رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ مهر ۱۳۸۹
گفت‌وگو با مرتضی شمس، پس از شکست تیم ملی فوتبال ایران در دیدار پایانی رقابت‌های غرب آسیا

«روزهای خوشی را پیش‌بینی نمی‌کنم»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

تیم ملی فوتبال ایران، یکشنبه شب، در دیدار پایانی ششمین رقابت‏های غرب آسیا در ورزشگاه ملک عبدالله امان، در یک بازی بسیار ضعیف، با نتیجه‏ی دو بر یک، برابر تیم کویت شکست خورد.

Download it Here!

هر دو گل تیم منظم و با برنامه‏ی کویت که بیشتر با بازیکنان جوان خود در این رقابت‏ها حاضر شده بود، در نیمه‏ی نخست زده شد. تنها گل تیم ایران را می‏داودی در آخرین ثانیه‏ی وقت اضافی بازی زد.

ایران تنها تیمی بود که با ترکیب اصلی خود در رقابت‏های غرب آسیا ظاهر شده بود و امید داشت که با پیروزی در دیدار پایانی، به پنجمین قهرمانی در این رقابت‏ها و جایزه‏ی ۷۰هزار دلاری آن برسد، اما شاگردان افشین قطبی، در یک بازی بدون انگیزه، مغلوب تیم کویت شدند.

این سی‏و پنجمین دیدار ایران و کویت، در تاریخ فوتبال دو کشور بود؛ تاریخی که ۱۶ بار پیروزی برای ایران، ۱۱ مساوی و هشت پیروزی برای کویت به همراه داشته است.

شکست روز یکشنبه برابر کویت و بازی‏های ضعیفی که تیم ایران در رقابت‏‏های غرب آسیا نشان داد، زنگ خطری برای تیم ملی فوتبال ایران به شمار می‌رود که مدعی قهرمانی در جام ملت‏های آسیا تا سه ماه دیگر است.

مرتضی شمس، کارشناس فوتبال و روزنامه‏نگار در تهران، می‌گوید شکست تیم فوتبال ایران برابر کویت قابل پیش‏بینی بود، چرا که فوتبال ایران در حال حاضر، در وضعیت بدی به‏سر می‏برد.

از زمانی که افشین قطبی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد و به عنوان جایگزین علی دایی آمد تا سکان این تیم را بگیرد، نسبت به نتایج تیم ملی بسیار حساس بود. یعنی در هر شرایطی و با هر تیمی بازی می‏کردیم، ایشان به‏دنبال پیروزی بود.

آقای قطبی حس کرده که فوتبال ما، فوتبال نتیجه‏گرا و بردمحوری است. به همین دلیل من احساس می‏کنم که برای بقای خودش، هیچ‏گاه حاضر نیست به تیم نیروی جوانی تزریق کند یا به جوان‏ها میدان بدهد یا کارهای ریسکی و تدارکاتی انجام بدهد.


ایشان در همه‏ی مسابقات، با تمام توانش ظاهر می‏شود و مسابقات غرب آسیا هم از جمله همین مسابقات بود. اگر به یاد داشته باشید دوره‏ی قبل با آقای پرویز مظلومی و در شرایطی که ایشان تیم ملی «ب»، یعنی در واقع، تیم دوم کشورمان را هدایت می‏کرد، به راحتی در این مسابقات قهرمان شدیم.

امسال اما آقای افشین قطبی از تمام توان خود استفاده کرد و اگر آقای نکونام و مسعود شجاعی که موقعیت‏شان در تیم «اساسونا»ی اسپانیا به‏خطر افتاده است و اصلاً امکان حضورشان در اردوهای تیم ملی نیست را کنار بگذاریم، با صددرصد توان‏مان به این مسابقات رفتیم، ولی متأسفانه، حتی در مقابل عمان هم با خوش‏شانسی، گل تساوی را زدیم و به عنوان سرگروه بالا آمدیم.

