رادیو زمانه > خارج از سیاست > فوتبال > جام جهانی و شرکتهای چندملیتی | ||
جام جهانی و شرکتهای چندملیتیپانتهآ بهرامیتب هیجانات جام جهانی نوزدهم در آفریقای جنوبی، با ۱۴۵ گل که کمترین رقم در تاریخ این جام بود، کمکم فروکش میکند.
یک ماه پرهیجان در رستورانها، بارها، خیابانها، ورزشگاهها و خانهها در مقابل تلویزیون، تماشای بازیها به شکل دستهجمعی و یا در تنهایی و شرطبندیهای پرسروصدا بهپایان رسید؛ و اسپانیا، نه تنها برای نخستینبار جام زرین را به خانه برد، بلکه با تنها هشت کارت زرد در هفت بازی، نشان تیم اخلاقی جام جهانی را از آن خود کرد. نکته دیگر جام: برعکس آلمان و انگلیس نیجریه تنها تیمی بود که همه بازیکنان آن در خارج از این کشور بازی میکنند. با فروکشی تب مسابقهها، اکنون میتوانیم نگاهی به وجوه اقتصادی جام جهانی نوزدهم در آفریقای جنوبی بیاندازیم؛ جامی که بهطور متوسط، هربار ۱۲۰ میلیون نفر از ۲۱۴ کشور جهان نظارهگر آن بودند. هزینهی این مسابقهها چگونه تامین میشود و کدام شرکتها از مزایای آن بهرهبرداری میکنند؟ جام جهانی فوتبال شاید جزو نادر مسابقهها در دنیا است که بیشترین تعداد تماشاگران را در جهان دارد. دکتر بیژن افتخاری، تحلیلگر اقتصادی، دربارهی آمار تماشاگران از قول فیفا، فدراسیون جهانی فوتبال، میگوید: در مجموع ۲۶ میلیاردنفر این مسابقهها را تماشا کردهاند. البته میدانیم که جمعیت جهان هفت میلیارد بیشتر نیست. مفهوم این رقم آن است که این مسابقهها بهطور متوسط ۲۶میلیاردبار توسط انسانها دیده شده است. یعنی هر نفر بهطور متوسط چهار مسابقه را دیده است.
این مسابقهها بهانهی بسیار بزرگی برای بازاریابی و فروش کالاهای مختلف هستند. ریشهی اقتصادی قضیه برمیگردد به آنجایی که ۳۰ میلیاردبار انسانها مینشینند جلوی تلویزیون و این مسابقهها را تماشا میکنند. درآمد فیفا را میتوان به دو دستهی بزرگ تقسیم کرد: بخش اول از طریق شرکتهای بزرگ و چندملیتی و بخش دوم از فروش امتیاز پخش مسابقهها بهطور زنده و یا بازپخش آنها تامین میشود. درآمد فیفا در جام قبلی، یک میلیارد و ۲۰۰میلیون دلار از شرکتهای شریک و همراه بوده است. این شرکتهای بزرگ و چندملیتی را میتوان به سه گروه حمایتکنندهی مالی تقسیم کرد: گروه اول شامل شش کمپانی بزرگ است که شرکای مستقیم فیفا محسوب میشوند. آنها نهتنها در طول جام جهانی، بلکه در تمام مسابقههایی که فیفا در طول چهارسال برگزار میکند، میتوانند در کنار نام آن به بازاریابی و تبلیغ کالاهای خود بپردازند. دکتر بیژن افتخاری شرکای مستقیم فیفا را اینگونه برمیشمارد: اولین کمپانی شرکت آدیداس، تولیدکنندهی وسایل ورزشی آلمان است. دومین شرکت کوکاکولا، سومین شرکت هواپیمایی امارات، چهارمین شرکت مجتمع هاندی و کیا، پنجمین شرکت سونی و ششمین آن هم شرکت کارتهای اعتباری ویزا است. شرکای مستقیم فیفا شرکتهای هستند که بالاترین امتیاز بازاریابی در مسابقات برگزار شده از سوی فیفا را دارند. فقط منحصر به جام جهانی نیست. این شش کمپانی اجازه دارند تا در هر مسابقهای که توسط فیفا برگزار میشود، نهایت بهرهبرداری را از آن بکنند.
