رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد و معیشت > افت و صعود بازار بورس ایران چقدر واقعی است؟ | ||
افت و صعود بازار بورس ایران چقدر واقعی است؟مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comرکود یا صعود بازارهای بورس در تمام جهان، معمولاً در ارتباط با وضعیت عمومی اقتصاد جهانی رقم میخورد.
به همین علت است که ما شاهد رشد یا اُفت بازارهای بورس تقریباً بهطور همزمان و در همهی مراکز بورس جهان هستیم. البته این امر سالهاست که دربارهی بازار بورس تهران یا ایران صدق نمیکند. مرحلهی اخیر این روند در ایران، یک ماه پیش اتفاق افتاد که رشد مثبت و قابل توجه بورس تهران، توجه ناظران را به خود جلب کرده بود. به نوعی که در روزهای گذشته، واکنش نمایندگان مجلس را نیز در پی داشت. روز شنبه بیست و سوم مرداد ماه اما ناگهان بازار بورس تهران با بالاترین اُفت خود در سال ۱۳۸۹ مواجه شد.
آیا اتفاقی که روز شنبه در بازار بورس تهران افتاد، رکود جدیای را در اقتصاد ایران دامن خواهد زد؟ اگر چنین است، دامنههای آن چه خواهد بود؟ البته من افت شاخص را در وضعیت فعلی، به رکود بازار بورس تعبیر نمیکنم. چون برداشت شخصیام این است که بازیگران اصلی بورس هنوز قصد دارند شاخص را افزایش بدهند. بنابراین کاهشهای مقطعی که گاه در بورس اتفاق میافتد، به طور قطع نشاندهندهی آن نیست که شاخص روند نزولی خواهد گرفت و کاهش پیدا خواهد کرد. به این ترتیب، افت دیروز امر نامحتملی برای شما نبوده است. آیا این نکته به آن معنا است که با توجه به وضعیت بازار سرمایه در ایران، شما به طور طبیعی انتظار چنین رشد و افولهایی را دارید؟ بله؛ بسیاری از کارشناسان در ماههای گذشته متفقالقول بودند که افزایش شاخص بورس خیلی طبیعی بهنظر نمیرسد. چون تابع وضعیت و واقعیت فعلی اقتصاد کشور نبود و رکود و مشکلاتی که در شرایط فعلی بر اقتصاد ما حکمفرماست، انعکاسی در شاخص بورس پیدا نمیکرد. با توجه به اینکه افزایش شاخص بورس روند بسیار سریعی پیدا کرده بود، به نظر میرسید که این رشد شاخص بیشتر یک روند حبابگونه دارد و خیلی قائل به واقعیتها و وضعیت شرکتها در بورس نیست. وضعیت حبابگونهای را که اقتصاددانان تشخیص میدهند، چگونه باید برای مردم توضیح داد؟ چگونه است که شاخص بورس در بازار تهران میتواند واقعی نباشد و رشد کاذبی را نشان بدهد؟ روشن است در فضایی که یک جریان احساسی در معاملات حاکم شود، معاملهگران بزرگ بازار به دلایل مختلف- که جای ذکر آن در اینجا نیست- تصمیم بگیرند برخلاف روند انتظار یا محاسبات و تخمینهای خودشان در بازار حضور پیدا کنند و دست به معامله بزنند، و یا دیگر بازیگران بورس، از جمله خود خود آن، روند و رویهای را اتخاذ کنند که به انتظار مشتریان و معاملهگران دامن بزند و انتظار آنها را از تقویت بورس، از تقویت شاخص و از بالا رفتن قیمتها بیشتر کند، این اتفاق ممکن است بیافتد.
