رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «روحانیت از نظام جدا شده است» | ||
«روحانیت از نظام جدا شده است»سراجالدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.comطرح موسوم به استادمحور که گفته میشود از سوی حاکمیت برای کنترل بیشتر حوزههای علمیه در ایران به اجرا گذاشته میشود با مخالفت تعدادی از مراجع تقلید، مدرسین و چهرههای شاخص حوزوی مواجه شده است.
از حجتالاسلام علی محقق نسب، دینپژوه و دانشآموختهی حوزهی علمیهی قم ساکن پاریس پرسیدهام: هدف این طرح چیست و حکومت با اجرای این طرح به دنبال چیست؟ بهنظر من این طرح به معنای در اختیار گرفتن حوزهی علمیه است. میخواهند به نحو اساسی طلاب، درسها و نحوهی رفت و آمد استادان و مراجع را کنترل کنند. هدفشان این است که حوزهی علمیه را در اختیار نظام جمهوری اسلامی قرار دهند.
مگر تا به حال نظام جمهوری اسلامی در کار حوزههای عملیه کم دخالت کرده است؟ مگر تا به حال حوزههای علمیه در اختیار نظام جمهوری اسلامی نبوده است که میخواهند بیشتر آن را در اختیار بگیرند؟ البته اکثریت حوزههای علمیه در اوایل انقلاب، هواخواه نظام و رهبری بودند ولی وقتی که عملکردها را دیدند، مخصوصاً وقتی آقای خمینی خیلی نسبت به روحانیت و مراجع شدت عمل به خرج داد، روحانیت نظرش تغییر کرد. گویا آقای خمینی یک نوع ناراحتی از حوزه داشتند و بارها نیز گفته بودند، من به اندازهای که از حوزویان رنج کشیدم، از دیگران نکشیدم. ظاهراً آنطور که ما حدس میزنیم یک ناراحتی بسیار عمیقی در وجود آقای خمینی بود. به همین دلیل نیز بسیاری از مراجع را زدند، با تشکیل دادگاههای ویژهی روحانیت، روحانیت را تار و مار کردند و ظاهر و باطن روحانیت را از بین بردند. روحانیون در ظاهر میان مردم محترم بودند و در باطن حرفهایی برای گفتن داشتند. مثل اینکه نباید دروغ بگویید و مردم را دعوت میکردند که نباید ظلم بکنید، به حقوق دیگران تجاوز نکنید. نظام موجود، به عنوان نظام اسلامی که آمدند، محتوی حوزه را گرفتند. زیرا خود در عمل ظلم کردند، دروغ گفتند و کارهای خراب انجام دادند. به این جهت روحانیت نیز روز به روز از نظام جدا شد و فاصله گرفت. الآن نظام احساس خطر میکند. گفته میشود این تغییرات از سوی سپاه و محافل نظامی طراحی میشود. آیا شما اطلاعات و یا تحلیلی در این زمینه دارید؟ این موضوع صد در صد، درست است. زیرا همان زمانها که ما در حوزه بودیم، اطلاعات حوزه تشکیلات بسیار عظیم اطلاعاتی و نظامی بودند که در حوزه کار میکردند. اطلاعات حوزه معروف هست و همهی اشخاص آن را میشناسند. تمام پروندههای ما از ابتدای شروع به درس تا امتحانات زیر نظر اطلاعات حوزه انجام میشد ولی در حال حاضر میخواهند این وضعیت را شدت دهند. بعد از انتخابات جدید بعضی از روحانیون با نظام اختلاف بیشتری پیدا کردند و نظراتشان را به صراحت بیان میکنند و از این لحاظ میخواهند کنترل بیشتری کنند. برخی از مراجع تقلید مثل صافی، وحید خراسانی و دیگران با این طرح مخالفت کردهاند و به طور کتبی نیز مخالفت خودشان را ابراز کردهاند. آیا فکر میکنید با این مخالفتی که مراجع تقلید نسبت به این طرح دارند، قدرت و زور حکومت بر مراجع تقلید میچربد و این طرح در نهایت به اجرا در میآید یا با مخالفت این وزنههای سنگین در حوزه این طرح سرنوشت خوبی نخواهد داشت؟ البته به دلیل اینکه قدرت و پول در اختیار نظام هست، نظام برای اجرای مقاصد خود به طور مسلم طرحهایی را به اجرا خواهد گذاشت، ولی این طرحها در نهایت موفقیتآمیز نخواهد بود. زیرا به زور نمیشود کسی را عالم، مومن، انقلابی و دولتی کرد. بههر حال در خود حوزههای علمیه نیز درصدی از طلاب و روحانیون طرفدار نظام جمهوری اسلامی هستند. حالا آیا واقعا طرفدار هستند یا به علت اینکه از نعمات دنیوی حکومت بهره میبرند در این میان هستند نمیدانم. به نظر شما چه مقدار از حوزههای علمیهی موجود را میشود جزو جریان منتقد و مخالف حکومت دانست؟ وقتی که من در حوزه بودم، حدس میزدم و الآن نیز تصور میکنم، اکثریت حوزویان با نظام موجود رابطهی حسنه ندارند. غیر از کسانی که به نحوی در دستگاه حکومتی شاغل هستند، روحانیت آزاد اعم از مراجع و طلاب علوم دینی با دولت میانهی خوبی ندارند. زیرا دولت نسبت به حوزهها بسیار ظلم کرده است. آنها را تحت شکنجه و پیگرد قرار دادند. به هر بهانهای خلع لباسشان کردند و به زندانشان انداختند. اذیت و آزاری را که نظام موجود برای حوزهها به وجود آورده، شما در تاریخ اسلامی، حتی در تاریخ بنیامیه و بنیعباس سراغ ندارید. ما در تاریخ خلفا ، فقط دو شهید مشهور داریم که شهید اول و شهید دوم هستند. احیاناً فرد سوم را نیز گاهی شهید سوم میگویند. ولی در حوزههای موجود ما دهها نفر عالم و دانشمند و اعدامی و محکوم به زندان داریم. این نظام حوزه را تار و مار کرده است. گرچه یک عدهای به دلیل اینکه شاغلند طرفدار آن هستند ولی اکثریت حوزویان با این نظام مخالفند. نتیجهی طرح دولتی کردن حوزهها آیا به معنی سیاسی کردن دین مردم و در نهایت به بیدینتر شدن جامعهی دینی ایران منجر نمیشود؟ همینطور میشود. در هر جهتی که بیشتر فشار و اجبار باشد، مردم از آن جهت گریزان میشوند و علم و دانش در آن جامعه رشد پیدا نمیکند. اخلاق و رفتار صادقانه در آن جامعه رشد پیدا نمیکند. روحانیت که خود منادی صداقت و درستکاری و رفتار صحیح بود تحت فشار نظام مجبور است که نفاق پیشه کند. با روحانیت یا حوزهی منافق یا حوزهای که زبان و عملش با یکدیگر فرق میکند به طور مسلم کار به جایی نمیرسد و مردم روز به روز از حوزه و علما بیشتر فاصله میگیرند. آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی چند روز دیگر عازم شهر قم است. این سفر یکبار نیز به تاخیر افتاده است. آیا فکر میکنید در این سفر روحانیون و طلاب معترض اقدامی خواهند کرد و این صداهای اعتراض به گوش رهبر جمهوری اسلامی خواهد رسید یا خیر؟ البته روحانیت موجود جرئت اعتراض علنی به صورت امضای طومار یا تظاهرات را به طور مطلق ندارند. زیرا هم مسائل اقتصادی و هم مسائل ایدهآلی و اجتماعی در دست نظام است. کسی نمیتواند با اینها به جز مراجع مخالفت علنی کند که البته سایتهای اینترنتی مراجع را نیز که تنها وسیلهی ارتباطی مراجع با جهان خارج بوند، مسدود کردند. نمیگذارند که کسی اعتراضی کند یا علناً بر این سفر نقد کند. اگر مقام دولتی یا مقام جمهوری اسلامی میخواستند با روحانیت رفتاری مناسبتر داشته باشند، از طریق دوستی و محبت و عاطفه میتوانستند کار بهتر و بیشتری انجام دهند. هم بر ایمان مردم افزوده میشد و هم روحانیت در کنار آنها قرار میگرفت ولی در اثر شکنجهها، زندانها، سیاه کردنها و خلع لباس کردنها قضیه خیلی جدی شده است. فکر نمیکنم که نظام بتواند این موضوع را درست کند. |
نظرهای خوانندگان
آخوند خوب وجود ندارد.
-- behrooz ، Oct 9, 2010 در ساعت 09:00 PMin nezam bishtarin zarbeh ra be din mardom zad; man khodam dar aghaz enghelab enghelabi o dindar boodam, htta zamani mikhastam ba chand ta az bachcheha berim hozeh. ba jenayaat avval enghelab , baad az do sal jebhe zadam biroon va az din o akhoond bizaram. albateh az hamin akhoonda bayad baraye boroon raft, bedoon khoshoonat, az vaze mojood komak gereft. keshvar hesabi gir ast!
-- doctor koohi-movarrekh ، Oct 9, 2010 در ساعت 09:00 PMشاید روحانیهای بلند پایه ای مانده باشند که مستقل عمل میکنند
-- حمیدرضا ، Oct 10, 2010 در ساعت 09:00 PMولی به تصور من و بر اساس آنچه از یکی از اطرافیان نسبتا روشنفکرم که وارد حوزه شده میبینم، اکثر طلبه های جوانی که در شهرستانها درس میخوانند گرایش به نظام دارند و این به این دلیل است که مدرسهای آنها دست چین شده ی نظام هستند