میتوانند حتی لوگویی درست کنند که با اسم فیفا همراه باشد. میتوانند تابلوهای تبلیغاتی خود را در تمام مسابقهها قرار بدهند. در تمام مسابقاتی که فیفا برگزار میکند، میتوانند نمایشگاههایی برای کالاهای خودشان جنب محل مسابقه بگذارند و آنها را بفروشند. مبلغ پرداختی این شرکتها به فیفا از ۲۵ تا ۴۵ میلیون دلار است که آن را برای یک دورهی چهارساله میپردازند. دستهی دوم شرکتهای حمایتکننده، شرکتهایی چون تلهکوم و یا کمپانی کنتینانتال هستند. این شرکتها تنها در طول یک ماه مسابقات جام جهانی، میتوانند به تبلیغات خود ادامه دهند. بیژن افتخاری ادامه میدهد: بخش دومی هست که به آنها شرکتهای حمایتگر فیفا گفته میشود. مانند مکدونالد و یا شرکت بادوایزن. اینها امتیازاتی را که برشمردم، فقط برای جام جهانی دارند. این شرکتها بهطور متوسط حدود ۱۸ تا ۲۰ میلیون دلار به فیفا میپردازند. بخش سوم که به آنها حمایتکنندههای ملی میگویند، موسسات بازرگانیای هستند که تبلیغاتشان را در کنار فیفا، فقط در کشور خودشان انجام میدهند. مبلغ پرداختیشان نیز بهطور متوسط حدود ۵میلیون دلار برای چهار سال است. در حال حاضر ۲۰۸ کشور عضو فیفا هستند. بخش دوم درآمدهای اصلی فیفا از فروش امتیاز پخش مستقیم و یا بازپخش مسابقهها است. درآمد فیفا، طبق برآورد این فدراسیون، از هر دو منبع مالی شرکتها و فروش امتیاز پخش تلویزیونی، در مجموع در پایان این جام جهانی بالغ بر سه میلیارد و ۲۰۰میلیون دلار است. آنچه نصیب شرکتها میشود، افزایش متوسط فروش ۳۷درصدی برای آنهاست. به همین دلیل، رقابت شدیدی بین آنها، برای بهرهبرداری از نام فیفا و در نتیجه افزایش فروش کالاها دیده میشود.
دکتر بیژن افتخاری میگوید: بخش دوم درآمد فیفا ناشی از فروش پخش مستقیم و یا مکرر مسابقهها به تمام جهان است. پولی که از این طریق حاصل فیفا میشود، ۲میلیارد دلار است. باز بنا به گزارش خود فیفا، متوسط فروش شرکتهایی که در سال ۲۰۰۶ بهعنوان شرکای مستقیم، شرکتهای حمایتگر و یا حتی شرکای کشوری در کنار فیفا بودند، در یک دورهی چهارماهه در دوران جام جهانی و سه ماه بعد از آن، ۳۷درصد بالا رفت که سود بسیار بالایی برای آنها بهشمار میآید. شرکتهایی مانند مکدونالد یا کوکاکولا خیلی که تلاش بکنند، میتوانند در پایان یک سال، سه یا چهاردرصد فروششان را بالا ببرند. آفریقای جنوبی مانند هر کشور در حال توسعه، دارای رشد ناموزونی است. تضادهای اقتصادی و اجتماعی در این کشور فراوان است و تقریباً کلیهی سازوکارهایی که برای جام جهانی انجام شد، در مناطق غیر فقیرنشین آن صورت گرفته است. در این کشور، بیکاری ۳۰ تا ۴۰درصدی وجود دارد و بسیاری حتی گیرندهی تلویزیون برای تماشای بازیهای جام جهانی فوتبال نداشتند. بهگفتهی مسوولین، به بهانهی جام جهانی نوزدهم در آفریقای جنوبی، ۱۳۰هزار شغل در این سرزمین ایجاد شده است. بسیاری از روستاییها نیز به شهرها آمدند تا درآمدی داشته باشند که البته با پایان یافتن مسابقهها، باید به خانهی خود بازگردند. آفریقای جنوبی در طول چهارسال گذشته، اقدام به تأسیس پنج استودیوم ورزشی نوین و بازسازی پنج استودیوم قدیمی کرد. علاوه بر آن، به بازسازی هتلها و راهها پرداخت و یک فرودگاه بینالمللی نیز تأسیس کرد. هرچند که تأسیس اینهمه ورزشگاه، پس از اتمام جام جهانی، بهکار مردم عادی نمیآید، ولی دولت بر این باور است که تغییراتی در زیرساختهای حمل و نقل انجام گرفته است. کارشناسان معتقدند که این کشور در برگزاری مسابقات و امنیت آن نیز موفق بوده است. آفریقای جنوبی در مجموع پنج میلیارد دلار خرج کرده است، اما این سرمایهگذاری چگونه تحقق پیدا کرد؟ بیژن افتخاری تحلیلگر اقتصادی میگوید: ۹۰درصد این هزینهها از طریق وامهای کمبهره از بانکهای مختلف، از جمله صندوق بینالمللی پول با بهرهی بسیار ناچیز و تقریباً یکونیمدرصدی تأمین شده است. خود فیفا نیز بابت برگزاری این مسابقهها، مبلغ ۵۰۹میلیون دلار به آفریقای جنوبی پرداخت کرده است. بنا به گفتهی رییس سازمان گردشگری آفریقای جنوبی، بین ۲۵۰ تا ۳۰۰هزارنفر به عنوان تماشاگر و یا توریست، برای دیدن جام جهانی به آفریقای جنوبی سفر کردهاند. درآمد ناشی از حضور این توریستها را هم حدود۵۰۰میلیون دلار تخمین میزنند. درآمدهای حاصل از بلیتهای فروخته شده بهطور مستقیم در اختیار خود کشور میزبان و فدراسیون آن قرار میگیرد که آن را حدود ۹۰میلیون دلار تخمین زدهاند. بخش عظیمی از تماشاگران فوتبال را جوانان تشکیل میدهند. برخی از کارشناسان بر این باورند که بر اساس روانشناسی اجتماعی، با کشانیدن جوانان به استادیومهای ورزشی و پای تلویزیونها برای تماشای مسابقههای فوتبال، بخش بزرگی از انرژی آنها بهجای اینکه معطوف به مسایل اجتماعی کشورشان شود، معطوف به ورزش و فوتبال میشود. از این دیدگاه، فوتبال میتواند جوانان را از نقطهای که باید روی مسائل اجتماعی کشورشان و یا مسالهی استثمار جهانی متمرکز شوند منحرف میکند. دکتربیژن افتخاری ضمن تایید این نظریه اضافه میکند: این صحبت کاملاً درست است؛ نه بهصورت تئوری، بلکه بهصورت عینی. حاکمان جهان، کسانی که اوضاع امروز بهنفعشان است و طرفدار پایداری وضعیت فعلی هستند، همواره دنبال راههایی میگردند که انسانهای فعال را که شاید جوانان در رأس آنها قرار داشته باشند، به سمتوسویی بکشانند که کمترین توجه را به مسائل جاری داشته باشند و سرشان را به مسائلی مانند ورزش، سینما، موسیقی و ... گرم کنند. نه به مفهوم آنکه این مسائل بخشی از زندگیشان باشد، بلکه آنها را بهطور کامل جذب این مسایل میکنند. در نتیجه، میبینید که یک نفر تمام هفته را کار میکند، به این امید که آخر هفته بیافتد جلوی تلویزیون یا بنشیند توی استادیوم و احتمالاً مشروبی بخورد و مسابقهی فوتبالی را تماشا کند. در طی هفته هم مسایل دیگر اصلاً برایش مهم نیست، جز صحبتکردن راجع به آن مسابقه. همین نکته در زمینهی فوتبال را به زمینههایی چون سینما و موسیقی هم میشود تعمیم داد. اگر جوانها و تمام انسانهای زحمتکش متوجه شوند که چه کلاه گشادی دارد بر سرشان میرود، اوضاع جهان بهاین شکل نخواهد ماند. آنهایی که دارند از وضعیت موجود سود میبرند، در عین حال آدمهای باهوش و توانایی هم هستند. چون وسایل سرگرمی عدهی زیادی را به اشکال مختلف فراهم میکنند و سرشان را گرم نگاه میدارند تا اوضاع بههمین منوال باقی بماند. من و شما هم مینشینیم این بازیها را میبینیم. فقط باید یادمان باشد که دلیل این جشن و سرور و شادمانی چیست. دو علت دارد: یکی اینکه میلیاردرها از طریق پولهایی که این وسط ردوبدل میشود، میلیاردرتر میشوند. دوم عدهی زیادی از انسانها، به مدت یک ماه به خلسه میروند و کاری به کار دنیا و مافیای آن ندارند. در نتیجه برای آنها که طرفدار این هستند که شرایط همینطور بماند و ملتها نسبت به آنچه اتفاق میافتد، بیتفاوت باشند، مایهی خوشبختی و خوشحالی است. بنابراین هرچه از این حوادث بیشتر، بهتر. |
نظرهای خوانندگان
جالب بود!
