رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ شهریور ۱۳۸۶

تاچریسم فرانسوی علیه ایران

وارژ میناسیان


انتقال ماموریت

در دوران تونی بلر نخست وزیر سابق بریتانیا، ضرب‌المثلی قدیمی نقل محافل شد به این مضمون که اگر "جرج بوش" عطسه كند تونی بلر سینه پهلو می‌كند! این ضرب المثل كنایه از آن داشت كه بلر تا آن اندازه مطابق سیاست‌های بوش عمل می‌کند كه تمیز میان ترجیحات لندن و واشنگتن در برخورد با بسیاری از مسایل سخت تقریبآ غیر ممکن است. تونی بلر در همه سال‌های نخست وزیری‌اش كوشید تا نقش یك هم‌پیمان متعهد را برای كاخ سفید بازی كند. جدا كردن مرز تلقی‌های بوش و بلر در تمام سالهای گذشته در بسیاری از عرصه‌ها یا ممكن نبود و یا آن‌قدر سخت كه می‌شد گفت لندن روی‌كردی تطبیقی را با گرایش‌های نئومحافظه‌كارانه حاكم بر كاخ سفید انتخاب كرده است.
بلر راهی را انتخاب کرده بود که پیش از او مارگارت تاچر نخست وزیری محافظه‌كار، در دهه 80 با رونالد ریگان پیمود تا غول کمونیسم را به زانو در آورد. در آن دوران رهبران دو كشور بانیان بازگشت به فهمی از لیبرالیسم بودند كه تفاوت‌هایی با لیبرالیسم نسل اول حاكم بر غرب داشت. بازگشت به بازار آزاد، كوچك شدن دولت و دور شدن از دولت رفاه، مشخصه‌های اصلی نگرشی بود كه به اندیشه "نئولیبرالیسم" شهرت یافت. نئولیبرالیست‌ها ده سال بعد یعنی اوایل دهه نود (1991) توانستند مظهر کمونیسم را به زانو درآورند، اما در آن روزنه از تاچر خبری بود و نه از ریگان.

ده سال بعد تونی بلر از حزب کارگر همان تصمیمی را گرفت که تاچر گرفته بود. این بار خطر کمونیسم نبود، بلکه بنیادگرایان اسلامی و تروریست‌های اتمی بودند که امنیت جهان را هدف گرفته بودند. در کمتر از دو سال به افعانستان و عراق لشکر کشی شد تا ریشه تروریست‌ها خشکانده شود، ارتش بریتانیا در دو جبهه حضور فعال داشت تا این که تونی از قدرت کناره گرفت، آن موقع بود که بریتانیا اعلام کرد كه لندن از این پس نباید چون گذشته متحدی چشم و گوش بسته برای واشنگتن باشد؛ این پیام را انتخاب "گوردون براون" به کاخ سفید داد.

در کشاکش نقل و انتقالات قدرت در لندن، هم‌زمان در آن سوی كانال مانش و در اروپای سبز "نیكلاس ساركوزی" راست‌گرا جای ژاك شیراك سالخورده را گرفت تا به اصلاح رفتار پاریس در قبال واشنگتن بپردازد. طی همه سالهایی كه تونی بلر كوشید سیاست تطبیقی با واشنگتن را در همه عرصه‌های بین‌المللی دنبال كند، پاریس منتقد جدی سیاستهای نئومحافظه‌كارانه بود. فرانسه تحت ریاست ژاك شیراك نه در جنگ خلیج فارس، نه در افریقا، نه در آسیا و سرانجام نه در اروپا هرگز متحد اصلی واشنگتن نشد، حالا ساركوزی راست‌گرا انتخاب شده بود تا با نگاهی منتقدانه به كج خلقی‌های پاریس در دوران شیراك به متعهدی اصلی برای آمریکا تبدیل شود. این گونه بود که با مرگ سنت تاچریسم در بریتانیا، سارکوزی احیا گر این تفکر در فرانسه شد.

