رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ مرداد ۱۳۸۹
گفت‌وگو با بیژن گلشاییان، کارشناس بانک جهانی و سازمان ملل در امور منابع آبی

بحران منابع آب زیرزمینی در ایران و آیندگان

کیارش پارسا عالی پور
kiaa@radiozamaneh.com

افزایش برداشت از منابع آب‌های زیرزمینی ودر نتیجه کاهش بیش از حد سطح سفره‌های این آب‌ها تا به آنجا رسیده که رفته‌رفته می‌رود تا مرز بحران را نیز پشت سر گذارد.

Download it Here!

به گفته‌ی محمد ریاحی، رئیس موسسه تحقیقات آب، براساس برنامه چهارم توسعه باید کسری منابع آب‌های زیرزمینی کاهش پیدا می‌کرد که متاسفانه این امر به دلیل حجم بالای برداشت از چاه‌ها به شدت افزایش داشته است.

این مسوول آبی کشور این امر را هشداری جدی برای آیندگان می‌داند. چرا که حتی با تزریق مصنوعی آب به لایه‌های این چاه‌ها نمی‌توان آب‌های از دست رفته را باز تولید نمود. این در حالی است که نمایندگان مجلس بی‌توجه به هشدار ریاحی و دیگر کارشناسان آب، در فروردین ماه امسال هدیه‌ای نوروزی به کشاورزان دادند و قانون ارائه مجوز به برداشت از چاه‌های غیر مجاز را صادر کردند، تا شاید این قانون مسکنی کوتاه مدت شود برای درد کم آبی کشاورزان.

اما با صورت مساله چه باید کرد؟ برای برون رفت از بحران خشکسالی چه راهکارهایی باید اندیشیده شوند و چه زیرساخت‌هایی باید فراهم شوند؟ در همین راستا با یک کارشناس آب به گفت‌گو پرداختم؛ بیژن گلشاییان، کارشناس بانک جهانی و سازمان ملل در امور منابع آبی

آقای گلشائیان، بنابر اظهارنظر مسئولان آبی کشور، بحران برداشت‌های بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی تاحدی است که پیش‌بینی می‌شود طی دو سه سال آینده، آبی برای برداشت باقی نماند. شما دلیل این بحران را در چه می‌بینید؟

دلیل بحران برداشت‌ها بحران کشور است. کشور به علت جمعیت زیاد و عدم پیش‌بینی برای مسائل پایه دچار بحران است. مسائل پایه، آب، برق، مدرسه و بیمارستان است. در سی‌سال گذشته جمعیت سه‌ برابر شده است و باید متناسب با آن کارهای پایه‌ای انجام می‌شده و متأسفانه نشده است. بنابراین این بحران‌ها پیش آمده است.

زدن چاه و مقداری آب درآوردن و به شبکه‌ی موجود در شهرها اضافه کردن، مثل این می‌ماند که به مریض دچار سرطان، آسپرین بدهند تا دردش را فراموش کند. جمعیت زیاد شده است و جمعیت هم متاسفانه مُصرف است. همه‌ جای دنیا ۱۵۰ تا ۲۰۰ لیتر آب سهم سرانه‌ در شبانه‌روز است. مردم در شهرهای ایران بیش‌ از این مصرف می‌کنند. بخصوص که ایران کشوری است که بخشی از آن در منطقه‌ی خشک و بخشی دیگر در منطقه‌ی نیمه‌خشک قرار گرفته است.

در حال حاضر برای مبارزه با خشکسالی و رفع مشکل کم آبی، چه تهمیداتی در ایران پیش‌بینی شده است؟

همان طور که گفتم، الان به‌طور کلی اعمالی که انجام می‌شود، همه پس‌انداختن و عقب‌انداختن آن مشکل اصلی و نداشتن یک برنامه‌ی وسیع، برنامه‌ی منطقی ده‌ساله، بیست‌ساله برای فراهم آوردن آب برای این جمعیت زیاد است.


شهرنشینی یکی از بلاهایی است که الان در همه‌جای دنیا شایع و در ایران خیلی بیش‌تر است. یک سوم جمعیت ایران در تهران و حومه زندگی می‌کند. همه‌ی اینها آب لوله‌کشی و آب شبکه لازم دارند و به‌هیچ‌وجه شبکه‌ی قدیمی‌ای که سال‌های ۱۹۵۰ که در تهران برقرار شد، جواب این جمعیت را نمی‌دهد. بنابراین می‌آیند چاه می‌زنند.