در هر حال، مشخص بود که بلور شکستنی فوتبال ما، هر لحظه دارد تهدید می‏شود و این تهدید در نهایت روز یکشنبه عملی شد. درواقع با تلنگری که کویتی‏ها به غرور فوتبال ما زدند، این بلور شکسته شد و ماهیت واقعی فوتبال حداقل سال گذشته‏ی ما رو شد.

ما نباید از این نتیجه دلخور و ناراحت باشیم. به‏نظر من، مسابقات غرب آسیا، آیینه‏ی تمام‌قدی بود که ایرادهای تیم ما و مشکلات فوتبال ما را نشان داد. امیدوارم آقای قطبی موفق شده باشند که به این آینه نگاه کنند.

من از واکنش‏‌های آقای قطبی بعد از مسابقه، اطلاعی ندارم. ولی اگر مسئله را توجیه نکرده باشند، به‏نظر من، ما به‌طور مقطعی شکست خورده‌ایم. شاید ایشان بتواند خود را جمع و جور کند یا از همه مهم‏تر، فدراسیون به فکر بیافتد. چون ما در کمتر از سه ماه دیگر باید در جام‏ ملت‏های آسیا که برای فوتبال ما،- بعد از حذف‏مان از جام جهانی - بسیار با ارزش است، شرکت کنیم و مسلماً با این تیم و با این ترکیب، ره به جایی نخواهیم برد.

همان‏طور که شما نیز اشاره کردید، این زنگ خطری برای فوتبال ایران و شرکت‏ آن در جام ملت‏های آسیاست. بازی در برابر کویت نشان داد که شاگردان افشین قطبی با مشکلات بسیاری روبه‌رو هستند. فکر می‏کنید تا جام ملت‏های آسیا و اولین بازی ایران در برابر عراق، این مشکلات از میان برداشته شود؟

من نمی‏دانم در این سه ماه چه می‏شود کرد، اما وقتی تیمی در یک سلسله مسابقات مدون و حتی باشگاهی، دچار دردسر می‏شود، معمولاً تعویض مربی‏ها شوک‏های روحی خوبی به تیم می‏دهد.

ما از نظر پتانسیل تیمی، شرایط خوبی داریم. بازیکنان خوبی داریم که همه‏ی آنها به صورت انفرادی شاید از بهترین‏های آسیا باشند ، اما وقتی اینها در کنار هم قرار می‏گیرند و در چینش تیمی، شکل یک تیم را پیدا می‏کنند، کارهای‏شان ایراد پیدا می‏کند. به نظرم می‏رسد که تعویض افشین قطبی در این مقطع، می‏تواند این شوک را به تیم ملی بدهد و فوتبال ما را در آستانه‏ی تحول قرار بدهد.

با افشین قطبی و با سبک و سیاقی که ایشان تا به‏حال در پیش گرفته، من اصلاً روزهای خوشی را برای جام ملت‏های آسیا پیش‏بینی نمی‏کنم. کما اینکه آقای حسن روشن، یکی از اسطوره‏های فوتبال کشورمان هم هفته‏ی پیش در یک مصاحبه‏ی تلویزیونی، به‏صراحت از این مشکلات یاد کرد و خیلی صریح و بی‏پرده گفت: «من تضمین می‏دهم که تیم ملی فوتبال ما از گروه مقدماتی‏اش در جام ملت‏های آسیا بالا نرود و به‏راحتی حذف می‏شود.»

من هم ناچارم این کارشناسی حسن روشن را تکرار کنم و نگرانی و بیم خودم را از شرایط فعلی فوتبال کشورم اعلام کنم. به‏نظر من هم تیم ملی اصلاً شرایط مساعدی ندارد. حال اگر فدراسیون که بعید است قدرت چنین ریسکی را داشته باشد، ریسک می‏کرد و افشین قطبی را کنار می‏گذاشت، شاید کورسوی امیدی پیدا می‏شد، اما به این شکل نه؛ هیچ امیدی به تیم ملی در جام ملت‏های آسیا نیست.

