شکستهای پیاپی قطبیفرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comشکستهای پی در پی تیم ملی فوتبال ایران در رقابتهای چهارجانبهی جام دوستی قطر، بار دیگر فوتبال ملی ایران با سرمربیگری افشین قطبی را زیر سؤال برده است. تیم ملی فوتبال ایران پس از شکست در برابر اردن، در چهارچوب مسابقات مقدماتی جام ملتهای آسیا، در این هفته در برابر تیمهای ملی فوتبال قطر و مالی نیز متوقف و شکست را پذیرا شد و به این ترتیب، پنجمین شکست افشین قطبی که زمانی او را امپراطور فوتبال ایران خطاب میکردند، رقم خورد.
اما با وجود ضعفهای مشهود قطبی در امر سرمربیگری، مسئولان فدارسیون فوتبال ایران همچنان معتقدند که او احتیاج به زمان بیشتری دارد. زمانی که تیم ملی فوتبال ایران ممکن است دیگر در اختیار نداشته باشد. شنبه ۱۲ دی آخرین بازی تدارکاتی تیم ملی ایران در برابر کرهی شمالی، پیش از ادامهی مسابقات مقدماتی آسیا، برگزار میشود. به نظر میرسد که افشین قطبی هنوز بازیکنان اصلی خود را برای شرکت در این مسابقه، دستچین نکرده است و همچنان در حال محک زدن و آنالیزه کردن تیم است. «ناهماهنگ»، «متزلزل»، «بیتاکتیک» از القابی است که پیشکسوتان فوتبال ایران به تیم ملی کنونی ایران دادهاند. ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران، نیز شکستهای اخیر قطبی را «بینظیر» توصیف کرده و افزوده «برای اولین بار در بیست سال اخیر، قطبی رکورد شکستهای فوتبال ایران را شکست». این بحث را با حسین شمس، سرمربی تیم ملی فوتسال ایران که اخیرا به کمیتهی فنی فدراسیون فوتبال پیوسته، دنبال کردم و نظر او را در مورد انتقادات به سرمربیگری قطبی پرسیدم: اگر بخواهیم در مسابقات رسمی و بزرگ شرکت کنیم، نباید از این شکستها بهراسیم و فکر میکنم آقای قطبی نیز به دنبال این است که ترکیب اصلی تیم را پیدا کند و با تغییراتی که میدهد، دارد از جوانانی که در لیست هستند و درخشش دارند، استفاده میکند. به نظر من، باید حداقل تا جام ملتها فرصت داد تا ببینیم چه اتفاقی میافتد.
آقای شمس، چرا به سرمربیان قبلی چنین فرصتی داده نشد؟ برای مثال، قصد علی دایی نیز جوانگرایی در تیم ملی بود و ایشان هم میگفت که نیاز به فرصت بیشتری دارد. ولی به هیچوجه چنین موقعیتهایی که امروز به آقای قطبی داده شده، به آقای دایی داده نشد. دقیقا به همین علت است که میگویم، اگر ما به آقای دایی فرصت ندادیم، الان به آقای قطبی این فرصت را بدهیم. مسابقهی تدارکاتی نیز چیز زیادی را مشخص نمیکند. انشاالله اگر در مسابقهی سنگاپور نتیجه بگیرد، راهیابیاش به جام ملتها مسجل میشود و آن وقت میشود، سر صبر صحبت کرد. در هر صورت، فدراسیون فوتبال از چند بازی که تحت سرمربیگری آقای قطبی انجام شده، ارزیابیهایی را انجام داده؛ به نظر شما، آقای قطبی چه دانشی را به فوتبال ایران اضافه کرده که فدراسیون فوتبال تصمیم دارد، آقای قطبی را پس از سه شکست پی در پی هنوز در صدر تیم نگاه دارد؟ فدراسیون فوتبال نیز تحت تاثیر همین سیاست تعویضهای پیاپی باعث شده تیم ملی نتیجهی لازم را نگیرد، پای این مربیاش ایستاده است و میخواهد فرصت لازم را به او بدهد. در بازی با قطر، ما با یک اشتباه حسین کعبی، بازی را در دقیقهی ۹۴ واگذار کردیم. نتیجهی بازی هم زیاد بد نبود. به تیم مالی هم که از تیمهای خوب است و چندین بازیکن در تیم رئال مادرید دارد، با نتیجهی ۲ بر ۱ باختیم. یک هیچ هم از او جلو افتادیم. بنابراین نباید به این زودی مربی را عوض کنیم و به او فرصت لازم را ندهیم. مقداری باید صبر کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد. اگر آقای قطبی در درازمدت، مثلا در جام ملتهای آسیا، توفیق پیدا نکرد، فکر میکنم دیگر وقتاش است که عوض شود. آقای شمس، شما در سرمربیگری فوتسال بسیار موفق عمل کردید و در واقع موفقیتهای فوتسال ایران در جهان، مدیون تلاشهای شما است. شما چه ایرادی میتوانید به روشهای آقای قطبی در هدایت تیمشان بگیرید؟ من فکر میکنم که آقای قطبی باید سریعتر به سراغ پیدا کردن ۱۱ نفر اصلیاش برود. باید تا کنون دست کم ۸ یا ۹ بازیکناش را شناخته باشد و ۱۱ نفر اصلی را سریعا پیدا کند، روی آنها مانور کند و برایشان بازیهای تدارکاتی بیشتری بگذارد که تیم با هم اُخت شود. الان فقط دو بازیکن را نمیتوانیم داشته باشیم؛ نکونام و شجاعی که در اسپانیا بازی میکنند. ولی حدود ۸ - ۹ نفر بقیه را باید ایشان تا کنون پیدا کرده باشد. یک سؤال هم این است که معمولا آقای قطبی بعد از شکستهایشان، از داوران و نوع داوری گله میکنند. ولی این بار ایشان از شاگردان خود نیز ایراد گرفتند و در کنفرانس مطبوعاتی خود پس از بازی تیم ملی، گفتند که بازیکنان به حرف ایشان گوش نمیکردند. من فکر میکنم که مقصر بچهها نیستند. اگر بازیکن حرف مربی را گوش نکند، تقصیر به خود مربی برمیگردد. اگر ایشان میخواهد علتی را نام ببرد، این علت موجهی نمیتواند باشد. اتوریتهی ایشان باید آنقدر بالا باشد که بچهها کاملا به حرفاش گوش کنند. کسانی که خاطی هستند را به راحتی میتوان کنار گذاشت. تیم ملی با باشگاه خیلی فرق میکند. فکر نمیکنید، خود این نشان از آن دارد که زمان عوض کردن آقای قطبی فرا رسیده؟ یعنی اگر آنطور که خود آقای قطبی میگویند، بازیکنان تیم از ایشان حرفشنوی ندارند، میتوانند سرمربی مناسبی برای تیم ملی باشند؟ البته اگر این کلیت داشته باشد و همهی بازیکنان تیم را شامل شود، حرف شما صادق است. ولی اگر یکی-دو تا بازیکن هستند، مربی میتواند خیلی راحت با آنها برخورد کند، کنارشان بگذارد و بقیهی بازیکنان را به تمکین وادار کند. این اصول مدیریت و مربیگری است که هر مربی برای خود دارد. اما در هرحال، فکر میکنم اگر هم اتفاقی در این زمینه افتاده باشد، برای یکی-دو نفر افتاده. والا همهی بازیکنان با شوق و علاقه پیراهن تیم ملی را میپوشند و حاضر نیستند به همین راحتی این پیراهن را دربیاورند.
