رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > نابینایی، ناتوانی نیست | ||
نابینایی، ناتوانی نیستمینا خانلرزادهبابک راد کرمانی، تنها مربی آموزش کاراته به نابینایان در جهان است و در واقع ابداعکنندهی چنین آموزشی است. تیم چهارنفرهی او در خانهی بابک راد کرمانی زندگی میکنند و آنها را در پارکینگ خانهاش آموزش میدهد. او حتی خانه و ماشین شخصیاش را فروخته است که هزینهی آموزش این تیم را فراهم کند. وی از روزهای خاموشی در دوران جنگ ایران و عراق به فکر آموزش کاراته به نابینایان افتاده است و سرانجام با همت خودش و بی هیچ کمک مالی و معنوی موسسههای دولتی و غیر دولتی آرزوی آموزش کاراته به نابینایان را عملی کرده است و تا به امروز، چندین مدال داخلی و خارجی کسب کرده است. وقتی داستان این تیم را با شعار «نابینایی ناتوانی نیست» شنیدم و از همت بلند و سختیهای مالی و معنویای که با آنها دست و پنجه نرم میکنند آگاه شدم، تصمیم گرفتم با مربی آن گفتوگو کنم تا سهمی در معرفی بیش از پیش آنها داشته باشم. بابک راد کرمانی علاقهمند است تا آموزش کاراته به نابینایان در سرتاسر ایران و دنیا بهطور جدی پیگیری شود. گفتوگوی ما با او را در زیر میخوانید.
از چه زمانی شروع به آموختن کاراته کردید و چند سال است که خود مربی کاراته شدهاید؟ بابک راد کرمانی: متولد سال هزاروسیصدوپنجاه وسه هستم و بیست وپنج سال سابقهی تمرین کاراته دارم. در این مدت حدود بیستوپنج مدال داخلی و خارجی بهدست آوردهام و از سال ١٣٨٣مربی رسمی فدراسیون کاراته شدم. در سال ١٣٨٩ کارت جهانی مربیگری اولین تیم ملی کاراتهی نابینایان جهان را از کمیتهی ملی المپیک دریافت کردم. از چه زمانی به آموزش کاراته به نابینایان علاقهمند شدید و دقیقاً چه اتفاقی افتاد که به فکر آموزش کاراته به نابینایان افتادید و چطور این طرح را عملی کردید؟ درواقع چه مشکلاتی برای عملی کردن آموزش کاراته به نابینایان تا به امروز داشتهاید؟ از دوران نوجوانی، زمان اواخر جنگ ایران و عراق، به دلیل خاموشیهای زیاد برق و قرار داشتن باشگاههای کاراته در زیر زمین به اجبار بدون نور تمرین میکردیم. از آن زمان به این موضوع فکر میکردم و جرقه در ذهنم زده شد. با خودم فکر کردم که ما به این حالت عادت نداریم و میتوانیم تمرین کنیم. پس افراد نابینا که به این حالت عادت دارند هم میتوانند. ولی به دلیل سن و تجربهی کمی که داشتم این ایده در ذهنم بود تا در سال ١٣٨٣ با وجود تمام مخالفتها و مشکلات این کار را شروع کردم.
ممکن است شاگردان خود را معرفی کنید و در مورد پیشزمینهی تحصیلی و علایقشان در صورت امکان توضیح دهید؟ ابتدا این تیم را با پنجاه نفر هنرجو آغاز کردم ولی به دلیل نداشتن مکان تمرین و جا برای اسکان هنرجویانی که همهشان از شهرستانهای مختلف بودند، چهار نفر را گلچین کردم که در منزل شخصی خودم زندگی میکنند و هزینههای پزشکی، مربی بدنسازی، خورد و خوراک، پوشاک و غیره آنها را خودم بر عهده دارم . تا یکسال پیش، برای این تیم منزلی جداگانه اجاره کرده بودم که به دلیل هزینههای بالا قادر به حفظ آن نشدم. برای حفظ و بقای تیم در حال حاضر با قدرت تمام، روزی سه ساعت تمرین حرفهای و مسابقهای میکنیم. اسامی گروه از این قرار است: جواد مهدیپور، بیستوسهساله دانشجوی علوم اجتماعی از شهر انزلی؛ فواد خنافری، بیستویکساله، دانشجوی مترجمی زبان از اهواز؛ سلمان سعیدیان، بیستوسهساله، دانشجوی حقوق از لاهیجان و رحیم گلمحمدی، بیستوچهارساله و دیپلمه از توابع تهران.
ممکن است کمی در مورد شیوهی آموزشیتان توضیح بدهید. به نظر می رسد که آموزش کاراته به نابینایان کار چندان راحتی نباشد. ممکن است توضیح بدهید که تکنیکهایی که به کار میبرید چیست و چطور این تکنیکها را در طی این مدت برای آموزش به نابینایان توسعه دادهاید؟ تکنیکهای کاراتهای که به هنرجویان نابینا آموزش داده میشود، باید دقیقاً شبیه تکنیکهای جهانیای باشد که به کاراتهبازان بینا آموزش داده میشود. اصل تکنیک ثابت است. فقط نوع آموزش متفاوت است. حس بینایی، قویترین و بالاترین حس انسان است که این افراد از آن محرومند. برای آموزش هر تکنیک و کاتا ابتدا خودم چشمبند می بندم تا درک بیشتری از حرکات آنها داشته باشم. با چشمبند امور زندگی را انجام میدهم و اجرای تکنیک میکنم تا حس انتقال قویتری داشته باشم. در بعضی از تکنیکها آنها حرکات بدن من را لمس میکنند و در تعدادی دیگر برایشان تصویرسازی ذهنی میکنم. برای آموزش جهت حرکت در برخی زمانها با صدا و برخی لحظات هم با قراردادن مانع و خود هنرجویان در مسیر همدیگر برای شناسایی جهت صحیح حرکت در زوایای مختلف، آنها را راهنمایی میکنم. برای هماهنگی حرکت تیم در کاتا آنها را به صورت بازی دومینو کنار هم قرار میدهم تا حرکت درست و کامل انجام شود.
