رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد و معیشت > تبدیل داراییهای ایران به طلای خام؛ رویکردی مثبت | ||
تبدیل داراییهای ایران به طلای خام؛ رویکردی مثبتمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comاولین تحریم اقتصادیای که دولت ایران پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ با آن مواجه شد، قانونی بود که جیمی کارتر، رییسجمهور وقت امریکا، پس از اشغال سفارت آن کشور در تهران، تحت عنوان قانون کنترل صادرات تسلیحات امضا کرد و بنا بر آن، خرید تسلیحات نظامی برای ایران با دشواری روبهرو شد.
آخرین دور تحریمها، چهارمین قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل متحد در نوزدهم تیرماه سال جاری و در کمتر از یکماه پس از آن، تحریمهای گستردهی کنگرهی امریکا علیه ایران بود. جمهوری اسلامی ایران همواره در پی راههایی برای کاستن از تاثیرات این تحریمها در عرصههای مختلف بوده است. اولین و سادهترین راهحل، دور زدن تحریمها از طریق خریدهای واسطه و بسیار گرانتر از قیمت واقعی کالاها بوده است. گشایش حساب ذخیرهی ارزی که در دولت خاتمی انجام شد و اندیشهی تبدیل ارز مبادلاتی از دلار به ارزهای دیگر در دولت محمود احمدینژاد، یکی دیگر از این راهها بود که موفقیت چندانی در پی نداشت. تبدیل داراییهای ارزی به طلای خام یکی دیگر از راههایی بود که به دولت ایران برای مقابله با اثرات تحریمها و هم برای حفظ ارزش ذخیرهی ارزی پیشنهاد میشد. پس از کاهش نسبی ارزش یورو در مقابل دلار، در خردادماه سال جاری، خبرگزاریهای خارجی گزارش دادند که بانک مرکزی ایران قصد دارد ۴۵میلیارد یورو از ذخایر کشور را به دلار و طلای خام تبدیل کند. این خبر بدون ذکر جزییات، در رسانههای داخلی نیز منتشر شد. روز گذشته بیستوششم مردادماه، در اخبار اقتصادی داخل کشور، خبری مبنی بر ورود ده تن طلای خام به کشور، تنها در یک ماه گذشته منتشر شد. در این خبر آمده بود که واردات بیش از ۲۳هزار کیلوگرم طلای خام به کشور در چهارماههی اول امسال، هزار کیلوگرم بیش از واردات طلا در تمامی سال گذشته است. دربارهی این خبر و مجموعهی تدبیرهای اقتصادیای که دولت ایران در شرایط بحران بهکار گرفته یا باید بهکار بگیرد، با دکتر جمشید اسدی، استاد اقتصاد دانشگاه امریکایی پاریس، گفتوگو کردهام. جمشید اسدی یکی از اقتصاددانانی است که بر تبدیل داراییهای کشور به طلای خام، بهعنوان یکی از راههای کمک به اقتصاد ایران تاکید داشته است.
بر مبنای خبری که از سوی خبرگزاریهای داخل کشور منتشر شده است، بهنظر میآید که دولت ایران راهکار تبدیل داراییهای کشور به طلای خام را که در مقطعی توصیهی خود شما نیز بود، بهکار گرفته است. آیا شما هنوز چنین اقدامی را مثبت ارزیابی میکنید؟ بهطور کلی این یکی از سیاستهای سرمایهگذاری شرکتها، بنگاهها یا حتی اشخاص متمول است که در زمان بحران، بسیاری از سپردهها و سرمایهگذاریهای بانکی و مالی خود را به طلا تبدیل کنند. چون هرچند ما دلایل اقتصادی قویای برای اثبات این امر نداشته باشیم، اما تجربهی گذشته نشان داده که معمولاً در زمان بحران، طلا یک سرمایهگذاری خوب است. کاری هم که دولت آقای احمدینژاد در این شرایط انجام داده است، سرمایهگذاری در طلا، برای حفظ ذخیرههای ارزی در زمان بحران است. بهنظر من، این جزو نادر کارها- اگر نه تنها کار- مثبتی است که دولت در زمان بحران انجام داده است. تبدیل پولها به طلا، در مبادلات هم میتواند کمک کند؟ در ارتباط با پول باید به این نکته توجه کرد که منظور پول به عنوان دارایی و سپرده است، یا پول برای دادوستد و گردش. در ارتباط با پول برای دارایی و سپرده که قرار است ثابت بماند، تبدیل مقداری از ارزشهای پولی کشور به طلا، فکر بدی نیست. انتظار میرود که این کار داراییها و سپردهها را به لحاظ ارزش اقتصادی در زمان بحران حفظ کند. آیا تبدیل مداوم داراییهای ایران به طلای خام میتواند از ضبط داراییها و مصادرهی داراییهای ایران در خارج از کشور جلوگیری کند؟ آنهم به این ترتیبی که طلای خام بلافاصله وارد کشور میشود؟ امیدوارم هیچوقت این اتفاق صورت نگیرد که داراییهای کشور هم ضبط بشود. البته اگر داراییهای کشور هم ضبط شود که امر بسیار نامبارکی خواهد بود، مصادره نخواهد شد. چون این کارها غیر قانونی است و در موارد خیلی خاصی ممکن است حالت قانونی بهخود بگیرد. فکر نمیکنم ما در آن شرایط باشیم. ممکن است ثروت و پول بعضی از مثلاً چهرههای سپاه پاسداران در شرایط خیلی خاصی مصادره شود؛ مانند آنکه بخشی از دارایی تیلور و بعضی از متحدان او که در لیبریا مصادره شد. بخشی از داراییهای ایران که همین حالا در امریکا مصادره شده است. حتی بلافاصله پس از انقلاب؟ آن مورد به پولهایی مربوط میشد که دادگاه تصویب کرده بود تا در ازای شکایت بعضی از شرکتهای امریکایی بهخاطر ضررهایی که در ایران دیدند، به نفع آنها مصادره شوند. یعنی این داراییها به این لحاظ که دارایی جمهوری اسلامی هستند، مصادره نشدهاند. بلکه دعوایی در دادگاه اقامه شده و رییس دادگاه شاکی را محق دانسته است. آن وقت میتوانند از پولی که مثلاً در یک بانک امریکایی ضبط شده است، غرامت شاکی را بدهند. طبق تحریمهای جدید هم امکان ضبط یا مصادرهی داراییهای ایران وجود ندارد؟ در هیچکدام از این تحریمها به این موضوع اشاره نشده است. در هرحال مصادرهی پول حتی یک نفر خاطی و محکوم نیز امری نامبارک و بسیار نامتعارف است. به لحاظ قانونی این پول باید ضبط شود و فقط وقتی میتوان آن را مصادره کرد که حاصل دزدی یا قاچاق باشد و بههرحال حق محکوم نباشد. ولی در یک کشور قانونی، اگر یک نفر، ده نفر آدم را هم به ناحق کشته باشد، دادگاه اجازه ندارد خانهی او را مصادره کند. اخیراً مقامات ایرانی مطرح کردهاند که برخی ارزهای منطقهای و آسیایی را مبنای معاملات تجاری قرار بدهند. نظر شما در مورد این پیشنهاد چیست؟ متأسفانه به هیچعنوان این راهحل مناسبی نخواهد بود. مادامی که ایران هدف تحریمهای تنبیهی شورای امنیت است، بر مبنای آن، کشورها موظفند در دادوستد مالی و بانکی با ایران، دقت بهعمل بیاورند و هر دادوستد مالیای از طریق بانکها و شبکههای مالی آنها نگذرد. جمهوری اسلامی پیش از این دلار را به یورو تبدیل کرده و حالا هم صحبت از تبدیل یورو به بعضی از ارزهای آسیایی است، اما فرقی نمیکند، مادامی که این کار ممنوع است، با هر پولی که باشد، ممنوع است. البته اتخاذ برخی از این سیاستها از جانب دولت ایران، بیشتر واکنش سیاسی محسوب میشود تا راهحلی اقتصادی. بهنظر میآمد که در مقابل فشارهای امریکا، ایران در مبادلاتش خواهان تبدیل دلار به یورو شد و بعد هم در رویارویی با اروپا، مسئلهی تبدیل ارزهای منطقهای مطرح شد. بدیهی است؛ من هم صددرصد معتقدم که متأسفانه واکنشهای جمهوری اسلامی، بهویژه از زمان آقای احمدینژاد، تندپیچی نسبت به دوران آقای خاتمی داشته است و بیشتر سیاسی است. این برخوردها سیاسی است و هزینهی اقتصادی آن را کشور است که مرتب میپردازد. من خیلی مایلم که مخاطبان شما به این صحبت دقت کنند و مورد این تبلیغها قرار نگیرند که گویا دنیا دشمنیای با ایران دارد. این مشکلات به مقدار بسیار گسترده و وسیعی با آقای خاتمی حل شده بود. بهطوری که حتی بسیاری از معاملات و دادوستدهای بانکی با اروپا، در زمان ایشان از سر گرفته شد. بدیهی است که برخوردها و تنشافروزیهای سیاسی آقای احمدینژاد به لحاظ اقتصادی هزینههایی دارد که قابل حل و قابل درمان نیست. ارزیابی شما از میزان مشارکت و همراهی کشورهای جهان با قطعنامههای اخیر تحریم اقتصادی چیست؟ چون این قطعنامهها از سوی شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده است، یک وجههی قانونی جهانی دارد و خیلی از کشورها به عنوان اهرم و مرجع قانونی از آن استفاده میکنند و تحریمهای خود را جلوتر میبرند و صدچندان میکنند. کما اینکه بعد از تحریم چهارم، اتحادیهی اروپا و امریکا چنین کردند. اگر کشورهایی که نه اروپایی و نه امریکایی هستند، به دلیل نزدیکی به ایران یا فایدهی اقتصادی بخواهند تحریمها را دور بزنند، امکان این کار را نخواهند داشت. چون هر بانکی این کار را بکند، از شبکههای بانکی و مالی دنیا خارج میشود و چون کاری غیر قانونی انجام داده است، از او شکایت میشود. علاوه بر آن، امروز شبکههای مالی و بانکی بیش از هر فعالیت اقتصادی دیگری، جهانی شدهاند و در این شبکهی بینالمللی مالی و بانکی، امریکاییها و اروپاییها فرادست هستند. صحبت آخر این که ایران برای مقابله با تحریمها، هیچ راهی ندارد جز همراهی و همقدمی با جامعهی بینالملل، برای اینکه این تحریمها از سر راه ایران برداشته شود. |
نظرهای خوانندگان
zaman Khatami rahat mishod pool khosoosi hatta ta daha hezar dollar ya Euro be iran ferestad, khodam inkar ra baraye sarmayegozari dar iran karadam, amma sal pish hatta 20 hezar Euro az tarigh hesabam dar Bruxelles be hesabam dar bank Tejarat ferestadam, baad az 15 rooz pool bazgasht khord!pool ra dasti bordam. hesab konid moshkel bazarganan ra . dar in gir o dar, iran har sal milliardha dollar zarar mikonad. maslan alaraghm tahrim, iran emsal bish az 2 milliard dollar tajhizat atomi az oroopa kharid. yani do barabar gheymat haghighi. be in tartib keshvar hey zaiftar mishavad.
-- بدون نام ، Aug 19, 2010 در ساعت 05:59 PM