رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > ایران در المپیک؛ دغدغهها و حسرتها | ||
ایران در المپیک؛ دغدغهها و حسرتهاایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comتیم ملی کشتی فرنگی ایران برای نخستینبار در تاریخاش، در ایروان ارمنستان برندهی جام جهانی کشتی شد. جام جهانی کشتی میان هشت تیم برتر جهان هر سال به صورت رویارویی تیم به تیم برگزار میشود و با قهرمانی جهان کشتی که رقابتها انفرادی است، تفاوت دارد.
تیم ملی کشتی فرنگی ایران با سه پیروزی برابر کوبا، منتخب اسکاندیناوی (متشکل از کشتیگیران سوئد و دانمارک) و ارمنستان، در دور پایانی برابر ترکیه قهرمان سال ۲۰۰۹ قرار گرفت و با پیروزی چهار بر سه در مقابل این کشور، جام قهرمانی و جایزهی ۴۰هزار دلاری آن را به دست آورد. در تماس با آقای سعید طیبی، کارشناس کشتی و از همکاران فدراسیون کشتی دانمارک در برپایی قهرمانی جهان سال ۲۰۰۹، از اهمیت پیروزی تیم ملی کشتی فرنگی ایران میپرسم. پیش از هرچیز به دست آوردن این مقام ارزنده را تبریک میگویم و جا دارد که از محمد بنا و همکاراناش تشکر کنم. آقای بنا زحمت میکشد و واقعا وقت میگذارد. تیم ایران سال پیش در دانمارک دوم شد. امسال هم در برابر همان تیمها و همان رقبای قبلی قرار گرفت و بعد از شکست کوبا، ارمنستان و منتخب اسکاندیناوی در مقابل ترکیه قرار گرفت و با تنتیجه ۴بر۳ برنده و قهرمان جهان شد. آقای طیبی، فکر میکنید کشتی فرنگی ایران بتواند افتخارات بیشتری از کشتی آزاد کسب کند؟ فکر میکنم این طور باشد. به خاطر این که وقتی تیمی پشتاش به پشتوانهی مالی گرم باشد و وقتی برای او هزینه شود، میتواند نتیجه بگیرد. الان هم فکر میکنم هزینههایی که در این راه میگذارند نتیجه گرفته است. واقعا تلاش کردند و این تلاشها بینتیجه نمانده است.
از حدود ۴۰ سال پیش به این سو، کشتی فرنگی چندان موفقیتی نداشته است. طی یکی دو دورهی اخیر است که با مدیریت مربیان تیم و بیش از همه آقای بنا که واقعا زحمت کشیده است، این مقامها به دست آمده است. سال گذشته تیمهای کشتی آزاد و کشتی فرنگی ایران در مسابقات قهرمانی جهان در کپنهاگ شرکت کرده بودند و شما هر دو تیم را دیدید. آیا این دو تیم در بازیهای المپیک ۲۰۱۲ در لندن میتوانند موفقیتی داشته باشند؟ آرزو میکنم این دو تیم موفقیتی داشته باشند. هرچند نمیتوان پیشبینی کرد که حتما موفق خواهند بود یا خیر. ولی آیندهی تیم کشتی فرنگی ایران را بهتر از آزاد میبینم. آرزو میکنم که آزادکارها هم تلاش کنند تا بتوانند خود را به سطح تیمهای دنیا برسانند و این موفقیت باعث افتخار همهی ما ایرانیان است. بیستویکمین دورهی بازیهای المپیک زمستانی، شامگاه آدینه دوازدهم فوریه، در شهر ونکوور در استان بریتیش کلمبیای کانادا با مراسمی باشکو و خیره کننده آغاز شد؛ همراه رقص و آواز، نورپردازی و استفاده از فنآوری پیچیده که چند میلیارد تماشاگر در سراسر جهان و ۶۰هزار تماشاگر داخل سالن را شگفتزده کرد.
