رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۴ آذر ۱۳۸۹
گفت‌‌وگو با فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‌‌زاد

روزه‌‌ی سیاسی؛ راهی برای اعتراض

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

نزدیک به یک سال از آخرین اعتراض‌های خیابانی مردم ایران در روز عاشورای سال گذشته می‏گذرد. گرچه تظاهرات و اعتراض‌های خیابانی، پس از آن، فروکش کرده است، اما مسئله‏ی جنبش سبز یا آن‏چنان که مقامات حکومتی و امنیتی ایران می‏گویند «فتنه‏ی سبز»، مهم‏ترین چالش سیاسی برای حکومتگران ایران است.

Download it Here!

وجود صدها زندانی سیاسی که خود را نیرو و حامی این جنبش می‏شناسند، به این چالش دامن می‏زنند. انتشار تقریباً دائمی نامه‏ها و بیانیه‏هایی از داخل زندان که یا حکم افشاگری دارند و یا اعتصاب غذای فردی یا عمومی زندانیان را اعلام می‌کنند، یکی از جنبه‏های ویژه‏ی این چالش سیاسی است.

نویسنده‌ی یکی از این نامه‏ها محمد نوری‏زاد، روزنامه‏نگار، فیلمنامه‏نویس و کارگردانی است که تا قبل از آخرین دوره‏ی انتخابات ریاست جمهوری، از حامیان سرسخت نظام و دولت محمود احمدی‏‏نژاد محسوب می‏شد و اکنون در زندان است.

نوری‏زاد در این نامه اعلام کرده است که از روز شنبه، بیستم آذرماه، دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد.

با فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‏زاد در این زمینه گفت‏وگو کرده‌ام.

ما همه می‏دانیم که در ایام محرم به‏سر می‏بریم و روز عاشورا در پیش است. ما هم پیرو امام حسین (ع) هستیم و آقای نوری‏زاد بر حسب مکتبی که پیروی کرده‏اند و بر آن عقیده بوده‏اند، قدم برداشته‏اند و در این ماه که با شرایطی که برای‏شان پیش آمده است، مصادف شده، استنباط و قصدشان این بوده که ثابت کنند حسینی هستند.

ایشان گفته‏اند که مصمم به این کار هستند. الان هم اگر این قضیه اتفاق افتاده باشد، قطعاً حال ایشان وخیم است. با شناختی که از روحیه‏ی ایشان دارم، این را می‌دانم وقتی تصمیم به کاری می‏گیرند پای آن می‏ایستند. گفته‏اند: جانم فدا شود، بلکه خون من در راه آن آرمانی که داشتم، بتواند گویای خیلی مسائل شود.

در مقابل این تصمیم که اعلام اعتصاب غذای خشک است، واکنش شما چه خواهد بود؟ آیا اصلاً از این تصمیم اطلاع داشتید؟

ایشان از قبل که به درخواست مرخصی‏شان توجه نمی‏کردند، به ما گفته بودند که در اعتراض به رویه‏ای که اینها دارند، حتماً دست به اعتصاب غذا خواهند زد. تا الان هم ایشان، ۷۰ روز روزه‏ بوده‏اند. زمانی که ملاقات داشتیم، هربار به ایشان تذکر می‏دادیم تا با شرایط جسمی‏ای که دارند، حتی روزه هم نگیرند، ولی ایشان متأسفانه می‏گفتند که حتماً باید روزه باشند و این روزه نوعی اعتراض است.


محمد نوری‌زاد

از روزی که ملاقات‏مان بنا به دلیل آلودگی هوا و بعد هم ممنوع‏الملاقات بودن ایشان لغو شده و ما ملاقاتی با ایشان نداشته‏ایم، متأسفانه نتوانستیم ایشان را ببینیم و مطلع باشیم که چه رویه‏ای را می‏خواهند پیش بگیرند. لااقل اگر می‏دانستیم می‏خواهند چنین کاری را آغاز کنند، از او درخواست می‌کردیم صدمه‏ای به خودشان وارد نکنند. چون اعتصاب غذا، باور کنید، برای ایشان ناراحتی و نارسایی جسمی ایجاد می‏کند.

