رادیو زمانه > خارج از سیاست > تحولات ایران > «ایران هنوز عضوی از باشگاه اتمی دنیا نیست» | ||
«ایران هنوز عضوی از باشگاه اتمی دنیا نیست»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comایران بارگذاری سوخت هستهای نیروگاه اتمی بوشهر را آغاز کرد. تلویزیون دولتی ایران، روز سه شنبه، خبر آغاز سوختگذاری نیروگاه بوشهر را گزارش داد.
نیروگاه یک میلیارد دلاری اتمی بوشهر با ظرفیت تولید هزار مگاوات انرژی ساخت روسیه است و سوخت هستهای آن را هم روسیه تأمین میکند. این نیروگاه پس از راهاندازی کامل دو تا سه ماه دیگر، اوایل سال ۲۰۱۱، تولید برق را آغاز میکند. تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی آغاز کار نیروگاه بوشهر را اشتباه غرب توصیف کرد که میگوید ایران به دنبال ساخت سلاح اتمی است. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم گفت، همکاری روسیه در تأمین سوخت این نیروگاه نشاندهندهی بینیازی ایران به غنیسازی اورانیوم است. ساخت نیروگاه هستهای بوشهر در زمان شاه در سال ۱۹۷۵ توسط کمپانیهای آلمانی آغاز شد و قرار بود سوخت مورد نیاز آن هم از فرانسه تأمین شود. با وقوع انقلاب ساخت این نیروگاه به مدت ۲۰ سال متوقف شد، تا این که روسیه قراردادی با ایران به منظور تکمیل این نیروگاه و تأمین سوخت آن امضا کند. آیا از نظر پروتکلهای بینالمللی از امروز با سوختگذاری در نیروگاه اتمی بوشهر، ایران وارد باشگاه کشورهای هستهای جهان شده است؟ این پرسشی است که با دکتر سعید محمودی، رئیس دانشکدهی حقوق دانشگاه استکهلمـ سوئد، درمیان گذاشتهام.
بهنظر من اینطور نیست. به خاطر این که داشتن نیروگاه اتمی به خودی خود مفهومش این نیست که کشوری وارد باشگاه کشورهای اتمی خواهد شد. معمولاً این اصطلاح در مورد کشورهایی بهکار برده میشود که اولاً توانایی کاربرد نظامی را در این مورد دارند و بعدهم این که پیش از آن که به این مرحله برسند، به طور پیشرفته در این زمینه موفقیتهایی داشتهاند. از نظر فنی البته ایران موفق شده است. این موفقیت بسیار مهمی بود که ایران در سال ۲۰۰۶ توانست به فناوری غنیسازی دستیابی پیدا کند. البته در همان مرحلهی ابتدایی فعلاً مانده است. راهاندازی این نیروگاه اتمی هم اصولاً با همکاری جدی و یا با عملکرد تقریباً کامل متخصصین روسی صورت گرفته است. بنابراین به نظر من فعلاً هنوز زود است که بخواهیم ایران را جزو باشگاه اتمی دنیا محسوب کنیم. کارشناسان میگویند، بهرهبرداری از نیروگاه یک میلیاردی بوشهر ایران را به ساخت بمب اتمی نزدیکتر نمیکند. دلیل این امر را هم این میدانند که اورانیوم غنیشده را روسیه تأمین میکند و بازماندههای آن را نیز پس از مصرف، پس میگیرد. چون در تولید بمب پولوتونیوم میتواند مورد استفاده قرار گیرد. جایگاه این نیروگاه را شما در کجا میدانید؟ من راهاندازی این نیروگاه را بیشتر از نظر نمادین خیلی مهم میدانم. برای ایران این مسئله مهم بود که در منطقهی خودش بهعنوان نخستین کشوری مطرح شود که استفاده از نیروی اتمی را به صورت صلحآمیز شروع کرده است. خود این البته مهم است. گرچه این کار با کمک متخصصین خارجی صورت گرفته است، ولی همین که ارادهی سیاسی بوده مهم است؛ با توجه به همهی مشکلاتی که بهخصوص در طول چند سال اخیر ایران با آن مواجه بوده است بههرصورت موفق شدند این نیروگاه را بهراه بیاندازند. این خود از نظر نمادین همان طور که گفتم مهم است. این البته در همین حد باقی میماند و نباید بیش از این هم دربارهی آن اغراق کرد. مسئلهی مهم این است که سوخت این نیروگاه، صرفنظر از ظرفیت آن که نسبت به نیروگاههای مشابهی که کشورهای دیگر دارند، بسیار محدود است، از جانب روسیه تأمین میشود و هم اورانیوم سوختهشده را بعد از تولید برق به طور مستقیم در اختیار میگیرد و از ایران خارج میکند. بنابراین این حرکت تضمین این مسئله است که هیچ خطری دنیا را تهدید نمیکند و بهکارافتادن این نیروگاه از نظر نظامی، تهدیدی برای هیچکس نخواهد بود. به نظر شما روسها در راهاندازی این نیروگاه چه چیزی بهدست میآورند، یا بهدست آوردهاند: ایجاد بازار بیشتر انرژی هستهای یا معرفی خودشان بهعنوان میانجی میان تهران و غرب؟ به نظر من هیچ کدام. روسها تنها کاری که کردهاند، این بوده که وظیفهشان را انجام دادهاند. یک قرارداد لازمالاجرای حقوقی با ایران داشتند و موظف بودند این قرارداد را انجام دهند. تاکنون هم به خاطر فشارهای شدیدی که در این چند سال گذشته بهخصوص در دوران بوش روی دوش روسیه بود، این کار را به تعویق انداختند. کاری که میشد خیلی سریعتر انجامش داد. چارهای هم جز این نداشتند که این نیروگاه را در نهایت به کار اندازند. مگر این که البته عواقب نقض یک قرارداد حقوقی محکم را بخواهند بهعهده بگیرند. فکر نمیکنم که بیش از این هم انتظاری از اجرای این قرارداد داشته باشند. برای کشورهای دیگری که الان در آن منطقه هستند و صحبت این را میکنند که ما هم شروع به ساختن نیروگاههای اتمی خواهیم کرد، گزینههای بهتر و شاید ارزانتر هم وجود داشته باشد؛ بهخصوص گزینههای غربی که از نظر فنی هم پیشرفتهترند. لزومی ندارد که این نمونهای شود تا آنها هم چنین امکاناتی را از روسیه بخرند. یک روزنامهی چاپ تهران امروز راهاندازی این نیروگاه را نقطهی پایانی بر احتمال حملهی نظامی به آن توصیف کرده است. آیا چنین احتمالی اصلاً وجود دارد؟ به نظر من این اظهار نظر روزنامهی ایرانی هیچ پایهای ندارد. مسئلهی استفاده از نیروی نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران یک مسئلهی مجزاست و آن این است که دنیای غرب اصرار داشته و دارد که ایران غنیسازی اورانیوم را کنار بگذارد؛ به هر دلیل و به هر جهتی. گرچه این خواست از نظر حقوقی بهکلی بیپایه است و قابل قبول نیست، ولی از نظر سیاسی بههرحال مطلبی است که دنیای غرب برآن فشار آورده است و این کار را میخواهد و تا زمانی هم که ایران غنیسازی را کنار نگذارد به تهدیدات خود ادامه میدهد. در حال حاضر در ایران تصمیم سیاسی راجع به این مسئله نیست. یعنی ایران اصرار دارد که چون هدف، نظامی نیست و این حق قانونی ماست- که البته صحیح هم هست که