چاه‌ها هم به‌علت نزدیکی به‌ هم و به‌علت سطحی بودن و به علت زمین‌شناسی من‌باب مثال تهران، طوری است که زود از طریق آب‌های فاضلاب و سطحی آلوده می‌شوند. اخیراً وزیر بهداری ایران اعلام کرده بود که نیترات در آب‌های تهران، به‌خصوص در جنوب شهر که فاضلاب شمال شهر به آنجا می‌‌رود و جمع می‌شود، زیاد شده است.

خب این ماده‌ی شیمیایی مزاحمی است برای مردم و به‌طور کلی آب پاکیزه در اختیار مصرف مردم نیست. چه کار می‌شود کرد؟ باید به دنبال منابع جدید آب رفت و بعد، این جمعیت عظیمی که من‌باب مثال در تهران و در شهرهای بزرگ جمع شده است، این‌ها را به‌نوعی گسترده کرد. برای اینها آب نیاورد، اینها را برد جایی که آب هست.

یعنی باید مردم را از نظر جغرافیایی جابه‌جا کرد ؟

نباید مردم را کوچ داد، نباید گذاشت شرایطی ایجاد شود که مردم هجوم به شهرها بیاورند. باید میزان کار، میزان تولید و مراکز تولیدی بیش‌تر در جاهایی که آب هست و آبرسانی به آنها آسان‌تر است ایجاد شود که به‌ناچار مردم جمع نشوند در شهرهایی که هم درآمد بیش‌تر است و هم جمعیت بیش‌تر است و به ناچار مصرف‌های پایه‌ آنجا کم و کمتر می‌شود.

به نظر شما غیر از این راهکار، چه راهکارهای دیگری را می‌توان ارائه داد؟

راستش نمی‌شود در فرنگستان نشست و نسخه نوشت که فردا ایران چه کند که این تابستان گرم را از سر باز کند، وقتی که سال خشکی هم بوده است. کارهایی می‌شود کرد اما همان‌طور که گفتم، پیش‌بینی قبلی می‌خواهد. اگر از تهران مدام نام می‌برم، برای این است که معضل بزرگ با حدود بیست و چند میلیون جمعیت تهران و حومه، تهران است. این شهر هنوز یک شبکه‌ی فاضلاب شسته و روفته ندارد؛ یک تسویه‌ی فاضلاب ندارد؛ یک شبکه‌ی لوله‌کشی آب فاضلاب ندارد که آب اضافه‌ای که به‌وسیله‌ی فاضلاب مصرف می‌شود، دوباره تصفیه و برگردانده شود به آن شبکه‌ی جداگانه‌ای که با آن بتوان چمن و گل و پارک‌ها و باغ‌ها را که مردم دل‌شان به آنها خوش است، آبیاری کرد؛ نه با این آبی که کم است و برای این است که مردم بنوشند.

پس از تعطیلات نوروزی گذشته، مجلس شورای اسلامی برای کاهش نارضایتی کشاورزان از مشکل کم آبی، تحت عنوان هدیه‌ای نوروزی، قانون ارائه‌ی مجوز برداشت از چاه‌های غیر مجاز را صادر کرد. شما تصویب این طرح را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یک زمانی در گذشته‌ی دور، آمدند آب را به صورت یک ودیعه‌ی ملی قلمداد کردند. آب را ملی کردند تا هرکس هرجا که دلش خواست چاه نزند. حتی کسی که آبادی، ملک و یا دهی برای خود داشت، حق نداشت بدون اجازه‌ی وزارت آب و برق در آنجا چاه بزند. چون پیش‌بینی شده بود که آب به‌طور کلی کم خواهد شد و این که سرخود هر کسی یک‌جایی چاه می‌زد، سفره‌های آب طبیعی، سفره‌های آب سطحی و نیمه‌ سطحی را پایین‌تر و پایین‌تر می‌برد.


