رادیو زمانه > خارج از سیاست > ايرانيان > نهضت سبز با تصاویر سیاه و سفید | ||
نهضت سبز با تصاویر سیاه و سفیدالاهه نجفیامیر و خلیل دو هنرمند و روزنامهنگار ایرانی که از کودکی در آمریکا زندگی میکنند، از اسفند سال گذشته تا امروز یک داستان تصویری دربارهی تظاهرات مردمی پس از انتخابات بحثبرانگیز سال گذشته با عنوان «بهشت زهرا» در اینترنت منتشر میکنند. این داستان که روزهای زوج هر هفته به روز میشود به یازده زبان ترجمه شده و بهزودی در آمریکا و همزمان در۱۱ کشور منتشر خواهد شد. ناشر این داستان تصویری در آمریکا، مارک زیگل (نویسنده و هنرمند یهودی) است.
معمولاً نویسندهی کتابهای تصویری، تصاویر داستان را هم خودش بهتنهایی میکشد. اما در مورد داستان تصویری «بهشت زهرا» ماجرا کمی فرق دارد. احمد (روزنامهنگار و فیلمساز) ایرانی که از دوازده سالگی در آمریکا زندگی میکند داستان «بهشت زهرا» را روایت میکند، خلیل تصاویر آن را میکشد و این دو هنرمند داستانشان را به شکل داستان ادامهدار، دوشنبه، چهارشنبه و جمعهی هر هفته در اینترنت منتشر میکنند. این داستان دنبالهدار پیش از انتشار به شکل کتاب، از سراسر جهان صدها هزار بیننده دارد و هماکنون به چندین زبان در اینترنت ترجمه میشود و در دسترس همگان قرار میگیرد. پس از پایان داستان قرار است که مارک زیگل که خود از نویسندگان و نقاشان سرشناس داستانهای تصویری و ناشر موفق اینگونه داستانهاست، «بهشت زهرا» کار امیر و خلیل را در آمریکا و همزمان در کشورهای دیگر جهان منتشر کند. زیگل یک هنرمند یهودی است و این کار مشترک را نشاندهندهی تعامل فرهنگی بین یهودیان و ایرانیان و همبستگی یهودیان روشنفکر با ایرانیان مخالف حکومت میداند. داستان «بهشت زهرا» در واقع روزنگار نهضت سبز است. چهار روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته و اعتراض میلیونها نفر از ایرانیان به این انتخابات بحثبرانگیز، یک جوان ایرانی به نام مهدی مفقود میشود. مادر مهدی وقتی به خانه برمیگردد، میبیند خانه خالی است و از فرزند دلبندش هیچگونه نشانی در دست نیست. او همراه با مریم، دوست دختر مهدی به جست و جوی مهدی برمیآید و طبعاً قبل از هر چیز به میدان آزادی میرود. در همین جا بود که یک میلیون نفر در اعتراض به انتخابات اجتماع کرده بودند و مهدی هم در بین آنها بوده اما به خانه برنگشته است و از همین جاست که سرگردانی اودیسهوار این دو زن، یکی سالخورده و باتجربه و دیگری جوان و عصیانزده شروع میشود. آنها به همه جا میروند. به اوین، به بیمارستانها، کلانتریها و حتی به بهشت زهرا. در این رفت و آمدهاست که ما به عمق سرکوب نهضت سبز پی میبریم و در این میان هر چند وقت یک بار با برگشت به گذشته، با زندگی اجتماعی مردم قبل از انقلاب هم آشنا میشویم.