-- سپند ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:45 PMبسیار گزارش جالبی بود هیچ وقت جام جهانی را از این دید ندیده بودم ولی عاشقان فوتبال را با این حرفها نمیتوان از فوتبال دور کرد وقتی که میشنوی خدایا هوا برای تنفسم را ازم بگیر ولی فوتبال را ازم نگیر دیگر این حرفها ی توی این مقاله توی مغز کسی نمیرود که این شعارش است
-- بدون نام ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:45 PMیعنی می فرمایید فوتبال را همراه با احساس گناه تماشا کنیم؟!
-- بهروز ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:45 PMاگر از 7 میلیارد انسان روی زمین نزدیک به 6.5 میلیاردشان می خواهند مثل گوسفند زندگی!کنند من چرا باید غصه بخورم؟ در همین ایران می بینید که آخوندها دارند بطور روزانه چه بلاهایی سر مردم می آورند فکر می کنید خود مردم نمی فهمند؟ چرا خوب هم می فهمند اما تر جیح می دهند بجای مبارزه و در گیری برای گرفتن حق خود ونجات از دست این جلادها سرشان را عین گوسفند پایین نگه دارند و بی توجه به اینکه دیر یا زود به سلاخ خانه خواهند رسید فعلا !!بقول خودشان زندگیشان!!! را بکنند. وقتی انسان از حق مسلم خودش دفاع نکرد آنوقت برای بی غیرتی خود هزار دلیل می آورد و یا با انداختن باد به غبغب و نگاه عاقل آندر سفیه می گوید: آقا جان شما ها بچه اید و تجربه ندارید.تا قدرتهای خارجی نخواهند هیچ تغییری در ایران نمی شود! اما نمی گوید که خوب تا وقتی من این حرف را در جهت بی عملی خودم می زنم و گوشه ای نشسته ام و کاری نمی کنم معلوم است که در نهایت دولتهایی که در ایران و تمامی جهان منافع دارند از این بیغیرتی ما استفاده کرده و تغییرات مورد علاقه خود را دیکته می کنند.
من فوتبال را دوست دارم و از اینکه شرکتهای بزرگ از طریق آن سودهای کلانی می برند نتنها ناراخت نمی شوم که میگویم نوش جانشان که اقلا یک ماه ما را از فکر کردن بمنجلابی بنام ایران غافل می دارد.
گفتگوی جالبی بود با منابع و اطلاعات دقیق ، گفتهٔ آقای افتخاری در مورد نقش ورزش،موسیقی و فیلم با آن که گوشهای از حقیقت در آن است ولی کمی انقلابی زده و پوپلیستی است،بطور مثال یک جامعه سیاست زده همانند ایران، همه حرفی سیاسی میزنند و خود را صاحب نظر میدانند ولی واقعیت سیاسی از چشم مردم عادی به دور است،در بهترین سالهای دمکراسی در ایران ۱۳۵۷-۱۳۶۰، انبوه سیاست شیفتگان در طیف چپ به ساده لوحترین آن حزب توده و اکثریت و در طیف مذهبی- آرمان شهری به مجاهدین تعلق داشت و آنها که برداشت فاشیستی از دین داشتند به حکومت رسمی وابسته بودند . سرانجام یک هم چون جامعهای هنوز تلفات جانی ،مالی،فکری و انسانی خود را پرداخت میکند.