مراسم گشایش با رژهی ۲۷۰۰ ورزشکار از ۸۲ کشور جهان، از جمله ایران، آغاز شد که تعداد ورزشکاران و کشورهای شرکت کننده، یک رکورد تازه در تاریخ این بازیها بود. امریکا با ۲۱۶ ورزشکار، ۱۲۳ مرد و ۹۳ زن، همراه کانادای میزبان بیشترین تعداد ورزشکار را دارند. ایران نیز با چهار ورزشکار، یک زن و سه مرد در این المپیک شرکت دارد. مرجان کلهر که پرچمدار کاروان هم بود، حسین و پوریا ساوه شمشکی و ستار صید اعضای تیم ایران در این بازیها هستند. سابقهی شرکت ایران در بازیهای المپیک زمستانی به سال ۱۹۵۶ میرسد. شش دوره پیش از انقلاب ۵۷ و سه دوره پس از آن، اسکیبازان ایران در بازیهای برف و یخ این المپیک حاضر بودهاند. در آغاز مقامهای برگزار کنندهی بازیهای المپیک زمستانی ونکوور با مشکلات فراوانی، از جمله بدی هوا و کمبود برف روبرو بودند.
محمد تاجدولتی، همکارم در تورنتوی کانادا از این مشکلات و برطرف کردن آنها میگوید: کشوری که همیشه زمستانهای طولانی دارد، ناگزیر است از همهی جهات خود را آماده کند. به همین دلیل تصمیم گرفته شد از نقاط سردتر در قسمت شمالی استان بریتیش کلمبیا برف را به شهر ونکوور و پیستهای رشتههای مختلف ورزشی که به برف نیاز داشت، منتقل کنند. از سوی دیگر، خوشبختانه شرایط جوی هم کمک کرد و حدود دو هفته پیش از شروع بازیها هوا مقداری سردتر شد و بارش برف در منطقه باعث خوشحالی همه شد. به هرحال همچنان که در مراسم افتتاحیهی بازیها شما به همراه میلیونها نفر دیگر در دنیا تماشا کردید، به رغم مشکل فنیای که در روشنشدن مشعل المپیک و بالاآمدن یکی از ستونهای حاوی مشعل در آن استادیوم بزرگ ایجاد شد، بخشهای دیگر از جذابیت کافی برخوردار بودند.
گروههای هنری مختلفی در کانادا از سه سال پیش در حال برنامهریزی و تلاش بودند که بتوانند مراسم افتتاحیه را که مراسمی به یادماندنی در خاطرهی افراد است، به صورت استثنایی و برجستهای برگزار کنند که خوشبختانه از این جهت موفق بودند. همین حرکت مشعل و روشنکردن مشعل اصلی ورزشگاه، در کانادا و سایر کشورها بسیار تماشایی و زیبا بود. اینطور نیست؟ بله دقیقا. از روز ۲۰ اکتبر ۲۰۰۹ که مشعل بازیهای المپیک از شهر آتن شروع به حرکت کرد تا روز دوازدهم فوریه که به شهر ونکوور و استادیوم برگزاری بازیها رسید، بیش از ۴۵هزار کیلومتر مسیر را طی کرده بود. این مشعل فقط در خود کانادا از ۱۰۳۰ شهر و دهکدهی مختلف عبور کرد و در هر منطقهای تعدادی از اهالی مناطق این مشعل را دست به دست دادند و گذراندند.
من این شانس را داشتم که روز هفدهم ژانویه شاهد عبور این مشعل از یکی از خیابانهای اصلی شمال شهر تورنتو باشم که علیرغم سرمای بسیار شدید، با استقبال تعداد زیادی از شهروندان تورنتو روبرو شد و این مشعل را دست به دست عبور دادند و راهی ونکوور کردند. مرگ نابههنگام قهرمان لوژسواری گرجستان ساعاتی پیش از مراسم گشایش، این مراسم بسیار زیبا و همراه با رقص و آوازهای فولکلوریک کانادا را با حسی از اندوه روبرو کرد. بله همینطور است. این حادثهای بود که هیچکس انتظار آن را نداشت. در شرایطی که میشد هیجان مردم را برای تماشای مراسم افتتاحیه دید، این خبر یکباره همه را شوکه کرد.