تیم ملی فوتبال ایران پس از شکست روز یکشنبه در مقابل کویت در دیدار پایانی غرب آسیا، صبح دوشنبه برای حضور در یک دیدار دوستانه و تشریفاتی برابر برزیل در ابوظبی، به امارات رفت که جنجال بسیاری پیرامون آن برپا شده است.

برزیل که حاضر نشد برای این مسابقه به تهران سفر کند، قصد داشت در تور اروپایی‏اش در یکی از کشورهای اروپایی با ایران روبه‌رو شود، اما به دلیل تحریم‏های کنونی، هیچ کشور اروپایی حاضر به پذیرفتن تیم ایران نشد. آقای تاج، یکی از مسئولین فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی در این‏باره گفته است: «این بازی با برزیل در ابوظبی، پاسخ محکمی به اروپایی‏هاست.»

اصلاً پذیرش برزیلی‏ها برای بازی با تیم ملی فوتبال ما، ریشه در پیمان تهران دارد؛ پیمانی که توسط رؤسای جمهور کشورهای ایران، ترکیه و برزیل در تهران نوشته شد. قاعدتاً آن پیمان بی‏تأثیر نیست.

من نمی‏دانم بازی با برزیل در این شرایط، چه دستاوردی می‏تواند برای ما داشته باشد؛ برزیلی که اساساً تمرینی نداشته و تیمی تشکیل نداده است و در راه سفرش به منطقه‏ی غرب آسیا، از اروپا، از هرجایی که توقف داشته، چند بازیکن را برداشته و با خود آورده است. آن‏طور که من می‏دانم، برزیلی‏ها فقط چهارشنبه در ورزشگاه ابوظبی گرد هم جمع می‏شوند و تنها تمرین تیمی خود را انجام می‏دهند.

برزیل در این شرایط، قاعدتاً تیم خوبی نیست و وقتی هم حریفش، یک تیم درجه دو آسیا به نام ایران است، مطمئناً آنها انگیزه برای بازی ندارند. به‏نظرم می‏رسد که فقط بحث مادی این قضایا به نفع برزیل است. حداقل برزیلی‏ها این سود را می‏برند، اما فوتبال ما چه سودی به‏دست می‏آورد؟ هرچه فکر می‏کنم، کمتر این را می‏فهمم.

فکر می‏کنم در شرایط حاضر اصلاً صلاح نبود که ما با برزیل بازی کنیم. آن هم به این شکل که برویم ابوظبی بازی کنیم. حال شاید بازی در تهران و در حضور ۱۰۰هزار تماشاگر خودی، باعث افزایش انگیزه‏ی بچه‏های ما می‏شد و برزیلی‏ها هم به‏دلیل زیر فشار قرار گرفتن، خودی نشان می‏دادند و از توان‏شان استفاده می‏کردند، اما من بعید می‏دانم که بازی ایران برزیل، چیزی فراتر از بازی ایران کویت باشد.

مسئله‏ی دیگر بلیت‏های گران این مسابقه‏ی دوستانه و تشریفاتی است که از ۵۰ تا ۱۵۰ درهم، معادل ۴۰ تا ۱۰۵هزار تومان است. خود این نشان می‏دهد که شرکت سوییسی‏ای که این بازی‏های تیم برزیل را ترتیب داده، توانسته در شیوه‏ی تبلیغاتی‏اش موفق شود. چون آخرین بازی تیم برزیل با تیم امارات، در ورزشگاهی برگزار شد که درهای آن باز بود و هیچ بلیتی فروخته نشد. درباره‏ی بلیت‏های گران این مسابقه، چه نظری دارید؟

من احساس می‏کنم که این بازی‏ کاری مادی و انتفاعی است که در یک بخش، اسپانسر سوییسی این مسابقات و در بخش دیگر، خود برزیلی‏ها از آن منتفع می‏شوند. آن‏طور که من شنیده‏ام، برزیلی‏ها قرار است بابت این بازی، شش میلیون دلار پول گیرشان بیاید.