ناچار قنواتی که دهکده‌ها را مشروب می‌کرد، از کار می‌افتاد. بنابراین این پیش‌بینی شده بود که به‌علت کمی آب، هر کسی آزاد نباشد چاه بزند و مصرف کند. الان هم این که هرکسی که بی آب است اجازه دارد یک چاه برای خودش بزند، یک روش موقت است. این باعث می‌شود افرادی که می‌توانند، چاه‌های متعدد بزنند و به همجوارهای خودشان صدمه وارد کنند. چون بدین‌ ترتیب سطح آب پایین می‌رود. میزان آب ایران چیزی حدود ۱۲۵ تا ۱۳۰ بیلیون مترمکعب در سال است.

اگر این میزان سی سال پیش برای ۲۵ میلیون نفر در نظر گرفته شده بود، الان برای ۷۰ میلیون نفر است. ناچار یک سوم از این سرمایه‌ی طبیعی، از این نزولات آسمانی، کم شده است. بنابراین سهمیه‌ی آب هر فردی نیز کم‌تر شده است. باید در مصرف آب بسیار صرفه‌جویی کرد و به‌جا صرفه‌جویی کرد. باید تا جایی که ممکن است آب فاضلاب را برگرداند به سیستم شبکه‌ی فاضلاب و این یک کار طولانی است.

گفتم و بازهم تکرار می‌کنم، کارهای پایه‌ای، زمان‌بندی و برنامه می‌خواهد و طولانی‌مدت است. نمی‌شود امشب تصمیم گرفت و فردا اجرا کرد. نمی‌شود که همین فردا تصمیم بگیرند که آب را مثلاً در شهرها جیره‌بندی کنند. جیره‌بندی خود باعث اصراف آب می‌شود. چون مردم ، وقتی که نوبت‌شان می‌شود، شروع به ذخیره‌کردن آب می‌کنند.

بنابراین یک‌مقداری بیش‌تر مصرف می‌کنند. وقتی به خارج از شهرها می‌رویم، به دهات و غیره، سطح آب، سفره‌ی آب مناطق مختلف، وقتی پایین‌تر برود، قنوات موجود کم ‌آب‌تر می‌شوند و به ناچار باید مادرچاه‌های‌شان را ببرند عقب‌تر و عقب‌تر و دورتر و دورتر. سیستم قنات، سیستمی بسیار پرخرج است و تخصص می‌خواهد. بعد، اگر بخواهند آن را تبدیل کنند به سیستم چاه‌های عمیق و آبیاری با تلنبه‌هایی که انرژی برق یا سوخت لازم دارد، آن‌وقت گرفتاری سوخت و برق هم اضافه می‌شود.

راه ساده‌تر و در چندین‌ سال قابل حل، استفاده از آب‌های شور رودخانه‌ها یا آب دریاست. من چندسال پیش کتابی نوشتم در باره‌ی روش‌های شیرین‌سازی آب دریا. البته به انگلیسی که به فارسی هم ترجمه شد. باید در پی آن کار رفت. دور زمین، هرجا که بگردید، مقدار زیادی دریا هست. ولی آن هم انرژی می‌برد و باید در جایی از آن استفاده کرد که انرژی ارزان و فراوان وجود داشته باشد.

الان تکنولوژی تهیه‌ی آب شیرین از آب شور به قدری جلو رفته است که از نظر قیمت مساوی با آب‌هایی است که از راه‌های دور با لوله‌کشی می‌آورند. به علت پیشرفت تکنولوژی، زیاد گران نیست، ولی همه انرژی می‌خواهند. این پروژه‌ی برق اتمی بوشهرنیز که الان نزدیک به سی‌سال است که روس‌ها، حکومت را سرگردان کرده‌اند و حول آن بازی راه انداخته‌اند، هدفش این بود که از خلیج فارس برای مناطق جنوب، آب شور را تبدیل به شیرین کند، ولی خب جا نیفتاده است.

پس انرژی و آب به‌هم بستگی دارند و باید دنبالش رفت. ولی سریع‌تر از هر پروژه‌ی دیگری برای دست یافتن به آب شیرین، می توان به تسویه‌ی آب‌های شور روی آورد.

