رادیو زمانه > خارج از سیاست > جوایز > جوایز غیر دولتی به ادبیات زنان در ایران | ||
جوایز غیر دولتی به ادبیات زنان در ایرانایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.com«جوایز غیر دولتی به ادبیات زنان در ایران»، عنوان برنامهای بود که شنبهشب، ۲۷ نوامبر توسط انتشارات خاوران در مرکز فرهنگی «فیاپ» در پاریس و با حضور گروهی از ایرانیان این شهر و فعالان ادبی، فرهنگی و اجتماعی برگزار شد. میهمان این برنامه، منصوره شجاعی، یکی از فعالان شناختهشدهی مسائل اجتماعی و پژوهشگر مسائل زنان در ایران بود.
این فعال مسائل زنان در سپتامبر سال ۲۰۰۰ همراه با نوشین احمدی خراسانی، پروین اردلان و برخی از زنان فعال، مرکز فرهنگی زنان را در تهران تأسیس کرد که محل برخورد عقاید، تحلیل و گردآوری اسناد برای انتشارات زنان است.او از اعضای بنیانگذار کتابخانهی صدیقه دولتآبادی و کمپین یک میلیون امضا برای برابری حقوق زنان است. منصوره شجاعی همچنین بههمراه شیرین عبادی، موزهی زنان ایرانی را برپا کرده است. به دلیل همین فعالیتهای فرهنگی بود که در دسامبر سال ۲۰۰۹، توسط مأمورین امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت شد.مدتی بعد، بار اول زمانی که میخواست برای شرکت در یک کارگاه آموزشی ژورنالیستی به دهلینو سفر کند و بار دوم به دلیل شرکت در فعالیتهای کمپین یک میلیون امضا در خرمآباد، دوباره برای مدتی دستگیر و زندانی شد.
هنوز نتیجهی دادگاه او به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق نوشتن در وبسایتهای مدرسهی فمینیستی و نیز عضویت در کمپین یک میلیون امضا و دفاع از حقوق بشر در ایران بوده اعلام نشده است. منصوره شجاعی در حال حاضر برای یک اقامت یکساله، میهمان انجمن قلم در شهر نورنبرگ آلمان است و پروژهای تحقیقاتی در مورد جنبش سبز و جنبش زنان در دست تهیه دارد. نشست فرهنگی پاریس، با عنوان «جوایز غیر دولتی به ادبیات زنان در ایران» بهانهای شد برای پرداختن به مسائل زنان امروز ایران، جنبش زنان، جنبش سبز، جنبش فمینیستی و برخورد دستگاه سانسور با کتابهای فمینیستی که با پرسش و پاسخ حاضران همراه شد. منصوره شجاعی در گفتوگویی ویژه با زمانه، دربارهی موضوع سخنرانی خود در این جلسه گفت: بحث بررسی آثار زنان، چه در حوزهی ادبیات و چه در حوزهی مطالعات زنان، بهانهای برای طرح مسائل زنان در جامعه است. این مسائل خواه در قالب ادبیات، خواه در قالب متون جامعهشناسی و متون حقوقی و اجتماعی، میتواند به ترویج گفتمان برابریخواهی در این دو قالب کمک کند. چه معیارهایی برای اهدای جایزه در نظر گرفته شده است یا در نظر گرفته میشود؟ نهادهایی که جایزه میدهند، نهادهای متفاوت و متعددی هستند. من نمیدانم معیارهای این نهادها چه چیزهایی هستند. هر نهادی، معیارهای خود را دارد، ولی نهاد زنانی که جایزه میدهد، به عنوان نمونه «جایزه صدیقه دولتآبادی» در دو حوزهی مطالعات زنان و ادبیات، آثار برگزیده را انتخاب میکند و به آنها جایزه میدهد. آیا آثاری که جایزه میگیرند، توانستهاند به بالا بردن فکر آزادیخواهی و برابریطلبی زنان کمک کنند؟