نودار کوماریتشاویلی، لوژسوار ۲۱ سالهی تیم گرجستان هنگام آخرین تمرینهای خود، یکباره با سرعتی بیش از ۱۴۰ کیلومتر کنترلاش را از دست داد و از لوژ خود خارج شد. سرش به میلهای آهنی خورد و متاسفانه درگذشت. اما حادثه متاسفانه همیشه هست و ورزش همچنان با همهی هیجاناتاش ادامه دارد. اگرچه این حادثه در درجهی اول برای جامعهی ورزشی گرجستان و بعد هم کل کمیتهی بینالمللی المپیک حادثهی ناگواری بود، اما بقیهی بازیها ادامه دارد و همچنان با شادی و هیجانات ناشی از رکورد شکستنها و برد و باختها پیش میرود. به هرحال زندگی ادامه دارد. ایران هم با چهار ورزشکار در این بازیها شرکت کرده است. حضور ایرانیها، به خصوص یک ورزشکار زن ایرانی، خانم کلهر که پرچمدار تیم ایران نیز بود، چه واکنشی به همراه داشت؟ در جامعهی ایرانیان کانادا واکنشهای مختلفی نشان داده میشود و هرکسی از زاویه و دیدگاه خاصی به این مساله نگاه میکند. برای خیلیها حضور ایران و به هرحال نام ایران در بازیهای المپیک همیشه خوشایند است.
تعدادی نیز از زاویهی دیگری به مساله نگاه میکنند و میگویند اگر این چهار نفر هم شرکت نمیکردند بهتر بود و شرکت جامعهی ورزشی ایران با این تعداد بسیار اندک را در مقابل تیمهای دیگر که از نظر نظم، تعداد و حتی نوع رژه رفتنشان با ایرانیها قابل مقایسه نیستند را نمیپسندند. نظرات و واکنشها واقعا متفاوت است و نمیتوان گفت که حق با کیست. ما به هرحال مملکت بسیار بزرگی هستیم و امکانات ورزشی در ایران باید بسیار گستردهتر از این باشد که هست تا بتواند نتایجی به بار بیاورد و جوانان ما در صحنههای بینالمللی بیشتر شرکت کنند. از این نظر، حضور فقط چهار نفر در برابر تعداد جمعیت جوانی که در ایران زندگی میکنند، بسیار ناچیز و تاسفآور است و نمیتوان گفت باعث خوشحالی است. چرا که ۷۰درصد جمعیت ایران زیر ۳۰ سال سن دارند. میتوان این جوانان را در ورزش مشارکت داد. آنها را خوب پرورش داد و قهرمانهای بسیار خوبی به بار آورد که در صحنههای بینالمللی باعث افتخار خود و نام ایران بشوند. اما میبینیم از آن مملکت بزرگ فقط چهار نفر در المپیک زمستانی شرکت میکنند. در صورتی که تعداد ورزشکاران خیلی از کشورهای کوچکتر از ایران با جمعیت بسیار کمتر، خیلی بیشتر از تعداد ورزشکاران ایران بود. ورزش اسکی ۳۰ تا ۳۵ سال پیش یکی از ورزشهای پرطرفدار در ایران بود. در حالی که میزان و حتی ترکیب جمعیتی آن زمان با این دوران قابل مقایسه نیست. آن موقع نسبت جوانان در جامعه خیلی کمتر از امروز بود. اما جای تاسف است که در ایران تا این حد به رشتههای ورزشی، چه تابستانی و چه زمستانی، بیتوجهی میشود و حضور ما در میدانهای جهانی خیلی خیلی کمرنگ و بسیاری از اوقات بیرنگ است. وقتی شما در خارج از کشور زندگی میکنید، همیشه دوست دارید از سرزمین مادریتان ورزشکارانی بیایند که باعث غرور، افتخار و هیجان بشوند. وقتی این حضور تا این حد ناچیز است، آدم واقعا متاسف میشود و آرزو میکند که ای کاش به مهمترین مسالهای که میتواند جوانهای یک جامعه را زنده و سرحال نگاه دارد، خیلی بیش از این توجه شود تا روزی شاهد باشیم که جوانهای ما نیز مانند جوانهای بقیهی کشورهای دنیا بتوانند برای خود و کشورشان افتخارآفرین باشند. سرانجام این که بازیهای المپیک زمستانی ونکوور تا بیست و هشتم فوریه ادامه دارد و سپس بازیهای معمولی المپیک آغاز میشود. |