اعتراض محمد نوری‌زاد، به طور مشخص به چه مسئله‏ای است که باعث شده پیش از این هم، در واکنش نسبت به آن روزه بگیرند؟

آقای نوری‏زاد در عرض دوماه اخیر، دچار دندان‏درد شدید شدند و سعی دندان‏پزشک اوین هم بر این بوده که حتماً معالجه بشوند. امکان این معالجه هم در بهداری زندان اوین وجود ندارد. به همین دلیل درخواست مرخصی برای معالجه دادند. خود ما این درخواست را دادیم، اما هیچ توجهی به خواسته‏ی آقای نوری‏زاد نکردند. نه تنها توجه نکردند، بلکه وزارت اطلاعات شکایتی مطرح کردند که به آن خیلی سریع رسیدگی و رأی صادر شد.

با توجه به ممنوع‏الملاقات بودن‏شان، ما بعد متوجه شدیم که ایشان را دادگاهی کرده‏اند و روزهای پانزدهم و شانزدهم آذر به دادگاه برده‏اند. قاضی دادگاه، آقای مقیسه، با نهایت بی‏ادبی با ایشان برخورد کرد‏ه‏اند. ما انتظار این را نداشتیم، به‏خصوص که گویا آقای مقیسه روحانی هستند و ما انتظار این را نداشتیم که ایشان در این لباس، با چنان ادبیاتی با آقای نوری‏زاد صحبت کنند.

به نظرم‏ می‏‏آید که ایشان ادبیاتی را به‏کار برده‏اند که اصلاً نه با ادبیات روحانیت، نه با ادبیات اسلام و نه با ادبیات انسانیت منطبق است.

ممکن است بیشتر توضیح بدهید که حرکت یا نکته‌ای که قاضی مطرح کرده‏ و بی‏ادبی محسوب می‏شود چه بوده است؟

آقای مقیسه به آقای نوری‏زاد گفته‏اند: «مزدور اجنبی.» آقای نوری‏زاد هم در جواب ایشان گفته‏اند: «حقوق من مشخص است و من از جمهوری اسلامی حقوقی می‏گرفتم. کاملاً مشخص است.» خب! لابد ادبیات‏شان این بوده است. لابد به‏زعم خودشان، هرکسی که در مدار آنها نمی‏چرخد و طبق نیت آنها و طبق خواسته‏های آنها صحبت نمی‏کند، مزدور می‌شود. هرکس با خط‌‏مشی آنها منطبق می‏شود، خودی می‏شود و هیچ مشکلی ندارد.

همین‏که کسی می‏آید و انتقاد می‏کند، آن‏هم انتقاد سازنده، آن هم آقای نوری‏زاد که دل‏سوزی‏اش برای همه محرز است، به او لقب مزدور می‏دهند. من واقعاً نمی‏دانم چه اسمی روی چنین حرکتی بگذارم؟ تازه ایشان روحانی است و لباس روحانیت پوشیده است.

دادگاه روزهای پانزدهم و شانزدهم آذرماه با چه نتیجه‏ای به‏پایان رسید؟

ایشان حکم را درجا صادر کرده‏اند؛ دو سال حبس. یعنی علاوه بر سه‏سال و نیم و ۵۰ ضربه شلاق، دو سال هم اضافه شده است و حکم ایشان در حقیقت پنج سال و نیم شده است. آقای نوری‏زاد اعتراض کرده‏اند و گفته‏اند: «من اصلاً دادگاه و شما را به رسمیت نمی‏شناسم. به‏خاطر این‏که شما با این برخوردی که با من کرده‏اید از عدالت خارج شده‏اید.» حال بماند داستان‏های دیگری که از ایشان نقل کرده‏اند.

گویا آقای مقیسه به آقای نوری‏زاد می‏گوید که ۲۰ روز برای تجدید‏نظر فرصت دارد که ایشان می‏گوید: «چون من این دادگاه و شما را به رسمیت نمی‏شناسم و شما را فرد عادلی نیافتم، به همین دلیل، ۳۰ سال هم به من فرصت بدهید، من هیچ اعتراضی نسبت به حکم شما ندارم.»

