رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > عزاداری ماه محرم را سیاسی نکنید | ||
عزاداری ماه محرم را سیاسی نکنیدمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدیروز بخشنامهای از جانب «مرکز رسیدگی به امور مساجد» در ده ماده، خطاب به امامان جماعت صادر و از آنان خواسته شد که این موارد را در مراسم و مجالس عزاداری ماه محرم رعایت کنند.در مادهی چهار این بخشنامه که روی سایت اینترنتی مساجد ایران قرار گرفته، آمده است که «در تبیین فلسفی نهضت عاشورا، ابعاد فتنهی سال ۸۸ و بصیرتبخشی در مقابله با جنگ نرم دشمن» را در نظر داشته باشند.
شاید این اولین باری باشد که در یک بخشنامهی رسمی، از قشری از روحانیت خواسته میشود تا نوعی رقابت سیاسی را در عزاداری ماه محرم وارد کند.برای تحلیل بیشتر این مسئله با دکتر حسن فرشتیان، روحانی و دینپژوه ساکن پاریس گفتوگو کردهام. دکتر حسن فرشتیان: اینکه ما مرکز امور مساجد را یک نهاد دولتی یا شبهدولتی بدانیم و بپرسیم اگر دولت در امور هیئتهای مسجدی و مساجد دخالت کند، آیا امر پسندیدهای است یا خیر، من فکر میکنم چون کلیات امر مربوط به فضاهای عمومی میشود و بخشی از عزاداریها در فضاهای عمومی و اجتماعی صورت میگیرد، بنابراین دولت حق دارد در این فضاهای عمومی بهنوعی اظهار نظر کند. نه تنها حق دارد، بلکه وظیفه و تکلیف دارد که فضاهای عمومی را تلطیف و نظم عمومی را در اجتماع رعایت کند.
بنابراین، اگر ما فرض کنیم مرکز امور مساجد، حتی نهادی دولتی باشد، امر خلافی انجام نداده که چنین بخشنامهای را به هیئتهای مذهبی و به مساجد صادر و به آنها توصیه کرده که برخی مسائل را رعایت کنند. مانند اینکه به فرض صدای بلندگوها از حدی بیشتر نباشد. این اصلاً از وظایف دولت است که چنین امری را انجام بدهد. بهنظر میآید مطالبی که در این بخشنامه آمده است، کمی فراتر از اموری است که شما به آن اشاره میکنید. تعیین میزان بلندی صدای بلندگوهای مساجد که در بند دهم این بخشنامه آمده، مشخص است که برای حفظ آسایش و امنیت روانی جامعه است، اما مثلاً آنچه در بند چهارم آمده است، نوعی دخالت حکومت یا دولت در مضمون سخنانی است که توسط سخنرانان بیان میشود. آیا این مسئله استقلال نهاد دین را از حکومت خدشهدار نمیکند؟ نکتهای که به آن اشاره میکنید کاملاً درست است. در این بخشنامه سایر موارد، به نظم عمومی اجتماع مربوط میشود و همانطور که گفتم، دولت وظیفه دارد و مکلف است که آنها را کنترل کند، اما شاید تنها مشکلی که اشاره کردید، همان مادهی چهارم بخشنامه باشد که به مداحان و هیئتهای مذهبی خط داده شده که در این جریان عزاداری، بحث فتنه را روشن کنند. بهنظر من، این کار در شأن مرکز رسیدگی به امور مساجد نیست. چون نهادی شبهدولتی است اتفاقاً باید حالتی پدرانهتر داشته باشد و اگر نهادی مردمی بود، دیگر باید کاملاً حالت پدرانهای نسبت به مساجد داشت. الان هم این امر، امری است که در شأن مرکز امور مساجد نیست که به عنوان یک حزب سیاسی، به این هیئتها خط داده شود که به فتنهای که گفته میشود توسط رقیبان اینها ایجاد شده، بپردازند.در حالی که مجلس عزای حسینی، همیشه مجلسی مردمی بوده است. اینکه ما این مجالس را شکاف بدهیم و دولت بخشنامه صادر کند که در این مجالس چه مطالب سیاسیای گفته شود، بهنظر من، نه چندان اخلاقی است و نه امری چندان مذهبی. بعید میدانم که روحانیون هم وارد چنین کاری بشوند. پرسش دیگری که بهویژه با توجه به شایعات و انتقاداتی که نسبت به رابطهی دولت محمود احمدینژاد با مجامع روحانی و بهویژه مراجع وجود دارد، این است که آیا این بخشنامه زیر نظر دولت و حامیان دولت تهیه شده و یا بهنوعی صلاحدید نهاد رهبری است؟