حق قانونی ایران است- غنیسازی را ادامه دهد. از سویی دیگر تا زمانی که غنیسازی قطع نشود، ما باید منتظر این نوع تهدیدات غرب باشیم. این ریسک متأسفانه وجود دارد. یعنی با توجه به اینکه چقدر غنیسازی شود، در چه حد و میزانی این غنیسازی صورت گیرد، و این که برداشت غرب به طور کلی از این غنیسازی این باشد که اکنون به حد خطر رسیده و احتمال استفادهی نظامی از غنیسازی در ایران هست، متأسفانه باید بگویم که این امکان وجود دارد. در سال ۱۹۷۵ در زمان شاه ایران که بنای این نیروگاه اتمی برای تولید برق آغاز شد، برخی کارشناسان غربی همان زمان اظهار نظر کرده بودند که ایران با وجود داشتن ذخیرههای بزرگ نفت و گاز، نیازی به تولید برق اتمی ندارد. در حال حاضر هم برخی استدلالها این گونه مطرح میشود. به نظر شما در حالی که در سراسر جهان در حال حاضر چهارهزار نیروگاه برق هستهای ۱۸درصد برق جهان را تأمین میکنند، این استدلال درستی است؟ در حال حاضر میدانیم که این ذخایر نفتی همیشگی نیستند و کشور پرجمعیتی مثل ایران، نیاز به برق دارد؛ بهخصوص با آهنگ روند صنعتیشدن آن که در آینده شاید خیلی بیشتر هم شود. به همین دلیل هم باید منابع مختلف را در نظر گیرد. بعدهم من اصولاً با این استدلال به کلی مخالفم که چون ایران یک کشور نفتخیز است و نفت و گاز دارد، بنابراین چه احتیاجی به تولید نیروی اتمی دارد. الان این طور است، این استدلال الان صحیح است. ولی در مورد همهی کشورها صحیح است. حاکمیت هر کشوری مختار است که خودش تصمیم بگیرد با توجه به ذخایر و منابع داخلیاش چه ارجحیتهایی وجود دارند. در آمریکا هم الان نفت به حد کافی وجود دارد، ولی قسمت عمدهی نفت را از خارج وارد میکند، برای این که سیاست ملیشان این است که نفت را باید برای آینده ذخیره کرد. هر کشوری این اختیار را دارد که با توجه به منافع خودش تصمیمگیری کند. البته در رابطه با ایران هم باید این ریسک را در نظر گرفت که منابع نفتی روزی تمام شود. آن موقع دیگر نمیشود تازه شروع کرد و ۲۰ سال صبر کرد که نیروگاههای اتمی تأسیس شوند. از این دیدگاه به نظر من این انتقاد یا استدلال، بیپایه است. |
نظرهای خوانندگان
خدا پدر اقای دکتر و مصاحبه کننده را بیاموزد که مصاحبه ای کاملا بی طرفانه مفید و وطن پرستانه به رادیو زمانه ارائه داده اند.از مسئولین رادیو زمانه هم تشکر کرده و استدعا میشود جهت ارتقاع اگاهی هم وطنان و مخصوصا سیاسیون مذهبی وغیرمذهبی کج فکر، مقالات مردمی و ایران دوستانه را بیشتر درج نمایند.
-- mansour piry khanghah ، Oct 29, 2010 در ساعت 08:30 PMبیشتر مردم ایران بدنبال صلح و آرامش هستند.علارغم تمایل مردم به پیشرفت و مدرنیزه شدن ایران بدلیل آگاهی از حکومت فاشیست آخوندی حتی حاضرند بمباران بشند تا بلکه شر این حکومت از سرشان کم شود.بخدا اگر این حکومت به بمب اتم دیت پیدا کند.دنیا را به آتش میکشد.هیتلر در برابر ملایان انسان بهتری بود.اینها از هیتلر هزار بار بدترند تنها قدرت ندارند که به دنیا اعلام جنگ کنند.
-- ماهان ، Jan 3, 2011 در ساعت 08:30 PM