آقای نوری‏زاد این برخورد را می‏کند و بعد هم آقای مقیسه برمی‏گردد این جمله‏ی قصار را می‏گوید: «برو گمشو بیرون! اجنبی مزدور» که واقعاً نمی‏دانم این ادبیات از کجا پیدا شده است. در مکتبی که ما در آن پرورش پیدا کرده‏ایم، تا چیزی به ما ثابت نشده باشد، اجازه‏ی ابراز آن نداریم، ولی اینها به‏راحتی لفظ مزدور، بیگانه، منافق و اجنبی را برای هرکسی که مخالف‌شان حرف می‏زند یا نقد دل‏سوزانه دارد، به‏کار می‏برند.

شما اخیراً همراه با فخرالسادات محتشمی‏پور، همسر مصطفی تاج‏زاده، نامه‏ای برای صادق لاریجانی، رئیس قوه‏ی قضاییه نوشتید و در آن‏جا به حقوق همسر‏ان‌تان و حفظ جان آنها اشاره کردید.

ما نامه‏ای خدمت آقای لاریجانی قوه‏ی قضاییه و آقای لاریجانی مجلس دادیم و دیداری هم با علما داشتیم. انشاالله که نتیجه بدهد. اعتراض آقای نوری‏زاد هم اصلاً برای خودش که نیست، به‏خاطر رویه‏ای است که در قوه قضاییه در پیش گرفته‌اند و چنین دادگاه‏هایی تشکیل می‏دهند. دادگاه‌هایی که خیلی راحت در آنها قضاوت و حکم صادر می‏کنند؛ بدون این‏که پرونده را درست خوانده باشند؛ بدون این‏که تعمق و تأملی روی حرف‌های‌شان کنند.

به دیدار با برخی مراجع و روحانیون اشاره کردید. تقاضای‏ شما از آنها در این شرایط چیست؟ آنها چه کمکی می‏توانند به شما کنند؟

خواهش من این است که کسانی که ما را پای منبرهای‏شان بزرگ کرده‏اند و این ایده‏ها و آرمان‏ها را به ما آموخته‏اند، خودشان عامل آنها باشند. عامل افکار و عقایدی که داریم و تا الان بر سر آن ایستاده‏ایم؛ افکار و عقایدی که کشور ما به خاطر آنها شمار زیادی شهید و جانباز داد؛ آن‌همه افرادی که جان‏شان را به هرشکلی و با هر آرمانی در راه آبادی و آزادی این مملکت فدا کرده‏اند، فراموش نکنیم. ما انتظار داریم که روحانیت ما صدای اینها را به گوش همه برسانند.

ما از آنها و پای منبر آنها یاد گرفته‏ایم که پیروی کنیم از امام حسین (ع) و از زینب (ع). حضرت زینب فریاد عدالت‏خواهی و فریاد وااسلامای امام حسین را به تمام کسانی رساندند که گوش شنوا نداشتند. ما اینها را یاد گرفتیم. بر ما کسی خرده نگیرد.

آقای نوری‏زاد هم به همین دلیل که از دین خودشان و از پیروی از امام حسین (ع) آموخته‏اند، این راه را انتخاب کرده‏اند و افتخار می‏کنند که جان‏شان را در راه آرمان‏های دین‏شان و اعتقادات‏شان ببازند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

درود خدا بر آزادمردان ایران زمین.
خانم ملکی، همسر گرامی خانم نوری زاد. فردا عاشوراست و حسین به دست یزید کافر، فتنه گر، فاسق به شهادت رسید. ولی حق، آزادگی و جوانمردی به عنوان سمبل حسین باقی ماند و در همان روز عاشورا یزیدیان را به زمین کشید و نابود ساخت. بعد ها قیام مختاریان جسم آنان را نیز نابود ساخت. این درس تاریخ عاشورا است.
من و خانواده ام و همه فرزندان ایران زمین، به حق این روزهای مقدس در پیشگاه خداوند دعا می کنند تا نوری زاد سلامت باشد و سلامت بماند و خارچشم مستبدان باشد. عاجزانه دعا می کنیم خدایا آزادی نوری زاد را فراهم نما و ظالمان را رسوا کن

-- محمد ، Dec 15, 2010 در ساعت 03:45 PM