-- ایراندوست ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:45 PMدر رابطه با مسائل اقتصادی اطلاعات مفیدی بود . ولی نمیخوام باز سیاسیش کنم مثل یه سری افراد , اما پاراگراف آخر من و برد به دهه ۶۰ شمسی تو ایران . ما یه کتابی داشتیم که الان اسم دقیقش یادم نیست چون بعدها از لیست کتب درسی حذف شد. یه چیزی بود با پسوند اجتماعی حالا یا دانش اجتماعی بود یا یه مزخرفه دیگه نوشته شده توسط بادامچیان( امیدوارم این فرد رو بشناسید). نوشته بود زمان شاه فکر مردم و به فوتبال گرم میکردن تا کسی توجه به اعدامهای مبارزین نکنه و رژیم عمدا دامن میزد به فوتبال و موسیقی و خوانندهها و مجلههای زرد که مردم نفهمند تو اجتماع چی میگذره و چه کلاه گشادی سرشون میره و از این شعار ها.. ... یادمه حتا تو سالهای دهه ۷۰ شمسی یه بازی بود که یه تیم خارجی اومده بود ایران یادمه بازی مهمی بود در راستای مسابقات آسیأی ( پرسپولیس - المحرق ) تلویزیون اونو پخش نکرد چون دور زمین پوسترهای تبلیغاتی بود. حالا شما مقایسه کن با الان که از کوچکترین فرصت هم استفاده میشه واسه آگهی نشون دادن یعنی تا چند ثانیه قبل از بازی باز یه تبلیغ میان نشون میدن.... صحبت های این آقا هم در راستای همون حرفا و شعار هأی اول انقلابه . خوب شما به فرما مردم چی کار باید بکنن؟ همه بشینن بزنن تو سرشون که یه عده میلیاردر هست و هی پولدار تر میشن؟ فوتبال، سینما، موسیقی و... اینها بهونههای زنده بودن تو این جبر زندگیه و من خیلی هم ممنونم که اینا هستن . و همه جوامع احتیاج دارن به این چیزا , اینا خوبن واسه فراموش کردن همون میلیاردرها و فشاری که رو مردم هست. چرا مثبت نگاه نمیکنی بهشون شاید اینا باعث شن معتاد به مواد نشی که اگه میلیاردر هم باشی باز ارزش نداره که بچه اات یا خودت معتاد باشی. من تو تمام سالهای نوجوانیم و جوانیم سرم به همینها گرم بود و به هیچ وجه سمت مواد و... کشیده نشدم. شماها هم اگه موقعیت پیدا کنین به ازای ۹۰ دقیقه فوتبال ۹۰۰ دقیقه تبلیغ پخش میکنین یا ازش پول در میارین .......... الکی شعار ندین.
-- شهاب ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:45 PMآقای شهاب عزیز:
-- سپند ، Jul 16, 2010 در ساعت 03:45 PMمن در حرفهای آقای افتخاری مخالفتی با فوتبال ندیدم؟ برداشت من این است که ایشان می گوید فوتبال هم مثل هر پدیده اجتماعی جذابی (بطور مثال دین) می تواند مورد استفاده حاکمان و در جهت تحمیق توده های مردم قرار بگیرد که کاملا درست است. حالا اگر این حرف را یک نفر مثل بادامچیان دزد هم زده باشد باید نتیجه گرفت که اصل صحبت غلط است؟
خانوم یا آقای سپند،
بله عزیز دقیقا فرق تو چیزیه که شما ندیدی ولی من دیدم.
اجازه بده هر کس برداشت خودشو داشته باشه از صحبتهای دیگران و زحمت تفسیر اونو به عهده نگیر.
حرفای این آقا در رابطه با مسائل اقتصادی جالب بود ولی همانطور که گفتم پاراگرف آخر من و برد به اول انقلاب و تندروهای اسلامی ,,، پس باید از فرمایش جنابعالی اینطور نتیجه بگیریم که بادامچیان درست میگفته و به قول شما (دزد) نیست چون این آقا که مصاحبه داده دزد نیست و حرفاش درسته؟
فوتبال و سینما و... تو رده سرگرمیها هستن و از اسمشون پیداس برای سرگرم کردن مردم هستن ، حالا شما از این ناراحتی که سرت و گول بمالن ? خوب دنبال اینا نرو. ولی سؤالم از شما اینه: اوقات فراغت چی کار میکنی؟ هر کاری بکنی واسه سرگرمی من میگم نه نکن چون استکبار و میلیاردرها و مافیای جهانی اقتصادی و کمپانیهای نفتی و کارتلها و ..... همه دارن سرت کلاه میذارن، میبینی به همین سادگی. حتا اگه ادعا کنی واسه سرگرمی کتاب میخونی یا نقاشی میکشی من از همین تکنیک این آقا و شما میتونم استفاده کنم و بگم نه میخوان حواست و پرت کنن به نقاشی کردن تو خونه خودت یا به کتاب خوندن که تورو منفعل کنن ، تازه چی اونم کتاب هایی که خودشون مینویسن و چاپ میکنن اونم تو شرکتهای چاپ خودشون .. . یا میخوان محصولات رنگی نقاشی خودشونو فروش کنن. شما یه چیزی و توجه کن عامه مردم میاد با توجه به فرهنگ و نیاز و... جامعه اش یک سرگرمی درست میکنه ، این از دل توده عوام و مردم عامی بر آمده حالا اگه یه حکومتی به قول شماها میاد بهره برداری خودشو میکنه مشکل از ذات اون سرگرمیه و باید اون سرگرمی درش تخته شه ؟
-- شهاب ، Jul 17, 2010 در ساعت 03:45 PM