی ایران مسأله است، پس بیاییم تمام خاورمیانه را از سلاح هسته‌ای مبرا کنیم.

وقتی چنین خواستی طرح نمی‌شود ایران در حالتی قرار می‌گیرد که امنیت ندارد. مملکتی هم که امنیت نداشته باشد لزوما دست و پا می‌کند تا وسیله‌ای برای تأمین امنیت خود پیدا کند.
بیم من این است که غربی‌ها با رفتاری که دارند یواش یواش ایران را به سمت سلاح هسته‌ای سوق بدهند. علی‌رغم این که ایرانی‌ها خواهان آن نیستند.

اگر پرونده‌ی هسته‌ای را هم منها کنیم، آن‌چه امروز در ایران می‌گذرد آیا باید مورد توجه جامعه‌ی جهانی قرار بگیرد یا خیر؟ باید از مبارزات مردم ایران حمایت شود یا خیر؟

اولا این مسأله‌ی داخلی ایران است و من نمی‌فهمم به مقامات خارجی و کشورهای خارجی چه ارتباطی دارد. آن‌چه در ایران می‌گذرد مسأله‌ی ملت ایران است. این که این ملت با هم هرجوری کنار می‌آیند و هر کاری می‌کنند داستان جدایی است. فشارهای کشورهای خارجی در این موارد اتفاقا همیشه در جهت عکس عمل می‌کند.

چگونه؟

اوضاع ایران را آشفته‌تر می‌کند. نمی‌گذارند ایران به نحوی به وضع ثابت‌تر و مناسب‌تری برسد. چرا که تهدید خارجی همیشه در ایران این خطر را ایجاد می‌کند که نظام خود را برای مقابله با مداخله‌ی خارجی سخت‌تر کند و رفتارش را خشن‌تر کند.

در گفته‌ها هم می‌بینیم که منابع ایرانی کشورهای خارجی را متهم می‌کنند و این اتهام را چندین بار تکرار کرده‌اند که خارجی‌ها در برخی از این وقایع دخالت داشته‌اند. این نشان می‌دهد که هر نوع مداخله‌ی خارجی اوضاع را بدتر خراب می‌کند.

به عقیده‌ی من خارجی‌ها به نفع ملت ایران عمل نمی‌کنند. هیچ کس باور نمی‌کند که خارجی‌ها واقعا دل‌شان برای ملت ایران سوخته است و این کارها را می‌کنند. این‌ها همه برای گذاشتن فشار سیاسی روی نظام ایران است.


دکتر منصور ‌فرهنگ، استاد حقوق و روابط بین‌الملل در آمریکا

از دکتر منصور فرهنگ، استاد روابط بین‌الملل و نخستین نماینده‌ی جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل می‌پرسم: آیا پرونده‌ی هسته‌ای ایران اساساً می‌تواند مورد مناقشه‌‌ای که الان جاری است باشد؟ برخی مانند آقای دکتر اعتماد معتقدند این استفاده‌ی ابزاری از امری است که ربطی به سیاست ندارد. نظر شما چیست؟

استفاده‌ی ابزاری هست؛ ولی ارتباط بسیار مستقیمی با سیاست دارد. به این شکل که سیاست خارجی ایران از بدو پیدایش جمهوری اسلامی، سیاستی تهاجمی بوده است. از گروگان‌گیری تا ادامه‌ی جنگ با عراق بعد از تابستان ۱۹۸۲ بعد هم فتوا علیه سلمان رشدی و به طور کلی تلاش ایران برای صدور انقلاب خود در جهان عرب و تقابل با اسراییل، تبلور این سیاست است.

از سوی دیگر خصوصا در پنج سال اخیر سخنرانی‌های آقای احمدی‌نژاد و کتمان هولوکاست، نوعی بی‌اعتمادی و نگرانی جهانی نسبت به ایران ایجاد کرد. این مسأله‌ای نیست که فقط از دریچه‌ی حقوقی به آن نگاه کنیم.

این نظر نیز وجود دارد که اگر توان هسته‌ای و حتي توان ساختن بمب اتمی ایجاد خطر کند، کشورهایی نظیر پاکستان و اسراییل، کشورهایی هستند که درگیر مناقشات سیاسی هستند و این خطر باید از جانب آن‌ها نیز حس ‌شود. چرا فشاری نسبت به آن‌ها وجود ندارد؟

این‌جاست که باز پای سیاست به میان می‌آید. باید در نظر داشت که ایران و اسراییل، ضمن دشمنی با یک‌دیگر برای هم استفاده‌ی ابزاری دارند. نیروهای دست راستی اسراییل زمینه‌ای ایجاد می‌کنند که ایران به تبلیغات خود در دنیای عرب ادامه بدهد و حتي بخشی از توده‌های عرب را به خود جذب کند.