در کل یکی از نقشهای انتشارات و آثار زنان همین است. یعنی یکی از نقشهای آن ارتقای سطح آگاهی جامعه نسبت به موضوعی است که مطرح میشود. این خاص حوزهی زنان نیز نیست. در هر حوزهای، انتشار ادبیات مخصوص به آن حوزه، یکی از مأموریتها و نقشهایش همین است و بیتردید تأثیر داشته است. بیشتر آثاری برای اهدای جایزه مورد توجه قرار میگیرد که مسائل فمینیستی را هم مطرح میکند؟ این قضیه دارد کمی مشخص میشود. نهادهای جایزهدهنده در ایران بسیارند و بحث من، بحث کلی را میپوشاند. نهاد خاصی را مورد نظر ندارم. راجع به هیچ نهاد خاصی قضاوت نمیکنم، اما چنانچه قرار بشود جایزهای به اثری در حوزهی زنان داده شود، طبیعتاً رویکردهای فمینیستی یکی از مهمترین معیارها خواهد بود. برای بهوجود آمدن آثار زنان، چه چیزهایی در حال حاضر مورد نیاز است؟ در این مسئله دو بحث وجود دارد: یک بحث، بحث استعداد و تواناییهای تولیدکنندهی آثار است که در حوزهی ادبیات چقدر نبوغ وجود دارد، در حوزهی مطالعات زنان چقدر دانش وجود دارد و بعد در کجاها این نبوغ و دانش بههم میپیوندد. این یک بحث است که بحثی درونی است.بحث بیرونی آن، بحث امکانات چاپ و انتشار است که این حوزهی گستردهای را در برمیگیرد. از موانعی مانند سانسور و جلوگیری از انتشار در کل آثار مربوط به زنان گرفته تا مسائل و مشکلات دیگر.
جنبش زنان چقدر توانسته است در ادبیات جا باز کند و زنان را با خود همراه کند؟ بحث ادبیات زنان و جنبش زنان، بههرحال خیلی از هم فاصله ندارد و دور نیست؛ هرچند که در دو جبهه دارد تلاش میکند. اصولاً هیچ عمل اجتماعیای، بدون ایجاد ادبیات خاص خود، نمیتواند حرکت کند و اینها با هم در تلاقی هستند، به هم کمک میکنند و خوراک میدهند. وجود این همه نویسندهی زن، حتی اگر به طور مشخص راجع به مسائل حقوقی زنان هم ننویسند، بههرحال مرئی و دیده شدن زنانی است که تا بهحال نادیده گرفته میشدند. حال اگر علاوه بر ادبیات، به مسائل حقوقی و اجتماعی هم بپردازند، در هر صورت قند مکرر است.عضو جنبش اجتماعیای که در ادبیات هم توانا باشد و بنویسد، ادیبی که راجع به مسائل جنبش و برابریخواهی بنویسد، هردوی اینها قند مکرر هستند. ویدا حاجبی، از حاضران در برنامهی شب دیدار و گفتوگو با منصوره شجاعی بود.او نویسندهی کتاب «داد و بیداد» و فعال سیاسی است. وقتی از او خواستم به عنوان نویسنده و فعال زنان عقیدهاش را دربارهی سخنان منصوره شجاعی بیان کند، گفت: من اولاً فعال اجتماعی زنان نیستم. یک فعال سیاسی بودهام و هنوز هم خودم را سیاسی چپ میدانم، ولی سخنرانی امشب ایشان از یک جنبه خیلی برای من اهمیت داشت و آن اینکه چقدر به مسائلی که مطرح میکنند، اندیشیدهاند و پشت انتخاب سئوالهایی که برایشان مطرح بوده، فکر کردهاند. این جنبهای است که در دوران ما اصلاً مطرح نبود؛ بهخصوص در ایران. خیلی چیزها الگو بود، خیلی چیزها از خارج وارد میشد و با فضای ایران انطباق دقیق نداشت. صحبتهای امروز فعالین حوزهی زنان که من مقداری هم در جریان فعالیتهایشان هستم و از آنان به عنوان فمینیستهای فعال دفاع میکنم، نشان میدهد که اینها چقدر ایران را میشناسند، چقدر با جامعهی ایران رابطهی تنگاتنگ دارند و به همین دلیل هم به خوبی اندیشیدهاند و سئوالهای جدیای برایشان مطرح است؛ سئوالهایی که امشب مطرح میکردند، خیلی برای من جالب بود و توانستم به جوابهایی برسم که امروز نشانههای آن در حرکت زنان دیده میشود. |