بخشنامه را مرکز امور مساجد صادر کرده است، اما شما اشاره کردید به نگاه دولت کنونی به روحانیت؛ جالب توجه این است که رئیس رادیو و تلویزیون ایران اعلام میکند که «روحانیون در این فتنهی اخیر، نسبت به مداحان کمتر بصیرت داشتند». یعنی مداحان بصیرت بیشتری داشتند. چرا؟ چون روحانیون تلاش میکنند بهنحوی استقلال خود را حفظ کنند. مسئلهی استقلال روحانیت به مداحان برنمیگردد؟ البته؛ نه اینکه مداحان اینگونه نباشند، بلکه در بین مداحان، چند مداحی وجود دارند که حامی محکم دولت هستند. لذا گفته میشود که آنها بصیرت بیشتری نسبت به روحانیت دارند. چون بدنهی کلی روحانیت هنوز حاضر نشده به عنوان یک حزب برای رئیس دولت کنونی عمل کند و این است که اعلام میشود مداحان نسبت به روحانیون بصیرت بیشتری دارند. در حالیکه با حفظ احترام به مداحان، به شغل آنها و به کار نیکی که انجام میدهند، با حفظ همهی احترام، میدانیم مداحان در حقیقت، شاگردان روحانیون هستند. این علما و روحانیون هستند که به مداحان میگویند چه امر و واقعهی تاریخی درست بوده و کدام امر غلط بوده و شما چه چیزی را بگویید یا چه چیزی را نگویید. دلیل این، همان آن است که روحانیت هرچند موضعگیری رسمی نمیکند، ولی تلاش میکند که در کنار ستمدیدگان قرار بگیرد. تلاش میکند پناهگاهی باشد و بههرحال رعایت مسائل شرعی و مذهبی را انجام بدهد و خود را دربست در اختیار دولت کنونی قرار نمیدهد. سئوال دیگری که طرح آن در اینجا مورد پیدا میکند، بهویژه در شرایط خاص سیاسی کشور، این است که با توجه به تهدیدهایی که همیشه بهصورت لفظی، از جانب مقامات مختلف متوجه مهدی کروبی و میرحسین موسوی بوده است، آیا صدور چنین بخشنامهای، نوعی زمینهسازی در جهت تهدید امنیت آنها محسوب نمیشود؟ بدون شک، این زمینهسازی و مقدمهای برای برخوردهای بعدی خواهد بود، ولی من فکر میکنم شاید به صلاح مداحان است که قاعدتاً این مجالس را به نام همان موضوعی که برگزار میشود، ادامه بدهند. افرادی که در این مجالس شرکت میکنند، از گروههای مختلف هستند. بسیاری از جوانانی که به رهبران جنبش سبز تمایل دارند به عشق اباعبدالله در این مجالس شرکت میکنند. حال اگر در این مجالس نسبت به کسانی که مورد علاقهی آنها هستند، با الفاظ نامناسب و گاهی با الفاظ رکیک و توهینهایی که نه در شأن مداحان است و نه در شأن این آقایان است یاد شود، من فکر میکنم سبب دلسردی و یأس بخشی از نسل جوان خواهد شد؛ نسلی که فعلاً تنها ارتباطی که با مذهب و منابع مذهبی دارند، همین مجالس اباعبدالله و همین ایام تاسوعا و عاشورا است. این برخوردها موجب یأس و دلخوردگی آنها هم خواهد بود. شاید اصلاً خود روحانیت هم با این امر چندان موافق نباشد. چون عزای حسین مال همهی مردم بوده و حتی غیرمذهبیها نیز درعزای حسین شرکت میکنند. خیلی از افراد در سال فقط یک روز با اسلام ارتباط دارند و آن تاسوعا و عاشورا است و این ارتباط را باید تقویت کرد، حتی از دیدگاه علمای مذهبی. با توجه به اینکه امروز سالگرد رحلت آیتالله منتظری است و اشاراتی که شما به استقلال مراجع دینی از حکومت کردید، بهنظر میرسد که سرنوشت آیتالله منتظری به نوعی در رابطه با این حفظ استقلالی که ایشان مایل بودند، رقم خورد. بله؛ با اینکه یک سال از درگذشت مرحوم آیتالله العظمی منتظری میگذرد، ما میبینیم که ایشان به نوعی حیات مجددی پیدا کرده و به نوعی بعد از مرگ، تولد دیگری پیدا کرد. چشمان خویش را بست، اما چشمان دیگران را باز کرد. چشمانی را به سوی حقایقی باز کرد و نگرش جدیدی را به اسلام، به حسین، به علی و نهجالبلاغهی علی برای ما نشان داد. ای بسا شاعر که بعد از مرگ زاد، چشم خود بربست و چشم ما گشاد. لذا او بعد از مرگ، حیات مجددی پیدا کرده و یک زندگی جدیدی را آغاز کرده است. |