شما اخیرا به کمیتهی فنی فدراسیون فوتبال ایران پیوستهاید. تیم ملی فوتبال بزرگسالان هم سال خوبی را پشت سر نگذاشته است. چه پیشنهادهایی را برای پیشبرد تیم ملی بزرگسالان دارید؟ فکر میکنم پروسهای که فوتسال دارد طی میکند، میتواند الگویی برای فوتبال باشد؛ آن هم این است که مقداری صبر داشته باشیم و به سراغ نوجوانان و جوانان و تیم امیدمان برویم و اجازه بدهیم این بازیکنان پروسهی بازیکنسازی و ستارهسازی را طی کنند؛ این مشکل پس از چند سال حل خواهد شد. واقعیت این است که تیم ملی ما در حال حاضر از ستاره خالی شده. چند سال پیش ما، احمدرضا عابدزاده، مهدویکیا، علی کریمی، علی دایی، کریم باقری را در تیم ملی داشتیم. در هر نقطهای یک ستاره داشتیم. ولی متاسفانه تعداد ستارههای کنونی شاید به دو نفر بیشتر ختم نشود. بنابراین صبر تنها راه حل است و باید اجازه بدهیم که پروسهی جایگزینسازی بازیکن به خوبی طی شود. بعد از سه چهار سال، مشکل ما حل خواهد شد. ولی این که بخواهیم دارویی فوری تجویز کنیم تا همین الان تیم ملی اصلاح شود، به نظر من، غیر ممکن است. آخرین بازی تدارکاتی تیم ملی، شنبه برگزار میشود. فکر میکنید که آقای قطبی با نفرات اصلیشان به سراغ این بازی بروند؟ فکر میکنم چون آخرین بازی تدارکاتی تیم است، با ترکیب اصلی برود و نکونام و شجاعی نیز در سنگاپور به ترکیب تیم بپیوندند و در آنجا به تیم کمک کنند. به هر حال آخرین فرصتی است که آقای قطبی یک بار تیم اصلیاش را مورد آزمایش قرار بدهد. |
نظرهای خوانندگان
لید مطلب اشتباه است. ایران در بازیهای قطر 2 شکست داشته است
**************************
با سپاس از توجه شما. اصلاح شد.
فرنگیس - زمانه
-- بدون نام ، Jan 3, 2010 در ساعت 02:30 PMسلام. من فکر میکنم از زمانیکه اقای قطبی در مراسم مربوط به دریافت حکم ریاست جمهوری شرکت کردند عملا وجهه خود را نه تنها در میان بازیکنان بلکه تماشاگران نیز از دست دادند. دوران امپراطوری ایشان از ان لحظه بپایان رسید. تیم فوتبال ایران احتیاج به یک مربی وطنپرست دارد. تا ان روز تمام تحلیلها و تاکتیکها بی اثر میباشد.
-- Mohammad ، Jan 3, 2010 در ساعت 02:30 PMشوربختانه زبان پارسی مدت زمانی است آویته (بقول باباطاهر گفتم که این واژه امروزه شده آغشته یا آمیخته) به زبانهای انیرانی مثل تازی ووو شده که این آمیزش نسنجیده و سازمان نیافته هم زبان نوشتاری فارسی را پرغلط و بغرنج کرده و هم اینکه وقتی این زبان مورد استفاده این همه تعداد آقایان به اصطلاح "کارشناس" مدعی تسلط به این و آن شاخه علمی، فرهنگی، اجتماعی و...