آیا موسسه یا باشگاه خاصی از شما حمایت میکند؟ در کجا به شاگردانت آموزش میدهید؟ آیا دولت یا موسسهای به شما کمک مالی کرده است؟ در سال ١٣٨٥، انجمن کاراتهی نایبنایان پارسیان را به ثبت رساندم. علت انتخاب این نام تاکید روی توان و پشتکار ایرانیان بود. در حال حاضر در پارکینگ منزل به این گروه آموزش میدهم . دولت و موسسسهای به ما کمک نکرده است. با اینکه بارها مکاتبه و مصاحبه کردهام که از این نوآوری جهانی حمایت کنند اما تا به امروز اتفاقی نیفتاده است. تمام هزینهها را شخصاً تامین کردهام تا جایی که برای حفظ تیم مجبور به فروش منزل و ماشین شخصیام شدهام. در این مقطع چه کمکهایی لازم دارید برای این که پروژهی خود، یعنی تکنیکهای آموزش کاراته به نابینایان را ثبت کنید برای این که مربیان دیگر در سراسر ایران، چه بسا حتی در سایر کشورها نیز از آنها استفاده کنند؟ برای بقا و توسعهی این مهم در سطح جهانی به حمایتهای مالی، تبلیغاتی و ایجاد انگیزه برای سایر نابینایان و کم بینایان دنیا نیاز دارم و این که تجربه را در قالب ورک شاپ به سایر مربیان دنیا انتقال دهم.
تا به امروز تیم نابینایان در چه مسابقاتی شرکت و چه مقامهایی کسب کردهاند؟ آیا هزینهی سفر و هتل و ... را دولت یا جای خاصی تقبل کرده است یا خود پرداخت کردهاید؟ در کل چه مشکلاتی برای شرکت در این مسابقات داشتید؟ جالب است بدانید تمام مسابقاتی که این گروه تا امروز داشته، با بینایان بوده است. چون تیم مشابهی وجود ندارد. در ابتدا برای شرکت این گروه در مسابقات مخالفتهایی وجود داشت ولی بعد از مشاهده اجرای تمام قوانین کاتا طبق استانداردهای جهانی و اجرای دقیق آن توسط گروه، فدراسیون و داوران مجاب به شرکت میشدند. این گروه، تاکنون بیست وهفت مدال در مسابقات استانی کشوری بهدست آورده است و در چندین تورنومتر نمایش اجرا کرده است. تمام هزینههای سفر، شامل اردوی قبل از مسابقه، هتل، بلیت سفر، خوراک و لباس به عهدهی شخص من بوده است. در تمام این مسابقات نیز دوستان این گروه، برندهی مدال بودهاند و افراد بینا را شکست دادهاند که حیرت همگان را برانگیخته است.
تاثیر موفقیتهای به دست آمدهتان، روی بچههای تیم و روحیهشان چه بوده و چقدر زندگیشان را تحت تاثیر قرار داده است؟ آیا خاطرهی خاصی در این زمینه دارید؟ خاطراتی که از کار با این گروه دارم فراوان است. گروه ما در مسابقات شیراز با بینایان مقام سوم را کسب کرد. تمام داوران اشک میریختند و اعلام کردند که بدون هیچ ترحمی، کار اعضای این گروه، بینقص است. حتی والدین افراد شکست خورده آنها را تشویق و بغل میکردند. کارشناسان این کار را یک معجزه میدانند. در حالی که این معجزه نیست. همت و تلاش بسیار است که هر سدی را میشکند. ما ثابت کردیم که میتوانیم. شعار تیم را که نابینایی ناتوانی نیست را اثبات کردیم. کاراته در نوع حرکات صورت، بدن، راه رفتن و ... فرد تاثیر میگذارد. هنرجویان این گروه، با قبل از شروع به کاراته، تفاوت ظاهری زیادی پیدا کردهاند. آنها با کمک تکنیکهای کاراته حرکتدرمانی و رواندرمانی شدهاند. به امید روزی که بتوانیم امید و زندگی و عشق را به همهی معلولین دنیا هدیه دهیم و شرایط بازگشایی دریچهی نور و روشنایی و امید به قلبشان را از ایشان دریغ نکنیم. |
نظرهای خوانندگان
بسیار زیبا بود . هم ایده و هم گزارش ان .
-- فریدون ، Aug 10, 2010 در ساعت 11:33 PMخیلی عالی بود.واقعاً بی نظیر بود...نمی دونم چی باید به این آقا گفت دستون درد نکنه .
-- افرا ، Aug 10, 2010 در ساعت 11:33 PMخیلی گزارش جالبی بود. دست خوش
-- Behdad bordbar ، Aug 11, 2010 در ساعت 11:33 PMافرین به همچین ورزشکاری
-- k.k ، Aug 11, 2010 در ساعت 11:33 PMآقای کرمانی موفق باشید. مطمئنم که پیشرفت خوبی خواهید داشت
-- پریناز ، Jan 3, 2011 در ساعت 11:33 PM