رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «امارات به دنبال امنیت و دعاوی ارضی است» | ||
«امارات به دنبال امنیت و دعاوی ارضی است»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروابط سرد ایران با همسایگان عرب خود، مسئلهای سابقهدار در تاریخ روابط بینالمللی ایران است.
این، یک واقعیت است که هرگاه ایران دچار مشکلات ویژهای بوده است، فشارهای همسایگان عرب بر آن افزایش یافته است. ایران شاید در هیچ برههای از زمان مانند امروز با این مشکل دستبهگریبان نبوده است. با وجود این که ایران بهشدت رعایت همسایگان عرب و مسلمان خود را میکند، بازهم نوعی سردی و کدورت، تقریباً در هر نشست و برخاستی در منطقه، در کنفرانسها و سمینارها، یا حتی در اجلاسهای منطقهای با حضور نمایندگان جمهوری اسلامی ایران، خود را نشان میدهد. یکی از پرمسئلهترینها در این میان، امارات متحدهی عربی است. کشوری که هم بیشترین روابط اقتصادی و تجاری با ایران را دارد و هم بزرگترین ادعای ارضی را علیه ایران و یا ایران علیه وی دارد. خبر روز گذشته، مبنی بر جلوگیری امارات از سوختگیری هواپیماهای ایرانی در این کشور، توسط هردو کشور تکذیب شد، اما امروز بار دیگر رسانههای داخلی ایران خبری را منتشر کردند مبنی بر این که یوسفالعطیه، سفیر امارات متحدهی عربی در امریکا، در ایالت کلورادو امریکا در جشنوارهی موسوم به «جشنوارهی ایدهها»، در پاسخ به سئوالی دربارهی حملهی نظامی امریکا به ایران، گفته است: «ما یقیناً و مطمئناً با حملهی نظامی امریکا به ایران موافق هستیم. زیرا که ما بسیار بیشتر از شما امریکاییها در معرض خطر هستهای ایران قرار داریم.» صرفنظر از اینکه این خبر تا چه میزان صحت داشته باشد، در گفتوگویی با ماشاالله شمسالواعظین، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل منطقه، به زمینههای اختلافات ایران و امارات پرداختهام. مسائل ایران و امارات متحدهی عربی مربوط به امروز نیست. بلکه به دوران حتی پیش از انقلاب برمیگردد. ایران و امارات به صورت پیوسته یک چالش سیاسی بر سر جزایر سهگانهی ایرانی، یعنی تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی داشتهاند. از سوی دیگر امارات متحدهی عربی از دید ایران، یکی از مراکز پرنفوذ دو قدرت بزرگ جهانی، انگلستان و ایالات متحدهی امریکا است. امارات وارد پیمانهای دوجانبه با ایالات متحده و انگلستان از جنبههای نظامی شده است و این امارات را به مرکزی تبدیل کرده که به لحاظ قلمروهای حیاتی، با توجه به نزدیکی دریایی دو کشور بهیکدیگر، ایران را میتواند با چالشهای جدی مواجه کند. مسئلهی سوم اختلاف نظر امارات و ایران در مورد بخشهای قابل توجهی از مسائل خاورمیانه، مانند مناقشهی اعراب و اسراییل، بحرانهای عراق و گسترش نفوذ ایران در منطقه یا افزاش توانمندیهای تسلیحاتی ایران، بهویژه در بحث مربوط به پروندهی هستهای است.
اینها زمینههای اختلاف میان ایران و امارات هستند، ولی روابط دیگری ایران و امارات را بههم وصل میکند. آنچه ایران را به امارات وصل میکند، این است که روابط اقتصادی و تبادل بازرگانی بین ایران و امارات در سالهای اخیر، در مقایسه با سایر کشورها، بالاتر بوده است. این یک واقعیت است که ایران ۴۰ درصد بازار مصرف خاورمیانه و شمال آفریقا را بهخود اختصاص داده است و تبادل بازرگانی تراز بسیار مؤثر و تأثیرگذاری، نه تنها روی خود کشورهای صادرکنندهی کالا به ایران است، بلکه روی کشورهایی که حلقهی واسطه را تشکیل میدهند نیز تأثیر مهمی میگذارد. با مشاهدهی برخی رفتارهای سیاسی امارات که بهنظر میآید در جهت تخریب رابطه با ایران است، این پرسش پیش میآید که این منافع سرشار اقتصادی آیا دوطرفه نیست و آیا برای امارات اهمیت خاصی ندارد؟ بله. حتی هماکنون که ایران در معرض پارهای از تحریمها قرار گرفته است، اولین پیامد مخاطرهآمیزش برای امارات متحدهی عربی بوده است و شرکتهای این کشور که نقش واسطگی تبادل بازرگانی و تبادل تجاری با ایران را بر دوش میکشند، در معرض فشارها و بحرانهای جدی قرار گرفتهاند. پاسخ شما بهصورت بدیهی این است که بله باید اینطور باشد، اما یادمان نرود که بعضی از مسائلی مانند مسائل امنیتی و یا مسائل مربوط به ادعاها یا دعاوی ارضی امارات متحدهی عربی در اولویت سیاست خارجی این کشور میتواند قرار بگیرد که قرار گرفته است. امارات متحده بههرحال معتقد است که یک چالش و دعاوی ارضی با ایران دارد. در این زمینه تاکنون خیلی تلاش کرده و حتی برای سپردن مسئله به داوری دادگاه لاهه، اعلام آمادگی کرده است. دیدگاه شما این است که از جانب امارات به مسائل سیاسی در رابطه با ایران اولویت داده شده است. حال اینکه بهنظر میرسد موجودیت امارات مقداری هم به اقتصادی ارتباط دارد که دارد ساخته میشود و از این زاویه میتواند قدرت خود را حفظ کند. آیا این موضعگیریها واقعی است و امارات بر اینهمه منافع اقتصادیای که در رابطه با ایران دارد، چشم میپوشد؟ اگر همین سئوال را از اماراتیها بپرسید، پاسخ آنها این خواهد بود که بله؛ مسائل امنیتی و دعاوی ارضی ما در ارتباط با ایران در اولویت است و ایران باید به این نکته توجه کند و وارد سازش و مذاکراتی با امارات در این زمینهها بشود. اگر این پرسش را با ایرانیها طرح کنید، ایران اصلاً دیدگاه متفاوتی در این زمینهها دارد و پاسخ خواهد داد که امارات متحدهی عربی در رابطه با تصمیمگیریهایش نسبت به مسائل ملی خودش، مسائل فراملی، منطقهای و بینالمللی دارای یک خصلت استقلالی نیست، بلکه متأثر از فشار یا چهارچوبهای ناشی و زاییده از پیمانهای مشترکش با ایالات متحدهی امریکا و قدرتهای جهانی است. بهعبارت دیگر میتوان گفت که از دید ایران، اختلاف نظرها در سطح دیگری قرار میگیرد؛ یک کشور دارای استقلال سیاسی و اخذ تصمیم مانند ایران و یک کشور غیر قابل اعتماد از حیث امکان اتخاذ تصمیمهای جدی و استراتژیک در اثر پیمانهای منعقده بین خود و کشورهایی مانند امریکا و انگلستان. بنابراین از دید ایران، امارات متحدهی عربی یک متغیر پیرو است و نه یک متغیر مستقل. یعنی ایرانیها اینگونه پاسخ خواهند داد که ما با کشوری مواجهیم که تمام دعاویاش مربوط میشود به تمایلات کشورهای بزرگ جهانی و قدرتها و ابرقدرتها برای تحت فشار قرار دادن ایران. شواهد و مثالهایی هم برای این ادعای ایران وجود دارد؟ ایران در این زمینهها مثالهای زیادی هم در اختیار دارد که هرگاه شرایط بینالمللی علیه ایران فشارآلود میشود، امارات متحدهی عربی نیز بهنوبهی خود سهم خود را در این فشارها ایفا میکند. بنابراین امارات متحدهی عربی دارای استقلال سیاسی نیست و در نتیجه نباید به دعاوی و مسائل او توجه زیادی کرد یا حداقل باید آنها را در چهارچوب فشارهای بینالمللی ایالات متحدهی امریکا علیه ایران مورد ارزیابی قرار داد. همانطور که شما اشاره کردید، بارها امارات و حتی همسایگان این کشور، خواهان ارائهی دعوی بر سر سه جزیره به دادگاه لاهه شدهاند. دلایل مخالفت ایران با این امر چیست؟ واگذاری یک مسئله به دادگاه لاهه، زمانی است که کشورها بهصورت پایهای در مورد مالکیت خودشان بر بخشی از اراضی، جزایر و یا قلمروهای مورد اختلاف دریاییشان تردید داشته باشند، اما ایران کوچکترین تردیدی در مورد مالکیت خود بر جزایر سهگانه ندارد. دوم اینکه ایران نمیتواند پارهای از توافقات دورهی سلطنت پهلوی با انگلستان بر سر تبادل مثلا بحرین و جزایر سهگانهی ایرانی را در مجامع بینالمللی، بهویژه مجامع حقوقی طرح کند. یادمان نرود که این از نکات مهم و بسیار حساس و پیچیدهی روابط بینالملل است. به این معنا که اگر ایران بخواهد در رابطه با مسئلهی دعاوی سقفی برای این ادعاها ایجاد نکند، آن وقت در دعاوی باز میشود و هرکسی میآید و در مورد بخشهایی از اراضی یا قلمروهای ملی کشور ما دعاوی و ادعاهای خود را مطرح میکند. نکتهای که در این زمینه میخواهم روی آن تاکید کنم، این است که دعاوی ارضی بین همهی کشورها از قبیل عربستان و قطر، بین بحرین و قطر، بین کویت و عراق و ... وجود دارد. سئوال این است که کدامیک از این دعاوی از ارجحیت و اولویت برخوردار است؟ چرا این مسائل در رابطه با کشورهای دیگر به دادگاه لاهه ارجاع نمیشود؟ و چرا فقط طرح دعوی در مورد جزایر سهگانه مورد توجه کشورها قرار میگیرد؟ بنابراین در صفآراییها و یارگیریهای فعلی، بهنظر میرسد طرح چنین مقولهای به زیان ایران تمام میشود. با توجه به اینکه ایران هیچ تردیدی در مورد مالکیت خودش بر این جزایر ندارد. |
نظرهای خوانندگان
بحرین استان چهاردهم ایران را انگلیسی ها از ایران جدا کرده اند.عقب نشینی انگلیسی ها از هر جا که بود خرابی و جنگ و کشتار بجاگذاشتند، مسله هند و پاکستان، فلسطین و اسراییل از آن نمونه هاست.
-- ایرانی ، Jul 9, 2010 در ساعت 10:00 PMروزگار گدایان دیروز و تازه به دوران رسیده هاست. با وضعی که می بینند مانند نیاکانشان دندان تیز کرده اند. باید مواظب «غضنفر»ها باشیم، بظاهر ایرانی بدتر بیگانه ها!
-- shahrvanddarejeseh ، Jul 10, 2010 در ساعت 10:00 PM