اگر بازیگران یا صحنهگردانانی در بازار بورس باشند که برای مدت معینی، شاخص بورس را بالا نگاه دارند، قطعاً در این مدت معین از منافع مشخصی برخوردار خواهند شد. در پایان چه چیزی عاید مجموعهی اقتصاد، جامعه و کنشگران این عرصه خواهد شد؟ معامله بر مبنای واقعیت و حقیقت نیست، بلکه بیشتر بر مبنای انتظار و یا مسائل دیگری است. در سالیان گذشته در بورسهای معتبر جهان هم شاهد این نوع افزایشهای احساسی و غیرمعقول شاخص بودهایم. در بورس تهران نیز پیش از این چندبار این اتفاق افتاده است که متأسفانه پایان خوشی هم نداشتند. یعنی بالاخره حباب بهوجود میآید، بزرگ میشود و بعد هم میترکد و وضعیت بسیار بدی را بهوجود میآورد. بیشتر افرادی هم که متضرر میشوند، سهامداران خرد و کسانی هستند که خیلی توان کنترل وضعیت یا خروج بهموقع از این حباب را ندارند. در مقالات اقتصادیای که در ایران منتشر میشوند، به نقش بانکها در ارتباط با رشد کاذب یا بالا نگاه داشتن مصنوعی قیمت سهام پرداخته شده است. ازجمله روی بانکهای تجارت، ملت و اقتصاد نوین، به عنوان عواملی که در ایجاد این بازار مصنوعی نقش داشتهاند تاکید شده است. شما نقش بانکها را چگونه میبینید؟ آیا بانکهایی هستند که میتوانند با تزریق پول یا امکانات، این فضا را برای سهامگذاران ایجاد کنند؟ بانکها منابع عمده و بزرگ پول در کشور هستند و اگر به دلایلی تصمیم گرفته شود که منابع بانکی به سمت بازار سرمایه سوق داده بشوند، چه به طور مستقیم توسط شرکتهای سرمایهگذاری بانکها و چه غیرمستقیم، توسط وامگیرندگانی که ارتباطات نزدیکی با بانکها دارند و این سیاستها را با اشتراک مدیران بانک یا به طور مستقل اتخاذ میکنند، میتوامند تاثیر خود را بگذارند. با توجه به اینکه بازار سرمایه در کشور ما، در مقایسه با بازار پول، بسیار توسعهنایافتهتر و کوچکتر است، بازار پول میتواند به راحتی در وضعیت موجود روی بازار سرمایه تأثیر بگذارد و فقط با ورود یا خروج منابع، شاخص را بهشدت تحت تاثیر قرار بدهد. در ارتباط با عواقب و نتایج احتمالی ایننوع دگرگونیها در بازار سرمایه، گفته میشود در ماههای گذشته، یکی از عوامل مهم افزایش قیمتها در بازار داخلی ایران، همین افزایش شاخص سهام بوده است. چقدر این افتی که هماکنون ایجاد شده است، دوام خواهد داشت؟ دیگر اینکه چه تاثیری بر بهای کالاها، چه کالاهای مصرفی و چه کالاهای پایه و صنعتی خواهد داشت؟ یا در کل بر مجموعهی وضعیت اقتصادی کشور چگونه تاثیری خواهد گذاشت؟ واقعیت قضیه این است که چند سالی است شاخص بورس اصلاً دماسنج و نماگر خوبی از وضعیت اقتصاد کشور نیست. بنابراین چه رشد و چه کاهش آن را خیلی نمیتوانیم نشانهای ببینیم حاکی از اینکه اقتصاد دارد رشد و یا افول پیدا میکند. آیا در مقطعی که بحران جهانی اقتصاد وجود داشت، در بازار بورس تهران نیز همین برخوردها میشد؟ آیا این کنترلها در آن زمان هم امکانپذیر بود؟ در مقطع بحران جهانی به واسطهی افت شدید قیمت مواد اولیه و محصولاتی که توسط شرکتهای بورس ایران هم تولید میشدند، اثرات بحران به بازار ایران نیز تسری پیدا کرد. بحران در سطح جهانی در حدی گسترده بود که حتی اگر تمام بازیگران بورس ایران هم دست به دست هم میدادند، نمیتوانستند جلوی افت شاخص را بگیرند و چون فکر میکردند امکان دارد آنها هم بهشدت متضرر شوند، وارد این قضیه نشدند. الان شاید وضعیت فرق کرده و تصمیم دیگری گرفتهاند و به این نحو اقدام میکنند. در چند سال گذشته واقعاً شاخص بورس، شاخص اقتصاد ایران نبوده و به همین جهت من خیلی ارتباط مستقیمی بین این دو قائل نیستم که اگر اُفت کند چه معنایی دارد و یا اگر صعود کند، به چه معنا خواهد بود. به نظر من، اُفت و صعود شاخص بورس فقط به خود بازار بورس محدود شده است و خارج از آنجا خیلی معنا ندارد. |