نکته‏ی جالب‏تر اما این است که از تهران به‏دلیل شایعاتی که در تهران رواج گرفته بوده که جنبش سبز می‏خواهد گردهمایی‏ای داشته باشد و این بازی را هدف قرار داده است، هجوم بسیار زیادی از سوی ایرانی‏ها، مخصوصاً در تهران، به آژانس‏های مسافرتی شده، برای تهیه‏ی تورهایی که به مقصد امارات حرکت می‏کنند.

این شرایط به گونه‏ای بوده که افزایش قیمت این تورها و بلیت‏های سفر به امارات را تا بیش از دوونیم برابر رسانده و با وجود علاقه‌ی مردم برای تهیه‏ی همین تورهای گران، بازهم اکثر تورها با کمبود بلیت و جا مواجه هستند. من فکر می‏کنم استقبالی که صورت گرفته، بازار مناسبی را برای شرکت سوییسی ایجاد کرده تا بتواند با افزایش قیمت بلیت مسابقات، به پول و منفعت بیشتری دست پیدا کند.

سرانجام این‏که شکست دیگر فوتبال ایران، بعدازظهر دوشنبه به وقت چین، در مسابقات فوتبال زیر ۱۹ سال آسیا، در برابر کره‏ی‏ جنوبی، با نتیجه‏ی دو بر صفر بود. کره‏ی جنوبی در هر نیمه، یک گل به ایران زد و این رقابت‏ها را با اقتدار آغاز کرد.

شانس‏های صعود تیم زیر ۱۹ سال ایران به دور دوم، با این شکست کمرنگ شد. چون بازی دوم ایران روز چهارشنبه در برابر استرالیا است. تیم دیگر گروه «د» یمن خواهد بود.

چهار تیم برتر این رقابت‏ها که به نیمه پایانی می‏رسند، بلیت حضور در جام جهانی فوتبال زیر ۲۰ سال را به‏دست می‏آورند که سال ۲۰۱۱ در کلمبیا برپا می‏‏شود.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

من بعد از ٤ سال بلاخره خودم راضی کردم که نیمه دوم بازی تیم ملی حکومت اسلامی را ببینم این تیم ضعیف تر از تیمهای دسته سوم لیگ المان است کویت باید این بازی حداقل با ٤ گل اختلاف میبرد حکومت اسلامی همه چیز ایران را نابود کرده همه چیز را فاسد و ویران کرده بازیکنان با چه انگیزیی باید برای یک حکومت جنایتکار که ابرویی برای ایران و ایرانی در دنیا نگذشته است بازی کنند من این تیم را تیم ملی ایران نمیدانم و هیچ وقت خوشحال از برد ان تیم نمیشوم بلکه خوشحال هم خواهم شد اگر ببازد چون این تیم ملی حکومت اسلامی است نه ایران

-- بدون نام ، Oct 5, 2010 در ساعت 07:00 PM

من با حرفهای این کسی که در بالا کامنت گذاشته شدیدا موافقم. و اینکه تیم ملی ایران در بازیهای آسیایی به هیچ وجه موفق نخواهد شد.نه اینکه من مخالف موفقیت ایران در این بازیهای معتبر باشم نه، در این رژیم جائر و کثیف نمیخوام ایران به جایی برسه، چون اینها از کوچکترین چیز به نفع خودشون بهره میبرن.
و یه چیز مهم دیگه اینکه تیم ملی نباید در تورنمنت غرب آسیا شرکت میکرد تا اینطوری جلوی عربها خرد و تحقیر بشه.باید تیم امید ما به این مسابقات میرفت.
عدم اعتماد به نفس، بی انگیزگی و دست پاچگی در بین بازیکنان ما کاملا موج می زد.

-- فریدون ، Oct 6, 2010 در ساعت 07:00 PM