شما به مسئله‌ی قنات اشاره کردید. بنابه گفته‌ی مدیر مرکز بین‌المللی قنات و سازه‌های تاریخی ایران، به دلیل استفاده از قنات‌ها در گذشته افت سطح آب‌های زیرزمینی معنا نداشته و به نظر او در حال حاضر، روند استفاده از آب قنات در کشور، رویه‌ی مناسبی نیست. نظر شما در این باره چیست؟

در گذشته که به اصطلاح تلمبه و پمپاژ متداول نبود، قنات‌ها شاهکارهیدرولوژی بودند که ایرانی‌ها ابداع کرده بودند و از شمال آفریقا تا مرکز چین از آن استفاده می‌کردند. مشکل قنات، آن زمانی که مزارع را با قنات آبیاری می‌کردند، این بود که شما نمی‌توانستید آب را ذخیره کنید. قنات دایماً جاری بود.

بنابراین در بیش از نیمی از سال که کشت و کار برقرار نبود، آب قنات هدر می‌رفت. یعنی آب‌هایی که در سفره‌های قنوات جمع شده بودند، می‌رفتند پایین‌تر و عیبی هم نداشت. برای این که دشت‌های پایین‌‌دست را کمی مشروب می‌کرد یا به زمین فرو می‌رفت و سفره‌های آب آن قسمت‌ها را بالا می‌آورد. امروزه کندن یک قنات نو کار مشکلی است و کار باصرفه‌ای نیست. ولی به‌طور کلی قنوات هنوزهم برای دهات دورافتاده، آنجاهایی که هنوز انرژی برق، دیزل و یا به‌طورکلی انرژی الکترومکانیکی در آنها متدوال نیست، یک راه‌حل بسیار منطقی‌ است.

با مصرف زیاد آب در هرجای دنیا، سفره‌هایی که به‌هم ارتباط دارند، سطح‌شان پایین‌تر می‌رود، وهمان‌طور که گفتم،به این ترتیب باید مادرچاه‌های قنات را نیزعقب‌تر و عقب‌تر ببرد.

به نظر شما اگر همین رویه و همین سیاستگذاری‌ها در زمینه‌ی آب در ایران ادامه پیدا کند، به‌زودی دچار خشکسالی خواهیم شد یا خیر؟

همین امروز هم ما دچار خشکسالی هستیم. اگر خشکسالی را شما صحرای کربلا تصور می‌کنید، یکی دو سال دیگر، یعنی به‌زودی به آن دست خواهیم یافت. البته رژیم موجود با این مسئله آشنا است. به‌طور کلی الان تهران دچار کم‌آبی یا به عبارتی دچار بدآبی است. شهرهای بزرگ دیگر هم دچار کم‌آبی هستند.

یک منطقه‌ی جزئی در شمال کوه‌های البرز، قسمت‌هایی از زاگرس آب دارد، ولی در بسیاری از نقاط، برکه‌ها، آبگیر‌ها، دریاچه‌ها، اعم از شور و شیرین، خشک شده‌اند. یعنی ممکن بود که دریاچه شور بود و نمی‌شد بلافاصله از محیط اطرافش آب گرفت، ولی در عمل، آب که به سطح زمین می‌رفت، سفره‌های آب را غنی نگه می‌داشت. الان بسیاری از اینها از بین رفته و کسی هم پی‌گیر نیست یا شاید هم باشند، نمی‌دانم.

کنفرانس هیدرولوژی تازه‌ای در نوامبر در ساندیاگو خواهد بود. بسیاری از کارشناسان بسیار خوب ما که موجودند، اینها با زحمت و بدبختی ویزا خواهند گرفت و خواهند آمد. حرف‌های گنده گنده هم آنجا زده خواهد شد، ولی متاسفانه گوشی بدهکار نیست.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ظاهرا انرژی هسته ای خودش مصرف کننده آب شیرین است. تبدیل آب شور به آب شیرین هم در باقی نقاط دنیا امتحان شده و چندان موفق نبوده. اولا پر هزینه است. در ثانی، مقادیر زیادی زاییات تولید می کند که خلاصی از دست آن خودش آسان نیست، مثلا در عمان و دوبی نمک حاصل را دوباره در دریا می ریزند که خود این عوارض زیست محیطی نامطلوبی دارد. ثالثا حمل آب خودش دشوار است. آب سنگین است و حمل آب از مناطق ساحلی به مناطق مرکزی کاری است که انجام آن آسان نیست. محمد

-- محمد 1 ، Aug 8, 2010 در ساعت 11:44 PM