و ورزشی قرار می گیرد، که اکثرا" هم نه تنها کیلویی مدرک گرفته اند از این گذشته چون متدولوژی تجزیه و تحلیل مسائل تاریخی که در گذشته اتفاق افتاده و همچنین مسائل جاری در حال یعنی اکنون و در بستر زمانی که حالا در آن هستیم، این آقایان از عقلانیت و انصاف نسبی هم برخوردار نیستند. برای نمونه و همانطوری که آقای شمس بدرستی اشاره به ستاره های کلیدی آنزمان مثل علی کریمی و باقری و مهدوی کیا و علی دایی آنزمان فوتبال کرد، ما حالا درست برعکس نه تنها هیچ ستاره ای در کالیبر و سایز این نامبردگان نداریم تازه هنوز بگفته باز هم آقای شمس بدنبال ارنج یا تشکیل تیم ملی هستیم. پس قطبی هیچ تقصیری در این وسط ندارد و هیچ شکی هم به دانش مدیریتی او نکنید. او وقتی تیم را ارنج نهایی کرد، که امیدواریم در بازی سنگاپور او به این ارنج نهایی دست بیازد، آنوقت تازه حق دارید تا نتایج مثبت و منفی تیم آقای قطبی را با توجه به مهره های موجود و توانایی های آنها بسنجید و نه تیم امروز را مثلا با تیم زمان درخشش علی پروین که دست کمی از پله نداشت، بسنجیم. در نزد پژوهشگران دانشگاه یک واژه کلیدی بنام کانتکست یعنی متن همیشه مورد نظر و مبنای هرگونه کار تحقیقی علمی است. کانتکست بطور خلاصه یعنی اینکه هر پدیده ای در زمان و مکان و با بازیگران درگیر آن واقعه یا رویداد معنی و مفهوم دارد. یعنی ما هرگز مجاز به مقایسه نیستم چون همه چیز تاریخا عوض میشود و تنها مصرف محلی یعنی در آنزمانی که افتاده دارد و نه تجویز نسخه این یا آن رویداد تاریخی و اسرار بر معجزه کردن و کاربرد آنها در زمانهای دیگر. پس یادبگیریم که نتایج درخشان تیم ملی در آن سالهای گذشته هیچ کمکی به تیم فعلی ما نمیکند زیرا کانتکست یعنی متن عوض شده. من خودم بطور تفریحی 20 سال فوتبال بازی کرده و تقریبا در این 35 سال که مقیم اروپا هستم همه بازیهای مهم جهانی را دیده ام ولی هرگز ندیده و نشنیده و نخوانده ام که کشوری و مردمی به اندازه ایران و ایرانی اینقدر ناکارشناسانه در کار فوتبال دخالت بیجا بکنند. مثلا خداد عزیزی بدون نشان دادن حس انسانی و قایل بودن حق مسلم هموطنی و درک شرایط حساس افشین قطبی که فرزند یک ایرانی شریف و آواره از یار و دیار بوده، در یک مصاحبه ای آشکارا و بسیار گستاخانه و واقعا بدور از اخلاق حسنه ورزشکاری گفت که اصلا افشین قطبی ایرانی نیست و آمریکایی است. خوب منهم بلافاصله گفتم: آقای عزیزی برو جلو آینه بعد خواهی فهیمد که چهره تو آیا به یکی از اقوام عدیده آریایی ایرانی میخورد و یا نه به ازبک و مغولی رفته. این است مشکل ما وقتی یک فوتبالیست تیز پایی اینطوری و بسان حکومتگران سنگدل و خونخوار، برای امثال من و قطبی ها تعیین تکلیف ایرانی بودن و غیر ایرانی بودن میکند. نظر او اگر در کشوری مثل نروژ مطرح میشد، 100% پیگرد قانونی داشت. اما در ایران به جز من هیچ کسی انگار چشم اش و گوشش آن مصاحبه را ندید و نشیند و متوجه نشد.
-- آسو کردستانی ، Jan 3, 2010 در ساعت 02:30 PMمشکل آقای قطبی ایستادن پشت سر آقا و عرض ارادت به ایشان درست در زمانی بود که پسران و دختران این مملکت سلاخی می شدند.
-- کیارش ، Jan 5, 2010 در ساعت 02:30 PMمربی بی کیفیت مثل ایشان زیاد بر مسند هدایت تیم ملی ما نشسته ولی قطبی به مردم کج دهنی کرد و در مملکت ایران هر کس به ملت چنین کند خودش کج خواهد شد، حالا می خواهد امپراطور باشد یا اربابش.