از طرف دیگر، وقتی ایران هولوکاست را کتمان می‌کند و صحبت از محو اسراییل از نقشه‌ی جغرافیایی می‌کند، نه تنها یهودیان اسراییل و جهان، بلکه همه‌ی نیروهای مترقی جهان غرب را علیه ایران بسیج می‌کند و باز احساس نگرانی و بی‌اعتمادی نسبت به ایران را دامن می‌زند.

مسأله‌ی هسته‌ای ایران در این چارچوب باید مورد بررسی قرار بگیرد. اگر کسی فقط و فقط در چارچوب حقوقی به این قضیه نگاه کند می‌تواند یک بحث حقوقی آکادمیک برای کلاس درس باشد ولی ارتباطی به سیاست و واقعیات جهان معاصر ندارد.

هرچند تردیدی نیست که اسراییل دارای سلاح هسته‌ای است و می‌خواهد این مونوپول را در منطقه‌ی خاورمیانه داشته باشد. اما مسأله این است که در دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم در برابر این چالش چه باید کرد.

سوال اصلی من هم از آقای اعتماد و هم از شما همین است. با توجه به این چالش و برای دفاع از مردم ایران چه باید کرد؟ چه نوع دخالت‌هایی از جانب جامعه‌ی جهانی مجاز و چه دخالت‌هایی مجاز نیست؟ با توجه به این که جمهوری اسلامی نیز خود را مجاز به حمایت از مثلا مردم فلسطین می‌داند.

اگر مقصود از دخالت، دخالت نظامی است، به هیچ‌وجه! برای این که ایران با همه‌ی ظلم و فسادی که کرده، تا کنون صلح منطقه را به خطر نیانداخته است. تبلیغات زیاد کرده، نگرانی‌ زیاد ایجاد کرده، اما دست به تجاوز علیه کشوری نزده است.

یعنی بر مبنای فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد در شرایطی مانند بعد از حمله‌ی عراق به کویت، کشوری به عنوان خطر برای صلح و امنیت جهان اعلام می‌شود.

اما امروز در دنیای غرب نیروهایی که اقلیتی از مجامع خودشان را تشکیل می‌دهند در حمایت از عفو بین‌الملل در حمایت از حقوق بشر و آزادی‌های مدنی به طور کلی تلاش می‌کنند و برای این فعالین مدنی جوامع اروپا و امریکا فقط ایران نیست که مهم است.

چگونه می‌توان از مردم ایران بدون وجوه منفی‌ای که اشاره کردید حمایت کرد؟ دخالت مثبت چیست؟

افشاگری راجع به ایران و طرح واقعیات، فشار و انزوای سیاسی ایران، خصوصا افشای حکومت ایران در افکار عمومی دنیای عرب که هنوز تمایلات رمانتیکی نسبت به انقلاب اسلامی دارند. به طور کلی فشار سیاسی، دیپلماتیک، اخلاقی و معنوی به ایران.

ولی توجه داشته باشیم که در مرحله‌ی نهایی و اساسی، این مبارزه‌ی داخل ایران است. هیچ راهی وجود ندارد که ما امروز انتخاب کنیم و رفتار جمهوری اسلامی فردا عوض شود.

صحنه‌ی اصلی مبارزه نیز در داخل ایران است. این رژیم جمهوری اسلامی است که با استفاده‌ی از مسأله‌ی هسته‌ای و تقابل بین‌المللی، می‌خواهد توجه مردم ایران و نیروهای مترقی جهانی را از ظلم، فساد، تعدی به مردم و نفی و نقض حقوق بشر دور کند.

ما باید در برابر این مسأله مبارزه کنیم. ما نه خواهان حمله‌ی نظامی به ایران هستیم و نه طرف‌دار آن نوع تحریم‌هایی هستیم که بخواهد به مردم ایران لطمه بزند و فقر و مصیبتی را که بخش عمده‌ای از جامعه‌ی ایران گرفتار آن است بدتر از پیش بکند.

اما رژیم ایران آسیب‌پذیر است. این رژیم صدها میلیون دلار خرج تبلیغات می‌کند تا چهره‌ای از خود در دنیا نشان بدهد. در همین سه روزی که آقای احمدی‌نژاد در نیویورک بود چه تلاشی کرد برای این که میهمانی برپا کند و با رسانه‌های گروهی گفت و گو کند تا بتواند انتقادات و مطالباتی را که مردم ایران نسبت به او دارند، نفی کند.

بنابراین رژیم جمهوری اسلامی متوجه اهمیت افکار عمومی دنیای غرب هست و برای جلب آن هزینه می‌کند. مبارزه‌ی ما در جهت رد و افشای ادعاهای جمهوری اسلامی و دفاع از مبارزات داخل ایران است.

Share/Save/Bookmark