رادیو زمانه > خارج از سیاست > اقتصاد و معیشت > لایحهی هدفمندسازی یارانهها و سیاست تعویق | ||
لایحهی هدفمندسازی یارانهها و سیاست تعویقمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comلایحهی هدفمندسازی یارانهها، پس از دوسال و نیم چالش میان مجلس و دولت، سرانجام به قانون تبدیل و قرار بر آن شد اجرای آن از نیمهی اول سال ۱۳۸۹، آغاز شود.
این اتفاق البته پس از آن افتاد که مصوبهی نهایی مجلس و شورای نگهبان، مورد اعتراض دولت قرار گرفت و بار دیگر با تعامل مجلس بر سر بعضی از نکات اجرایی، نظر دولت بیشتر تأمین شد. به این ترتیب که درآمد ۲۰هزار میلیارد تومانی دولت از محل یارانهها، که در مدت یک سال باید تأمین میشد، به نهماه کاهش یافت و مالیات بر درآمد دولت از این محل حذف شد. به این ترتیب، رقم ۲۰هزار میلیارد، بهجای ۱۲ ماه بر نه ماه تقسیم و با حذف مالیات، عملاً درآمد دولت افزایش یافت و به رقم ۴۰هزار میلیارد تومان مورد تقاضای دولت نزدیک شد. در هفتهی گذشته دوباره اعلام شد که زمان اجرای طرح بهنیمهی دوم سال جاری موکول شده است. چرا اجرای این قانون با تأخیر صورت میگیرد و این تأخیر چه نتایجی ممکن است باقی بگذارد؟ این پرسش را با دو تن از شهروندان تهرانی درمیان گذاشتهام. نخست نظرات آقای منوچهر آسا، پیمانکار بخش خصوصی را میخوانید: آقای آسا، شما در کار پیمانکاری با چه سازمانی در ارتباط هستید؟ با شهرداری سروکار دارم. کارهای شما با شهرداری خوب پیش میرود؟ کارها خوب است، اما پول نمیدهند. کار میکنیم، البته چند کار را هم پس دادهایم. شما که در کارهای اقتصادی فعال هستید، فکر میکنید علت عقب افتادن اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها چیست و اجرای آن چه عواقبی ممکن است در جامعه داشته باشد؟ بهخاطر این که خودشان ماندهاند با این طرح چهکار میخواهند بکنند. با اجرای این طرح بهطور حتم، تمام ارزاق عمومی گران میشود و ملت از آنها ناراضیتر میشوند. ضمن اینکه فکر میکنم بودجهی آن را هم ندارند.
این طرح جوابگوی مملکت نیست. هم پول ندارند و هم مشکلات اقتصادی مردم را شدیدتر و ناراضیشان میکنند. در این صورت، چرا وعدهی اجرای آن را میدهند؟ بهخاطر این که کلی حرف زدهاند! دو سال است دارند با این مسئله کلنجار میروند. پیش رهبری میروند، با مجلس صحبت میکنند و ... همینطوری نمیتوانند که وعده را ندهند. خانم فریبا اسدی، خانهدار در تهران نیز در این زمینه میگوید: بهنظر من، بهخاطر این که اینها از نظر بودجهی اقتصادی در همهچیز دارند کم میآورند، این قضیه را هم نتوانستند حل کنند. پس شما فکر میکنید مشکل اقتصادی دارند که اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها را بهتاخیر میاندازند؟ معلوم است! همهچیز به مشکلات اقتصادیشان مربوط است. منتها میخواهند هربار با طرح مسئلهای و با سرگرم کردن مردم، هدف اصلی خودشان را دنبال کنند. تعویق؛ هم خوب، هم بد دکتر کمال اطهاری، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در ایران اما چه میگوید؟ خبر تعویق این طرح، هم خبر خوب و هم خبر بد است. خبر بد آن این است که عدم کفایت دولتی که برای اجرای سیاست توسعهی شایستهی جامعهی ایران ناآماده است، به این زودی به اثبات نمیرسد. این خبر بد است. منظورتان این است که این طرح دیرتر اجرا میشود و نتایج بد آن دیرتر آشکار میشود؟ بله. عدم شایستگی دولت کنونی به اثبات نمیرسد و دلایل آن را هم در دومی خواهم گفت. خبر خوب این است که به اثبات نمیرسد یا به تعویق میافتد که در این تعویق، امیدواریم تحولی در جامعهی ایران رخ بدهد و حداقل عدهای هم در حاکمیت این درک را پیدا کرده باشند که به این شیوه نمیشود حکومت کرد. در مجموع، شما معتقدید تعویق هرچه بیشتر این قانون، ممکن است سبب پیدایش یا تدوین قوانین کاملتر اقتصادی بشود. آنها چه میتوانند باشند؟ برای بهوجود آوردن چنین تحول و یا اصلاحی در اقتصاد چند شرط لازم است، اما هیچکدام از این چند شرط در دولت کنونی متبلور نیست. این شرطها عبارتند از این که رژیم اقتصاد کلانی را تعریف کرده باشید که تکلیفش چه از لحاظ اهداف بلندمدت و چه کوتاهمدت روشن باشد. مثلاً زمینهها و کالاهایی که ایران در آنها مزیت نسبی دارد، میتواند روی آنها رقابت کند و به این ترتیب بخش تولید را تقویت کند، مشخص شوند. همچنین چه رژیمی برای نهادهای پولی و همچنین مقولات روابط کار در ایران وجود دارند؟ مشخص نیست. هیچکدام از اینها در ایران مشخص نیستند. یعنی رژیم اقتصاد کلان ایران اصلاً مشخص نیست. بهعنوان نمونه رژیم اقتصاد کلان برزیل، چین، هند و کره جنوبی مشخص است و این کشورها تکلیف خودشان را میدانند. در ایران چنین تکلیفی اصلاً روشن نیست. در ایران فقط یک رقابت سیاسی در حد قدرت نظامی، دارد برای بقیهی بخشها و حیات زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران تعیین تکلیف میکند. آقای اطهاری، اگر سیستم کلان اقتصاد ایران چنین است، اخیراً که بهوجود نیامده است. منظورم این است که آقای احمدینژاد زیاد هم دارای اختیار نیست که بتواند در چنین سیستمی تغییرات جدی ایجاد کند. اینطور نیست. نوعی سادهانگاری است که بگوییم مثلاً آمدن ناپلئون در قرن نوزدهم در فرانسه، ناشی از انقلاب فرانسه بود. من با بعضی از تحلیلهایی که همهی علل را به انقلاب اسلامی نسبت میدهند، مخالفم. منظورم این است که این حوالت تاریخی ایران نبوده که آقای احمدینژاد با این هیئت بیاید و بخواهد اقتصاد ایران را اداره کند. بهزبان ساده و خلاصه، فکر میکنید چرا در مجموعهی این شرایط، اجرای قانونی که بهتصویب همین دولت رسیده، دائماً به تعویق میافتد؟ دولت میخواهد دریافت این پول را هرچه دورتر بیاندازد که توزیع آن بتواند در رأیهای انتخاباتی تأثیر کند. چون میداند تا این سیاست را اجرا کند، شدت شوک اقتصادیای که به ایران وارد میشود، او را سرنگون میکند. سیاست تعویق را باز هم ادامه میدهند. یعنی میخواهند آن موقعی این پول را داشته باشند که مصرف آن آثار مثبت رأی بیشتر را در پی داشته باشد و نه آثار منفی تورم و بیکاری ناشی از آن را که همهی اقتصاددانها پیشبینی میکنند. اشارهی شما به انتخابات مجلس است یا انتخابات بعدی ریاست جمهوری؟ هردوی این انتخابات. انتخابات مجلس در حقیقت، زمینهی انتخابات ریاست جمهوری است. |