مریم یک دختر عاصی است که سیگار میکشد و مشروب میخورد. یک جا مادر امیر پیش مریم درد دل میکند و میگوید: وقتی امیر بهدنیا آمد، مثل این بود که خدا به من او را هدیه داده بود. مریم با پوزخند تلخی جواب میدهد: «آره. همین خدا بود که خمینی را هم به ما هدیه داد. وقتش رسیده که یه پیک اسکاچ بندازم بالا.» امیر، نویسندهی این داستان تصویری که به خاطر ملاحظات امنیتی نام واقعیاش را فاش نکرده، در گفت و گو تلفنی با نشریهی سه زبانهی «قنطره» دربارهی اسلام میگوید: «تجربهای که من از اسلام در ایران دارم با خاطرهی مادربزرگ مهربانم گره خورده، و برای همین هم فکر میکنم اسلام بخش جداییناپذیری از فرهنگ ما باشد. اما اسلام فقاهتی که بعد از انقلاب به مردم دیکته میشود، فاسد است و با آن اسلامی که من میشناسم فرق دارد. جمهوری اسلامی که عمرش به ۳۰ سال رسبده است، بهنظر من مثل مارکسیسم یک آزمون بود و این آزمون هم شکستخورده است.» امیر دربارهی انگیزهاش از نوشتن و مصور کردن «بهشت زهرا» بهعنوان یک داستان دنبالهدار میگوید: «مدتها بود که قصد داشتم با خلیل یک کتاب مصور داستانی بنویسم. با مارک زیگل هم در اینباره صحبت کرده بودیم، تا اینکه وقایع بعد از انتخابات پیش آمد و آن تصاویری که پر از امید به تغییر و سرشار از انرژی بود به سراسر جهان مخابره شد. ما همان موقع متوجه شدیم که باید حتماً هر طور شده ماجرای انتخابات را مصور کنیم.» داستانهای مصور سیاسی که بر مبنای وقایع تاریخی اتفاق میافتند، در غرب طرفداران زیادی دارد. پرسپولیس کار مرجانه ساتراپی که به کودکی او در جریان انقلاب ضدسلطنتی و سالهای نخست پس از انقلاب تا اعدامهای سال ۱۳۶۷ میپردازد، از موفقترین این کتابهای تصویری است که حتی بر پردهی سینماهای غرب هم به نمایش گذاشته شد و میلیونها نفر را با تاریخ انقلاب ضدسلطنتی ایران و سرکوب مخالفان، از بهار آزادی به بعد آشنا کرد.
هفتهنامهی آلمانی زبان اشپیگل در نقد مفصلی که بر داستان مفصل «بهشت زهرا» منتشر کرده، به نکتهی مهمی اشاره میکند. آنچه که داستان «بهشت زهرا» را از داستانهای مصور مشابه متمایز میکند، جنبهی مستند بودن آن است. این داستان بلافاصله پس از شکلگیری نهضت سبز و در ادامهی این حرکت اجتماعی بهوجود آمده است، و ماجراهای مهدی که سال گذشته فریاد میزد: «رأی من کجاست» هنوز به پایان نرسیده. یکی دیگر از ویژگیهای «بهشت زهرا» این است که در اینترنت و در ادامهی انقلاب رسانهای و پدیدههایی مثل وبلاگنویسی، تویتر و فیسبوک شکل گرفته است. «بهشت زهرا» یک داستان چندمعنایی است و از بنمایههای مذهبی هم تأثیر گرفته. برای مثال نام شخصیت اول داستان که مفقود شده مهدی، کنایهای از صاحب زمان و امام غایب است. اگر روزی او پیدا شود، ظلم به پایان میرسد. «بهشت زهرا» هم فقط یک گورستان نیست. بلکه شباهتهایی با باغ عدن دارد. امیر در گفت و گو با قنطره به این موضوع اشاره میکند و میگوید: «بهشت زهرا باغی است که در آن جهان دوباره متولد میشود. مردگان فقط وقتی میمیرند که ما آنها را فراموش کرده باشیم. اگر سر قبر آنها برویم و به آنها فکر کنیم، انرژی و نیرویی را که از آنها ساطع میشود، حس میکنیم.» داستان مصور «بهشت زهرا» پیش از انتشار به یک حادثهی فرهنگی جهانی تبدیل شده است. این کتاب تا آخر سال جاری به انتها میرسد و در ۱۱ کشور منتشر خواهد شد. باید منتظر ادامهی این داستان باشیم. در هر حال این داستان که داستان مفقود شدن مهدی است، مانند نهضت سبز ما را مدتها به خود مشغول خواهد کرد. در همین زمینه: • داستان مصور «بهشت زهرا» کار امیر و خلیل |