راه متفاوت

سارکوزی راهی نسبتآ متفاوت از اسلافش (ژنرال دوگل و ژاک شیراک) در سیاست خارجی برای فرانسه برگزید. او تصمیم گرفت تا موقعیت فرانسه را به عنوان متحدی نزدیک به امریکا در جهان تثبیت کند. سارکوزی در اولین نطق دیپلماتیک خود برای نشان دادن هم گرایی نوین پاریس – واشنگتن، آشكارا اعلام كرد كه مسایل مربوط به ایران را با حساسیت فراوان پی‌گیری خواهد كرد. ساركوزی حتی پیش از به قدرت رسیدن در اردیبهشت ماه گذشته از دو محور مهم در سیاست خارجی مطلوب خود سخن گفته بود؛ حمایت راهبردی از اسراییل و نزدیكی هر چه بیشتر مناسبات با كاخ سفید.
ساركوزی كمتر از سه ماه پس از كسب قدرت در فرانسه در اقدامی بی‌سابقه برای گذراندن تعطیلات تابستانی خود راهی ایالت "مین" در آمریكا و منطقه‌ای نزدیك به اقامتگاه خانوادگی "جرج بوش" رییس جمهوری این كشور شد. او نخستین رییس جمهوری فرانسه است كه آمریكا را برای گذراندن تعطیلات برگزید.

متحد جدید واشنگتن

پیوند تنگاتنگ پاریس- واشنگتن با روی کار آمدن سارکوزی بیش از همه قدرت چانه زنی مستقل اروپا در نحوه برخورد با پرونده هسته‌ای ایران را کاهش داد. اروپا که پیش از این برای تعیین تکلیف پرونده تهران قدرت مانور‌ بیشتری داشت، با تغییر فاز سیاست خارجی فرانسه یکی از مهمترین قدرت‌های قاره سبز را از دست داد. تا جایی که روزنامه لوموند در شماره روز جمعه خود 17 سپتامبر در تحلیل از مواضع مشترک این دو کشور علیه ایران نوشت: دیپلماسی فرانسه بدون آن‌كه آشكارا بر ضد ایران اقدامی كرده باشد، در صدد برنامه ریزی برای تشدید تحریم‌ها بر ضد تهران در سطحی اروپایی است. به نوشته لوموند، تحریم‌های مورد نظر فرانسه خارج از تحریم‌های بین المللی مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد خواهد بود و از این روی اقدامی بی‌سابقه است.
در آخرین موضع گیری شفاف پاریس علیه تهران این بار برنار کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه بود که در مصاحبه‌ای که از رادیو و تلویزیون این کشور پخش می‌شد، اعلام کرد که جهان باید خود را برای جنگ احتمالی بر سر بحران اتمی ایران آماده کند.

این اظهارت متفاوت از گذشته را می‌توان در سه سطح تجزیه وتحلیل کرد:

1- فرانسه دور جدید از قدرت طلبی در اروپا و جهان را آغاز کرده است. در این میان همراهی با سیاست‌های آمریکا می‌تواند به عنوان کاتالیزوری در جهت اهداف سیاست خارجی پاریس عمل کند.

2- فرجام پرونده هسته‌ای ایران مهمترین مساله‌ کنونی اروپا و آمریکا در منطقه خاورمیانه و تا حدودی جهان است. هم‌کاری نزدیک فرانسه با آمریکا در این خصوص در واقع مهمترین موضوعی است که می‌تواند حسن نیت پاریس به واشنگتن را نشان دهد.

3- فرانسه تا 3 ماه آینده ریاست دوره‌ای اتحادیه اروپا را بر عهده خواهد گرفت. مقدمه چینی، بستر سازی روانی و امنیتی برای تحقق هر چه بیشتر سیاست‌های سارکوزی در گرفتن امتیاز از طرف‌های اروپایی می‌تواند مهمترین تشریح کننده رفتار جدید و رادیکال فرانسه علیه ایران و برخی از هم پیمانان اروپایی باشد.

Share/Save/Bookmark